شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

فرهنگ عاشورا سدی که شکسته نمی شود


فرهنگ عاشورا سدی که شکسته نمی شود
عاشورا، فرهنگی به جامعیت اسلام دارد و ابعاد گوناگون فردی - اجتماعی و معنوی - سیاسی که در کلیت اسلام شاهدیم، در فرهنگ عاشورا نیز متجلی است. غفلت از ابعاد چند وجهی این فرهنگ، خسارتهای جبران ناپذیری به بار می آورد. عاشورا تبلور سیاست دینی است و این کلیت و این ترکیب، در بحث آسیب شناسی باید مورد بررسی قرار گیرد. تحلیل و شناسایی آسیبهای این فرهنگ، در گرو شناخت چگونگی معماری و شناخت معماران این بنای عظیم است. از این رو، نویسنده به عنوان مقدمه، بخشی مختصر درباره معماری فرهنگ عاشورا ارائه و به بررسی بیشتر آسیب شناسی آن پرداخته است.
● معماری فرهنگ عاشورا
الف) نقش اسیران کربلا در معماری فرهنگ عاشورا
تاریخ نگار شاخص حادثه عاشورا، ابومخنف، به نقل از یکی از شاهدان واقعه نینوا، ابن قیس تمیمی حکایت می کند: هرچیزی را فراموش کنم، سخن زینب(س) دخت فاطمه(س) را هنگام مرور بر جسم چاک چاک برادرش حسین(ع)، وقت رفتن به کوفه فراموش نمی کنم که می گفت:
«ای جدم، ای رسول خدا، درود فرشتگان آسمان بر تو باد، این پیکر قطعه قطعه و غلتیده در خون حسین توست. یا رسول ا...، دخترانت اسیر و جگر گوشه گانت کشته و نسیم مشرق بر جسم چاک چاک آنان در بیابان می وزد. »
با این سخنان سراسر آه و سوز زینب(س) که در آغاز سفر اسارت به کوفه و شام بیان شد، فصلی جدید از حادثه خونبار کربلا رقم خورد. اکنون عاشورا پایان یافته بود و وظیفه پیام آوران عاشورا، اسیران دشت کربلا، بویژه زینب(س) صیانت از آن بود.
پیام شهیدان ، برای ابدیت تاریخ بشری باید حفظ می شد. عاشورا حادثه ای ساده و گذرا نبود، عاشورا برای جاودانگی وحی و اسلام و حفاظت از پیام آسمانی پیامبر خاتم (ص) پدید آمده بود. «حسین منی و انا من حسین » و برای تحقق دقیق و کامل این رسالت عظیم چاره ای جز تبدیل عاشورا به یک فرهنگ و مکتب نبود، فرهنگی که تا اعماق زندگی فردی و اجتماعی انسانها تا ابد نفوذ کند و مکتبی که درسهای دین خاتم را برای سعادتی جاودانه، به گوش تمامی انسانهای عاشق حق و شیفته انسانیت و عدالت و توحید و آزادگی برساند و بیاموزند که: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»
رسالت شاهدان مصیبت عظمای کربلا از حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) تا امامان معصوم دیگر(علیهم السلام) آن بود که اولا عاشورا به فراموشی سپرده نشود، ثانیا از خطر تحریف مصون بماند و نگذارند دست تحریف گران بر دامان پاک آن رسد. در این صورت بود که می توانست شعارها و اهداف عاشورا تا ابد چراغی فراروی خیل عظیم مشتاقان حق و عدالت قرار گیرد.
از نخستین روزهای مصیبت کربلا، قیامهای مختلف شکل می گیرد و از همین جهت است که عده ای از بزرگان و خواص اسلامی و برخی از صحابه پیامبر را به روشنگری و واکنش و دفاع از سیره و روش حسین بن علی(ع) و زنده نگه داشتن یاد و نام او وادار می کند.
اینها نمونه هایی از تلاشهای مقدسی است که برای حفظ عاشورا و انتقال پیام آن به جامعه اسلامی آن روز صورت گرفت. ولی از آنجا که حوادث هر چه قدر بزرگ باشند، گذر زمان یا موجب فراموشی آنها می شود و یا دست کم مانع انتقال اهداف و پیام واقعی آنها به نسل های بعدی می شود، برای صیانت از عاشورا و هدفهای بلند آن، نقش اصلی و اساسی بر دوش خود اهل بیت(ع) بود. از میان اهل بیت(ع)، در مرحله نخست این نقش بر دوش حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) و دیگر اسیران کربلا، که خود شاهد آن صحنه های دلخراش بودند و با تمام وجود آن مصیبت بزرگ را به جان خریده و تحمل کرده بودند، واگذار شده بود که با سخنان آتشین و غرورآفرین خود در ایام اسارت و استفاده از فرصتهای مهمی که در مجلس ابن زیاد و یزید و در کوفه و شام و پس از ایام اسارت به دست می آمد، مانع از فراموشی خاطره سیدالشهدا(ع) و اهداف او شوند.
