جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

درخشش زنان مسلمان در عرصه ی علم و فرهنگ در صدر اسلام


درخشش زنان مسلمان در عرصه ی علم و فرهنگ در صدر اسلام
زنان صدر اسلام كه از جاهلیتی تاریك رهایی یافته بودند با الهام از آیات قرآن و سنت نبوی در بسیاری از عرصه های زندگی خوش درخشیدند, اما سوگمندانه دیری نپایید كه آداب و رسوم جاهلی در شكلی جدید ـ كه عمدتاً رنگ تقدس نیز بر چهره داشت ـ به جامعه ی اسلامی بازگشت و آموزه های وحیانی را به كناری زده, جفایی بزرگ بر زنان رواداشت و آنها را از بسیاری از فعالیت ها از جمله حق فراگیری دانش ـ كه خداوند به نوع انسان عطا كرده بود ـ محروم ساخت.
نویسنده ی محترم در مقاله ی حاضر به درخشش زنان مسلمان در عرصه ی علم و فرهنگ ـ آن هم در عصری كه مسبوق به تاریكی و جاهلیت مطلق بود ـ پرداخته است. این نوشته برگرفته از بخشی از رساله ی دكتری ایشان با عنوان "مشاركت اجتماعی زنان از دیدگاه قرآن و حدیث" است.
● مقدمه
دانش از جمله ی ارزش های والای انسانی است. بدان سان كه نخستین آیات نازل شده بر پیامبر اسلام (ص) از نعمت تعلیم خداوند به انسان سخن گفته است[۱]. همچنین خداوند با سوگند به قلم و نوشته, آن را قابل ستایش شمرده است[۲]. پیامبر اكرم (ص) آهنگ بعثتش را آگاهی دادن و نشر دانش اعلام كرد و فرمود : (بِالتَّعلیمِ اُرسلتُ) و در اجرای این هدف, همگان را به فراگیری دانش فراخواند و از آن بالاتر, وجوب آن را بر مردمان اعلام كرد. علی (ع) از قول رسول خدا (ص) نقل كرده است كه فرمود: (طَلَبُ العلمِ فَریضهء علی كُلِّ مسلم)[۳]. این سخن اطلاق داشته, زن و مرد را دربر میگیرد. سیره ی عملی پیامبر اكرم (ص) در آموزش بانوان در صدر اسلام نیز مؤید این امر است.
علوم از لحاظ اهمیت و وجوب فراگیری, بر دو نوع است:
۱) علومی كه فراگیریش واجب عینی است, مانند فراگیری مسایل دینی و عبادات
۲) علومی كه فراگیریش واجب كفایی است و آن علومی است كه مردم به آن نیازمندند. روایات، مردم را ترغیب به یادگیری هر دو قسم كرده است.
با توجه به اطلاق آیات و روایات مربوط به كسب علم, نمی توان زنان را به فراگیری نوع اول محدود كرد. این در حالی است كه حتی زنان خانه دار نیز جهت تدبیر بهتر شئون منزل و تربیت نیكوی فرزندان به علومی نظیر پرستاری و روان شناسی نیاز دارند. یادكرد این نكته نیز لازم است كه تعلیم زنان تنها در خود آنان مؤثر نیست؛ بلكه به این دلیل كه زن, محور تربیت درخانواده است, در فرزندان و در نهایت در جامعه ی اسلامی نیز مؤثر خواهد بود. از این رو چه بسا اهمیت آموزش آنان, بیش از تعلیم مردان باشد.
