جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سد‌های خالی،‌ رودهای خاموش


سد‌های خالی،‌ رودهای خاموش
دوستی می‌گفت: خفته را می‌شود بیدار کرد اما آنکه خود را به خواب زده سخت بتوان بیدار کرد. خداکند خود را به‌خواب نزده باشیم و گوشمان را برای شنیدن حرف‌هایی از جنس زمان باز نگهداریم که مسوولیت بزرگی بردوش ما کارشناسان بخش آب کشور است. بخش آب کشور نیاز به همسویی با اصل ۴۴ قانون اساسی و نیز همسویی با اصول توسعه پایدار دارد تا از رویکرد ساخت و ساز در آبخیزهای کشور دست ‌بردارد. رویکردی که پنج دهه است گریبان بخش آب را گرفته و متاسفانه همه رودهای کشور را خاموش کرده است. رویکردی که آبخیزهای کشور را به ویرانی کشانیده و به سیلاب دشت‌ها و کشاورزی پررونقشان آسیب زیادی زده است. رویکردی که با نام سدسازی و انتقال حوضه به حوضه جنگل‌های گیلان، مازندران، غرب، مرکز و.. را ازمیان برده است. رویکردی که تالاب‌ها با زیستگاه‌های منحصربه‌فردشان را ویران کرده( باتلاق گاوخونی، تالاب چغاخور و...) و دریاچه‌ها را خشکانده یا اکوسیستم آنها را نابودکرده است (دریاچه بختگان، دریاچه ارومیه و...) مدیریت پایدار آب چیست؟
مدیریت پایدار آب عبارت است از برنامه‌ریزی برای مصرف انسان از آب تجدیدپذیر، به‌گونه‌ای که ویرانی آبخیزها، رودها، پیکره‌های آبی، جنگل‌ها و اکوسیستم‌های آبی و سیلابدشتی و زیستگاه‌های آنها را در پی نداشته باشد. کنفرانس استکهلم دراوایل دهه ۱۹۷۰ نخستین همایش جهانی مطرح‌کننده مسائل توسعه پایدار و مدیریت پایدار آب بود. این مهم از سوی ساندراپوستل و پژوهشگران سیاست جهانی آب پیگیری شد و در دستورالعمل‌های کنفرانس‌های آرژانتین، ریودوژانیرو و ژوهانسبورگ بازتاب یافت. در اواخر دهه ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۰۰، سه رویداد، تغییر ژرفی در نگرش توسعه با سدسازی و توهم‌های ناشی ازآن ایجاد کرد. این سه رویداد عبارت بودند از انتشار کتاب مک کالی «رودهای خاموش»، تشکیل کمیسیون جهانی سدها، و انتشار نتایج کار این کمیسیون به نام «سدها و توسعه». بدینگونه مدیریت پایدار آب از رویکرد ساخت و ساز در آبخیزها بسیار فاصله گرفت. نزدیک به یک دهه از این سه رویداد مهم می‌گذرد و ما بیدارنشده‌ایم. با این حال پیدایش برگردان فارسی کتاب رودهای خاموش در اردیبهشت‌ماه و برگردان فارسی سدها و توسعه در شهریورماه سال گذشته و نیز پویایی در اندیشیدن به مسئله در میان اندیشمندان کشور، نویددهنده حرکتی نو در تغییر رویکرد سدسازی دربخش آب کشور است.