این سخنان و گفتگو و اتفاقها که خوشبختانه همگی در تاریخ ثبت است، به خوبی نشان می دهد که چگونه با درایت و درک درست شرایط، خاندان امام حسین(ع) از زمینه های به دست آمده بهره می جستند برای آنکه، پیام شهیدان کربلا را به جامعه غفلت زده و خواب آلود توسط بنی امیه برسانند و با عاشورا، یک فرهنگ پدید آورند؛ فرهنگی مبتنی بر آموزه های دقیق وحیانی که در عترت طاهره(ع) به ودیعت گذاشته شده بود.(۱)
ب) نقش امامان معصوم(ع) در معماری فرهنگ عاشورا
پس از شاهدان حاضر در صحنه کربلا، نوبت به دیگر امامان معصوم(ع) می رسد تا این فرهنگ را عمق بخشند و بنیان آن را هر چقدر رفیع تر گردانند.
۱) گریستن و گریانیدن
گریستن در مصیبت سیدالشهدا(ع)، به عنوان عبادتی ارزشمند که موجب تقرب الی ا... می شود، مورد تأکید عترت طاهره(ع) بوده است. امام هشتم به «ریان بن شبیب» فرمود:
«اگر بر چیزی می گریی، بر حسین مویه کن. »
در همین باب، علامه مجلسی (ره) در «بحارالانوار»، با نام «ثواب البکاء علی مصیبته و...» ۳۸ روایت در فضیلت گریه بر سیدالشهدا(ع) و سایر ائمه گزارش کرده است.
۲) مرثیه سرایی
از ابزارهای مهم برای جاودانه کردن حوادث تاریخی، استفاده از هنر، از جمله شعر است. امامان معصوم(ع) در این ارتباط تأکید فراوانی داشتند و شاعران مرثیه سرای سالار شهیدان را تشویق و مورد تفقد قرار می دادند و از آنان می خواستند سروده های خود را در حضور ایشان بخوانند و به آنان ارزش والای به کارگیری این هنر را در رثای سید شهیدان(ع) یادآور می شدند.
۳) زیارت و یاد امام حسین(ع) در هر حال
از مهمترین عوامل تبدیل عاشورا به یک فرهنگ و اندیشه و تداوم آموزه های آن، تاکید فراوان ائمه اطهار(ع) بر زیارت کربلا بوده است. در طول سال، کمتر زمان مهمی را می توان سراغ گرفت که زیارت کربلا از جمله اعمال و آداب آن نباشد. شبهای قدر، شبهای عید فطر و قربان، عرفه، نیمه شعبان، اربعین، عاشورا، و حتی هر شب و روز جمعه، زیارت امام حسین(ع) مورد تاکید قرار گرفته است.