● آثار نهضت علمی پیامبر در زنان صدر اسلام
بنابر آنچه مورخان نوشته اند, افراد باسواد در جامعه ی عربستان در هنگام بعثت پیامبر اكرم (ص) انگشت شمار بودند. د رچنین هنگامه ای, پیامبر اسلام, پیام جاودانه ی خود را با مفاهیمی چون (قرائت), (قلم) و (تعلیم) آغاز كرد. زنان كه تا آن زمان بهره ای از دانش نداشتند، با تشویق و رهنمودهای پیامبر, همگام با مردان, نهضت علمی اسلام را بنیان نهادند, به طوری كه دیری نگذشت كه جامعه شاهد درخشش صدها زن مسلمان در رشته های مختلف علوم آن عصر بود. در این جا به معرفی تعدادی از معاریف فرهیخته در برخی از شاخه های دانش می پردازیم.
▪ فراگیری "خواندن و نوشتن" و "شعر و ادب"
مشهورترین چهره های آموزش دیده ی نخستین سال های رسالت پیامبر (ص) عبارتند از: فاطمه (س) حَفصه, ام ّسلمه عایشه, امّ كلثوم دختر عقبه, كریمه دختر مقداد, شفاء دختر عبدالله[۴], جویریه دختر حارث , همسر رسول خدا (ص)[۵].
آمار زنان ادیب و اندیشمند خاندان بنی هاشم و یاران نزدیك ایشان به نسبت از دیگر خاندان ها بیشتر بوده است. به جهت اختصار به ذكر نام تعدادی از این زنان ارجمند بسنده می كنیم.
أروی دختر حارث بن عبدالمطلب, أروی دختر عبدالمطلب, أسماء دختر برادر حضرت علی (ع) امّ حكیم دختر عبدالمطلب, اُمیمه دختر عبدالمطلب, خدیجه دختر عمربن علی بن الحسین, امّ حكیم همسر عبدالله بن عباس (حوریه), رباب دختر امرأ القیس, همسر امام حسین (ع), زینب كبری, سكینه دختر امام حسین (ع) صفیّه, دختر عبدالمطلب, عاتكه, دختر عبدالمطلب, فاطمه زهرا (س) امّالبنین (فاطمه), همسر علی (ع) فاطمه صغری, دختر امام حسین (ع) امّ سلمه, همسر پیامبر (ص) و هند دختر أثاثه بن عباد بن عبدالمطلب[۶].
در میان یاران پیامبر (ص) و طرفداران حضرت علی (ع) نام این زنان ادیب و اندیشمند به چشم می خورد: امّ ذَر, همسر ابوذر غفاری, خَنساء, شاعر مشهور, امّ البراء, دختر صفوان، امّ رَعَلَه القشریه، امّسنان المذحجیه, امّ مسلم بن عبدالله, امّ المیثم, دختر اسود, بكاره الهلالیه , سوده , سوده دختر عماره الهمداثیه, صبیعه, دختر خُزیمه بن ثابت و هند. دختر زید بن مُخرَّمه[۷].
▪ بر مسند تعلیم و در جایگاه فرادهی دانش
در اسلام , آموزش كاری عبادی است كه به طور رایگان انجام می شود. تحصیل و تدریس, تكلیف شرعی و الزامی است. طالب علم پس از فراغت از تحصیل, خدمت به مردم را واجب كفایی می داند. او علم, دین و اخلاق را با هم جمع می كند. به این ترتیب بنا به وظیفه ی دینی و اخلاقی, هر آن كس كه چیزی می‌داند, به تعلیم دیگران می پردازد.
زنان بسیاری در تاریخ اسلام افزون بر فراگیری دانش بر مسند تعلیم نشسته و در فرادهی دانش كوشیدند و بدین سان دانش را گستراندند. الشفاء دختر عبدالله العدویه از قبیله (بنی عدی( نخستین معلم زن در اسلام بود. همو بود كه به (حفصه) همسر رسول خدا (ص) خواندن و نوشتن یاد داد[۸]. او از علم طب و (رقیه نمله)[۹]نیز مطلع بود و رسول خدا از او خواست آن را به حفصه یاد دهد.
