جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ثبت خون انقلاب


ثبت خون انقلاب
«این چشم‌ها، چشم‌های من شاهد حقیقت‌های زیادی بودند، شاهد سختی‌های زیادی کشورمان بودند. دوربین من حقیقت را ثبت می‌کند.» این جمله‌ای ماندگار از کاوه گلستان، عکاس برجسته ایرانی است که در تب و تاب انقلاب به همراه ده‌ها عکاس و مستندساز دیگر، خروش همگانی مردم را به تصویر کشیده و از دریچه هنر، سقوط حکومت جور و استقرار نظام نور را ماندگار کردند.
گلستان که در نوروز ۱۳۸۲ در سلیمانیه عراق به هنگام عکاسی از جنگ عراق بر روی مین رفت و درگذشت، آغاز حضورش را به عنوان یکی از عکاسان انقلاب، این گونه شرح می‌دهد‌: «در سال ۵۶ مقاله‌ای در روزنامه اطلاعات منتشر شد و مردم قم در اعتراض به آن تظاهرات کردند. در آن زمان به قم رفته بودم و از راه‌پیمایی عکس گرفتم. نخستین عکس‌هایی دارم که در خیابان چهار مردان (قم) است که مردم آن روزنامه را در دست گرفته‌اند و می‌خوانند و لحظاتی بعد این حرکت تبدیل به راه‌پیمایی شد.»
و به این ترتیب گلستان در این حضور از نخستین جرقه انقلاب عکاسی کرد: «اولین خونی را که روی زمین ریخته بود، من آن شب دیدم، مجوز کیهان داشتم و در کنار نیروهای شهربانی ایستاده بودم که شروع به پرتاب گاز اشک‌آور و سپس تیراندازی کردند. بعد مردم عقب رفتند و نیروها جلو. من هم با شهربانی‌ها حرکت می‌کردم و جلوتر که رفتیم دیدم روی زمین خیس است، این اولین خونی بود که من روی زمین دیدم.»
در آن روزها گلستان هم‌قدم با مردم انقلاب را از مقابل دانشگاه تهران و چهارراه کالج و کوچه پس کوچه‌های تهران، از خیابان چهارمردان قم تامیدان ژاله که امروز میدان شهداست و از ۲۹ دی ۵۶ تا ۱۷ شهریور ۵۷ و پس از آن تا ۱۲ بهمن ثبت کرد. آن‌چنان عکاسان دیگری که ثبت کردند و منتقل کردند:« در آن کوچه‌ای که دانشگاه هنر هست و من در آن درس می‌دهم* ده‌ها عکس گرفتم، همان جا سر چهارراه کالج‌، یک عالمه عکس جنازه و جسد و خون دارم. من هم هر دفعه از آن جا رد می‌شوم و تجربه‌هایم را به یاد می‌آورم، به دانشجویانم هم نشان می‌دهم.»
کاوه گلستان، در مقطع ۱۲ تا ۲۲ بهمن حضور فعال‌تری داشت او از لحظه ورود هواپیمای امام به تهران همراه با ایشان تا مدرسه رفاه و پس از آن حضور داشت: «از موقعی که امام آمد من بودم. این عکس‌هایی که از پله هواپیما پایین می‌آید مال من است.»
و عکس‌هایی که برای نخستین بار از ورود امام در سراسر دنیا پخش شد متعلق به او بود که به وسیله همان هواپیمای ایرفرانس که ایشان را آورده بود به اروپا و سراسر جهان برد.دوربین گلستان در طول انقلاب به ثبت لحظات پر از خون و آتش انقلاب پرداخت و پیام مردم را به جهان ارسال کرد: «من عکس‌هایی از خون‌هایی که به دیوارها مالیده بودند، دارم. آن روزها بیشتر دیوارهای شهر پر از خون بود. عکس‌هایی از دیوارهایی که کنارشان مردم به شهادت رسیده بود... یک عکس دیگر دارم که یک پارچه‌ای را از تیر چراغ برق آویزان کرده‌اند به رنگ قرمز که از آن خون می‌چکد، بغلش نوشته: مغز نسرین دختر سیزده ساله که در سرچشمه شهید شد.»
عکس‌های او چنان که باور داشت، راه خود را در تاریخ ادامه دادند: «اگر انقلاب ایران پیامش خون شهید بود این پیام را عکس منتقل کرد.»در این مجموعه، تعدادی از عکس‌های گلستان و دیگر عکاسان هنرمند و انقلابی را می‌بینید. همچنین صفحه اول دو روزنامه اطلاعات و کیهان را در طلایی‌ترین دوران فعالیتشان انتخاب کرده‌ایم. صفحاتی که در اولین ساعات روز، با استقبال و اعتماد بی‌نظیر مردم، نایاب می‌شد.

گفت‌وگو مربوط به قبل از مرگ گلستان است.
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد