یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

تاریخچه حجاب


تاریخچه حجاب
آنچه مسلّم است و از کتاب های موجود پیداست حجاب در قبل از اسلام در بین ملّت های یهود ، ایران باستان و هند وجود داشته است .و این قانون حجاب از قانون حجاب اسلامی بسی سخت تر بوده است .ویل دورانت می گوید : ۱ ( اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت مثلا بدون آنکه چیزی بر سر داشته باشد به میان مردم می رفت و یا در خانه آنقدر بلند صحبت می کرد که همسایگانش صدایش را می شنیدند شوهر حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد .)و همچنین در جای دیگر می گوید : ۲ (در زمان زرتشت زنان با منزلتی عالی به میان مردم می رفتند .)و بعد از آن می گوید : (مقام زن در زمان داریوش تنزّل پیدا کرد و در زمان وی زنان پادشاهان حق نداشتند از حرمسرا ها خارج شوند و در مواقعی زنان از محارم خویش نیز محروم بوده اند. و زنان حائض در اتاق هایی محبوس می شده اند و این امر خود مبنای پرده پوشی میان مسلمانان به شمار می رود .)آیا این جمله ویل دورانت که می گوید : ( و این امر خود مبنای پرده پوشی میان مسلمانان به شمار می رود ) درست است ؟طبیعتا خیر. زیرا در اسلام زنان حائض از برخی عبادات مانند: نماز و روزه معاف می باشند ولی آنها می توانند در هر موقعی با دیگران معاشرت کنند و در رابطه با اینکه به عقیده ویل دورانت حجاب از ایرانیان قبل از اسلام به مسلمانان بعد از اسلام سرایت کرده صحیح نمی باشد ، چون قرآن قبل از اسلام آوردن ایرانیان ، آیات حجاب را تبیین کرده بود . ویل دورانت در قسمت دیگری می گوید : ۳ ( بعد از هجرت ، پیامبرزنان را از پوشیدن جامه گشاد نهی می کرد امّا بعضی از عرب ها با وضع بسیار زیبا و دلربایی از خانه هایشان خارج می شده اند .)این سخن ویل دورانت غلط است زیرا عایشه همواره زنان انصار را اینچنین ستایش می کرد: ( مرحبا بر زنان انصار که بعد از نزول آیات سوره ی نور۴ دیگر دیده نشد که مانند سابق بیرون بیایند و سر خود را با روسری های سیاه پوشاندند .)
● احکام حجاب
اگرچه حجاب اختصاص به زنان نداشته و بین مرد و زن مشترک است، ولی از آنجا که در دین اسلام احکام مربوط به زنان قواعد و نمود بیشتری دارد بسیاری از مباحث حجاب فقط متوجه احکام مربوط به زنان می‌شوند.
● انواع حجاب در جوامع
اسلام فقط حدود شرعی حجاب زن و مرد را مشخص کرده است. بدین معنا که مردان باید عورت خود را بپوشانند و زنان نیز باید بدن خود جز صورت و دو دست را به گونه‌ای بپوشانند که برجستگی‌های آن آشکار نگردد و تحریک آمیز نباشد. اما از آنجایی که لباس تابع عرف و سنت هر جامعه است، در جامعه عرب از نقاب استفاده می کرده اند و در جامعه ایرانی قبل و بعد از ورود اسلام به ایران از چادر و چارقد. در ایران قبل از اسلام که بیشتر ایرانیان زرتشتی بودند استفاده از چادر رواج داشته و پوششی بوده که موی سر زنان را پوشانده و تا نزدیکی های زانو می آمده است. برای همین است که چادر بیشتر از آن که سنتی عربی باشد پوششی است ایرانی.