یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


تخت جمشید و سیوند


تخت جمشید  و سیوند
در تصاویر حکاکی شده، بر سنگهای تخت جمشید هیچکس عصبانی نیست. هیچکس سوار بر اسب نیست. هیچکس را در حال تعظیم نمیبینید. هیچکس سر افکنده و شکست خورده نیست، هیچ قومی بر قوم دیگر برتر نیست، و هیچ تصویر خشنی در آن وجود ندارد. از افتخارهای ایرانیان این است که هیچگاه برده داری در ایران مرسوم نبوده است.
در بین صدها پیکره تراشیده شده بر سنگهای تخت جمشید حتی یک تصویر برهنه و عریان وجود ندارد، برای ایرانیان عزیز بگو تا یادمون بمونه چی بودیم. در صد سال گذشته تخت جمشید، و اطراف آنرا کاملا گشته، و کاوشهایی توسط گروه های مختلف باستان شناسی صورت گرفته، و پرس پلیس دروغی پیدا نشده است. دشمنان خواسته اند از ایرانیان روی کاغذ انتقام بگیرند، این شهر خیالی را ساخته اند، که پاسخ به آتش زدن آتن را بگیرند، و با حماقت بعضی تاریخیهای ما تو این یکی دو قرن موفق بودند. جایی که شهر نبوده، پایتخت هخامنشیان هم نبوده است.
چون پایتخت نبوده ارگ یا کوی شاهی هم نداشته، که دورش سه ردیف دیوار بلند ساخته باشند. این دروغها را هم نیافتند. یونانی ها در تخت جمشید اسیران کدام جنگ بودند، و چگونه اسکندر در گرما گرم جنگ به آنها لباس بخشید، و کلی دروغ دیگه. کدام احمق است آنهمه دروغ در باره غنائم و حمل آنها را باور کند. آتش سوزی در تخت جمشید به دست اسکندر، و یا هر کس دیگر دروغ بسیار بزرگ است. آن نویسندهای بیسواد، که قرنها بعد کتاب پیروزی مقدونیها را نوشته اند، از تخت جمشید شناخت نداشتند، و نوشته اند که بیشتر قصر از چوب سدر بوده که درست نیست، تخت جمشید را در سنگ، و روی سنگ و با سنگ ساخته بودند، و آتش سوزی دروغ است، و از نظر علمی کاملا رد میشود
سنگ آهک کربنات کلسیوم caco۳ است که زیر فشار یک آتمسفر، در گرمای ۸۹۴ درجه با گرفتن ۳۹۱ کالری گرما، هر گرم، میپزد و به ۴۴ درصد co۲ و ۵۶ درصد cao تجزیه میشود. گاز co۲به هوا میرود و آهک زنده cao میماند. آهک زنده با آب ترکیب شده، آهک شفته ca(oh)۲ میشود، و ۲۸۰ کالری گرما از هر گرم آزاد میگردد.
بعضی از البسه و فرش و اشیاع یافته شده درتخت جمشید، متعلق به آن دوره نمی باشد، و از نظر علمی غیر ممکن است، در طول تاریخ چند صد سال گذشته ، عشایر و چوپانان از آن مکان استفاده میکردند، و برای امورشان آتش اندک هم می افروختند، و این تعداد اشیاء از نظر فنی متعلق به آنهاست. جویندگان گنج در طول زمان از این مکان را تا توانسته برده اند. دانستن تاریخ میتواند برایمان گنج باشد. بپرسید و نظر بدهید.
احمقها نوشته اند، که پرس پولیس پایتخت پارسیان را به غارت بردند، و آتش زدند. پرس پولیس، اسم من در اری خودشان قرنها بعد از زمان داریوش است، مثل بقیه اسا می الکی دیگرشان. تخت جمشید، نام امروزیست هنوز کسی نمی داند، درآن زمان چه نام داشته، تا آینده علم بشری و تاریخی پیدا کند. تخت جمشید آب نداشت که پایتخت باشد، یه رود کوچک سیوند از ۱۰ ــ ۱۲ کیلومتری آن می گذرد، که ۲۵۰۰ سال پیش عقلشان می رسید، که بروی این رود سد نسازند، چون میدانستند، آب در پهنای زیادی گسترده میشود، ودر گرما و خشکی، تبخیر بالا آب باقیمانده شور میگردد، و نه قابل کشاورزی و نه شرب میشود، فقط محیط زیستو خراب میکنه.
تقریبا و بد تر از سد پانزده خرداد، که قبلا داستانش را در روزنامه نوشته ام. در گذشته، تمام پایتختها را در کنار رودهای بزرگ و پر آب بنا می کردند. تخت جمشید یک پرستشگاه نیمه تمام بود، در آن دوره و زمان از تمدن فکری بشری، آدمای ایرانی چیزی شبیه شاه پرست بودند، و این بنا نیز به این منظور و تقریبا، مشابه جا های دیگر ولی با عظمت بیشتری ساخت شده بود، و هر گز تکمیل نشد، و هـرگز غـارت و آتش نگرفته. پیشرفت عقلی آدما باعث پیدایش دینهای اولیه شد، روشنفکران آنها پارتیان را آوردند.
