یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


اقتضای لوله دوربین همین است!


اقتضای لوله دوربین همین است!
● عكاسی به شیوه یكصد سال پیش در تهران
هم پای شیوع صنعت شریفه فوتوغراف و ورود انواع دوربین ها و ملزومات رنگ و وارنگ عكاسی، ایرانیان به تألیف و ترجمه درآن باب روی آوردند و آثار متعددی از خویش به یادگار نهادند. رفتار اهالی این سامان در برابر عدسی دوربین هم از همان زمان شكل گرفت و پاره ای از رفتارها كه شرحش از این مجال بیرون است- كماكان متأثر از همان طلیعه پابرجای و استوار ماند و بسیاری از قواعد زیباشناسی تصویری را هم همان مؤلفان و مترجمان و عكاسان آغازین سروسامان داده و برجای گذاردند. از آن شمار مؤلفان كه در این مقوله بسیار مؤثر و كارساز هم از آب درآمد، یكی كارنیك خان دالگیجیان بود؛ دواساز مخصوص حضرتان اقدسان، شعاع السلطنه و سالار الدوله . كارنیك خان در خیابان ناصریه تهران (ناصرخسرو بعدی) دواخانه ای داشت روبه روی تلگرافخانه؛ دواخانه ای حاوی بسیار غرایب و اعجوبه ها و تحف از آب گذشته كه در آن انواع و اقسام دوربین های عكاسی به هر اندازه و به هر قیمت موجود بود و به قید شرط و رضایت مشتری، به قیمت بالنسبه مناسب، بندگی می شد. از عكس و اسباب های جهان نما و لانترن ماژیك و لوازم نقاشی برای عكس های رنگی گرفته تا همه نوع آلات و اسباب دندان سازی و دواهای عكاسی آماده و حاضر، چه مایع و چه خشك و چه دواهای جدید به شكل قرص را می شد در آن دكان پرشعبده یافت و اسباب های دیگر از هر قبیل و هر جنس هم كه از خارجه می خواستی، به زودی و با كمال اطمینان وارد می شد.
سال ۱۳۲۵ هجری قمری بود و به قول كارنیك خان هر علم و صنعتی روز به روز در ترقی، مخصوصاً عكاسی كه ساعت به ساعت و آن به آن به واسطه كشفیات جدید و اختراعات تازه، ترقیات و تغییرات كلی به هم رسانیده و به قدری شیوع پیدا كرده كه هر كس به آن مشغول بود. اما چون دستورالعملی كه این ترتیبات جدیده را سرمشق بدهد به فارسی چاپ نشده بود این شد كه كارنیك خان لازم دانست در این باب كتابی تألیف و به طبع رساند تا آقایانی كه مایل به عكاسی بودند، از بعضی مطالب تازه كه آن روزها در اروپا متداول بود، بی خبر نباشند .
حاصل مساعی كارنیك خان كتاب علم عكاسی جدید بود كه با كمال دقت، با قرائت سهل، تمام مطالب جدید و نوظهور عكاسی را شرح می داد. كتاب در مطبعه فاروس تهران به چاپ رسید و برای اشخاصی كه هیچ ربط نداشته اما میل داشتند عكاسی یاد بگیرند، چهار فصل مقدماتی در ابتدای آن نوشته شد كه چون خیلی آسان و سهل بود، به گفته كارنیك خان هر كس دومرتبه می خواند، یاد می گرفت. این بود كه خیلی ها دو مرتبه خواندند و یاد گرفته و به آن هنر شریفه پرداختند.
پس، بد نیست ما هم بخوانیم و بیاموزیم و اگر شد به هنر فوتوغراف پاره ای از ایام را سركنیم كه هنری است سخت شریف و تاریخ دو سده اخیر ایران بس وامدار آن.
البته باید یادمان باشد كه به فرموده آغازین مسیو كارنیك خان اشخاصی كه مایل به عكاسی هستند، ناچار باید دارای یك دستگاه دوربین عكاسی نو باشند و برای ظاهر كردن شیشه ها و بعضی عملیات دیگر، جای تاریكی را برای خود معین كنند . پس اگر آن دوربین نو فراهم گشت و آن جای تاریك برای ظاهركردن شیشه ها و بعضی عملیات دیگر مهیا، الباقی سهل است و با دوبار خواندن آموزه های كارنیك خان شدنی و علم عكاسی جدید به شیوه مرضیه ۱۳۲۵ هجری قمری در كنار آمدنی. این شما و این هم پاره ای از دروس ضرور اولیه.