● راهکارهای جایگزین
بخش آب و به‌ویژه رویکردسازه‌ای آن آشکارا با اصل ۴۴ قانون اساسی کشور تناقض دارد. بخش آب با موازین توسعه پایدار و اصول مطرح‌شده در کنفرانس‌های سازمان ملل به‌ویژه در ریودوژانیرو و ژوهانسبورگ که ایران نیز از امضاکنندگان آنها بوده متناقض است. بخش آب با موازین اقتصاد رفاه و معیارهای مهم آن یعنی تخصیص موثر و هزینه موثر متناقض است. رویکرد سازه‌ای بخش آب پیامدهای مخربی بر محیط زیست(آبخیزها، رودها، جنگل‌ها، دشت‌ها و سیلابدشت‌ها، تالاب‌ها، دریاچه‌ها) داشته است، از این رو پیشنهاد می‌شود رویکرد سدسازی در بخش آب کشور و بازبینی و راهکارهای همسو با مدیریت پایدار آب جایگزین شود. راهکارهای بدون سدسازی تامین آب و نیرو با دستورالعمل‌های توسعه پایدار همخوانی کامل دارند، بخش خصوصی را می‌توان در این رویکرد به همکاری با بخش آب و اصلاح عملکردهایش دعوت کرد و مهم‌تر از همه اینکه راهکارهای غیرسازه‌ای از ساخت هر سدی کم‌هزینه‌ترند و نیز پیامدهای زیست‌محیطی بسیار کمتری دارند. رویکرد تامین پایدار آب و نیرو در بسیاری از کشورهای دنیا از کشورهای اسکاندیناوی پرآب تا کشورهای آفریقایی کم‌آب به اجرا درآمده و به نتایج درخشانی نیز رسیده است. ژاپن از پیشگامان اصلاح ساختار در هماهنگی با حفاظت از محیط زیست است. آمریکا و اروپا نیز در این زمینه فعالیت‌های دامنه‌داری داشته‌اند. رویکرد غیرسازه‌ای مدیریت آب دو بخش دارد: راهکارهای مدیریت تقاضا، راهکارهای مدیریت عرضه.
تامین آب و نیرو در چارچوب مدیریت تقاضای آب چهار راستای کاهش هدررفت، کاهش مصرف، کاربرد ابزارهای مالی و مشارکت انجمن‌های غیردولتی و ذینفعان در تصمیم‌گیری‌های بخش آب را در برمی‌گیرد. راهکارهای مدیریت عرضه غیرسازه‌ای نیز در برگیرنده شش راستای بازیافت، بازچرخانی و بازکاربرد، افزایش کاربرد هرمترمکعب آب در سطح ملی، نیز توسعه و احیای سامانه‌های پایدار زیرزمینی (قنات‌ها)، توسعه و احیای سامانه‌های پایدار گردآوری باران(آب بندان‌ها)، و آب شیرین‌کن‌ها را در برمی‌گیرد.
▪ کاهش هدررفت:
اگر نگاهی به میزان هدررفت آب در بخش‌های مختلف مصرف آب بیندازیم به ارقام هولناکی برمی‌خوریم. بنابر بررسی‌های مختلفی که نتایج آن در همایش‌های مختلف کمیته ملی آبیاری زهکشی بازتاب یافته میزان هدررفت آب کشاورزی ۷۰-۶۵ درصد است. این رقم در مواردی تا ۸۰ درصد هم گزارش شده است (اراضی زیر شبکه دز). درباره میزان هدر‌رفت از شبکه‌های شهری تاکنون بررسی جامعی انجام نشده است و مانند بسیاری از زمینه‌ها به آمار مطمئنی در این زمینه دسترسی نداریم. رقم سازمان جهانی آب برای این مقوله ۵۰ درصد است. اگر هزینه‌ای بسیار کمتر از ساخت حتی یک سد را به بررسی و تحقیق در این زمینه اختصاص داده بودیم حتما تاکنون راهکارهای بسیار مناسبی برای جلوگیری از این همه هدررفت یافته بودیم یعنی تقریبا افزودن ۷۰ درصدی به ذخیره آب کشاورزی و افزودن ۵۰ درصدی به ذخیره آب شهری. یعنی دست‌کم ۷۰ درصد سدهای با هدف کشاورزی و بیش از ۵۰ درصد سدهای تامین شرب ما ساخته نمی‌شدند و مبالغ هنگفتی که صرف ساخت آنها شده ذخیره می‌شد. موضوع آنقدر ساده است که شاید پیش‌پاافتاده به‌نظر بیاید. در بندهای آینده خواهیم دید که ابزارهای پیشنهادی توسعه پایدار و به ‌ویژه موازین اقتصاد رفاه در تحقق خودبه‌خودی این مهم می‌توانند بسیار موثر باشند.