● آسیب شناسی فرهنگ سیاسی عاشورا
پس از آفرینش عاشورا توسط شهیدان کربلا و تبدیل آن به یک فرهنگ توسط اهل بیت(ع)، این فرهنگ عظیم انسانی و این درخت برومند که سایه های آن نه تنها بر زندگی شیعیان و مسلمانان، بلکه بر آفاق حیات بشریت سایه خود را گسترانیده است و چهره های بزرگ ظلم ستیزی چون گاندی را به تواضع در برابر آن واداشته است، نیازمند صیانت و حفاظت بوده و هست؛ صیانت در برابر امواج بنیان کن جهالتها و عداوتها، حفاظت از آسیبهای دوستان نادان و دشمنان دانا، تلاش و مجاهدت در برابر فراموشی عاشورا یا اهداف، مقاومت در برابر تحریفات گوناگون لفظی و معنوی. اکنون سؤالهای مهمی در ارتباط با پاسداری از فرهنگ عاشورا مطرح است.اولاً، این مسؤولیت سنگین بر دوش چه کسی نهاده شده است؟ چه فرد یا گروهی وظیفه حراست از عاشورا و آرمانهای بلند آن را دارد؟
ثانیا، حراست و پاسداری چگونه انجام می شود و شیوه آن چیست؟
درباره سؤال اول آنچه پیش از هر چیز به ذهن خطور می کند، آنکه، تنها عاشورا شناسانند که توانایی حراست از آن را دارند، آن کس که با عاشورا بیگانه است، اهداف و آرمانهای آن را نمی شناسد و یا به آن ایمان ندارد، چگونه می تواند پاسدار عاشورا باشد؟
کسانی که با شناختی عمیق و ایمانی محکم، دل در گرو عاشورا و عاشورائیان دارند و از صمیم جان با آهنگ «یا لیتنی کنت معکم فافوز فوزا عظیما» مترنمند، وظیفه حفاظت و پاسداری را بردوش دارند. پس این مسؤولیت بزرگ بر دوش عموم شیعیان، بویژه عالمان دینی سنگینی می کند که نخست عاشورا را هر چه بیشتر و عمیقتر بشناسند، آنگاه به پاسداری از آن همت گمارند. اما درباره پرسش دوم و چگونگی پاسداری از عاشورا، درجات و مراتب مختلفی را می توان در نظر گرفت؛ در درجه اول نکوداشت نام عاشورا و بزرگداشت شهیدان نینوا، وظیفه ای مهم و سنگین است. این مسؤولیتی است که در توان توده مردم می باشد. اقامه مراسم عزا و برپایی خیمه های عزاداری سالار شهیدان به راه انداختن دسته جات و هیأتها و...، می تواند شکلهای مختلفی از این مهم باشد و هر کدام به نوبه خود لازم و ضروری است و نشانه ای از تقوا و تعظیم شعایر الهی و عبادتی بزرگ است که از افضل قربات الی ا... شمرده می شود:
«و من یعظم شعائر ا... فانها من تقوی القلوب » (حج/۳۲).
در طول تاریخ، این مجالس و محافل حسینی دشمنان فراوانی داشته است. یکی از آخرین آنها، تلاشهای شیطانی رضاخان پهلوی در برچیدن مراسم عاشورا و محرم و جلوگیری از مجالس روضه خوانی و تشکیل هیأتها بود که در این تلاش ناکام ماند و طولی نکشید که در سراسر ایران اسلامی، حتی در مناطق سنی نشین، مراسم سوگواری خامس آل عبا(ع) به شکلی با شکوهتر و گسترده تر، اقامه شد. بنابراین، تضعیف مراسم سوگواری و عزاداری حسینی(ع) به هیچ وجه جایز نیست.
البته، اکنون دشمن به خوبی واقف است که فرهنگ عاشورا سدی محکم و بنیادین در مسیر مطامع نامشروع وی است، و مانع پایمال کردن منافع مادی و سرزمین و اقلیمی و فرهنگ و تفکر مسلمانان می شود.
بسیاری از حرکتهای ضد استکباری و استبدادی که در میان ملتهای مختلف بویژه، ایران و لبنان و فلسطین رخ نموده، دقیقا متاثر از عاشورا و آرمانهای کربلاست و چنانکه در برخی از کنفرانسها نیز رسما اعلام شده، دشمن در فکر شکستن این بنیان مستحکم است، اما از آنجا که فرهنگ عزاداری و بزرگداشت عاشورا، در اعماق جان آحاد مردم رسوخ کرده است و دشمن امید چندانی در خاموش کردن این چراغ ندارد، راه کار اصلی و راهبرد اساسی او ضربه به هدفهای اصلی فرهنگ عاشوراست. اینجاست که بحث حراست و آسیب شناسی دقیق فرهنگ عاشورا و شناخت عمیق بایدها و نبایدهای مراسم نکوداشت کربلائیان ضرورتی مضاعف می یابد و البته مرحله دوم مسؤولیت حفاظت و حراست از فرهنگ عاشورا، که پاسداری از هدفها و آرمانهای آن است و توده های مردم، بویژه جوانان را با محتوای واقعی مصیبت نینوا آشنا می کند، بر دوش عالمان و فرهیختگان و پرچمداران فرهنگ اصیل جامعه است. آنانند که باید آسیبها را بشناسند و جامعه را در جریان آنها قرار دهند و به شناخت و ایمان آنها از هدفهای عاشورا و عوامل پیدایش مصیبت عظمای کربلا عمق بخشند. این وظیفه مهم عالمان دین است که با بدعتها و انحرافهای جاهلان و کوته فکران و تحریفهای مغرضان و دشمنان به مبارزه برخیزند و درخت تناور فرهنگ عاشورا را از بیم آسیبها و آفتها مصونیت بخشند.
