یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


توجه به سمبل های شرقی


توجه به سمبل های شرقی
در سال ۱۳۳۷ وارد دانشگاه هنرهای زیبای تهران شد و در سال ۳۸ سبك خاصی را در هنر ویترای یا شیشه بند منقوش با حال و هوای سبك ایرانی ابداع كرد. صادقی در طول دوره كاری خود شیوه های مختلفی را در زمینه های گوناگون همچون ساختن آفیش فیلم، گرافیك تبلیغاتی و جعبه سازی و جلد كتاب تجربه كرده است. وی همزمان در زمینه نقاشی آبرنگ و رنگ روغن و تصویرگری كتاب نیز به فعالیت مشغول بود. علی اكبر صادقی تاكنون بیست و یك نمایشگاه داخلی و یك نمایشگاه انفرادی در گالری شهر لاشودوفوند سوئیس داشته است.
صادقی در سال ۱۳۵۶ به نقاشی به سبك سوررئالیسم روی آورد و در سال ۶۷ پس از سالها دور بودن از نقاشی آبرنگ آن را مجدداً از سر گرفت. او می گوید؛ هنگام رهایی از تنشهایی كه مرا به نقاشی سوررئالیستی می كشاند و در لحظات آرامش روحی به سراغ نقاشی آبرنگ می روم.
آخرین نمایشگاه آثار سوررئال صادقی چندی پیش در گالری گلستان برگزار شد و ما گفت وشنودی با هنرمند داشتیم. او درباره آثارش چنین گفت: سوررئال تخیلات خاص انسان است كه مافوق واقعیت را نشان می دهد و زمانی است كه نقاش صرفاً ایده خود را نقاشی می كند. می توان گفت در پاره ای موارد همانند خواب و رویا است. مثلاً تصویری را به اجرا درمی آوری كه در آن سر بریده خود را زیر بغل گذاشته ای و بدون مشكلی حركت می كنی. این سبك به دیدگاه های خاص هنرمند توجه دارد كه با طرح و رنگ به اجرا درمی آید.
او ادامه می دهد: كارهای رنگ روغنی كه من انجام می دهم بیشتر در سبك سوررئال است و به صورت فرمهای كتابی یا فرنگی نیست. بلكه نوعی سوررئال خاص است كه خود آن را ایجاد كرده ام و سمبل های آن جنگی است. این انتخاب موضوع به این علت است كه من همیشه معتقدم انسان موجودی جنگجو است؛ از زمان تولدش، برای زندگی، وطن، عشق و... حتی با مرگ خود نیز در حال جنگ است. وجود این سمبل ها را در آثارم هیچ گاه نمایی واقعی از انسانهای در حال جنگ در نظر نگرفته ام، بلكه فطرت انسان را در بقا و ستیز با زندگی در قالب جنگجویانی با ردای جنگ كه طرحی از لباسهای قدیمی است، دیده ام و همیشه سعی كرده ام پیام و حرف خود را در قالب این سمبلها با رنگ و طرح های مختلف به بیننده القا كنم.
صادقی درباره چگونگی ایجاد چنین ایده هایی در ذهن خود می گوید: «انگیزه این گونه كار كردن در من بعد از فیلم» من آنم كه... »تقویت شد. این فیلم موفق به دریافت جایزه صلح سید الك شد. در این فیلم سناریوی گفتاری و تصویری به گونه ای طراحی شده بود كه غیرواقعی می نمود و به سوررئال نزدیك بود. چنانچه در قسمتی از سناریوی آن گفته می شود«با شمشیر همچون خیار تر به دو نیم كرد »پس از این فیلم از سال ۱۳۵۶ تا به امروز من با این سبك به اجرای آثارم با رنگ روغن می پردازم و فیلم سازی را تقریباً كنار گذاشته ام.
این هنرمند در خصوص موضوع و نحوه اجرای آثارش در آخرین نمایشگاه خود می گوید: آخرین نمایشگاه من متشكل از هفده پرتره از پهلوانانی با فرمهای قدیمی بوده است. پرتره ها هر یك به نحوی با میخ های متفاوت آراسته شده بود. مثلاً چهره یا دهان یا پیشانی آنها با میخ مزین شده اند. این كارها آخرین فرم اجرایی كارهای من است كه با سبك خاص سوررئال به تصویر كشیده شده اند.