▪ درس اول: عكس برداشتن
فرض می كنیم كه می خواهیم عكس یكی از رفقا را برداریم. در حیاط یا در باغ، جایی كه سایه باشد انتخاب می نمائیم و به فاصله نیم ذرع نزدیك دیوار، ایستاده یا نشسته، به هر شكل كه می خواهیم، او را بازمی داریم و از روبه رو دوربین را هم پنج شش قدم دورتر برده، روی سه پایه نصب می كنیم. روشنی باید بیشتر به طرف راست صورت بیافتد و طرف راست صورت بیشتر روبه روی دوربین باشد. به این واسطه می توانیم یكی از گوش های او را نبینیم كه خیلی صورت قشنگ تر خواهد شد. دوربین را باز می كنیم ... روی شیشه تار نگاه می كنیم و می بینیم كه عكس وارونه شده، یعنی پاها رو به بالا و سر به پائین شیشه تار است. ولی [این] ابداً مخل كار ما نیست و اقتضای لوله دوربین همین است... همین كه می خواهیم درب دوربین را برداریم، به رفیقمان اطلاع می دهیم كه حركت نكند. اگر خود را در حال تبسم نگاه بدارد بهتر است، والا هر چه به حال طبیعی خود را بدارد، البته بیشتر شبیه می شود. البته به استثنای آن یك گوش كه ندیدنش بهتر است و خیلی صورت قشنگ تر . اما، گفته اند كه عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشكل ها. و چه مشكلی اساسی تر از شماره دادن و مدت زمان برداشتن در دوربین؟ به گفته كارنیك خان، این سؤال خیلی مشكل است؛ قدری كه كار كردند، یاد می گیرند . ملاحظات عدیده دارد و حالا نمی توانیم این نكات را به این زودی یاد بگیریم . تا بعد خدا كریم است. پس فعلاً اگر سه ساعت به غروب مانده و یك حلقه دیافراگم به دوربین زده ایم و هوا هم خیلی روشن است، دوثانیه شماره می دهیم و درب دوربین را آهسته بر می داریم و آهسته می گوییم یك، دو و درب دوربین را می بندیم. پرده شاسی را پائین كرده و همه اسباب ها را منظماً سرجای خودشان می گذاریم .
خسته نباشیم و تا حال تبسم رفیقمان نماسیده، او را همان جا كنار دیوار باغ به خیر و خوشی رها كنیم و برویم بر سر آن دروس دیگر كه اساسی است و دربردارنده جمله قواعد زیباشناسی تصویری. چون وقت تنگ است و مجال اندك، لاجرم به بیان همین قواعد بسنده می كنیم.
▪ درس آخر: اقسام عكس ها
مسلم است هر كس كه شروع به عكاسی می كند، اول عكس رفقا و همسایگان را برمی دارد. قدری كه ماهرتر می شود به عكس دورنما و گروپ(Groupe:جمعیت) مشغول می شود تا به تدریج كارهای قشنگ و صنعت های مطبوع از او سر می زند. اولین نوع عكس پرتره است. كلیتاً عكس های یك نفره و دو نفره را پرتره می نامند. عكس های پرتره [را] خیلی مشكل است كه بدون آتلیه- [یعنی] اتاق یا تالار مخصوص برای عكس برداشتن- به عمل آورد. هر كسی كه به این كار مایل است و توقع دارد كه عكس هایش خوب بشود، ناچار است ... برای خود آتلیه مختصری درست نماید كه در واقع برای عكس های پرتره خیلی لازم است. از اینكه بگذریم، باید هیچ وقت عكس پرتره را نگذارید از حالت طبیعی خارج شود زیرا كه اهمیت و افضلیت عكس پرتره این است كه بیشتر به اصلش شباهت دارد. باید درست دقت كرد كه این نكات، اسباب بی شباهتی عكس نشود. بدن همیشه باید آزاد و به حال خود باشد. چشم ها را هم محاذی با صورت و به امتداد بینی نگاه دارند. در میزان كردن باید سه ربع صورت را ملاحظه نمود، یعنی یك گوش در عكس نباشد، عكس قشنگ تر خواهد شد . چه باید كرد؟ آدمیزاد است و دو گوش و سیمایش با یك گوش زیباتر. برای عكس های نیم تنه، در وقت میزان كردن باید لوله دوربین محاذی با سینه باشد كه یخه پیراهن در میزان وسط شیشه تار قرار بگیرد .
عكس گروپ: برای عكس های گروپ همان دقتی كه در عكس نیم تنه به عمل می آورند باید داشته باشند و اگر جمعیت زیاد باشد كه نتوان در آتلیه رفت، در حیاط (سمت شمال كه سایه باشد بهترین جاهاست)... خیلی سعی كنند كه اینها هم مثل عكس نیم تنه از حال طبیعی خارج نشوند. سرها را قدری بلندتر نگاه دارند كه چشم ها واضح تر خواهد شد. اگر جمعیت گروپ خیلی زیاد باشد كه چندین صف می شوند، اولاً دوربین را عقب تر ببرند كه سرها یك اندازه به نظر بیایند. از خیلی نزدیك عكس برداشتن، بی جلوه می شود. باید خیلی سلیقه به خرج بدهند كه اشخاص را به ترتیب قد و صف ها را هلالی باز دارند.
