پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

به رسمیت شناختن "اسرائیل" یک خیانت بزرگ است


به رسمیت شناختن "اسرائیل" یک خیانت بزرگ است
هر فلسطینی كه رژیم اشغالگر صهیونیستی را به رسمیت بشناسد و از دیگران بخواهد كه این رژیم را به رسمیت بشناسد هم در برابر خداوند و هم مردم و هم تاریخ و نسل های آینده، ذلیل قلمداد می شود. او شخص نیست، بلكه نماد ارتش یا گروهی تلقی می شود كه در باتلاق آمریكا گرفتار آمده و دم اسرائیل را گرفته است تا این اقدام پست و پلید او را قدر و ارج نهند.
هر فلسطینی كه رژیم اشغالگر صهیونیستی را به رسمیت بشناسد و از دیگران بخواهد كه این رژیم را به رسمیت بشناسد هم در برابر خداوند و هم مردم و هم تاریخ و نسل های آینده، ذلیل قلمداد می شود. او شخص نیست، بلكه نماد ارتش یا گروهی تلقی می شود كه در باتلاق آمریكا گرفتار آمده و دم اسرائیل را گرفته است تا این اقدام پست و پلید او را قدر و ارج نهند. فلسطین را چه شده است؟ گروهی از مردم كه شرافت خود را از دست داده اند از دفاع از "اسرائیل" و به رسمیت شناختن این رژیم شرم نمی كنند و از دیگران هم می خواهند كه در این پرتگاه خطرناك بیفتند.
چه كسی در تاریخ از آن كس كه غاصب سرزمین خود و هتك كننده حرمت و ناموسش را ستایش و از او تمجید به خاطر كاری كه كرده است تمجید كند، بدترین و پلیدترین لقب می گیرد؟ جز این متجاوزان به حقوق ملت كه پرچم خیانت را بلند كرده اند و در دروازه های میهن مقدس، ننگ حمایت از غاصب را بر سینه می زنند، كسی چنین لقب نمی گیرد. احمق كسی است كه مادرش را فقط آن كسی می داند كه برایش نان یك روزش را تهیه كرده باشد.
سرخپوستان با وجود تعداد اندك و كمی قدرتشان به خود اجازه ندادند سفیدپوستان قلدر و متجاوز را در سرزمین خود به رسمیت بشناسند. ممكن است انسان ضعیف باشد، آواره یا زندانی شود یا حتی به قتل برسد، اما ننگ آن است كه تجاوز دشمن را به رسمیت بشناسد و آن را بپذیرد و با وجود وحشی گری آن دشمن آن را قانونی بداند.
آنها برای خیانت فلسفه دارند، به ادعای آنها جهان تغییر كرده و باید واقع گرا و واقع نگر بود و واقعیت را پذیرفت و كسانی كه بر حقوق خود پای می فشارد در خیالات به سر می برند و این خیالات برای آنان جز اندوه و رنج در پی ندارد. به ادعای خیانتكاران اكنون زمان اقتصاد و مال است و نه شرف و عزت و حقوق. مهم آن است آن قدر مال به دست آوری كه بتوانی شهوات خود را اشباع كنی، اما جست و جو برای كسب شرف و انسانیت، زندگی مادی را با سختی و دشواری و ناامیدی روبرو می كند. در تصور خیانتكاران تسلیم و پذیرش ذلت معنایی ندارد، زیرا مهم كسب مال است، بدون مال میهن وجود ندارد و اگر مال به دست آمد مهم نیست كه وطن از دست برود.
به همین سبب است كه این اوباش و افراد لاابالی و آنانی كه در هوی و هوس های گند زده خود غرق شده اند از دعوت ملت فلسطین به پذیرش اسرائیل و به رسمیت شناختن این رژیم غاصب ابا نمی كنند و از جنگ روانی و مالی علیه این ملت تردیدی به خود راه نمی دهند و هدفشان تحقق خواسته های سركرده هاشان در تل آویو و واشنگتن است. به ادعای اینها، نه آمریكا و نه "اسرائیل" عامل قطع كمك ها نیستند، بلكه آنهایی كه در دوره سنگ زندگی می كنند و "اسرائیل" را به رسمیت نمی شناسند، سبب قطع كمك ها هستند!
آیا یك فلسطینی یا عرب یا مسلمان می تواند تصور كند كه اساتید دانشگاهی فلسطین و روشنفكران و گروه ها و احزاب و رهبران و صاحبان تجربه مبارزات و زندانیان و فرزندان شهید و مجروحان و آوارگانی كه زمین ها و خانه هایشان را از دست داده اند از كسانی كه "اسرائیل" را به رسمیت نمی شناسند بخواهند كه زود این رژیم را به رسمیت بشناسند؟ آیا كسی می تواند تصور كند كه اوضاع فلسطین چگونه به این وضع رسیده است؟ چگونه وضع فلسطین به جایی رسیده است كه به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی به درخواستی ملی تبدیل شده است؟ در گذشته خائن همیشه در پی یافتن سنگ و پناهگاهی بود تا در زیر آن مخفی شود، اما خیانتكاران امروز، منبر و ماهواره و رسانه در اختیار دارند و افراد منافقی كه منتظر دریافت علف از یهودیان و آمریكایی ها هستند، در اطراف این خیانتكاران گرد آمده اند.