حجاب یا پوشش اسلامی یکی از دستورات حکیمانه و سعادت‌بخش دین مبین اسلام است که از هنگام اسلام آوردن مردم ایران در دو قرن نخست هجری به گونه‌ای همیشگی و مستمر توسط اهالی این سرزمین مورد پذیرش واقع شده و بدان عمل می‌شده است. در واقع رعایت حجاب اسلامی در بین مسلمانان ایرانی و کلیت این جامعه از جمله عوامل مهم پاسداری از شأن و کرامت انسانی زنان و رعایت سالم حقوق و حدود در روابط میان مردان و زنان بوده است.استعمار غربی برای فتح بازار خرید مردم ایران نیازمند نابودی ساختار تولید سنتی و همچنین ساختار ساده و خودکفا و مستقل زندگی مردم ما بود. حجاب اسلامی، زن ایرانی مسلمان و به تبع آن حتی مرد مسلمان ایرانی را در مقابل گسترش فرهنگ مصرفی و کالازدگی و سرمایه‌سالاری محافظت می‌کرد. ثانیاً در جوامع مسلمان تحت سلطه‌ی امپریالیزم هر نوع تأکید بر عناصر فرهنگ بومی و ملی مردمان چونان شمشیر برنده‌ای علیه سیاست‌ها و امیال استعمار مدرن غربی عمل کرده و می‌کند. زیرا استعمارگران به دنبال تهی کردن و بیگانه ساختن مردم از هویت کلاسیک خود بوده‌اند تا آنان را اسیر هویت تقلبی غرب‌زدگی شبه‌مدرن نموده و از کانال آن این ملت‌ها را برای همیشه به خود وابسته نمایند. حجاب زن مسلمان در چنین وضعیتی حکم یک اسلحه‌ی نیرومندی برای جریان انقلابی و ضداستعمار را پیدا می‌کرده است.اساساً غربی‌ها به منظور برقراری سیطره‌ی تام و تمام و فراگیر خود بر مقدرات تاریخی جوامع غیرغربی می‌بایست که نظام منسجم ارزش‌های دینی آنها را در هم شکسته و فرهنگ قلابی ظاهرگرا و دنیازده و به تعبیری شیطانی خود را جانشین آن نمایند و یکی از منفذها و روزنه‌های مقاومت اصیل فرهنگ خودی در جوامع اسلامی همانا حجاب زنان مسلمان بوده است که آنان را از مدزدگی و شیئی شدگی و تبدیل شدن به موجودی کالایی باز می‌داشته است. از این رو بود که از آغاز برقراری سیطره‌ی فرهنگی ـ سیاسی غرب‌زدگی شبه مدرن در ایران [پس از سقوط استبداد صغیر و کسب قدرت توسط اعضای لژ بیداری در سال ۱۳۲۷ ق] زمزمه‌ای شیطانی برای نفی و انکار حجاب و تخریب و تخطئه‌ی آن آغاز گردید. به گونه‌ای که تاریخ برای ما روایت می‌کند از حدود سال ۱۳۲۹ ق مطبوعات منورالفکری جسته و گریخته اما به طور تقریباً مستمر حملات خود علیه حجاب اسلامی را آغاز کردند.
آن گونه که از بررسی اسناد و مدارک تاریخی به دست می‌آید در سال ۱۳۰۳ ش در تهران سخن از «انجمن ضدحجاب» بوده است و به ویژه با اعلام کشف حجاب در افغانستان، در ایران نیز فعالیت‌ها و تهاجمات منورالفکران علیه حکم الهی حجاب بیشتر گردید. البته این امری کاملاً بدیهی بود که امپریالیزم غربی برای برقراری سیطره‌ی خود در ایران که از مجرای حاکمیت فرماسیون غرب‌زدگی شبه‌مدرن عملی می‌گردید، هدفی جز نابودی حجاب اسلامی و به تبع آن در هم شکستن هویت زن مسلمان ایرانی را دنبال نمی‌کرد. باز هم طبیعی بود که به میزانی که غرب‌زده‌ها و عوامل استکبار در ایران قدرت می‌گرفتند و هم‌زمان با افزایش تهاجم آنها علیه دین و آئین هویت و اعتقادات و استقلال این مردم، هجوم تبلیغاتی و اعمال زور فیزیکی و سیاسی علیه حجاب نیز بیشتر می‌گردیده است. در این بین روشنفکران شبه‌مدرنیست ایرانی به عنوان کارگزاران اصلی بسط سیطره‌ی فرماسیون غرب‌زدگی و عمله‌ی دانسته یا نادانسته تحقق وابستگی ایران به نظام سرمایه‌داری جهانی، بیشترین نقش را در مبارزه علیه هویت دینی مردم و حکم اسلامی حجاب زنان بر عهده گرفته و می‌گیرند.
