پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


طلاق در سه طبقه اجتماعی ایران


طلاق در سه طبقه اجتماعی ایران
متأهل كسی است كه ضمن تعهد به شخصی دیگر و پای بندی به پیوند بین خود و او در قبال آن شخص وظایف و حقوقی را بر عهده دارد. ازدواج مرز جداكننده مجردی از متأهلی است. در هر حال چه ازدواج را پیوند میان دو روح تلقی كنیم و چه آن را صرفاً قراردادی اجتماعی بدانیم، دارای تأثیرات اساسی در زندگی فرد و اجتماع می باشد. اساسی ترین و آشكارترین كاركرد ازدواج بقای نسل می باشد و علاوه بر آن كاركردهای دیگری نیز بر آن مترتب است. اگر ازدواج را قراردادی بین دو شخص برای زندگی مشترك تعریف كنیم، این قرارداد اما همواره دایم نیست و گاهی بنا به دلایلی فسخ می شود. جریان فسخ قرارداد بین یك زوج را اصطلاحاً طلاق می گویند. درباره طلاق نیز نگرش های مختلفی وجود دارد. گاهی طلاق انحراف دانسته می شود و زمانی همچون ازدواج یك پدیده عادی است. در هر حال چه طلاق انحرافی اجتماعی باشد و چه پدیده ای عادی، دلایل گوناگونی دارد. این دلایل هم متناسب با موقعیت، طبقه و جایگاه اجتماعی زوجین متفاوت است. این گزارش حاصل نشستی در انجمن جامعه شناسی ایران است و طی آن دكتر آقاجانی به بررسی علل طلاق در میان سه طبقه بالا، متوسط و پایین اجتماعی در جامعه ایران می پردازد.دكتر آقاجانی سخنان خود را با این جمله از كتاب آغاز می كند: طلاق به عنوان مسأله اجتماعی یكی از مهم ترین پدیده های حیات انسانی است. می توان گفت كمتر پدیده اجتماعی به پیچیدگی طلاق وجود دارد. وی سپس ضمن اشاره به دشواری های مطالعه پدیده طلاق به پژوهشی اشاره كرد كه چند سالی درباره آن كار كرده است. دكتر آقاجانی با این سؤال گزارش خود را ادامه داد كه چه عواملی موجب می شوند كه زندگی زناشویی سیر طبیعی خود را طی نكند و در نیمه راه زندگی از هم بپاشد؟ او با اشاره به این كه در تحقیق خود با دیدگاه جامعه شناختی به بررسی مسأله طلاق پرداخته است، گفت:اما برای من این نكته مهم بود، كه این پدیده در جامعه ما در طبقات مختلف به چه شكلی خود را نشان می دهد. طلاق در طبقه بالا، متوسط و در طبقه پایین چگونه است؟وی در ادامه با اشاره به این كه علل و عوامل طلاق متفاوتند بر این باور است كه این علل و عوامل در لایه های عمیق تر اجتماعی قرار دارند و بهانه ها در لایه های ظاهری، درك و فهم و تفسیر این لایه های عمقی كار پیچیده ای است. وی در ضمن اشاره به علل مختلف طلاق ادامه داد تحرك شدید طبقاتی، بحران های اقتصادی، تفاوت های فرهنگی در بین خانواده ها، بالا رفتن نیازهای مادی و معنوی و اقتصادی، بیكاری و از هم گسیختگی، موجب شده كه خانواده كاركرد مناسب خود را انجام ندهد. نظم، تعادل و سازگاری و وفاق اجتماعی در نهاد خانواده در شهرهای بزرگ رو به كاهش است و این امر مشكلاتی را برای جامعه به وجود می آورد. دكتر آقاجانی در ادامه با خاطرنشان ساختن این كه پدیده های اجتماعی علل عینی و ذهنی دارند، بر این باور است كه طلاق نیز، هم علل عینی و هم ذهنی دارد. «محیط پرتنش چنین خانواده ای شرایطی به وجود می آورد كه زن و شوهر و فرزندان را در شرایط دیگری قرار می دهد و با مسائل جدید مواجه می سازد. در این مطالعه ما شرایطی را كه منجر به طلاق می شوند، مورد بررسی قرار داده ایم.بنابراین آنچه از دید وی دارای اهمیت است شرایط و منشأ طلاق است، نه خود آن لحظه ای كه طلاق به واقعیت می پیوندد. هیچ دختری در آغاز زندگی و در پای سفره عقد تصور نمی كند كه ممكن است روزی مشكلات چنان بر او غلبه كنند و شرایطی بر او تحمیل شود تا دادخواست طلاق داده و به زندگی مشتركش پایان دهد. عواملی كه باعث می شود تا او به فكر طلاق بیفتد از نظر این پژوهش مهم است، نه خود پدیده طلاق.