چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


پیام کوتاه در رسانه بزرگ


پیام کوتاه در رسانه بزرگ
جذب مخاطب و شیوه های افزایش طیف تماشاگران همواره یکی از مهمترین دغدغه های اصحاب رسانه بوده است و چنانچه از مطالعه نظریه های مختلف ارتباطات بر می آید اولین گام در جهت ساخت برنامه ها و تولیدات رسانه ای داشتن مخاطب است چرا که بهترین و خوش ساخت ترین برنامه ها بدون مخاطب در همان ابتدا عقیم می ماند و به هدف خویش نمی رسد.
بحرانی که امروز سینمای ما را بشدت تهدید می کند همین کاهش مخاطب است که البته گاهی به جای رشد و ایجاد انگیزه برای بهبود وضعیت کیفی محصولات خود به ابتذال و عوام زدگی سوق می یابد تا مخاطب را به هر قیمتی که شده پای تماشای اثر خود بنشاند! اما از سوی دیگر اگر صندلی های سینمای ما نیز خالی باشد تولید بهترین فیلم های سینمایی نیز فایده ای ندارد و راه به جایی نمی برد.
در واقع بحران مخاطب از دو سوی متضاد، رسانه ما را تهدید می کند.
این وضعیت برای تلویزیون که قرار است رسانه ملی باشد از حساسیت های بیشتری برخوردار است چرا که در تلویزیون نه فقط فیلم و طنز و سرگرمی بلکه برنامه های متعدد سیاسی اجتماعی و فرهنگی و هنری پخش می شود که باید طیف بیشتر و متنوع تری از افراد جامعه را پوشش دهد و به نیازهای ضروری و ثانویه و فانتری آنان پاسخ گوید.
در تلویزیون طیف مخاطبان از بچه ۵ساله تا پیرمرد ۹۰ ساله را شامل می شود که هر کدام بنا به اقتضای سنی و شغلی خویش به برنامه های ویژه ای نیازمندند و هر کدام مخاطب شناسی خاص خود را دارند. قطعا مخاطب برنامه های کودک به مولفه هایی در جذابیت برنامه توجه می کند که مخاطب برنامه های مستند علمی به آن بی توجه است یا برنامه ورزشی به دلیل وابستگی که به طیف جوان دارد باید شاخص های یک برنامه جوان پسند را دارا باشد.
ضمن این که تلویزیون هر روز و در تمام ساعت های شبانه روز در حال پخش برنامه است و مخاطبان آن هر زمان که اراده کنند می توانند به تماشای آن مشغول شوند؛ لذا تاثیرات روانی اجتماعی آن بیش از هر رسانه دیگری بر مخاطبان وجود دارد.
براین اساس مقوله مخاطب شناسی و شیوه های جذب آن برای تلویزیون به عنوان یک رسانه بزرگ و همه گیر بیش از هر امر دیگری واجد اهمیت است. اما آنچه هسته اصلی و جوهره جذب مخاطب را تشکیل می دهد و به اصطلاح مخاطب را جذب پیام رسانه می کند، مساله اعتمادسازی است.
در واقع اعتماد مخاطب به رسانه بزرگترین سرمایه و ابزار آن رسانه است که مبتنی بر آن می تواند به تداوم هستی هنری خویش امیدوار باشد و ریزش مخاطب بتدریج منجربه سقوط هویت و هستی یک برنامه هنری می شود.
تهیه کنندگان و برنامه سازان تلویزیونی سعی می کنند با به کارگرفتن انواع شیوه ها و روش های هنری و عناصر و المان های جذب مخاطب، برنامه خود را سرپا نگه دارند.
استفاده از هنرمندان، ورزشکاران محبوب یا مجریان و گویندگان توانا، همچنین بهره گیری از فناوری های گرافیکی و تکنولوژی های مدرن بخشی از تلاش برنامه سازان برای جلب مخاطب است که هر کدام از آنها در جای خود موثر و ارزشمند است، اما طی سالهای اخیر و با گسترش روزافزون ارتباطات و فناوری های اطلاعات بویژه موبایل و اینترنت و ایمیل و اس ام اس شرایط مساعدی فراهم شد تا شکل و دامنه ارتباطات میان برنامه سازان و مخاطبان عمق بیشتری به خود بگیرد.
