سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

اگر بمانید، شهروند دولت فلسطین می‌شوید


اگر بمانید، شهروند دولت فلسطین می‌شوید
«بنی راس» وقتی شب ها به خانه بازمی گردد و از ماشین پیاده می شود، همسایه ها به او پشت می کنند و به خانه هایشان می خزند. راس کتی کوتاه و مشکی و شلوار جین می پوشد و سرش مانند یک مجسمه بد تراشیده شده است. استخوان های گونه اش برجستگی چشمگیری دارند و چشم هایش گویی در گودالی عمیق فرو رفته اند. بنی راس ۵۵ ساله می گوید؛ «همه دوستانم را در اینجا از دست داده ام.» این مرد اسرائیلی روی کاناپه یی کهنه در اتاق نشیمن می نشیند. سیگاری آتش می زند که اکثر فلسطینی ها از آن می کشند. همسرش با نسکافه و بیسکویت وارد می شود و می گوید؛ «کاملاً معلوم است که تو نباید دیگر از این حرف ها بزنی.» اگرچه بنی راس در خانه است اما از هر غریبه یی بیگانه تر به شمار می آید.
البته آنچه در اینجا از آن به عنوان خانه یاد می کنیم در واقع محلی به نام «کارنای شمرون» است، یعنی یکی از همان شهرک های یهودی نشین با ۶۴۰۰ نفر سکنه آن هم درست وسط منطقه فلسطینی کرانه باختری رود اردن یعنی همان منطقه یی که اسرائیل در جریان جنگ شش روزه ۱۹۶۷ آن را به اشغال خود درآورد. در مجموع ۲۷۵ هزار اسرائیلی در بیش از ۱۲۰ شهرک یهودی نشین در این منطقه زندگی می کنند.
راس هنگامی که در اواسط دهه ۹۰ همراه با خانواده اش به کارنای شمرون آمد یکی از هواداران حزب رادیکال راست «مولدت» بود. این حزب طرفدار اخراج فلسطینی ها (یعنی اخراج صاحبان واقعی این سرزمین) از کرانه باختری و انتقال آنها به کشورهای عربی بود. راس ادعا می کند که پس از آن تغییر عقیده داد زیرا به ادعای خودش می دید که چگونه زنان فلسطینی همراه با کودکان شان باید ساعت ها در صف پست های بازرسی نظامیان اسرائیلی انتظار بکشند و چگونه سربازان اسرائیلی حتی مریض های بدحال را هم بازداشت می کنند. بنی راس در گذر زمان چنان تغییر عقیده داد که از نظر یک راست رادیکال اسرائیلی فردی مبتذل با افکاری خطرناک به حساب می آید زیرا وی عقیده دارد «ما نمی توانیم بر یک ملت دیگر حکمرانی کنیم.»
راس فعال صلح طلب نیست و البته آدم ساده لوحی هم نیست و نیازی به دستاویز قرار دادن میهن پرستی هم ندارد. او زمانی در یک یگان عملیاتی در ارتش اسرائیل و به عنوان مامور موساد در لبنان و همین طور در کسوت نیروهای امنیتی در شرکت هواپیمایی ال آل کار می کرده است. راس در سال ۱۹۷۵ در همان هواپیمایی نشسته بود که در فرودگاه اورلی پاریس توسط مبارزان فلسطینی با بازوکا مورد حمله قرار گرفت و البته به دلیل واکنش به موقع وی بود که بیش از یکصد سرنشین اسرائیلی هواپیما جان سالم به در بردند.
حال یعنی ۳۲ سال پس از آن حادثه، راس بار دیگر احساس می کند باید به اصطلاح هموطنانش را در مقابل فلاکت و فاجعه حفظ کند. اما این بار آنها نه یکصد نفر بلکه ۸۰ هزار سکنه یی هستند که در شرق دیوار حائل زندگی می کنند. «آریل شارون» نخست وزیر سابق اسرائیل این دیوار را در سال ۲۰۰۳ و به بهانه حفاظت در مقابل حملات فلسطینی ها بنا کرد اما هدف اصلی او بزرگ تر کردن محدوده ارضی دولت اسرائیل بود. بدین ترتیب وی اکثر شهرک های یهودی نشین را تحت کنترل اسرائیل درآورد اما با وجود این ۷۷ شهرک دیگر در آن سوی دیوار یعنی در محدوده فلسطینی ها باقی ماند.