از عالمان اهل سنت نقل شده است كه عایشه همسر رسول اكرم (ص) از طب, ستاره شناسی, أنساب, شعر, تاریخ و فقه اطلاع داشت و این علوم را به مردم نیز آموزش می داد. عروه بن زبیر, فقیه‌مدینه, او را چنین ستوده است:
ما رأیت اَحَداً اَعلَمَ بِفقهٍ و لا بِطِبِّ و لا بِشعرٍ مِن عائشهَ
مسند عایشه, نشان از احاطه ی او به علم تاریخ, دقائق احكام و ظرایف عبادات دارد[۱۰].
▪ فراگرفتن سخنان و سیره ی معصومان (ع) و نقل آن
رسول الله (ص) موظف به ارائه دین و حكمت به مردم بود[۱۱]. مردم نیز اعم از زن و مرد ملازم ایشان می‌گشتند تا معارف دینی را بیاموزند. در این امر برخی سخت كوش تر بوده و از هیچ فرصتی غفلت نمی‌نمودند. این فراگیری و تعلیم, گاه در مجالس عمومی صورت می گرفت و گاه در مجالس خصوصی؛ گاه در شكل پرسش و گاه با تدبّر و درایت.
زنان در سده ی نخست در فراگیری حدیث و نقل آن برای دیگران توانا و دقیق بودند. نام و شرح حال بیش از ۱۵۰۰ تن از زنان محدّث سده ی نخست در تاریخ ثبت شده است[۱۲]. رسول خدا (ص) درخواست زنان انصار, مبنی بر تشكیل جلسات مجزا از مردان را پذیرفتند و روزهایی از هفته را به ایشان اختصاص دادند تا راحت تر بتوانند مسایل خود را مطرح كنند. برخی پرسش های دینی خود را به طور مستقیم از رسول(ص) می پرسیدند[۱۳].
فاطمه زهرا (س) و بسیاری از زنان رسول الله (ص) معلم زنان بودند. شواهد زیادی وجود دارد كه فاطمه(س) برای زنان جلسات تدریس عمومی داشته است. همچنین زنان به صورت فردی نزد او آمده و مسایل دینی خود را می پرسیدند[۱۴]. با این وصف می باید احادیث بسیاری از آن حضرت نقل شده باشد, اما سیر حوادث, پس از وفات رسول الله (ص) و دگرسانی صحنه ی سیاست و به دنبال آن جریان فرهنگ، منع نقل حدیث و تدوین آن و جلوگیری از نشر فضائل و علوم اهل بیت (ع) و ... موجب شد احادیث اندكی از ایشان به دست ما برسد[۱۵].
امّ سلمه همسر پیامبر(ص) از زنان (كثیر الروایه ) بود. ۳۷۸ حدیث از او نقل شده است كه بی واسطه و یا با واسطه ی همسر سابقش أبوسلمه و فاطمه (س) از رسول (ص) نقل كرده است. بسیاری از زنان و مردان صحابی و تابعی نیز از او نقل روایت كرده اند[۱۶]. آیه ی تطهیر در خانه ی او نازل شد و حدیث كساء از ایشان نقل شده است. همچنین او روایاتی را نقل كرده كه از فتنه های پس از مرگ رسول (ص) خبر می‌دهد. نقل این روایات در واقع دعوت از مردم برای موضع گیری صحیح در برابر این آزمون ها و شداید است. در روایتی از او آمده است:
شهادت می دهم كه رسول الله (ص) می گفت: هر كس علی را دوست دارد, مرا دوست دارد و هركس مرا دوست دارد, خدا را دوست دارد و هركس علی را دشمن می دارد, مرا دشمن داشته است و هركس مرا دشمن می دارد, خدا را دشمن داشته است[۱۷].همو از رسول (ص) نقل كرده است كه حسین (ع) در كربلا به دست امت كشته خواهد شد[۱۸]. او برای حسین (ع) پس از شهادتش سوگواری كرد[۱۹].