▪ کاهش مصرف:
سدسازی به توهم فراوانی آب در میان مصرف‌کنندگان دامن زده است. گرایش مصرف‌زدگی اثر زیادی بر فراموشی روش صرفه‌جویانه گذشتگانمان داشته و در نتیجه امروز شاهد رفتارهایی هستیم که شاید نشانه گونه‌ای ضعف هویت باشد. بخش آب تاکنون هیچ تحقیقی در این زمینه و برای تغییر الگوی مصرف آب در راستای کاهش آن و استفاده پایدار از منابع آب انجام نداده است. در این زمینه هم صرف کسری از هزینه تنها یک سد می‌توانست و می‌تواند به اندازه ده‌ها سد دستیابی به آب ایجاد کند. فقط برای مقایسه کافی است بدانیم که در کشور همیشه بارانی دانمارک میزان آب مصرفی برای استحمام روزانه تنها سه دقیقه آنهم با فشاری بسیار کم است و آب بسته به شمار نفرات هر واحد مسکونی هربار پس از سه دقیقه بند می‌آید. کسانی که به سبب طبیعت سرزمینشان هرگز به صرفه‌جویی آب عادت نداشتند برای جلوگیری از آلودگی پیکره‌های آبی سرزمینشان، مصرف را چنین خردمندانه کاهش داده‌اند و البته پرداختی آنان به ازای هر مترمکعب آبی که هزینه استحصال بسیار کمی در مقایسه با ما دارد بیش از یک دلار است (آنها عمدتا هزینه تصفیه فاضلاب را می‌پردازند). برای ما که تاریخ کهنمان مشوق صرفه‌جویانه‌ترین انواع مصرف آب است کاربرد ابزارهای مهار مصرف بسیار ضروری است. پژوهش بیشتر در این زمینه را برعهده بخش آب کشور می‌گذاریم.
▪ مشارکت انجمن‌های غیردولتی و ذینفعان در تصمیم‌گیری‌های بخش آب:
این یکی نه‌تنها مهار هدررفت و مصرف و امکان‌پذیری اعمال رهیافت‌های مالی را تسهیل می‌کند که زمینه دخالت آرای مردم و سازمان‌های مدنی و غیردولتی آنها در راستای اصلاح رویکردهای مدیریت آب را فراهم می‌آورد. این راهکار نیز در دستورالعمل‌های توسعه پایدار و به‌ویژه سند ۲۱ کنفرانس ریو با صراحت تام و تمام توصیه شده است. مردم و انجمن‌های مردمی که با مسائل مختلف مصرف و کمبود آب سروکار دارند در صورت برنامه‌ریزی درست برای هم‌اندیشی و اظهار نظر، به منبع پایان‌ناپذیر و نیروی عظیم حفاظت و به‌کارگیری درست منابع آب بدل می‌شوند. شهرداری تهران در زمینه مشارکت با سازمان‌های غیردولتی زیست‌محیطی و هم‌اندیشی با مردم و مصرف‌کنندگان آب شهری در چارچوب برخی مناطق شهرداری گام‌هایی نو برداشته است که گرچه کافی نیست اما می‌تواند نویدبخش و امیدوارکننده باشد. مسلما تقویت و گسترش این گام‌ها می‌تواند به کاهش مصرف و هدررفت آب بینجامد که از ساخت هر سدی مفیدتر است. متاسفانه همین گام اولیه نیز در مدیریت منابع آب کشور مشاهده نمی‌شود و به‌رغم وجود کمیته‌هایی با این نام، هیچ پژوهش جامعی در این زمینه و تدارک تحقق آن در بخش آب انجام نشده و حتی بخشنامه‌هایی که سال‌ها پیش در این باره تهیه شده نادیده گرفته می‌شود. بازهم روشن نیست چرا؟
▪ بازیافت:
بازیافت آب شرب شهرها به ذخیره حجم آب زیادی می‌انجامد که پس از تصفیه برای آبیاری باغات ‌‌غیرمثمر، کشت‌ محصولات‌ کشاورزی ‌‌غیرخوراکی، فضای‌سبز، جنگل‌کاری و صنعت می‌تواند به‌کارگرفته شود. همچنین بازیافت زهاب کشاورزی نیز به معنی کاربرد و مصرف ‌دوباره ‌در کشت محصولات ‌کشاورزی‌ مقاوم‌ به‌شوری ومحصولات غیرخوراکی، باغات ‌غیرمثمر، فضای سبز، جنگل‌کاری، و صنعت است که به معنای به‌دست آوردن حجم معادل چند میلیاردمتر مکعب آب جدید است. در زمینه بازیافت آب‌های به‌کارگرفته‌شده تاکنون تحقیق و بررسی انجام نداده‌ایم اما بسیاری از کشورها با حجم آبی بسیار کمتر از ما با سرمایه‌گذاری در پژوهش‌هایی از این دست توانسته‌اند به نتایج خیره‌کننده‌ای در بازیافت و کاربرد آب در مصارف مختلف برسند. میزان بودجه مورد نیاز در چنین تحقیقاتی بسیار کمتر از کسری از هزینه مطالعات یک سد است و دستاوردهای آن نیز بسیار موثرتر و کاراتر و کم‌هزینه‌تر از ساخت هر سدی است. بازیافت آب نه‌تنها استحصال نسبتا کم‌هزینه حجم بسیار زیادی آب را میسر خواهد کرد که گذشته از آن از ورود آب آلوده به طبیعت نیز جلوگیری خواهد کرد. لازم است که به جای تخصیص بودجه هنگفت و غیرموثر برای ساخت سدها، برای تحقیقات بازیافت آب به‌ویژه آب کشاورزی سرمایه‌گذاری کنیم.