راس هنگامی که هرج و مرج حاصل از این تخلیه خشونت بار را در نوار غزه دید و متوجه شد اسرائیل هر آینه در خطر تجزیه قرار دارد، تصمیم گرفت خودش دست به کار شود. از آنجایی که مطمئن بود اسرائیل در نهایت بخش بزرگی از کرانه باختری را نیز تخلیه می کند، به نمایندگان حزب راستگرای لیکود نزدیک شد و به آنها قانونی را پیشنهاد کرد؛ دولت موظف است به آن دسته از ساکنان این شهرک ها که داوطلبانه خانه های خود را تخلیه می کنند غرامت بپردازد تا آنها بتوانند در مرکز اسرائیل برای خود مسکن های نو خریداری کنند. زیرا به عقیده راس اگر تخلیه این شهرک ها خیلی زود جنبه رسمی پیدا می کرد، ساکنان آنها مجبور می شدند خانه های کهنه خود را بسیار پایین تر از قیمت بفروشند، تازه اگر آن خانه ها اصولاً قابل فروش باشد.
اما سیاستمداران راستگرا طرح راس را نپذیرفتند زیرا از نظر آنان تخلیه داوطلبانه نشانی از ضعف در خود داشت. بدین ترتیب راس در میان گروه های چپ برای خود همفکرانی پیدا کرد و همراه با نمایندگان احزاب «مرتز» و کارگر جنبشی به نام «یک خانه» را به راه انداخت و شگفت آور اینکه موفق هم شد. در حال حاضر سیاستمداران کلیدی دولت ائتلافی اسرائیل از این قانون ابتکاری حمایت می کنند. «ایهود باراک» وزیر دفاع و «تزیپی لیونی» وزیر خارجه اسرائیل هم که از بیشترین شانس برای جانشینی «ایهود اولمرت» برخوردار هستند، از این قانون طرفداری می کنند. جالب اینجاست که اصل «تخلیه در برابر غرامت» از جمله موادی از قرارداد صلح شده است که از سوی اولمرت به فلسطینی ها ارائه می شود.
«خائیم رامون» معاون نخست وزیر اسرائیل ادعا می کند بدین صورت دولت به فلسطینی ها و جامعه بین المللی نشان می دهد در مورد راه حل «دو کشور» جدی است. اما در همان حال اسرائیل همچنان بر باقی ماندن شهرک های واقع در غرب دیوار حائل اصرار دارد. دولت اسرائیل تصویب کرده است که باز هم آپارتمان و خانه در آن منطقه ساخته شود و البته ظاهراً این مساله چندان به مذاق دوستان امریکایی اسرائیل خوش نمی آید. جرج بوش رئیس جمهور امریکا به محمودعباس گفته است کشور فلسطین «نباید شبیه به پنیر سوئیسی باشد». با این حال اگر روند صلح با فلسطین به شکست بینجامد، اکثریت این اسرائیلی ها به هیچ عنوان خواهان ماندن در مناطق فلسطینی نیستند. حزب اولمرت یعنی کادیما هم ادعا کرده است اسرائیل بخش بزرگی از کرانه باختری را تخلیه می کند، حتی اگر بر پایه مذاکره با فلسطینی ها این خروج همسان با مدل تخلیه نوار غزه در سال ۲۰۰۵ نباشد. «موتی مورل» مدیریت امور تبلیغاتی جنبش یک خانه را بر عهده دارد. این کارشناس سیاسی به همه جناح ها و افراد سیاسی از جمله به «بنیامین نتانیاهو» دبیرکل حزب لیکود نیز مشاوره می دهد. مورل می گوید؛ «برخلاف مورد غزه که شهرک نشین ها در دقیقه ۹۰ از آنجا رانده شدند، ما این بار پیشاپیش طرح خروج از کرانه باختری را تهیه کرده ایم.» به گفته مورل تا به حال پنج هزار نفر از سکنه این شهرک ها برای تخلیه اعلام آمادگی کرده اند و هدف این است که اجماعی برای وادار کردن سیاستمداران به پذیرش این قانون صورت گیرد.
مورل در انتخاب وسیله برای رسیدن به این هدف هم از کسی رودربایستی ندارد.