از همه بدتر این كه به ما می گویند كه خیانت بد است! این ها تلاش ملی است و هدف ما خدمت به میهن و ملت است. گروهی از مردم و جریان های داخلی به درخواست آنان پاسخ مثبت داده اند. برخی از گروه ها در خفا از خیانتكاری و توطئه گری این ها علیه ملت و میهن سخن می گویند، اما در آشكار بسان دانش آموز مؤدبی در مقابل استاد بی شرم خود می نشیند. ما خیانت اینها به ملت و میهن را به چشم خود دیده ایم و بارها گفته ایم كه این سیاست است و نه خیانت، و به همین سبب تاوان آن را نیز پرداخته ایم. برخی از ما گمان می كنند كه موضوع گذارست و به زودی پایان می یابد، اما در همین گذر است كه شمار زیادی خائن و مزدور پدید می آید، خیانتكاران و مزدورانی كه هم پول دریافت می كنند و هم آموزش و هم كمك تبلیغاتی و نظامی.
آنها از ما می خواهند كه آنها را به خیانت و مزدوری گری متهم نكنیم. به ما می گویند كه متهم كردن دیگران به خیانت جائز نیست. اما آنها هم مزدور، هم خیانتكار هم قاتل و جنایتكار و هم منحرف و فاسدند. آنها میهن را فروختند و از حقوق چشم پوشی كردند و در "كاباره ها" زنان فلسطین و عرب و مسلمان را به دیگران می فروشند. اگر كسی را كه "اسرائیل" را به رسمیت می شناسد و از حقوق آوارگان چشم می پوشد و با "اسرائیل" همكاری امنیتی دارد و با قاتلان ملت فلسطین دست می دهد و با آنها همنشین می شود و از آنها پول دریافت می كند، خیانتكار ننامیم، پس چه كسی خائن است؟ آیا خائن فقط آن جاسوس فقیری است كه درباره فرد یا گروهی به "اسرائیل" اطلاعات می دهد؟ یا آن كسی كه تمام میهن را به دشمن می فروشد؟ اگر این فرد حقیر مستحق اعدام است، مجازات مزدوران خیانتكاری كه ملت و میهن را نابود می كنند، چیست؟
این خیانتكاران و جاسوسان و مزدوران هزاران نفر از جوانانی را كه مخلصانه وطن را دوست دارند، جذب و گمراه كرده و برای انجام مقاصد پلید خود و خیانت به میهن خود و خدمت به دشمن خود به كار گمارده اند. جوانان دختر و پسری كه در سیما چون فرشتگانند، اما متأسفانه در مسیری كه این خیانتكاران تعیین كرده اند، حركت می كنند، همان هایی كه خدایی جز شهوت و هوی و هوس و لذت خود ندارند و بر رنج ملت فلسطین و خرابی عرب و مسلمان نغمه می سرایند.
هر چند ما در گذشته در رویاروی با این موج گسترده خیانتكاران و مزدوران قصور و كوتاهی كرده ایم، اما هنوز دیر نشده است. باید شجاعانه به پا خیزیم و نام ها را یكی پس از دیگری افشا كنیم. ما نباید از خیانتكاران شرم كنیم؟ چرا باید از كسی كه بدون شرم و حیا میهن خود را می فروشد، خجالت بكشیم؟ باید آشكارا در مقاله ها و گفت و گوها و همایش ها و موضع گیری های سیاسی و اجتماعی خود آنها را رسوا كنیم. مدام باید علیه آنان سخن بگوییم و از كسانی كه با آنها گفت و گو و دیدار می كنند، بخواهیم كه از این كار دست بكشند. دیدار با افراد نجس، حمایت از آنان است و تفاهم با آنها، تشویقشان به ادامه پلیدی است.
ما از نویسندگان فلسطین و عرب مانند ابراهیم حمامی و عبدالباری عطوان و عادل سماره و سوسن برغوثی و ابراهیم علوش و ناصر قندیل و فوزی الشعیبی و مصطفی بكری و عبدالحلیم قندیل و محمد المسفر و عبدالله النفیسی و دیگر اندیشمندان و ادبا می خواهیم كه آستین همت بالا زنند و قلم در دست بگیرند به مقابله با این گروه خیانتكار و این جریان خیانت پیشه كه نه به میهن رحم می كند و نه ملت، برخیزند.
نویسنده:عبدالستار قاسم
منبع:مركز اطلاع‌رسانی فلسطین
منبع : خبرگزاری فارس