در این ایام در روزنامه‌ها و نشریات منفورالفکری شاهد هجوم تبلیغاتی نسبتاً مداوم روشنفکران لائیک و ناسیونالیست علیه حجاب اسلامی هستیم. در این هجمه‌ی ناجوانمردانه که حتی قبل از مسلط شدن رضاخان و برقراری رژیم پهلوی در ایران، آغاز گردید از همه‌ی صور فعالیت‌های ژورنالیستی [اعم از درج مقاله یا انتشار سالانه و یا نشر هجویات و فکاهیات و به سخره گرفتن حکم الهی] استفاده می‌گردید.از این گونه اشعار می‌توان به چند نمونه اشاره کرد. مثلاً عارف قزوینی شاعر و تصنیف‌سرای متجددمآب و ناسیونالیست آن دوره در قطعه‌ای که به سال ۱۳۳۶ ق(برابر با ۱۲۹۷ ش) علیه حجاب سروده چنین گفته است:
بفکن نقاب و بگذار در اشتباه ماند
تو بر آن کسی که می‌گفت رخت به ماه ماند
بدر این حجاب و آخر بدرا زابر چون خود
که تمدن ارنیابی بی‌تو به نیم راه ماند
تو از این لباس خواری شوی عاری و برآری
بدر همه گل سر از تربتم ارگیاه ماند…
عارف و شاعر سکولاریست عهد مشروطه در شعر دیگری به سال ۱۳۰۲ ش این چنین علیه حجاب سخن دری کرده است:
ترک حجاب بایدت ای ماه رو مگیر
در گوش وعظ و واعظا بی‌آبرو مگیر
بالا بزن به ساعد سمین نقاب را
گر هر چه شد به گردنم آن را فرو مگیر
در ادامه این ابیات، به توهین و هتاکی علیه روحانیت پرداخته و باز علیه حکم آسمانی حجاب سخن گفته است. از این قبیل اشعار علیه حجاب در آثار دیگر شاعران شبه‌مدرنیست این دوره نیز دیده می‌شود.
پوشاندن موی سر از دیر باز در همه دین ها رواج داشته و زن و مرد کم و بیش از آن پیروی می کنند. در آیین یهود، مردان با کلاهک کوچک سیاه رنگی موی را می پوشانند و در باب ۱۴ از سفر پیدایش چنین می خوانیم:«چون «ریوقا »(زن آینده او)از آمدن اسحاق به وسیله غلام خود آگاهی یافت، برقع(روبند) بر گرفته خودرا بپوشاندی» بدین روی، زنان هم موی وروی از مرد بیگانه پنهان می کردند. در میان رومیان و یونانیان باستان، زنان بایستی با لباسهای بلند و موی پوشیده در روسری در اجتماع دیده می شدند. در شاخه کاتولیک مسیحیت، زنان دیر نشین در لباسهای روحانیت، با موی پوشیده و روی بدون آرایش، به کارهای مذهبی و اجتماعی می پردازند. به عقیده «پولس»، حواری معروف عیسی مسیح(St.Paul ): « نقاب شرف زن است. پس اگر گیسو فرو گذارد این مایه بزرگواری اوست»
«جرجی زیدان» می نویسد:«اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضع پیش از اسلام و حتی پیش از ظهور دیانت مسیح معمول بوده و دیانت مسیح هم تغییری در آن نداده و تا اواخر قرون وسطی، در اروپا معمول بوده و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است». در آیین بودا، مردان موی سر را تراشیده و سیک ها در هندوستان موهای خود را لابلای شالی پنهان و به دورسر می پیچند.در اسلام، مردها دستار به سر می بندندو زنها موی سر را بایستی از مردان(غیر از پدر، برادر، شوهر، عمو ودائی و فرزندزادگان مرد آنان) بپوشانند.اسلام از مومنان خواست:«به مردان با ایمان بگو دیدگان از نظر بازی فرو گذارندو عفت خود را حفظ کنند. این کار برای پاک ماندن آنها بهتر است.به زنان مومن بگو دیدگانشان را فرو گذارند و عفت خود را حفظ کنندو زینت خودرا آشکار نکنند، مگر آنچه ظاهر است و روسری  های خود را بر گریبان هایشان بیاندازند...» سوره نور ۳۰-۳۱
حجاب آنچنان که در آیات قرآن در سوره  های مختلف آمده، سدی برای فعالیت اجتماعی زنان و یا پیشرفت علمی و یادگیری و آموختن دانش برای آنها نبوده است. در نخستین دوران گسترش اسلام و زندگی پیامبر، زنان با مردان در میدان های جنگ دوشادوش شراکت داشتند، با هم به نمازهای دسته جمعی و مسجد میرفتند. در میان آنان زنان شاعر، دانشمند، پزشک و بازرگان دیده شده است.