در این میان اس ام اس یا همان پیام کوتاه به دلیل سرعت عمل بیشتر و ارتباط سریعتر بیشتر مورد توجه رسانه ها بویژه تلویزیون قرار گرفت. پیام کوتاه این فرصت را به مخاطبان می دهد که افکار و اندیشه ها و دیدگاه و سلیقه شان را درباره برنامه های مختلف بیان کنند و دست کم مطمئن باشند که این پیام ها به مقصد می رسد و دیده می شود. فناوری پیام کوتاه از دو منظر برای رسانه ای مثل تلویزیون کارکرد داشته و به دو نیاز تاریخی آن پاسخ داده است؛ یکی به لحاظ اعتمادسازی و جلب مخاطب و دیگری از حیث مشارکت تماشاگر و مخاطب در فرآیند یک تولید رسانه ای.
به عبارتی دیگر این فناوری به نظریه منفعل بودن مخاطب و تاثیر یکسویه و پروپاگاندایی رسانه بر مخاطب پایان داد و به ارتباط دو سویه و تعاملی مخاطبان و رسانه ها منجر شد.
با وجود این دیگر این گویندگان و مجریان تلویزیون نیستند که با مردم سخن می گویند؛ بلکه مخاطبان نیز حرف و نظر خود را به گوش مجریان و تهیه کنندگان برنامه ها می رسانند.
در واقع یک نظرسنجی واقعی و بی هزینه برای برنامه سازان صورت می گیرد که به شناخت نسبی از افکار عمومی می رسند و می توانند با تکیه بر آن به بازسازی و بهبود برنامه های خود دست بزنند تا مخاطبان خود را راضی کنند و چه بسا بر تعداد آن بیفزایند. وقتی نظر مخاطبان در صفحه تلویزیون و در منظر همگان خوانده می شود یا بخش هایی از برنامه ها طبق دیدگاه آنان تغییر می کند، هم اعتماد مخاطب به آن برنامه افزایش می یابد و هم مخاطب احساس می کند که در شکل گیری و چیدمان برنامه نقش دارد.
در واقع پیام کوتاه روشی کوتاه برای تبدیل تماشاگری صرف و منفعل به مخاطبی فعال و اثربخش است.
نمونه بارز این بده و بستان رسانه ای را در برنامه شب شیشه ای مشاهده کردیم. چه بسا مهمانانی که بر اساس تقاضای مخاطبان از طریق پیام کوتاه به برنامه دعوت شده اند، مخاطب به این وسیله احساس می کند می تواند برنامه را مطابق علائق و سلیقه شخصی شکل دهد و انتخاب کند.
این شیوه بتدریج در حال تبدیل شدن به یک سنت رسانه ای است که قطعا می تواند خلا و فاصله تاریخی مخاطب و رسانه را پرکند. امروز این شیوه را در برخی مطبوعات کشور نیز شاهد هستیم که نظرات خوانندگان خود را از طریق پیام کوتاه دریافت می کنند.
یکی دیگر از کارکردهای پیام کوتاه در برنامه تلویزیونی مسابقه های رسانه ای است که مخاطب را به مشارکت فعالانه در رسانه ترغیب می کند و هیجان بیشتری به آن می بخشد. قرعه کشی و شیوه انتخابی برندگان مسابقه در صفحه تلویزیون نیز بر اعتماد مخاطبان می افزاید.
اعتمادسازی و پرورش مخاطبان فعال اهداف بزرگی برای یک رسانه است که با اختراع رسانه ای دیگر مثل پیام کوتاه تا حدودی محقق شده است. دموکراسی نه فقط مبانی فلسفی و تئوریک دارد، که به ابزارها و فناوری خاص نیز محتاج است. شاید هیچ فناوری و رسانه ای مثل پیام کوتاه مصداق این سخن مک لوهان نباشد که رسانه، خود پیام است.
http://ssaemi.blogfa.com
توسط سیدرضاصائمی


همچنین مشاهده کنید