او سفارش چاپ کارت های تاشویی را داده است که آرم تشکیلات خودگردان فلسطین بر آنها نقش بسته و شبیه به پاسپورت است. مورل این کارت ها را برای همه ساکنان شهرک های شرق دیوار حائل ارسال کرده است. در قسمت داخلی این کارت ها با این پیام روبه رو می شویم؛ «دیر یا زود این مناطق تخلیه می شوند. اگر بمانید، شهروند دولت فلسطین خواهید شد.» مورل ادعا می کند این طرح از شانس خوبی برخوردار است زیرا به عقیده وی مدت ها است که بسیاری از یهودیان ساکن کرانه باختری دیگر به دلیل تعصبات مذهبی و اینکه باید طبق عقایدشان ارض موعود را تصرف کنند، در این منطقه زندگی نمی کنند. مورل ترتیب یک نظرسنجی را هم داد که بر پایه آن ۵۳ درصد از ساکنان این شهرک ها نه به دلایل ایدئولوژیک بلکه به این دلیل که قیمت زمین و ساختمان در این مناطق کمتر از مثلاً تل آویو است، در اینجا مانده اند. اما به گفته بنی راس مشکل اصلی آن دسته از ساکنان مذهبی این شهرک ها هستند که بقیه را تحت فشار گذاشته اند. رهبران این عده ادعا می کنند موافقان این طرح مرتد هستند. «زوی کازوور» رئیس شورای بخش «کیریات آربا» در حوالی هبرون آشکارا اعضای جنبش یک خانه را خطری بزرگ توصیف می کند و می گوید؛ «حتی اگر این قانون تصویب شود تعداد زیادی از شهرک نشین ها حاضر به تخلیه خانه هایشان نخواهند شد.»
ساعت ۹ شب یکشنبه است. بنی راس به شهرک همسایه یعنی «نوئیم» رفته است. بیش از یکصد خانواده در این شهرک زندگی می کنند. راس سراغ خانواده فریدمن می رود تا با یکی از نمایندگان حزب چپگرای مرتز در کنست به نام «آوشالون ویلان» ملاقات کند. او به همراه میزبانش یعنی «کوبی فریدمن» که از جمله مدیران محلی نیز هست گردهمایی توجیهی را برای طرفداران جنبش یک خانه سازماندهی کرده است. آنها در حال رفتن به سوی ساختمان بخشداری هستند که تلفن زنگ می زند. از آن سوی خط یکی از دوستان می گوید گروه های فشار تهدید کرده اند که گردهمایی را به هم خواهند زد.
خانواده فریدمن تصمیم می گیرند گردهمایی را در ابعادی کوچک در خانه خود برگزار کنند اما در نهایت تنها ۱۲ نفر جرات می کنند و به آنجا می آیند. ویلان نماینده کنست برای آنها از قانون غرامت می گوید؛ «اگر توافقی با فلسطینی ها صورت نگیرد آن گاه است که انتفاضه سوم شروع می شود و هدف اصلی آن شما هستید.» و فریدمن در تکمیل صحبت های وی می گوید؛ «ما به این منطقه آمدیم چون این خواست دولت اسرائیل بود. حال شرایط تغییر کرده است، پس باید برای خروج مان از این منطقه به دولت کمک کنیم.» مرد جوانی با سر تراشیده می گوید؛ «من به دلایل ایدئولوژیک به این منطقه نیامدم. تنها چیزی که در حال حاضر به آن علاقه دارم این است که اگر پیشنهاد شما تبدیل به قانون شد، ظرف چه مدت می توانم خانه ام را تخلیه کنم و بروم؟» فرد دیگری در آن جمع می گوید؛ «از زمانی که دیوار حائل ساخته شد، گویی ما در یک گتو زندگی می کنیم.»
در خاتمه مردی با ریش سراسر سفید به سخن می آید و می گوید؛ «ما در این شهرک ها ساکن شدیم تا از اسرائیل دفاع کنیم. خودتان ببینید که در غزه چه می گذرد. ما نباید هیچ سرزمینی را به عرب ها بدهیم.» بدین ترتیب مساله شهرک های یهودی نشین با وجود همه اقدامات تبلیغی افرادی مثل بنی راس همچنان کلافی سردرگم باقی مانده است. در این میان آنچه به مانند گذشته باقی می ماند این پرسش است که آیا اصولاً هیچ یک از این اقدامات در نهایت ثمری به حال مردم مظلوم فلسطین خواهد داشت یا همچنان تنها سوژه یی است برای جنگ قدرت سیاستمداران صهیونیست؟
کریستف شولت
ترجمه؛ محمدعلی فیروزآبادی
منبع؛ اشپیگل
منبع : روزنامه اعتماد