بحث حفاظت و حراست و آسیب شناسی فرهنگ عاشورا در دو بخش «بایدها» و «نبایدها»ی مراسم سوگواری سالار شهیدان بدین گونه قابل بررسی است.
● «نبایسته های » فرهنگ عاشورا
عنوان «نبایسته ها» طیفی از مسائل و موضوعاتی را تشکیل می دهد که مراسم و محافل سوگواری باید از آنها منزه و مبرا باشند. مرزها و حدودی که باید توسط همگان از شرکت کنندگان و آحاد معمولی مردم تا بانیان و مسؤولان و مدیران و سخنرانان و مرثیه سرایان و مرثیه خوانان و غیره مراعات گردد و کسی اجازه تخطی از آن را به خود ندهد. این مرزها و خطهای قرمز شرعی - عقلی، برخی جنبه عملی و رفتاری دارد و برخی از آنها بیشتر به جنبه های نظری و فکری ارتباط پیدا می کند.
آنچه در پی می آید، گزارشی مختصر از اهم این مرزهاست.
۱) ارتکاب گناه و تخلف از شرع
عزاداری و سوگواری در رثای سیدالشهدا(ع) باوجود پنداری که آن را به عصر صفویه نسبت می دهد، از ضروریات مذهب اهل بیت(ع) است. ولی شرط اولیه این عبادت عظیم، پرهیز از محرمات الهی در انجام دادن آن است. مراسم عزاداری چنانچه با کار خلاف شرع و آمیخته با گناه و ارتکاب حرام باشد، نمی توان برای آن ارزشی قایل شد.
بر اساس مبانی دینی، هدف توجیه گر وسیله نیست و تنها با استفاده از روشها و ابزارهای مجاز و مشروع است که اقامه مجالس و مراسم عزاداری عبادت شمرده می شود و این محافل را به هدفهای والای نهضت کربلا نزدیک می کند.
۲) سست کردن پایه های اجتماعی مذهب و دین
یکی دیگر از «نبایسته های رفتاری » در مراسم عزاداری، پرداختن به کارهایی است که پایه های اجتماعی مذهب را سست و تضعیف می کند و آموزه های دینی را در چشمان دوست و دشمن موهون و لرزان جلوه می دهد. یکی از مرزهای فقهی سوگواری برای سالار شهیدان(ع) همین است که موجب وهن مذهب نشود.
در همین ارتباط، از کارهای ناروایی که بسیاری از اوقات وهن مذهب را نیز در پی دارد و پرهیز از آن ضروری است، رقابتهای ناسالمی است که گاهی میان دسته های عزاداری و هیأتهای مذهبی بروز می کند و موجب دودستگی و پراکندگی می شود. چشم و هم چشمی در محافل سوگواری و عاشوراییان، سم مهلک و کشنده ای است که هدفهای عزاداری را زیر سؤال می برد و جوانان عاشق ابی عبدا...(ع) را دلسرد می کند.
میرزای نائینی(ره) فقیه بزرگ عصر مشروطیت، در پاسخ به استفتائی که از اهالی بصره و اطراف آن در باره به راه انداختن دسته ها و مواکب عزاداری به ایشان رسیده بود، می نویسد:«بیرون آمدن دسته ها در کوچه و خیابانها، از آشکارترین مصادیق عزاداری و رسانیدن پیام حسینی به دور و نزدیک است و اشکالی ندارد.»
ولی در ادامه تاکید می کند:«لیکن لازم است، این شعار بزرگ از هر کار ناپسند که شایسته برای چنین عبادتی نیست، پاک باشد. از خوانندگی حرام و به کارگیری ابزار لهو و رقابت دسته ها در جلو و عقب افتادن از یکدیگر و نزاع بین دو محله و مانند آن باید پرهیز شود. اگر این قبیل اتفاقها و کارهای ناپسندی رخ دهد، حرام است، هر چند حرام بودن آن به حرکت دسته برای عزاداری سرایت نمی کند.» این پاسخ که در ۵ ربیع الاول ۱۳۴۵ه ق تحریر شده، توسط ده نفر از فقهای بزرگ همچون حضرات آیات حکیم، خویی و کاشف الغطاء نیز مورد تایید قرار گرفته است.
مصطفی جعفر پیشه فرد
۱- حکومت اسلامی
منبع : روزنامه قدس