جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

خواب راحت


خواب راحت
در جریان انتخابات مجلس هفتم شورای نگهبان در یک اقدام بی‌سابقه بیش از دو هزار و ۷۰۰ نفر از داوطلبان نمایندگی مجلس را که عمدتا از عناصر اصلاح‌طلب یا با گرایش اصلاح‌طلبی بودند ردصلاحیت نموده از جمله ردصلاحیت‌شدگان حدود ۸۰ نفر از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس ششم بودند که البته با اعتراضات متعددی نیز همراه گردید. پس از آنکه مجلس هفتم براساس خواست و سلیقه شورای نگهبان شکل گرفت یکی از اعضای برجسته شورای نگهبان از موضع سردار فاتحی که توانسته با غلبه بر اعتراضات ردصلاحیت‌شدگان مظلوم و بی‌دفاع پروژه خود را عملیاتی نمایند اعلام نمود که دیگر با باز کردن پیچ رادیوی مجلس آرامش ایشان به هم نمی‌خورد و راحت سر بر بستر می‌گذارد. منظور ایشان که در نهایت صداقت بیان شد حاوی این پیام بود که صدای معترضان را در مجلس هفتم خفه کرده است، و دیگر صدای اعتراضی از مجلس نخواهد شنید اما طولی نکشید که فریاد اعتراض تعداد قلیل نمایندگان اصلاح‌طلب که از زیر تیغ ردصلاحیت شورای نگهبان عبور کرده بودند، خواب راحت ایشان را آشفته ساخت و بر آن شد که یک‌بار دیگر تیغ از نیام برکشد و بقایای این صداهای ناهماهنگ را نیز در انتخابات مجلس هشتم به تیغ ردصلاحیت بسپارد تا تضمین لازم جهت تامین شرایط خواب راحت حضرتشان تامین گردد. حال آنکه موضع‌گیری مجلس هشتم درخصوص رسیدگی به صلاحیت یکی از وزرای پیشنهادی رئیس‌جمهور نشان داد که این مجلس آنقدرها هم که تصور می‌شد خاموش نمی‌ماند که بتوان در سایه‌سار ترانه سکوت آن آسوده آرمید.
اما سوال اساسی این است که آیا هدف آن انقلاب عظیم به رهبری قائد عظیم‌الشأن‌اش که دنیا را تحت تاثیر قرار داد، این بود که بر اثر آن مجلسی تشکیل گردد که خواب کسی را آشفته نسازد؟ مجلسی که مظهر اراده و تجلی اقتدار ملت است و به تعبیر آن بزرگوار، در رأس امور است می‌تواند چنان خاموش باشد که مردم حضورش را در زندگی خود احساس نکنند؟ طبیعی است که اگر چنین شود هیچگاه تکیه‌گاهی برای ملت باقی نمی‌ماند که در شرایط ویژه به آن تکیه کند و در این‌صورت باور مردم نسبت به تمامی ارزش‌های نظام اسلامی رنگ می‌بازد و حمایت خود را در زمان نیاز دریغ می‌کنند پس نگذارید که این جایگاه گرانسنگ به درجه‌ای از افول برسد که کف انتظار ملت را در دفاع از حقوق آنان برآورده نسازد. متاسفانه امروز شاهد افول تدریجی اقتدار مجلس به سوی این وضعیت نگران‌کننده هستیم، که ذکر چند نمونه از این موارد می‌تواند به صحت مدعی مدد کند:
آیا مجلس می‌تواند در رأس امور باشد ولی اجازه نداشته باشد میزان ذخایر ارزی کشور را بداند، چون ممکن است بیگانگان هشیار شوند که این ذخایر در کجا نگهداری می‌شوند؟
مجلسی که در رأس امور باشد می‌تواند در برخورد با موضع‌گیری سیاسی یک مدیر ارشد دولت طی توماری به امضای ۲۰۰ نفر از نمایندگان (بیش از دوسوم) خواهان برکناری آن مدیر شود و رئیس‌جمهور کوچک‌ترین وقعی به این درخواست ننهد و امضاکنندگان نیز به راحتی از کنار چنین بی‌اعتنایی بگذرند؟ در این خصوص صرف‌نظر از درستی یا نادرستی عمل مجلسیان می‌توان ظرفیتی برای نظارت بر عملکرد چنین دولتی از سوی مجلس متصور بود؟ لذا مشاهده می‌کنید که مجلس به خاطر بی‌اعتنایی‌هایی که به او می‌شود آمادگی ندارد پس از نطق‌ها وارد دستور شود و بخش زیادی از وقت خود را صرف تذکر به رئیس مجلس می‌نماید که عمده این تذکرات در نهایت تذکر به دولت است که به ناچار رئیس مجلس باید پاسخگوی آن باشد. مجلسی که در رأس امور است می‌تواند در اول شب صد امضا پای طرح سوال از رئیس‌‌جمهور بگذارد و در پایان شب نود امضا کم کند؟ مجلسی که در رأس امور است می‌تواند تحمل کند به‌رغم مخالفتش با برداشت ۲/۱ میلیارد دلار از صندوق ذخیره ارزی به دلیل تورم‌زایی آن، دولت اقدام به برداشت حدود مبلغ فوق و خرید و وارد کردن کالاهای مصرفی کند؟ بنابراین آیا با قاطعیت می‌توان گفت نهضت بزرگ اسلامی ایران به حیات بااقتدار مجلس شورای اسلامی زنده است؟ در حالی که هیچگاه نمی‌توان از یک مجلس مغموم و محبوس انتظار مردمی با نشاط و آزاد را داشت. به نظر می‌رسد این سکوتی که موقتا برای عده معدودی خواب راحت به ارمغان آورده چشم ملتی را از خواب راحت محروم ساخته است.