عایشه نیز از پیامبر (ص) روایات بسیاری نقل كرده است, چنانكه پیشتر آوردیم, او به علوم دیگر نیز آشنا بود. از رسول (ص) علوم دین را فراگرفت و به آموزش این علوم همت گمارد[۲۰]. او علاوه بر رسول (ص) از ابوبكر, عمر, سعدبن أبی وقاص و حمزه بن عمرو الأسلمی روایت كرده است. از عایشه نیز صحابیان و تابعیان نام دار روایت نقل كرده اند[۲۱].
همسران دیگر رسول (ص) از جمله میمونه دختر الحارث[۲۲], زینب دختر جحش[۲۳], جویریه دختر حارث[۲۴], صفیه دختر حُیی[۲۵], رمله دختر أبی سفیان [۲۶]نیز از رسول (ص) و صحابه روایاتی فراگرفته اند و خود نیز این روایات را به دیگران تعلیم داده اند[۲۷].
زنان دیگر صحابی نیز فراگیری علوم دینی را امر بسیار مهمی تلقی كرده و در آن بسیار كوشا بودند. برخی در این امر مانند أسماء دختر أبی بكر درخشیدند[۲۸].
زنان تابعی نیز به پیروی از سلف خود, هم در كسب علوم دینی كوشیدند و هم آن را به دیگران انتقال دادند. از جمله این زنان فاطمه دختر علی بن ابی طالب[۲۹], فاطمه دختر منذر[۳۰], سكینه دختر امام حسین(ع)[۳۱] و عمره دختر عبد الرحمن[۳۲]هستند.
در سده های بعد نیز زنان بزرگی در این عرصه خوش درخشیدند. دختر شریف مرتضی, زن عالم و فاضلی بود كه كتاب نهج البلاغه را از عمویش شریف رضی, روایت كرده است و بسیاری از علما نهج‌البلاغه را از او روایت كرده اند[۳۳].
نفیسه دختر حسن بن الحسن بن علی (ع) از زنان عالم و عابدی بود كه قرآن و تفسیرش را حفظ بود و امام شافعی و بشر بن الحارث نزد او حاضر می شدند و حدیث فرا می گرفتند[۳۴].
امّ سلمه مادر محمد بن مهاجر, محدث و از اصحاب امام صادق (ع) بود كه خدمت آن حضرت رسید و از ایشان نقل حدیث كرد[۳۵].
امّ كلثوم عمری دختر عثمان بن سعید عمری (از نواب خاص امام زمان (عج) ) راوی حدیث بود. او در فضل و دانش و زهد و تقوا شهره ی عصر خویش بود[۳۶].
امّ محمد طوسی دختر شیخ طوسی نیز عالمان عصر خویش بود[۳۷]. زنان مسلمان در رعایت امانت در نقل روایت, ممتاز بودند و از مواضع اتهام در نقل حدیث به دور ماندند. مؤید این ادعا آن است كه ذهبی (م۷۴۸ق) كه از بزرگان محدثان و استادان این فن است و كتاب میزان الاعتدال را در نقد رجال حدیث نگاشته و نزدیك به چهار هزار مرد محدث متهم در نقل حدیث را فهرست كرده است, در مورد زنان محدّثه چنین گفته است:
(وَما عَلِمتُ مِنَ النّساءِ ما اتُّهِمَت وَ لا مِن تركوها)[۳۸].
ابن عساكر (م۵۷۱ق) كه از موثق ترین راویان حدیث است, از حدود ۸۰ زن حدیث فراگرفت[۳۹]و این مطلب از یك سو نشان از شیوع علم دین در میان زنان دارد و از سوی دیگر دقت و امامت آنان را در نقل روایت نشان می دهد.
▪ درخشش زنان مسلمان در علوم قرآنی
در رأس این زنان باید از فاطمه زهرا (س) نام ببریم. همان گونه كه آوردیم, ایشان به آموزش زنان نیز همت گمارده بودند.
