پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


دیه‌ اعضاء


دیه‌ اعضاء
در مبحث‌ دیات‌، اصل‌ دیه‌ اعضا، بین‌ زن‌ و مردیكسان‌ است‌ ولی‌ مقدار دیه‌ اعضا بین‌ زن‌ و مرد درماده‌ (۳۰۱) قانون‌ مجازات‌ اسلامی‌ چنین‌ آمده‌است‌ دیه‌ زن‌ و مرد یكسان‌ است‌ تا وقتی‌ كه‌ مقداردیه‌ به‌ ثلث‌ دیه‌ كامل‌ برسد در آن‌ صورت‌ دیه‌ زن‌،نصف‌ دیه‌ مرد است‌. مبنای‌ این‌ حكم‌ روایت‌هایی‌است‌ كه‌ از امام‌ صادق‌(ع‌) نقل‌ شده‌ است‌ (وسائل‌الشیعه‌ ج‌ ۱۹ كتاب‌ دیات‌ ص‌ ۱۲۲ به‌ بعد) و (جامع‌احادیث‌ شیعه‌ ج‌ ۳۱ ص‌۳۳۹ به‌ بعد) امام‌صادق‌(ع‌) در این‌ روایت‌ها كه‌ در كتابهای‌ معتبرحدیثی‌ مانند كافی‌، تهذیب‌، من‌ لایحضره‌ الفقیه‌ ومحاسن‌ و مقنعه‌ و حتی‌ فقه‌ الرضا تصریح‌می‌فرمایند كه‌ میزان‌ دیه‌ اعضا را با قیاس‌ و مقایسه‌بین‌ موارد دیه‌ زن‌ و مرد نمی‌توان‌ به‌ دست‌ آوردبلكه‌ مبلغ‌ دیه‌ اعضاء و جراحات‌ وارده‌ تنها توسطپیامبر(ص‌) و اوصیا معصوم‌ او (ع‌) قابل‌ تعیین‌ وتشخیص‌ است‌ بنابراین‌ كسانی‌ كه‌ قانونمندی‌ خودرا برپایه‌ اصل‌ عقلی‌ امامت‌ در پیروی‌ و انقیاد ازائمه‌ معصومین‌(ع‌) بعد از حضرت‌ نبی‌(ص‌)می‌دانند نمی‌توانند تعریف‌ جرم‌ و مجازات‌ رادست‌ كم‌ در حدودالهی‌ از پیشوایان‌ دینی‌ اخذنكنند. علاوه‌ بر آنكه‌ حكمت‌ این‌ دست‌ ازمجازاتهای‌ الهی‌ به‌ لحاظ جنس‌ و نوع‌ زن‌ و مردوضع‌ شده‌ است‌ و شاید این‌ حكمت‌ به‌ نیروی‌اقتصادی‌ جنس‌ زن‌ و مرد در منزل‌ و جامعه‌برگردد. نوع‌ غالب‌ جنس‌ مرد، مسئول‌ تامین‌معیشت‌ خانواده‌ خود است‌ كه‌ به‌ طور معمول‌ درخانواده‌ او جنس‌ زن‌ از تلاش‌ اقتصادی‌ اوبهره‌مند می‌شود و اگر دیه‌ اعضا بین‌ زن‌ و مرد تاوقتی‌ كه‌ مقدار دیه‌ به‌ ثلث‌ دیه‌ كامل‌ برسد دیه‌ زن‌به‌ نصف‌ دیه‌ مرد برنگردد این‌ وضعیت‌ مرد نادیده‌گرفته‌ می‌شود و خانواده‌ وی‌ كه‌ چه‌ بسا ممكن‌است‌ چند زن‌ دیگر از همسر و دختران‌ وی‌ نیز درآن‌ باشند متضرر شوند.
وقتی‌ به‌ قید غالب‌ در قانونگذاری‌ توجه‌ داشته‌باشید در اكثر فرضها، مرد مسئول‌ تامین‌ اقتصادی‌خانواده‌ است‌ و سلامت‌ اعضای‌ بدن‌ او نقش‌تعیین‌ كننده‌ در فعالیت‌های‌ اقتصادی‌ مرد به‌ نفع‌جنس‌ زن‌ دارد.
اگر جنس‌ زن‌ را در قانونگذاری‌ مد نظر قراردهیم‌ در واقع‌ این‌ نوع‌ تشریع‌، در خدمت‌آسایش‌ جنس‌ زن‌ است‌ گر چه‌ زن‌ مجنی‌ علیها به‌عنوان‌ شخص‌ زن‌ كمتر از شخص‌ مرد دیه‌ اعضا رادر فرض‌ بالارفتن‌ دیه‌ اعضا از ثلث‌ دیه‌ كامل‌دریافت‌ می‌كند ولی‌ به‌ لحاظ جنس‌ زن‌ كه‌ مردتامین‌ كننده‌ معیشت‌ اوست‌ وضعیت‌ تساوی‌ و برابربین‌ جنس‌ زن‌ و جنس‌ مرد برقرار می‌شود.