پس از پیامبر، سپری شدن دوران خلفای راشدین(چهار خلیفه جانشین پیامبر) زندگی اجتماعی و آزادی زنان به صورتی چشم گیر بر پایه چند انگیزه رنگ دیگری گرفت.
۱) اعراب با آشنا شدن به فرهنگ ایرانی و رومی، از زندگی ساده دوران پیامبر روی گردان و به زندگی اشرافی و درباری (به ویژه در دوران خلافت عثمان) آشنا شدند. هرچه بیشتر به زندگی تجملی خو گرفتند، از ارزش زن کاسته شد، زیرا توانائی مالی، اجازه چند همسری به آنها داد و زن برایشان موجودی بی ارزش و وسیله خوش گذرانی بود.
۲) با جنگهای پیاپی، ثروت و غنیمت همراه با کنیزان و اسیران به چنگ آوردند و مردان به همخوابه های گوناگون دسترسی پیدا کردند. مردان با کنیزان واسیران نرد عشق می باختندو زنها را رها کرده و آنگونه که باید مهر ومحبتی به آنها نمی شد. بازده این پدیده شوم، بی اعتمادی زنان به مردان شد و همبستگی و باور زن و مرد نسبت به هم در خانواده، جای خودرا به بدگمانی و نا باوری داد.
۳) چون ساختار اجتماعی بر پایه مرد سالاری بود، مرداختیارات بیشتری داشت وپی آمد این رویداد فشار هرچه بیشتر مرد به زن و تنگ کردن دامنه آزادی اجتماعی او شد. زن را هرچه بیشتر خانه نشین کردند و این را نشانه از برتری و قدرت برای خود به حساب آوردند. گرچه این ستمگری نسبت به زنان با دستورات قرآن مخالف بوده، اما توجهی به آن نمی شد.در سوره رم آیه ۳۰ میخوانیم: «از آیات الهی یکی اینکه برای شما از نوع خودتان جفت آفرید تا به وسیله آنان آسایش یابید و خداوند میان شما و آنان دوستی و مهربانی برقرار ساخت» و یا در سوره نسا، آیه ۲۳ چنین گفته شده:« همانطور که شما حق بر زنان دارید، آنها هم حقوقی دارند که باید به نیکوئی ادا شود». ولی مردان جز خودکامگی و نافرمانی از قوانین مذهبی چیزی نخواستندو به ستمگری و بدرفتاری و بی توجهی به حقوق زن ادامه دادند. بهر روی حجاب در بین اشراف رواج بیشتری داشت. زنان طبقات کارگر در کشورهای مسلمان که پایه اقتصاد کشاورزی داشتند، بدون چادر در کشتزارها و چراگاهها مشغول به کار بودند. در ایران تا به امروز در کشتزارهای برنج و چایکاریهای شمال،چراگاه های غرب و در کارخانه های ریسندگی و قالیبافی ها شاهد این پدیده هستیم. دختران و زنهای زحمتکش بدون پوشش در چادر سیاه، در این بخشها برای گسترش نیروی اقتصادی کشور به کار می پردازند.پوشش چادر سیاه رنگ برای زنان تا چندی پیش متداول نبوده و زنها از چادرهای زیبای رنگین استفاده می کردند. «راوندی» در این راستا می نویسد:
«تا در حدود ۱۸۸۰ م (۱۲۹۸ هـ) چادر های زنان رنگارنگ و بسیار زیبا بود. در این وقت، سیاحان و جهانگردان فرنگی که به اسلامبول می آمدند، از زنان مسلمانی که در قبرستانها ایستاده بودند عکسبرداری می کردند. این امر، و انتشار رمان«پیرلوتی» به نام Aziadee (آزاده خانم) که داستان معاشقات یک نفر فرنگی با زوجه یک افندی مسلمان است، موجب نارضائی سلطان عبدالحمیدخان شد و فرمود که منبعد خانم ها چادر های سیاه بپوشند و پیچه بزنند، و این عادت کم کم به سایر بلاد از جمله تبریز و تهران سرایت کرد، و بعدها(در عهدآتاترک) کشف حجاب نیز از ۱۹۲۴ م( ۱۳۴۳ هـ) به بعد در اسلامبول معمول شد و بعد به تهران راه یافت».بدین روی، پرده پوشی سختی که در میان خانواده ها در کشورهای مسلمان دیده می شود، بازده بدگمانی مرد از زن و خودکامی او است، نه پیروی از آیات قرآن و قانون.
● نکاتی پیرامون حجاب
باید از دودید وزاویه به مفهوم ومحتوای حجاب نگریست :
۱) حجاب ملی واسلامی : این نوع پوشش با ید با ارائه ی الگوی واحدومتناسب بادواصل اسلامیت وملیت ( برگرفته ازتمدن اسلامی وملی ) که پشتوانه ی کار کارشناسانه ی مبتنی بر تحقیق وبررسی عملی به همراه داشته باشد ، ارائه شده ودر قانون احصاء گردد ۰وملاک عمل در رفتار وکردار فردی واجتماعی باشد۰
۲) حجاب وپوشش قومی ، محلی ، منطقه ای : این نوع پوشش که مربوط به مناطق وقومیت های مختلف بوده ومبتنی بر نوعی عادت والزام قومی ، قبیله ای است که از نســلهای گذشتــــه بعنوان یک الگو در هر قبیله وقوم اجراء می شود ۰ گرچه امروزه با پیشرفت روز افزون تکنولوژی اطلاع رسان از جمله : تلویزیون ، ماهـــواره ، ویدئو ، اینترنت و... پوشش های قومی ومحلی نیز تغییر کرده وبویژه نسل جوان کمتر به پوشش محلی وقومی فکر می کنند!
بنابر این با اندکی تأمل به این نتیجه می رسیم که نوع حجاب زنان وپوشـش مردان عشایر ، کرد ، بعضی قبایل ترک ، لر ، شمال و متناسب با فرهنگ و آموزه های قبیله ای وقومی ومحلی بوده وافــراد هر قبیله وقوم بعنوان الگوی برتر برخود لازم وواجب می دانند که آنرا در خانه وجامعه رعایت کنند ۰ البته نسل جوان قبایل نیز دستخوش تغییراتی شده اند والگوهای قومی وقبیله ای را فقط در چارچوب همان قبیله ملزم به رعایت هستند ووقتی پای را از محل وقــوم بیـــرون می گذارند ( به عناوین مختلف از جمله : تحصیل ، اشتغال هماهنگ با جامعه می شوند واینجاست که وجود یک الگوی ملی واسلامی ضرورت می یابد وچه بهتر است که دست اندرکاران تعلیم وتربیت وارباب فرهنگ وسیاست وصاحبان دانش وتکنولـــوژی دست دردست هم داده وچارچوبی بر گرفته از اســـلام و ایران وحتی آمیختگی فرهنگ قبایل برای حجاب اسلامی معین نمایند که بهترین وارزنده ترین آن چادر است
● راههای مقابله با بد حجابی وبی حجابی در جامعه
۱) رعایت اصل تقوای الهی در عمل از طرف آمرین به معروف وناهین از منکر . ( عامل بودن آمر )
۲)ارائة الگوی صحیح پوشش متناسب با اسلام وانقلاب برای دختران وپسران
۳) ارائة الگوهای امروزی که برای نسل جوان ملموس باشد . ( مانند : دعوت از کسانیکه در زمینه های علمی ، اجتـماعی و… در بین نسل جوان موفق بوده وپوشش برتر دارند۰)
۴) ترویج فرهنگ اصیل اسلامی وقرآنی در صدا وسیما وسینما وحتی میادین شهرها( بصورت تابلوهای بیل برد ) با ساخت فیــلم ، سریال ، پخش مراسم عزاداری وهیئات مذهبی و .....