عكس مجلس: این قسم عكس را... به فرانسه سوژه دوژانر می گویند. مقصود، عكس هایی است كه شكل چند نفر را نشان بدهد؛ مثلاً جمعی كه از شكار مراجعت كرده اند یا چند نفر كه مشغول بازی هستند، در عكس باید درست تشریح بشوند. در این عكس ها نباید ملاحظه قشنگی صورت و سایه و روشن را مرتب نمود، بلكه باید طوری عكس بردارند كه هر كس می بیند، گمان كند كه گویا واقعاً عین آن مجلس را دیده است. این كارها بسته به سلیقه است و باید سلیقه به خرج داد. پس در این مورد، بی خیال گوش دوم آدمیزاد.
عكس دورنما: كه مشق كردنش عشق مخصوصی دارد و هیچ كس از تماشای آنها سیر نمی شود، گذشته از همه، جنبه تاریخی و یادگاری كاملی دارد. برای مسافرت و گردشگاه ها، برای هر كسی كه عكاسی می كند، لازم است كه ترتیب صحیحی برای این فن داشته و تمام نكات و دقایق آن را بداند كه عكس هایش هیچ وقت ضایع نشوند. ابتدا دوربین را كه باز می كنند، باید دانست اولاً سه پایه خیلی بلند نباشد كه عكس، سرازیر و بی حالت به نظر می آید. خیلی كوتاه هم باعث سربالایی عكس و از حال طبیعی بی بهره می ماند. پس البته حد وسط را از دست نباید داد. ثانیاً دوربین را كه باز می كنند... باید صاف و افقی بدارند. قبل از اینكه عكس بردارند، باید تصور كرد كه می خواهند نقشه بكشند. چشم را پرگار فرض كنند و به دقت، تمام معایب و محاسن این دورنما را ببینند و هر جور كه به نظر می آید، مجری بدارند. فرض كنیم یك عمارتی وسط این دورنما واقع است. اگر عمارت را از پیش روی عكس برداریم، غیر از دیوار بی مصرفی چیزی دیگر دیده نمی شود. ولی همین كه دوربین را قدری به طرف راست یا چپ آن عمارت ببریم... هر كس می بیند گمان می كند اصل عمارت را رؤیت كرده است... چند مرتبه كه امتحانات كردند، سلیقه زیاد می شود و می توانند همه جور دخل و تصرف مفید بنمایند.
یك نكته دیگر را هم بد نیست بدانیم كه انواع عكس ها را در شب هم می شود برداشت. بله به واسطه روشنایی های مصنوعی ممكن است شب عكس برداشت یا در جاهای تاریك مثل زیرزمین مغازه و غیره عكاسی كرد.
برای این كار یك عدد چراغ مانیزیوم و قدری پودر مانیزیوم لازم است . اما اگر حوصله چراغ و پودر مانیزیوم را نداریم، چاره ای نیست جز آنكه صبوری پیشه كنیم و بقای عمر از خداوند منان بطلبیم تا سال ها درآید و سال ها بگذرد و ۱۳۳۱ هجری قمری فرا رسد و محمد جعفرخان خادم عكاسخانه خود را در حسن آباد بگشاید و پانزده سالی پس از آن(۱۳۰۷ هجری شمسی) در سالنامه پارس این اعلان بهجت اثر را بخوانیم: عكاسی شب. معجزات علم، انسان را به حقایق مكتوم و اسرار مستور واقف و مطلع می نماید. هیچ تصور نمی رفت كه شب هم بشود عكس برداشت. حالا هر موقع روز و شب به عكاسخانه خادم، واقع در خیابان سپه، نزدیك چهارراه حسن آباد تشریف بیاورید، ممكن است بهترین عكس ها را به یادگار بردارید . البته آن زمان دیگر از مانیزیوم خبری نیست و در روز ابری یا شب تاریك با نور دستگاه های الكتریكی جدیده كه با مساعی لازمه وارد گردیده می توانید عكس خود را به یادگار بردارید و با یك مرتبه مراجعه كاملاً زحمات آن بزرگوار را كاملاً تشخیص خواهید داد . ضمناً آگراندیسمان عكس های متفرقه، عكاسی خارج و غیره پذیرفته و سفارشات ولایات با بهترین شرایط انجام داده می شود .
اما اگر فعلاً قصد دارید كه به آموزه های مسیوكارنیك خان و كتاب پنج قرانی علم عكاسی جدید بسنده كنید، مختارید. پس بعد از برداشتن عكس رفقا و همسایگان قدری ماهرتر شده به عكس دورنما و گروپ مشغول شوید تا به تدریج كارهای قشنگ و صنعت های مطبوع از شما سر بزند. به هر حال اقتضای لوله دوربین همین است ؛ توفیق یارتان!
سیروس سعدوندیان
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید