جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

اختلال عاطفی فصلی چیست و چه باید کرد؟!


اختلال عاطفی فصلی چیست و چه باید کرد؟!
● چرا آدمی در پائیز و زمستان، آشفته‌حال‌تر است؟!
در محفل خود راه مده همچو منی را
که افسرده‌دل، افسرده کند انجمنی را ”مخلص هندوستانی“
آیا می‌توان روی دلتنگی و اندوه‌باری، نام افسردگی نهاد؟ در اصل، افسردگی چیست، چگونه توصیف می‌شود و با چه نشانه‌هائی هویدا می‌گردد؟ باید گفت: ”افسردگی“ واژه‌ای است که شنونده را به وادی بیمارگونه بودن حالت خود می‌کشاند بیماری افسردگی، علامت‌های ویژه‌ای همچون به‌هم خوردن خواب، از خواب پریدن نیمه‌شب و به دنبال آن بی‌خوابی، کاهش یا افزایش اشتها، کاهش میل جنسی، بی‌حوصلگی، کاهش نیرو و بی‌میلی به انجام کار، گم شدن چشم‌گیر وزن بدن، خستگی، حس نالایقی، حالت بی‌تصمیمی و کاهش تمرکز، در حالت حاد، میل به خودکشی و ... را دربردارد، ولی چنانچه زمانی دلشاد و سرخوش نیستیم، به این معنا نیست که افسرده هستیم. در این مورد بهتر است از کاربرد کلمه‌هائی مانند اندوهگینی و دلشاد یا سرحال نبودن، استفاده نکنیم.
ولی باید دید چرا عده‌ای در فصل پائیز و زمستان، احساس تنگدلی، بی‌قراری و ناآرامی دارند، در حالی که تعدادی دیگر در این دو فصل، چنین نیستند؟ پاسخ این است که سرمنشاء احساس‌های ما، پندار و اندیشهٔ ما است که خود از الگوهای خانوادگی، تربیتی، فرهنگی، اجتماعی و ... نشئت می‌گیرد. بسیاری از ما از دوران کودکی شنیده‌ایم که پائیز، زمان ریزش برگ‌ها، خشک و زرد شدن آنها و برهنه‌ای از زمان بی‌حصولگی و دلگیری است. در نظام رنگ‌ها، رنگ زرد، نمایانگر اندیشه و از نظر روانشناختی، رنگی کرم است.
همچنین رنگ نارنجی، قرمز و آمیزه‌ای از این دو، همگی رنگ نشاط و هیجان هستند. در دنیای موسیقی، آهنگسازان از ندای خش خش برگ‌ها در زیر پای رهگذارها و نیز از صدای بال پرندگان به هنگام کوچ دسته‌جمعی در فصل پائیز، الهام گرفته و سمفونی‌های دل‌انگیزی ساخته‌اند که بس گوشنواز و دل‌نشین می‌باشند. مثبت‌اندیشی ضرورت دارد تا تصورهای ناخوشایند گذشته را از ذهن خویش پاک کرده و احساس نیکو را جایگزین احساس نامطلوب سازیم.
اختلال عاطفی فصلی، عبارت است از اینکه بعضی از بیمارها در زمان معینی از سال به افسردگی دچار می‌شوند. در برخی موارد، این امر بازتاب تقع‌های اضافی کار و زندگی، روی شخص است. در پاره‌ای موارد، چنین علت‌هائی در کار نیست و گروهی از پژوهشگران، آن را به تغییرهای فصلی مانند طولانی بودن روزها نسبت می‌دهند. هر چند این اختلال‌های عاطفی فصلی با زمان وقوع خود مشخص هستند. ولی گفته می‌شود بعضی از علامت‌های آن بیشتر از سایر اختلال‌های عاطفی است که عبارت هستند از پرخوابی و افزایش اشتها به‌خصوص برای مواد قندی.
الگوی شایع شروع افسردگی در پائیز و زمستان و بهبود آن در بهار و تابستان است. این انگاره سبب شده است که بیماری را به کوتاهی روزها منسوب دانسته و برای معالجهٔ آن، ”نوردرمانی“ را توصیه کرده‌اند. گزارش داده شده است که سه تا چهار روز پس از آغاز ”نوردمانی“، آثار بهبود ظاهر می‌گردد، اما بعد از قطع آن، نشانه‌های بهبودی به سرعت از بین می‌رود. معلوم شده است که رویاروئی با نور درخشان در هنگام روز به اندازهٔ مواجهه با نور درخشان شبانگاهی مؤثر است و این موضوع در سبب‌شناسی بیماری، ابهام ایجاد کرده، است.
