دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

مطهری و دردهای امروز ما


مطهری و دردهای امروز ما
اگر بخواهیم در سالگرد شهادت استاد مطهری رمز برجستگی و راز ماندگاری او را در یک چیز خلاصه کنیم ، بدون شک باید زمان شناسی و داشتن درد اصلاح جامعه را در صدر ویژگی های شخصیت آن بزرگوار قرار دهیم.
عالم دینی هنگامی می تواند به رسالت خود عمل کند که از این ویژگی محروم نباشد وگرنه در پیچ و خم زندگی روزگار و بر اثر گرد و غبار فتنه و شبهه راه گم می کند و اگر دانش او خسارت بار نباشد ، سودی هم نخواهد داشت. امام صادق (علیه السلام) می فرماید عالم به زمانه است که مورد هجوم اشتباهات قرار نمی گیرد.
اگر تاریخ زندگی مطهری و سرنوشت او را با همراهان و همپایه های علمی او مقایسه کنیم به روشنی صدق این گفته پیشوای ششم را مشاهده می کنیم. آنان که نه تنها خود را در علم رسمی کمتر از مطهری نمی دانستند که در ظاهر بروز و ظهور بیشتری هم داشتند، نتوانستند در نهایت دردی از مردم خود را درمان کنند اگر نگوییم خود دردی دیگر شدند افزون بر انبوه دردهای جامعه، چرا که بالاخره راه گم کردند و دیگران را نیز گمراه. عالم باید حاضر در زمانه باشد و اصولا مفهوم اجتهاد همین است و علت تقلید از مجتهد زنده نیز همین.
مطهری می گوید شرط زنده بودن مرجع تقلید برای آن است که بتواند درد روز خود را بشناسد و با استفاده از دانش خویش درمانی متناسب برای مردم خود بیابد وگرنه شیخ انصاری (مثلا) اعلم از همه عالمان است. چرا از او تقلید نکنیم ! ( مجموعه آثار ، ج ،۲۰ ص ۱۸۰)
مطهری خود چنین بود و مانند طبیبی حاذق به دنبال شناخت درد و یافتن درمان جامعه بود. ایشان در همان حال که به شدت نسبت به اصول و ارزش های دینی پای بند بود ، با نگاهی ژرف و بیانی شیوا مهم ترین مشکلات و معضلات زمانه را چاره یابی می کرد و همین است رمز ماندگاری و راز موفقیت او در میان همه کسانی که خاستگاهی چون او داشتند.
مطهری مصداق نوآوری دانش دینی و شکوفایی استعداد ایرانی بود و هنوز هم که چند دهه پرشتاب و نشیب و فراز از چاره اندیشی های او می گذرد ، می توان داروی دردهای اجتماع را از میان آثار او جستجو کرد. در میان همه دردها و به عنوان یک نمونه که اتفاقا امروزه درخور توجه بیشتر است باید به چیزی اشاره کرد که از نظر وی خوی قدیمی و بیماری نوظهور ما ایرانی ها است. خوی قدیمی ما مداحی و ستایش گری و تملق است (و) بیماری جدید ما که علامت روشنفکری به شمار می رود لکه دار کردن و لجن مال کردن افراد است (که ) به غلط نامش را انتقاد گذاشته ایم. ( مجموعه آثار ، ج ۲۰ ، ص ۱۴۸)
ایشان که بی تردید در آزاد اندیشی و آزادی خواهی مثال زدنی هستند ، وجود فضای نقد را لازمه شکوفایی استعدادها ، درمان کژی ها و اعتلای ملت ها می دانند و تصریح می کنند که حتی تجربه هم ثابت کرده است که پیشرفت اسلام و تعالیم آن نیز همیشه در زمان هایی بوده است که آزادی رواج بیشتری داشته است ( پیرامون انقلاب اسلامی ، ص ۶۳).
در عین حال ممکن است دو گروه این داروی شفا بخش را به سم مهلک تبدیل کنند؛ یکی مداحان و متملق هایی که برای بهره مندی بیشتر از قدرت و ثروت ، ذهن و دل آنان را گمراه و مغرور می کنند و دیگری هتاکان و حاسدانی که برای فرو نشاندن بغض های فروخفته و به اسم نقد، پرده دری می کنند و البته نتیجه کار هر دو یکی است انسداد باب گفتگو و رشد.
برای همین است که به عقیده مطهری در عین آنکه آن خوی قدیم و این بیماری جدید به ظاهر معکوس یکدیگر می باشند ، از یک اصل و یک ریشه سرچشمه می گیرند و آن گزافه گویی و هوایی سخن گفتن و مصلحت اجتماع را از نظر نگرفتن است. ( مجموعه آثار، ج ۲۰ ، ص ۱۴۸).
این دو گروه هر دو مانع شناخت دردها و حل مشکلات جامعه هستند و البته مطهری برای رفع این مانع هم راه حل هایی دارد که از جمله در کتاب شریف سیری در نهج البلاغه می توان به آن دست یافت. سلام خدا بر او و همه شهیدان باد.
منبع : روزنامه جوان