▪ بازچرخانی و بازکاربرد آب:
از مواردی است که مصرف آب در یک فعالیت را تکرار و استمرار می‌بخشد و بدین ترتیب‌گویی که منابع آب تازه‌ای در دسترس قرار می‌دهد. بررسی‌های دفتر اقتصاد آب در سال ۱۳۸۰ نشان داد که بازچرخانی و بازکاربرد آب یکی از زمینه‌های تامین و عرضه آب بدون سدسازی است. این بررسی با نگاهی به تجربه جهان در این زمینه بازچرخانی آب صنعتی در ژاپن و برخی نقاط آمریکا را تا نزدیک ۲۵ بار اعلام کرد. بازچرخانی و بازکاربرد آب یکی از مهم‌ترین منابع آب صنعتی و مصارف غیرشرب شهری می‌تواند به‌شمار رود به‌شرط آنکه در چارچوب اصول اقتصاد رفاه با به‌کارگیری رویکرد «راهبری و مهار command & control approach یا با به‌کارگیری رویکرد «بازار» market approach و نیز به‌کارگیری «ابزارمالی»، مصرف‌کنندگان به‌سوی این شیوه عرضه مجدد آب مصرفی سوق داده شوند. معلوم نیست چرا ما هرگز در سطح ملی مطالعه جامعی در این زمینه نداشته‌ایم. بازچرخانی و بازکاربرد آب، گذشته از آنکه بدون پیامدهای منفی زیست‌محیطی آب جدید تامین و عرضه می‌کند، به کاهش نشر آلودگی آب نیز کمک خواهد کرد و با موازین حفاظت محیط زیست هماهنگی بیشتری خواهد داشت.
▪ افزایش کاربرد هرمترمکعب آب:
یکی از روش‌های عرضه آب بدون سدسازی است. بررسی‌های محمد درویش نشان داده است که میزان خشک محصول کشاورزی به ازای هر مترمکعب آب مصرفی ۶۳/۰ کیلوگرم است که حاکی از ناکارآمدی مصرف آب است. با توجه به راندمان مصرف آب در کشاورزی که بزرگ‌ترین مصرف‌کننده آب کشور است (۳/۰) و نیز راندمان مصرف در آب شهری (کمتراز ۵/۰) پی می‌بریم که راندمان کاربرد آب در کشور ما به‌گونه باورنکردنی بسیار پایین است. یکی از زمینه‌هایی که می‌توانست موضوع تحقیق و پژوهش گسترده‌ای در بخش آب باشد افزایش کاربرد هر مترمکعب آب است. در حقیقت با بررسی و تحقیق و یافتن راهکار برای تغییر این راندمان تا رسیدن به یک و برنامه‌ریزی افزایش آن تا بیش از یک هزینه بسیار زیادی را با نساختن بسیاری از سدها ذخیره کرده بودیم. هم‌اینک نیز تنها تغییر کوچکی در این رقم می‌تواند به معنای میلیاردها مترمکعب آب تازه یافته باشد.