بعضی از مردم در ماه‌های زمستان از نشانه‌های افسردگی در رنج و عذاب هستند. این علامت‌ها در طول بهار و تابستان فروکش می‌کنند. ممکن است چنین حالتی، اختلال عاطفی فصلی باشد که نمایانگر اخلال خلق و خوی است که با بروز پریشان‌خاطری همراه بوده و به دگرگونی‌های هر فصل مربوط می‌باشد.
اختلال یاد شده، اولین بار قبل از سال ۱۸۴۵ مورد توجه قرار گرفت و تا اوایل دهه ۱۹۸۰ به‌طور رسمی نامی از آن برده نمی‌شد. از آنجائی که نور خورشید و فعالیت‌هائی همچون چرخه‌های تولیدمثل و خواب زمستانی تأثیر می‌گذارد، بنابراین، شاید اختلال عاطفی فصلی، اثر تغییرهای نوری فصلی بر انسان‌ها باشد. همچنان که فصل‌ها عوض می‌شوند، ”ساعت داخلی زیستی“ بیا ”چرخهٔ شبانه‌روزی“ ما نیز تغییر می‌یابد و این دگرگونی تا حدی به واسطه‌ٔ تغییرهای حاصل از الگوهای آفتاب است.
این وضع سبب می‌شود که ساعت زیستی ما با برنامه‌های روزانه‌مان ناهماهنگ گردد. طاقت‌فرساترین ماه‌ها برای مبتلایان به اختلال عاطفی فصلی در ماه ژانویه از ۱۱ دی تا ۱۱ بهمن) و فوریه (از ۱۲ بهمن تا ۱۰ یا ۱۱ اسفند) است. در این فاصلهٔ زمانی، جوان‌ها و زن‌ها بیشتر در معرض خطر هستند.
علامت‌های افسردگی که بیشتر نمایان هستند، خوراک و خواب زیاد و افزایش وزن در طی ماه‌های پائیزی یا زمستانی است.
رهائی کامل از چنین افسردگی در بهار و تابستان، صورت می‌گیرد.
● علت احتمالی این اختلال
”ملاتونین“، هورمون مربوط به خواب است که از غده صنوبری (پینه‌آل) واقع در مغز ترشح شده و به اختلال عاطفی فصلی مربوط می‌شود و این هورمون که به احتمال زیاد باعث پیدایش نشانه‌ٔ بیماری می‌گردد، بیشتر در تاریکی تولید می‌شود. به همین دلیل، وقتی روزها کوتاه‌تر و تیره‌تر می‌گردند، به همان نسبت بر میزان ترشح این هورمون، افزوده می‌شود.
● درمان
ثابت شده است که ”نوردرمانی“ یا مداوا یا نور درخشان، ترشح ”ملاتونین“ را فرو می‌نشاند. گرچه هیچ یافته‌ٔ پژوهشی به‌دست نیامده است که خاصیت ضدافسردگی روش مورد بحث را با قاطعیت به اثبات رساند، ولی افرادی هستند که به این راهکار درمانی واکنش نشان می‌دهند. وسیله‌ای که امروزه برای معالجه این مشکل، کاربرد گسترده‌ای دارد، چند چراغ مهتابی سفید است که بر روز بازتاب‌گر فلزی نصب شده و دارای صفحهٔ محافظ پلاستیکی می‌باشد. در مورد علامت‌های خفیف می‌توان گفت که اتخاذ تدبیرهائی جهت بهره‌مندی هر چه بیشتر از آفتاب در خانه و محل کار، شاید مفید باشد به موجب پژوهش صورت گرفته، یک ساعت پیاده‌روی در زیر آفتاب زمستانی، همان‌قدر برای انسان خاصیت دارد که دو ساعت و نیم در زیر نور روشن مصنوعی بودن، مفید است.
چنانچه ”نوردرمانی“ اثر نکند، امکان دارد یک داروی ضدافسردگی در کاهش نشانه‌های اختلال عاطفی فصلی مفید باشد، اما احتمال دارد در این میان، عوارض جانبی ناخواسته نیز پدید آیند. دربارهٔ علامت‌هائی که برای شما به‌وجود آمده است، با پزشک خانوادگی خود و یا متخصص بهداشت روانی، مشورت کنید.