زیرا همه نابسامانی‌هایی که امروز در عرصه اقتصاد، فرهنگ، اجتماع و سیاست بروز کرده محصول این خاموشی تحمیلی و این خاموشی نتیجه ممیزی شورای نگهبان است. نماینده مجلس امروز می‌داند که اگر برخلاف نظر شورای نگهبان فریادی برآورد در پایان دوره نمایندگی باید تاوان سنگین آنرا بپردازد که پرداخت چنین هزینه‌هایی برای اکثر آنان میسر نیست.
هدایت مجلس شورای اسلامی به سمت بی‌تفاوتی و عافیت‌خواهی خطر بزرگی است که نظام اسلامی و تمدن کهن ایرانی را تهدید می‌کند، خلع‌سلاح نمایندگان مجلس از جسارت و شجاعت که لازمه برخورد و مقابله با ناراستی‌ها و نابرابری‌هاست اگر استمرار یابد بی‌شک در محدوده جغرافیایی ایران محدود نخواهد ماند بلکه در مقابله با هجمه بیگانگان نیز ظهور خواهد کرد و در آن صورت معلوم نیست جه بر سر این مملکت و ملت خواهد آمد.
بنابراین لازم است اندکی بی‌خوابی را به بهای ثمین خواب ملت برتافت و مجلس را به سمت و سوی دیگری رهنمون کرد تا جسارت‌ها و شجاعت‌های ذاتی نمایندگان که در راستای ایفای وظایف نمایندگی و ادای تکلیف دینی و ملی یک ضرورت جدی است، بارور شود ضمن آنکه راه را بر عناصر خدوم و صدیقی که با فهم دقیق مسائل کشور توان غلبه بر مشکلات را دارند نیز باز نمود که این رویکرد ضامن بقا، قوام و استقلال کشور است، صدالبته مجلسیان هم نباید با چراغ شورای نگهبان نظارت بر عملکرد دولت را پیگیری کنند چراکه قضاوت تاریخ در عملکرد آنان بدون توجه به این ملاحظات انجام می‌شود. بهتر است با مطالعه تاریخ عملکرد مجالس گذشته از نهضت مشروطه تاکنون فراز و فرود آنان دریابند که جهت‌گیری مجلس تا چه حد بر سرنوشت کشور موثر بوده و بر آن اساس مسیر خود را تعریف کنند. بدیهی است که در این مسیر مشکلاتی هم وجود دارد، اما مجلس جایگاهی نیست که بتوان بدون تحمل رنج و محنت از کیان والای آن دفاع کرد، به ویژه آنکه باور داشته باشیم که مجلس از بستر ارزش‌‌های متعالی انقلاب روییده است. ضمن آنکه عمر خدمت نیز مانند عمر انسان دارای طول و عرضی است که همیشه عرض آن مهمتر از طولش است.
اثر حضور نماینده مجلس اگر مفید باشد یک ساعتش هم برای کشور مفید و ماندگار است و در تاریخ ثبت می‌شود و اگر خنثی باشد ادوار متعدد آن هم هیچ خیری برای مردم ندارد و در حافظه تاریخی جایی نخواهد داشت. امید است شورای نگهبان که رسالت عظیم صیانت از جمهوریت و اسلامیت نظام را برعهده دارد به‌گونه‌ای عمل کند که این دو رکن اساسی نظام مکمل یکدیگر شوند تا مجلس به فرموده امام راحل عصاره فضایل ملت و در رأس امور باشد و این رمز ماندگاری و عزت ایران اسلامی است و هر طریق دیگری که چنین نتیجه‌ای نداشته باشد، قطعا طریق باطل و محکوم به بازنگری است.
یدالله طاهرنژاد
منبع : روزنامه کارگزاران