۵)بیان محسنـات حجاب اسلامی وتبلیغ خوبیهای حجـاب وبیان مضرات بدحجــابی وبی حجابی از طریق : همایش ، کنفرانس ، میزگردو۰۰۰ با بهره گیری از نسل جوان وبا پوششهای مناسب
۶) در نظر گرفتن شرایط زمانی ومکانی در امر به معروف ونهی از منکر بخاطراثر
گذاری واثر پذیری وفرهنگ سازی از طریق مثبت نگری به مقوله حجاب وعدم بزرگنمایی بدحجابی
۷) مجاب نمودن مسئولین بین خود وخانواده وزیر مجموعه ی اداری آنان ( مانند :
منشی ها وغیره )
۸) جلوگیری از تولید وفروش محصولات غیر فرهنگی والبسه های نا مناسب
۹) توسعه وگسترش هیئات مذهبی وپخش از صدا وسیما وهمچنین در بعضی مناسبات کشاندن آنان به خیابانها ومیادین شهر
۱۰) برگزاری میز گردهای تخصصی با بهره گیری از متخصصین جوان در زمینه های مختلف علمی ، سیاسی . اجتماعی و…
۱۱) تعیین حدود وثغور قانونی حجاب اسلامی با عنایت به فرهنگ غنی اسلامی وایرانی برای دختران وپسران در جامعه ومدرسه ودانشگاه با بهره مندی از نظر کارشناسان علوم اجتماعی وروانشناسان ۰
۱۲) برخورد قاطع با متخلفین بصورت هماهنگ ومتحد الشکل از طرف تمامی دستگاه های مسئول از قبیل : قوة قضائیه ، نیروی انتظامی و ضابطین آنان در بسیج و۰۰۰ با پدیده ی بدحجابی و… ( ارائه ی راه حل واحد در برخورد با بد حجابی وبی حجابی وپرهیز از تکرویها وکج سلیقگی ها در برخوردها ۰
۱۳) برخورد شایستـه ومبتنی برعقلانیت واصــولی باپدیده ی تکنولوژی جدید (مانند : ماهواره واینترنت ) وتلاش در جهت ارائه ی تکنولوژی برتروجایگزین ویا در صورت عدم توانایی در ارائه ی الگوی برتر، شناساندن محسنات آن بجای برخوردهای احساسی وگاهی خدای ناکرده نابخردانه باآن ،که خودنوعی ترویج می باشد!!! چراکه حتی کسانیکه با آن آشنایی ندارند به دنبال چیستی ؟آن می روند ، کما اینکه در چند سال اخیر تجربه ی مبارزه با ویدئو وماهواره به چنین واقعه ای اذعان دارد
۱۴) ایجاد حالت احساسی خوف ورجاء در جامعه :
خوف برای متخلفین ورجاء برای مردم وافراد سالم جامعه با وضع قوانینی که ضمانت اجرای عملی را داشته باشند ونظارت دقیق بر حسن اجرای آن قوانین از طریق مجلس محترم ودستگاههای نظارتی
۱۵) ایجاد اعتماد عمومی به حکومت با برخورد قاطع با فاسقین وفاسدین ومتجاهرین به فسق
۱۶) ایجاد اشتغال برای جوانان وسرگرم کردن این قشر عظیم به کار وتلاش وایجاد امنیت شغلی
۱۷(برقراری امنیت شغلی ، اجتماعی ، اقتصادی ، رفاهی از طریق مسئولین ذیربط وتبلیغات گسترده رسانه های گروهی
۱۸) ترویج فرهنگ ازدواج واستحکام بنای خانواده با حمایت از مزدوجین وفرهنگ سازی در این رابطه وارائه ی راهکارهای عملی برای حصول به آن وسهل وآسان نمودن ازدواج از طریق : ساخت خانه های با مساحت کم وبصورت اقساط در اختیار زوجهای جوان گذاردن ، تأمین اشتغال آنان ، ارائه ی مشاوره های خانوادگی از طریق رسانه ی ملی وجراید وبرگزاری میزگردهای تخصصی در این زمینه ویا ساخت سریالهای مناسب
۱۹) بیان غیر مستقیم مسایل فرهنگی از طریق صدا وسیما با ساخت فیلم ، سریال و مصاحبه ودعوت از خانواده های موفق