اُمّ ورقه دختر عبدالله بن الحارث الأ نصاریه، از زنان فاضل عصر خویش بود. رسول (ص) او را شهیده نامید. او قرآن را جمع كرد و قاری آن بود[۴۰]. بی شك قاری و جامع قرآن, از معارف آن بیگانه نیست و احتمالاً اطلاعات جامعی از قرآن دارد؛ بخصوص وقتی به این نكته توجه كنیم كه صحابیان اهتمام ویژه به قرآن داشتند.
پیامبر اكرم (ص) به امّ ورقه اجازه داد كه در نماز, امامت اهل خانه ی خود را به عهده گیرد[۴۱]امّ‌سعد, جمیله دختر سعد بن الرّبیع از صحابیانی است كه توجه خود را به قرآن و معانی آن معطوف نمود و آن را خوب به حافظه سپرد و اسباب نزول آیات را فراگرفت. سپس در این امر مرجع دیگران شد و صحابه و تابعان جهت اطلاع از معانی و اسباب نزول قرآن به او رجوع كردند. او همچنین از سیره و غزوات رسول (ص) گزارش های مهمی دارد[۴۲].
از جمله زنان تابعی كوشا در امر قرآن, از امّ‌الدّراداء الصغری همسر دوم صحابی جلیل ابوالدّرداء می توان نام برد كه به منزلت بزرگی, در علم تفسیر و فقاهت, رسید. او معارف خود را از بزرگان صحابه, از جمله سلمان فارسی, ابو مالك اشعری, عایشه و همسرش فراگرفت و علم خود را به برخی از تابعان منتقل كرد كه بعدها از عالمان و بزرگان تابعان شمرده شدند. در میان این افراد أبو مسلم فقیه شام و حافظ حدیث قرار دارد[۴۳].
حضه دختر سیرین خواهر تابعی مشهور محمد بن سیرین در علم قرائت آنچنان سرآمد بود كه وقتی محمد به مشكلی در قرائت برخورد می كرد, می گفت از حضه بپرسید كه چگونه آن را قرائت می كند[۴۴].
▪ زنان و فقاهت
تفاوت عمده ی فقه با حدیث در بررسی و كاوش آن است. محدّث نقل می كند, اما فقیه به شرح و تعلیل می پردازد. فقیه حكم قضیه هایی را كه به صراحت در حدیث ذكر نشده, از قرآن و سنّت استنباط می‌كند. در همان سده ی نخست, حتی در دوره ی حضور پیامبر (ص) به اجتهادها و استنباط هایی برمی خوریم. ضرورت اجتهاد پس از رحلت پیامبر (ص) بیشتر احساس شد. در این راستا, زنانی اندیشمند و فرزانه بودند كه چون مردان و بلكه بهتر از آنان استنباط احكام می كردند. از امام صادق (ع) نقل شده كه فرمود:
فَرُبَّ امرَأَهٍ اَفقَهُ مِن رَجلٍ[۴۵]
چه بسا زنی از مردی فقیه تر باشد.
نمونه ی روشن این موضوع حضرت فاطمه (س) دختر گرامی پیامبر اسلام (ص) است[۴۶]. امّ‌أیمن نمونه ی دیگری است كه در مكتب زهرا (س) دانش آموخته است[۴۷]. برخی از عالمان اهل سنت, زنان پیامبر (ص) بخصوص عایشه, امّ سلمه و میمونه را در زمره ی فقیهان آورده و رأی فقهی آنان را گزارش كرده و حتی در برخی موارد, آن را پذیرفته اند. ذهبی آورده است:
امّ سلمه از فقهای صحابه شمرده می شود و یكی از ۱۳ نفری است كه صحابه در فتوا به او رجوع می‌كردند. امّ سلمه بخصوص در مورد فقه زنان (احكام رضاع. طلاق و عدّه) خبره بود[۴۸].