مهم‌ در رعایت‌ حقوق‌ زنان‌ به‌ اصطلاح‌ تساوی‌حقوق‌ آنان‌ با مردان‌ این‌ نكته‌ است‌ كه‌ آیا آنها به‌طور غالب‌ از قانونگذاری‌ به‌طور مساوی‌ در نظام‌خانواده‌ و جامعه‌ بهره‌مند می‌شوند یا اینكه‌ زن‌برآیند قانونگذاری‌ در واقع‌ ابزار و آلت‌ التذاذمردان‌ است‌. اگر جنس‌ زن‌ در خانواده‌ جایگاه‌وثیق‌ همسر مرد قرار گیرد او شریك‌ یك‌ زندگی‌ وهمپای‌ مرد در تربیت‌ نسل‌ آینده‌ می‌شود. جنس‌زن‌ مصادیقی‌ چون‌ زن‌ در خانواده‌ بعنوان‌ همسرحتی‌ مرد جانی‌ و یا زن‌ مجنی‌ علیها دارد مهم‌ این‌است‌ حق‌ جنس‌ زن‌ دربرآیند كلی‌ نظام‌ خانواده‌و جامعه‌ با جنس‌ مرد برابر باشد و چنین‌ هدفی‌ بانگاه‌ جامع‌ به‌ قانونگذاری‌ فقهی‌ در تمام‌ زمینه‌های‌حقوق‌ خانواده‌ و حقوق‌ مدنی‌ و حقوق‌ جزایی‌ممكن‌ است‌.
بنابراین‌ دیه‌ اعضا زن‌ با این‌ تقویم‌ كه‌ تا ثلث‌ دیه‌كامل‌ نرسد با دیه‌ اعضا مرد یكسان‌ است‌ ولی‌ ازثلث‌ به‌ بالا به‌ نصف‌ برمی‌گردد تا حق‌ مصداق‌ دیگرجنس‌ زن‌ كه‌ تحت‌ تامین‌ اقتصادی‌ مرد جانی‌است‌ لحاظ گردد و این‌ یعنی‌ نگاه‌ جامع‌ به‌ فردشایع‌ و غالب‌ در تشریع‌ مجازات‌ دیه‌ اعضا بین‌ زن‌و مرد كه‌ تبعیض‌ مبنای‌ آن‌ نیست‌ و بند «ز» ماده‌كنوانسیون‌ را باید با این‌ نگاه‌ جامع‌ حقوق‌ جزایی‌اسلام‌ بین‌ جنس‌ زن‌ و مرد تفسیر و تطبیق‌ كرد.
● یك‌ مقایسه‌ ساده‌
در علم‌ حقوق‌ قوانین‌ را ناشی‌ از نظم‌ عمومی‌یك‌ جامعه‌ می‌دانند كه‌ ریشه‌ در فرهنگ‌ یك‌ ملت‌دارد نظام‌ حقوقی‌ كیفری‌ كشورمان‌ ناشی‌ ازفرهنگ‌ اسلام‌ ناب‌، مبتنی‌ برفقه‌ امامیه‌ است‌ ومنتقدان‌ غربی‌ هرگز به‌ این‌ واقعیت‌ فرهنگی‌ واجتماعی‌ توجهی‌ ندارند این‌ در حالی‌ است‌ كه‌نظام‌ حقوقی‌ كشورهایی‌ كه‌ ادعای‌ تمدن‌ وپیشرفت‌ دارند باسختگیری‌های‌ بی‌منطق‌ حقوقی‌مواجه‌ هستیم‌. قضیه‌ محرومیت‌ زن‌ از مهریه‌ وممنوعیت‌ حجاب‌ در سطح‌ مدارس‌ فرانسه‌ و جرم‌بودن‌ پوشش‌ اسلامی‌ در سطح‌ مدارس‌ و دانشگاه‌بعضی‌ از كشورهای‌ اروپایی‌ حاكی‌ از این‌ واقعیت‌است‌ كه‌ منطق‌ و آزادی‌ برپایه‌ مبانی‌ فكری‌ مطرح‌نیست‌ بلكه‌ استبداد حقوقی‌ در كشف‌ حجاب‌ زنان‌مسلمان‌ حتی‌ در فرانسه‌ بی‌پروا مطرح‌ می‌شود دراین‌ فضا هیچكس‌ اعتراض‌ نمی‌كند و هرگزسازمان‌های‌ بین‌المللی‌ به‌ ویژه‌ كمیسیون‌ حقوق‌بشر اقدام‌ موثری‌ در رفع‌ این‌ ممنوعیت‌ كیفری‌نمی‌كنند ولی‌ جامعه‌ اسلامی‌ كشورمان‌ كه‌ بعد ازسال‌های‌ سال‌ نظام‌های‌ فاسد استبدادی‌ قریب‌ به‌ربع‌ قرن‌ علی‌رغم‌ گرفتاری‌ ده‌ سال‌ جنگ‌ و فتنه‌دشمنان‌ به‌ سوی‌ ساماندهی‌ نظام‌ حقوقی‌ مدون‌در حركت‌ هستیم‌ با اعتراض‌های‌ متعدد وبی‌منطق‌ دشمنان‌ و بدخواهان‌ كشورمان‌ مواجه‌هستیم‌ آیا این‌ برخوردهای‌ دوگانه‌ با یك‌ مقایسه‌ساده‌ این‌ ادعا را اثبات‌ نمی‌كند كه‌ دشمنان‌ وبدخواهان‌ به‌ دنبال‌ فهم‌ اسلام‌ ناب‌ نیستند بلكه‌آنها می‌خواهند با تبلیغات‌ مسموم‌ مسلمانان‌ به‌ویژه‌ منطق‌ حقوقی‌، فقه‌ امامیه‌ را مخدوش‌ جلوه‌می‌دهند
منبع : مجله خانواده سبز