۲۰) از بین بردن دغدغه معیشت برای خانواده ها وکم کرده ودر نهایت از بین بردن شکاف طبقاتی بین فقیر وغنی وبرخورد با سود جویان وسوء استفاده کنندگان در جامعه اعم از مسئولین وطبقات اول ودوم جامعه ودیگران . چراکه همسر یا مرد خانه از صبح زود به دلیل عقب نماندن از دیگران وتأمین معاش ورفع نیازوکسب رزق و روزی وبعضا رفاه طلبی بیش از حد توان تا پاسی ازشب درتمام هفته حتی گاهی جمعــه هامشغول کاروتلاش بوده وازتوجه عاطفی ومعنوی اهل خانواده ی خودغافل است وهنگامی که همسر وپدرنتواندپاسخگوی احتیاجات غریزی وعاطفی خانواده ی خود باشد نوعی عقده وبیمــاری گریبانگیر آنان می شودکه کمبود احساسی وعاطفی (محبت )است که درنهایت ممکن است برای ارضاء آن گرایش به غیرقوت گرفته وکم کم زمینه های ناهنجاری بوجود آیدتا غریزه ارضاء شود۰ به عنوان نمونه : ( به انحراف کشیده شدن بعضی ازخانم های متأهل )
۲۱) رعایت اصول اخلاقی وپوشش مناسب والدین در منزل درحضور فرزندان مانند : پدر در مقابل دختر ومادر در مقابل پسروحتی محارم نسبی که ممکن است موجب بروز حوادث بسیار شومی نیز گردد
۲۲) رعایت والدین در استفاده از فیلمهای مبتذل؟؟؟ وبرنامه های ماهواره ای در حضور فرزندان !!! چرا که زمینه ی کنجکاوی آنان ایجاد شده وکودکان نیز به دنبال تقلید بر می آیند
۲۳) کنترل فرزندان توسط والدین در خروج وورود از منزل ونظارت بر حضور آنان در مجالس ومحافل خصوصی وغیر خصوصی جوانان از قبیل : جشن تولد ها ، جشن های فارغ التحصیلی و حتی لهو ولعب ( پارتی ها و… )
۲۴) تبلیغ درسطح شهرها وحتی روستاها بطورمنسجم ویکنواخت توسط تراکت ، بیل برد ، پلاکارد و… باذکرمحاسن حجاب نه معایب آن
۲۵) پرهیز از دوگانگی وحتی چند گانگی در برخوردها ورفتارها وتبلیغ ها و…
۲۶ ) سلیقه ای عمل نکردن دستگاههای مسئول از قبیل : ستاد امر به معروف ونهی از منکر ، نیروی انتظامی ، دستگاه قضایی و در پایان با توجه به اینکه آدمی فطرتاً زیبـــــایی دوست ، کمال جو ، برتری طلب ، تنوع پسند وماجراجوست لذا به دنبال مطرح کردن خود است واگر این روحیه هدایت نشود ، فاجعـــه آفرین نیـــــز می شود وزمانیکه حیاء وعفت عمومی وخصوصی را از بین برد، دیگر قابل هدایت وکنترل نخواهد بود ۰ واز آنجاییکه انسان همواره به دنبال خوبیهاست ، لذا هر کاری را که می کند به نظرش خوب ودارای کمال مطلوب است پس بنابر این باید خوبیها را به او شناساند ومعرفت به خوبیها را به او آموخت ، وقتی انسان به خوبیها معرفت یافت دیگر به طرف بدیها نمی رود ، آنچه موجب ضلالت آدمی است خوب دیدن بدیهاست که برنامه ی شیطان ونفسانیات وحتی شیاطین انسی نیز همین است که بدیها ومنکرات را در نظر آدمی خوب واحسن جلوه دهند. وراه مبارزه با آن نیز رشد معنویت وترویج عبادت وشفافیت حسنات بصورت ملموس است ودر واقع توجه به غنای معنویت ومعرفت در برابر غذای مادیت ونفسانیت
خور وخواب وخشم وشهوت شغب است وجهل وظلمت حیــــــوان خبــــر ندارنــد
زمکـــان آدمیـــت به همین جهت است که نبی مکرم اسلام حضرت محمد (ص)می فرماید : تفکـر ساعه خیر من عباده سبعین سنه(۵) « یک ساعت فکر کردن بهتر از هفتاد سال عبادت است » واین همان معرفت وشناخت است که به دنبال تفکرحاصل می گردد وزمینه خداشناسی واقعی انسان نیزهماناخودشناسی وشناخت خوداست ، همانگونه که پیامبر اسلام (ص) فرموده اند : «من عرف نفسه فقد عرف ربه»(۶،۷)کسیکه خود راشناخت بتحقیق خدای خود را شناخته است ۰ انسان به جهت خدایی بودنش موجودی تکامل یافته واشرف مخلوقات بوده وبه دلیل دمیده شدن نفخه وروح الهی در وجودش سمت خلیفه اللهی در روی زمین یافته است وبه جایی می رسد که هیچ موجودی را نشاید ۰ رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند بنـــگر تا چه حــــد است مقام آدمیت.
محمد غریب رضا


همچنین مشاهده کنید