ابن قیم معتقد است بیش از ۱۳۰ نفر از صحابه ـ اعم از زن و مرد ـ صاحب فتوا بوده اند كه ۷ نفر از آنان بیش از دیگران مورد استفتا قرار گرفته اند و عایشه در زمره ی آنان قرار دارد. ابن حزم ادعا می كند فتاوی هر یك از آنان را می توان در یك كتاب ضخیم گردآورد[۴۹].
در میان زنان صحابی فقی، همچنین می توان از ربیه ی رسول (ص) زینب دختر ابوسلمه (م۷۳ق) نام برد. ابن عبدالبّر او را فقیه ترین زن عصر خویش می شمرد و از ابورافع نقل شده است كه او فقیه مدینه بود[۵۰].
محمد صدیق خان رأی این بانو را در زمینه ی اسقاط زكات از زیور آلات زنانه نقل كرده است[۵۱].
ذهبی ام عطیه نسیبه دختر الحارث الأنصاریه را از فقهای صحابه شمرده است[۵۲].
برخی از زنان در صدر اسلام به درجه ای از فهم و نیز آزادی بیان رسیده بودند كه حتی به قرائت رسمی خلیفه از احكام دینی اعتراض می كردند كه در این جا به ذكر نمونه ای می پردازیم:
خلیفه عمر در مورد مهر برای مردم سخن گفت و زیاد قرار دادن مهر را منع و آن را به ۴۰۰ درهم محدود كرد. زنی از قریش به او اعتراض كرد و گفت: ای امیرالمومنین! آیا مردم را از این كه مهر زنان را بیش از ۴۰۰درهم قرار دهند, نهی می كنی؟ عمر گفت: بلی. پاسخ داد: مگر این آیه را نشینیده ای كه فرمود: (وَ اتیتم اِحداهنَّ قنطاراً فلا تأخذوا منه شیئاً) [نسا(۴). ۲۰] تو چگونه مهر را محدود می سازی حال آنكه خدا آن را بدون تحدید بیان كرده است؟ عمر گفت: (كلُّ النّاسِ افقه من عمرَ) سپس بر منبر بالا رفت و از سخن پیشین خود بازگشت و آن را اعلام نمود[۵۳].
از زنان تابعی نیز كسانی در فقه سرآمد بودند, از جمله ی آنان (فاطمه) دختر علی (ع) است. اخبار, دلالت بر فهم او در احكام زنان دارد[۵۴]. حضه دختر سیرین (م۱۰۱ق) فهم بسیار در مورد قرآن داشت[۵۵].
هند دختر مهلَّب[۵۶] و ام الدراء الصغری[۵۷]را از فقیهان تابعی شمرده اند. حمیده همسر امام صادق (ع) احكام زنی را كه از ایشان در مورد چگونگی محرم شدن طفل سئوال كرد, به او ارجاع داد[۵۸]. در دوره های بعد نیز زنانی در علم و دانش و فقه درخشیدند كه سخن گفتن از آن مجالی دیگر می طلبد.
● نتیجه
از آنچه گفته شد نكات زیر قابل توجه است:
۱) پس از نزول قرآن, زنان صدر اسلام با الهام از این كتاب آسمانی, همپای مردان در ایجاد نهضت‌علمی درخشیدند.
۲) پیامبر اسلام و دیگر پیشوایان دین, نقش مهمی در آوردن زنان به عرصه های علمی ایفا كردند.
۳) مشاركت زنان در فعالیت های علمی منحصر به آموختن مسایل دینی نبوده است.
۴) برخی از شواهد حكایت از آن دارد كه زنان راوی در نقل احادیث پیامبر بهتر از مردان عمل كرده‌اند, به طوری كه نسبت به مردان, كمتر مورد تضعیف راوی شناسان واقع شده اند.