▪ توسعه و احیای سامانه‌های پایدار زیرزمینی (قنات):
قنات‌ها توهم دسترسی به آب نامحدود ایجاد نمی‌کنند و بهره‌برداری متناسب در سال‌های کم‌آب و پرآب را میسر می‌سازند. قنات‌ها مشکلات سفره‌های زیرزمینی تخلیه‌شده در پی چاه‌‌کنی و تلمبه بی‌رویه آب را در پی ندارند و در نتیجه به نشست زمین در اثر برداشت بی‌رویه آب و خالی شدن سفره‌ها نمی‌انجامند. قنات‌های کشور به مثابه پایدارترین روش کاربرد آب زیرزمینی، نیاز به بازبینی دقیق دارند تا خط مشی کلی بخش آب در قبال آنها اصلاح شود. بررسی کامل و درخور این شاهکارهای بهره‌برداری پایدار آب زیرزمینی، به مطالعاتی عمیق توام با نگاه احیا و توسعه دارد که نیازمند تغییر رویکرد کنونی بخش آب کشور است.
▪ توسعه و احیای سامانه‌های پایدار گردآوری باران(آب بندان‌ها):
که اخیرا از سوی پژوهشگران آب جهان مورد توجه قرار گرفته‌اند و به ‌عنوان سامانه‌های بدون پیامد منفی مطرح شده‌اند از صدها سال پیش در مازندران و گیلان و کوهپایه‌های البرز مورد استفاده قرار می‌گرفتند. این آب‌بندان‌ها چنان با مهارت و دقت تعبیه شده‌اند که گویی بخشی از طبیعت بوده‌اند و نه‌تنها پیامد بدی بر محیط ندارند که به زیستگاه‌های بسیار غنی بدل شده‌اند. متاسفانه در این زمینه نیز بخش آب هیچ عنایتی نداشته و بررسی و تحقیق درباره این سامانه‌های خردمندانه تامین آب را هرگز در دستور کار خود قرار نداده است. به‌عکس در بسیاری از طرح‌های سدسازی از میان بردن آنها در دستور کار بوده است. انجام یک بررسی کامل درباره این آب‌بندان‌ها از ضرورت‌های بخش آب کشور است که امیدواریم بدان توجه درخور شود.
▪ آب شیرین‌کن‌ها:
یکی از مهم‌ترین مشکلات سدها در نقاط گرمسیر، افزایش بیش از حد مواد غذایی یا eutrophication آب مخازن است. سد میناب برای تامین آب شهر بندرعباس ساخته شد اما در زمانی کوتاه آب سد بویناک و غیرقابل آشامیدن شد. آب مملو از مواد غذایی معدنی البته برای کشاورزی هم مناسب نیست. بنابراین سدهای شمیل و نیان به عنوان جایگزین‌های آن مجوز اجرا و ساخت گرفتند اما آنها نیز در زمانی کوتاه به همان مشکل دچار خواهند شد. آب‌شیرین‌کن‌ها در بسیاری از نقاط جهان به‌ویژه در کشورهای کوچک خلیج فارس با موفقیت به‌کار گرفته شده‌اند. جزایر خلیج فارس بدون هیچ منبع آب شیرین مهم از این دستگاه‌ها برای همه مصارف خود استفاده می‌کنند. استفاده از این دستگاه‌ها در استان‌های جنوبی کشور بسیار کم‌هزینه‌تر و دارای پیامدهای اجتماعی زیست‌محیطی کمتر است. اما متاسفانه در این زمینه نیز مشاوران و پیمانکاران سدساز هیچگونه بررسی حقیقی انجام نداده‌اند و بخش آب نیز روشن نیست به چه دلیل همواره این گزینه را مطلقا نادیده انگاشته است. کیفیت آب این دستگاه‌ها دست‌کم برای مصارف غیرشرب بسیار خوب و از آب مملو از مواد غذایی معدنی مطلوب‌تر است. انجام یک بررسی در این زمینه لازم و ضروری است و به‌ویژه بخش خصوصی می‌تواند در این زمینه فعال شود. آب‌شیرین‌کن‌ها رودها و آبخیزها را تهدید نمی‌کنند و گزینه‌هایی با پیامدهای زیست‌محیطی کم و نیز در مقایسه با هزینه‌های واقعی سدهای ساخته‌شده ارزان‌ترند.
فاطمه ظفرنژاد
کارشناس ارشد محیط زیست و پژوهشگر در امور آب
znejad@hotmail.com
منبع : روزنامه کارگزاران