وی با اشاره به این كه در جامعه ما دیگر برچسب بدنامی به طلاق زده نمی شود، به این مسأله اشاره می كند كه در حال حاضر خانواده ها به راحتی پذیرای این واقعیت می شوند. حتی خانواده هایی وجود دارند كه بعد از ۴۰ سال از یكدیگر جدا شده اند.او با اشاره به موردی در میان جمعیت نمونه كه ساعت ۵/۱۱ شب عروس به خانه داماد رفته و ۵/۸ صبح به دادگاه آمده است، می گوید: مردان و زنان به دلایل مختلف و ناسازگاری های زناشویی با توافق از هم جدا می شوند اگر قوانین مدنی و دادگاههای خاص نبود تعداد طلاق ها بیش از این بود. آقاجانی سپس با اشاره به حدود ۱۰هزار دادخواست طلاق از سوی زنان در سال ۱۳۸۱ به دادگاه خانواده به زنانی اشاره می كند كه بدون این كه دادخواستی نوشته باشند، تقاضای طلاق دارند و به جبر به زندگی ادامه می دهند.كاركردهای نامناسب و مسائل و مشكلاتی كه طلاق برای جامعه به بار می آورد مسأله ای است كه وی در ادامه به بررسی آن می پردازد. افزایش طلاق علاوه بر مسائل و مشكلات خاص، موجب شده تا دختران به راحتی ازدواج ننمایند، هر خانواده ای كه در آن طلاق صورت می گیرد، امكان ازدواج برای دیگران كاهش می یابد. در واقع خانواده ناسازگار تأثیر منفی بر ازدواج دختران دارد.او با اشاره به تغییر زندگی در ساختار جامعه شهری و دگرگونی ساختارهای جامعه و خانواده ، وجود وسایل ارتباط جمعی، افزایش آگاهی و شناخت زنان، مشاركت زنان در زندگی اجتماعی و بالا رفتن سطح تحصیلات در آنها، كم رنگ شدن قدرت پدران و مادران، كار مستقل در خارج از خانه و انفرادی شدن درآمدها، معتقد است كه مبانی اجتماعی و اقتصادی خانواده ها دگرگون شده است.وی می افزاید: آزادی مدنی و تغییر وضعیت زنان شكل جدیدی را در روابط خانواده به وجود آورده است، خانواده شهری ایرانی در برابر الگوهای فرهنگی جدیدی قرار گرفتند. آنها با مفاهیم جدیدی چون موفقیت در زندگی شغلی، تساوی بین دو جنس، ارزش پول و پس انداز، مواجه گشته اند و همه اینها باعث ایجاد تغییرات بنیادی در خانواده است.بدون شك می توان پدیده طلاق را در جوامع شهری از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داد. اما هدف عمده ما استفاده از دیدگاه ساخت یابی گیدنز برای تبیین و تفسیر پدیده طلاق در طبقات اجتماعی در شهر تهران بود.آقاجانی كه با استفاده از تكنیك پیمایش اجتماعی داده های خود را درباره پدیده طلاق گردآوری كرده بود در تشریح یافته های خود گفت: داده های تحقیق مورد گزارش از ۴۵۰ نفر از زنانی كه حكم طلاق آنها صادر شده بود، به دست آمده است. سن این ۴۵۰ نفر كه مورد مطالعه قرار گرفتند، ۱۰% یعنی ۴۵ نفر كمتر از ۲۵ سال بود، ۱/۴۵% یعنی ۲۰۳ نفر بین ۲۶ تا ۳۵ سال بودند.۷/۳۲% یعنی ۱۴۷ نفر بین ۳۶ تا ۴۵ سال و ۱۲% یعنی ۵۵ نفر سن بالای ۴۶ سال داشتند. محل تولد ۲۴۱ نفر یعنی ۶/۵۳% تهران و ۱۳۴ نفر یعنی ۸/۲۹ سایر شهرها بود، ۷۵ نفر یعنی ۷/۱۶% نیزدر روستاها متولد شده بودند.به طور كلی از بین ۴۵۰ نفر ۱۱۵ نفر بین ۱ تا ۵ سال با هم زندگی كرده بودند یعنی ۶/۵% ، ۱۳۹ نفر بین ۶ تا ۱۰ سال زندگی كرده بودند، یعنی ۹/۳۹ ، ۶۹ نفر نیز بین ۱۱ تا ۱۵ سال زندگی كرده بودند.اما مسأله اصلی پژوهش تفاوت علل طلاق میان سه طبقه بالا، متوسط و پایین در جامعه بوده است. در این میان نتیجه تحقیق حاكی از آن است كه تفاوت های اساسی میان دلایل طلاق در این سه طبقه وجود دارد.در حالی كه در طبقه پایین جامعه، مهمترین علت طلاق مشكلات مالی عنوان می شود و بیكاری و ندادن نفقه، اعتیاد، خشونت و بداخلاقی و بدرفتاری از جمله دیگر علل طلاق است. تفاوت های طلاق در میان دو طبقه بالا و متوسط نیز مختلف است. این تفاوت ها در قالب جداول ۱ و ۲ آورده می شود.
سینا كلهر
منبع : روزنامه همشهری