منبع: ایسکا
نویسنده: دكتر سهیلا جلالی
منابع و پی نوشت ها
دكتر سهیلا جلالی كندری در سال ۱۳۴۰ در تهران چشم به جهان گشود. پس از پایان تحصیلات متوسطه, ابتدا مدتی در رشته ی ریاضی و علوم كامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف به تحصیل پرداخت. آنگاه رشته ی علوم قرآن و حدیث را برگزیده و مقطع كارشناسی را در سال ۶۹ در دانشگاه تهران با كسب رتبه ی اول به پایان برد. درسال ۱۳۶۹ از پایان نامه ی خود با عنوان"یهود درقرآن" در دانشگاه تربیت مدرس دفاع كرد و باز با رتبه ی اول فارغ التحصیل شد.
در سال ۷۹ با دفاع از رساله ی دكتری خود با عنوان "مشاركت اجتماعی زنان از دیدگاه قرآن و حدیث" از همین دانشگاه فارغ التحصیل شد. كتاب "یهود شناخت" از آثار چاپ شده ی ایشان است. از وی چندین مقاله در نشریات معتبر علمی و در ضمن مجموعه مقالات همایش‌های علمی به چاپ رسیده است. این مقالات عبارتند از: "پژوهشی در اصول اربع مائه" و "اهل بیت در تفسیر كشاف", "جایگاه زن در قرآن كریم","برتری یهود در قرآن و تورات", "زن و حكومت در تاریخ اسلام؛ بازشناسی نگرش ها" و " دو آیه, یك شبهه".
ایشان هم اكنون عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا و معاون آموزشی دانشكده ی الهیات و ادبیات این دانشگاه است.
۱. ر.ك: علق (۹۶)،۵-۱.
۲. ر.ك: قلم (۶۸)، ۱.
۳. محمد باقر مجلسی: بحار الانوار، ج۱،ص۱۷۲.
۴. احمد شبلی: تاریخ آموزش در اسلام، ترجمه‌ی محمد حسین ساكت، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ص۲۶۲.
۵. خیر الدین الزركلی: الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۹م، ج۲، ص۱۴۸.
۶. ر.ك: امّ علی مشكور: أشعار النساء المؤمنات، ط۱، قم، سعید بن جبیر، ۱۴۱۳قدرت انتقالی
۷. همان.
۸. ابن حجر عسقلانی: الاصابهٔ فی تمییز الصحابهٔ، بیروت، دارالكتب العلمیهٔ، بی تا، ج۸، ص۱۲۱.
۹. همان، «رقیهٔ نمله» مربوط به علم طب و احتمالاً نوعی روان درمانی است. احتمالاً نمله نوعی مرض پوستی مثل «اگزما» است كه بیمار گمان می كند، مورچه بر روی بدن او حركت می‌كند.
شفا در جاهلیت نیز این كار را انجام می داده است و پس از اسلام آوردن و هجرت، از رسول (ص) برای این كار اجازه گرفت (بخاری از این كار د ركتاب الطب، باب رقیهٔ النبی (ص) یاد كرده است و ترمذی در سنن، كتاب الجنائز، باب فی التعوذ للمریض، رقم ۹۷۳) اما برخی از نویسندگان متأخر آن را علم تزیین خط و كتابت دانسته اند. ر.ك: صلاح عبدالمغنی محمد: الحقوق العامهٔ للمرأهٔ، ط۱، بی جا، مكتبهٔ الدار العربیهٔ للكتاب، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۹۵.
۱۰. احمد خلیل جمعه: نساء اهل البیت فی ضوء القرآن و الحدیث، ط۲، دمشق ـ بیروت، الیمامهٔ للطباعهٔ و النشر والتوزیع، ۱۴۱۷ق، ص۱۴۷.
۱۱. بقره (۲):۱۲۹،۱۵۱، ۲۳۱؛ آل عمران (۳): ۱۶۴؛ جمعه (۶۲): ۲.
۱۲. احمد شبلی، پیشن، ص۲۶۶. این كتاب آمار خود را به استناد الاصابهٔ، تهذیب الأسماء، تاریخ
منبع : سایت قرآنی سحر سحر