● عواملی که موجب افسردگی می‌گردد
علت واقعی افسردگی به درستی معلوم نیست. ولی بر پایهٔ شواهد و مدارک به دست آمده چندین عامل را می‌توان شمرد که عبرت هستند از وراثت، ساختار زیست‌شیمیائی بدن، ساختار روان‌شناختی، رخدادهای زندگی پوشش، نوسان میزان هورمون‌ها و علت‌های دیگری مانند بیماری‌ها و مداواهای ویژه، اکنون به تشریح جداگانه‌ٔ هر یک می‌پردازیم:
▪ وراثت
کسانی که یکی از بستگان نزدیکشان دچار افسردگی یا اختللا عاطفی دوگانه (دوقطبی) باشند، دو برابر افراد دیگر در معرض ابتلاء به افسردگی قرار دارند.
▪ ساختار زیست‌شیمیائی
هر فردی ساختار شیمیائی جداگانه‌ای دارد. ابتلاء یا عدم ابتلاء به افسردگی، به مقدار مواد شیمیائی مغز وی و اینکه این مواد شیمیائی چگونه با دستگاه عصبی مرکزی در ارتباط است، بستگی دارد. ساختار زیست‌شیمیائی هر کس، یک عمل تعادل‌ساز پیچیده است. اگر یکی از مواد مزبور به درستی کار نکنند، کل تعادل و توازن به‌هم خواهد خورد.
مغز، فرماندهٔ بدن است. همانگونه که پیام‌های صادره از مغز، رفتار ما را مهار می‌کنند، پیام‌های دیگر، عواطف و احساس‌های ما را زیرنظر دارند. سلول‌های عصبی، اصلی‌ترین واحدهای مغز هستند. این سلول‌های عصبی، توسط فاصله‌هائی که پیوندگاه (سیناپس) نام دارند، از هم جدا می‌گردند. مواد شیمیائی موسوم به ناقل‌های عصبی، پیام‌ها یا علامت‌های صادره از مغز را از میان این پیوندگاه‌ها گذرانده و به سلول‌های عصبی گوناگون می‌رسانند.
ناقل‌های عصبی ”سروتونین“، ”دوپامین“ و ”نورپین فراین“، پیام‌رسان‌ها شیمیائی هستند که گفته می‌شود مسئول مهار احساس‌ها و روحیه هستند. به‌ویژه ”سروتونین“ که در بروز ضدافسردگی مؤثر می‌باشند، اعتقاد بر این است که وجود هر نوع کاستی در ”سروتونین“ یا اختلال در شیوهٔ عمل آن، اثرهای منفی عمیقی در روحیه و احساس‌های شخصی برجای می‌نهد.
▪ ساختار روان‌شناختی
ویژگی‌های اصلی شخصیت یک فرد، بیشتر در سال‌های اولیهٔ کودکی آشکار می‌گردد. یکی ازاین ویژگی‌های مشخص‌کنندهٔ محیط زندگی فرد است. هر آنچه که در دوران کودکی روی می‌دهد، به‌هنگام بزرگسالی تأثیرهای عمیقی در نگرش و رفتار ما دارد. به‌عنوان نمونه، مورد بی‌مهری و عدم توجه قرار گرفتن، منع شدن از چیزی و ... در دورهٔ کودکی می‌تواند بعدها در نوع دیدگاه فرد به جهان اثر بگذارد.
▪ رخدادهی زندگی پرتنش
واکنش شخص نسبت به عامل‌های خارجی هم می‌تواند تأثیرگذار باشد. به‌خصوص کسی که در گذشته بر اثر عامل‌هائی در خطر افسردگی بوده باشند مانند: بیماری، از دست دادن شخص محبوب، طلاق، پایان بخشیدن به پیوندی نزدیک و صمیمی، اسباب‌کشی به منزل جدید و مسکل‌های مالی یا اداری.
▪ نوسان میزان هورمون‌ها
نوسان میزان هورمون‌ها در زن‌ها ممکن است به افسردگی منجر شود. چند درصد از خانم‌ها، یک هفته یا چند روز پیش از قاعدگی، تحت تأثیر نشانه‌های پیش از قاعدگی قرار می‌گیرند که این نشانه‌ها عبارت هستند از روحیهٔ افسرده، نوسان روحی، بداخلاقی، تشویق، نگرانی و ... .
مترجم: امیر دیوانی
نویسنده: مترجم و پژوهشگر
منابع:
۱) National Mental Health Association
۲) ”آنچه که باعث افسردگی می‌شود“، ”روزنامه شرق“
۳) یادداشت‌های پراکنده از مراجع موثق.
منبع : مجله شادکامی و موفقیت