وی در ادامه می گوید: در اجرای كارهایم همیشه به دنبال خلق تكنیك جدیدی هستم؛ چرا كه من از فرم كاری یكنواخت در اجرای آثار زود خسته می شوم؛ البته در تمام آثارم نطفه كار یكی است. با این وجود با تكنیكهای مختلف حول این سمبلها كار می كنم.
در ابتدا روی یك تخته ضخیم طراحی می كنم و بعد جای میخ ها را مشخص كرده و سوراخ هایی ایجاد می كنم و روی آن بوم می كشم. از روی میخ ها جای آنها را روی بوم مشخص می كنم، سپس به پردازش كلی اثر مشغول می شوم. در مجموع این فرم كار بسیار مشكل و وقت گیر است.
صادقی در حدود دو سال پیش نمایشگاهی از آثارش را با نام ائتلاف برپا كرد كه از روی آثار این نمایشگاه یك فیلم انیمیشن با همین نام ساخته شد. او در این باره می گوید: پس از مدتها وقفه در امر فیلمسازی؛ دو سال پیش انیمیشن ائتلاف را كه سمبل پردازش آن سیب و نیزه بود به همراهی یكی از دوستان علیرضا كاویان ساختم. در این فیلم به موضوع از بین رفتن انسانیت اشاره كردم و با تصاویری كه از هجوم سربازان با تیر و نیزه به نمایش درآوردم خواستم یادآوری كرده باشم. مسائلی از جمله هجوم استعمارگران را برای به دست آوردن سرزمین مردم مظلوم در عصر حاضر. چنانچه در این فیلم استفاده از رنگهای قرمز و آبی را كنایه ای از رنگ پرچم كشورهای استعمارگر همچون آمریكا در نظر گرفتم.
در این نمایشگاه ۴۰ اثر را به نمایش گذاشته بودم كه بر اساس همین آثار سناریویی نوشتم كه با همكاری علیرضا كاویان در خصوص كارهای كامپیوتری و حركتی آن، این فیلم انیمیشن را به عرصه اجرا رساندیم.
این انیمیشن در جشنواره پویانمایی كانون پرورش فكری كودكان موفق به دریافت جایزه ویژه هیأت داوران شد و جایزه دوم داوران ایرانی را از آن خود ساخت. امیدوارم این اثر بتواند در جشنواره های كشورهای خارجی نیز كسب عنوان كند.صادقی همچنین می گوید: من همیشه سعی كرده ام به عنوان یكی از پیروان این سبك در جهت گسترش و حفظ ارزشهای فرهنگ ایرانی بودن، در اجرای آثارم از سمبل های این مرز و بوم و معیارهای شرقی بودن استفاده كنم. این در حالی است كه اكثر سوررئالیسم های كشورمان بیشتر به سبك فرنگی و مدرن به اجرای كار می پردازند.هر سبك راه و روش خاص خود را دارد مثلاً سبك انتزاعی بیشتر روی پیاده كردن رنگ روی بوم و ارتباط آنها با یكدیگر تأكید دارد و یا امپرسیونیسم كه هنرمند با احساسی كه به اطراف خود دارد و آنچه را كه به واقع می بیند روی بوم خود می آورد. ولی متأسفانه در ایران آثار و نقاشی هایی كه توسط اكثر هنرمندان ارائه می شود از لحاظ نحوه اجرا بسیار شبیه یكدیگر است. ولی اگر بخواهیم به روش صحیح اجرای آثار هنری اشاره كنیم باید بگوییم كه هر كس باید با استفاده از خلاقیت و استعداد سبك خاص خود را به دور از تقلید و كپی انتخاب كند و برای اجرای صحیح آن از تحقیق و مطالعه دریغ نكند. چنانچه مثلاً هیچ كس نمی تواند مثل حافظ شعر بگوید زیرا هریك از این افراد در زمان خود با افكار خاص خودشان كار می كردند كه تقلید از آنها جایز نیست. متأسفانه در حال حاضر اكثر هنرمندان كشور ما با دنیای هنر امروز آشنایی زیادی ندارند و به كارهای خود راضی هستند. این باور نادرست زمانی در مسیر صحیح خود قرار می گیرد كه ما در ابتدا خوب دیدن را یاد بگیریم و سپس به هر فرمی كه می خواهیم نقاشی بكشیم و با علم كامل به هنر بنگریم؛ زیرا كه در دنیای امروز نوآوری حرف اول را می زند.


الهه رحمانی خاكی
منبع : روزنامه همشهری