و همین تکامل فکری تا امروز با نوسانات مختلف ادامه دارد، و تا آخر حیاط بشری ادامه خواهد داشت. امروز مهمترین مسئله رشد فکری اینه که، درباره همه چی فکر کنیم، فکر کنیم این موضوع چگونه است، و آیا اقعیست؟ واقعیت چگونه میتواند باشد؟ یا هر زرق و برق داری، و چرت و پرتی، که خارجیها و دشمنان ایران گفتن و نوشتن درسته؟، وقتی به کتابهای درسی مینویسم این اسکندر دروغه، میگویند، غیر از این که نوشته اند چیزی نمی دانیم! آیا آنها به این دروغها شک دارند، و مطرح میکنند و واقعی جا می زنند؟ آیا آنها می خواهند، کسی به واقعیت اسکندر فکر نکند؟، آیا می خواهند توانایی فکر به دروغهای تاریخ و اسکندر ها را سلب کنند؟. نظر بدهید وجایزه بگیرید، بپرسید و پاسخ بگیرید،
درک این مسئله خیلی سا د س. از قدیم شنیده ایم دروغ هر چی بزرگتر باشه .......
این دروغ نویسا یا چاخان گوها یا خالی بندها، میگن اسکندر و چنگیزشان قبر ندارن! چون، خیلی مهم بودن!، ما میدونیم همه شاها و حاکمان و همه قبری دارن، غیر از سه نفر اسکندر و چنگیز و هیتلر، یه چیزایی از هیتلر پیدا کردن ولی اون دو تا نبودن.
● هرکول آسوده بخواب دروغگوها بیدارند
هم میهن عزیزی نظر گذاشته، اگر اسکندر به ایران حمله نکرده، پس مجسمه هرکول در بیستون کار کیست؟. با سپاسگزاری از ایشان بدلیل اهمیتی که برای تاریخ ایران قائلند، در جواب گفتم، که این مجسمه در کنار جا ده و در سطح پائین، و در وضعیت ضعیفی است، و کار اسرا در نزدیکیهای همان دوران می باشد، وبزودی به آن می پردازم، اگر کار لشکر فاتح اسکندر بود، در بالا و بصورت واقعی هرکول می ساختند، و همچنین نقش و نگارها و کتیبه های ایلامی را، که در زیر کتیبه ساسانی قرار دارد، و همچنین بقیه نقش و نگار ها و کتیبه ها را در همه جا با پتک خراب می کردند. این گرامی مجدد اظهار داشتند که کتیبه ها در جایی غیر قابل دستیابی است.
یا میگویند تخت جمشید را آتش زد، نه آتشی نبوده در جای دیگری توضیح دادم. لازم دیدم در وبلاگ جواب دهم تا همه عزیزان بخوانند، اگر لشکر فاتحی که می توانسته کارهای خارق العاده انجام دهد، چند روزه پلهای بزرگ بسازد، و غیره، پس نباید برایش کار مشکلی باشد تا آن با لا برود. در تاریخ یونان می خوانیم که در همین دو سه سا ل قبل از اسکندر، دولت شهر های یونان در جنگ به تخریب نگارهای یکدیگر می پرداختند، و این برایشان اهمیت داشت، آنهایی که از اسکند مقدونی می گویند تاریخ یونان وروم را هم بخوانند. حتی اگر در چند جا سکه های یونانی پیدا میشود، این دلیل به فتح وجنگ نیست، تجارت بوده و پنهان کاریهای مالی که امروز هم هست، هر چند باز نباید چشم و گوش بسته پذیرفت، بلکه اصالت آنرا به زیر سئوال برد.
مثلا دو هزار سا ل دیگر بگویند، یکصد هواپیمای میگ عراقی در فرودگاهای ایران پیدا شد، بنا بر این تمام ایران اشغال شده بود. درصورتیکه این هواپیماها و جنگ دو مقوله جدا از یکدیگرند. یا بگویند اینهمه دلار آمریکایی دست مردم ایرانه، پس آمریکا هر دو کشور را اشغال نظامی کرده بود. حال نگوید اسیر که مجسمه نمی ساخت، باید با دانش تاریخی تحقیق کرد و واقعیت را جویا شد، نه هر نوشته داستانی دشمن را پذیرفت. چند گرامی علاقمند به تاریخ ایران عزیز از مقاله شیر و خورشید ایراد گرفته، و شاید دلخور شده اند و از تاریخ آن گفته، خوشحالم از علاقه عزیزان، ۵۰ ساله در تاریخ هستم و تقریبا می دانم، منظور این وبلگ فراتر از یک نشان است. خواهشا و لطفا وبلاگ را با دقت بخوانید. نظر بدهید و بپرسید.
● افشای جنگهای دروغی و احمقانه
احمقهایی که دروغ علیه ایران نوشته اند، و بد تر از اونها کسانی که باور دارند. نوشته اند، که اسکندر با سی هزار پیا ده و چهل هزار سوار، از تنگه هلس پونت، داردانل امروزی، گذشت ودر کناره آسیای کوچک و پس از گذشتن از رودخانه تند، پر آب و گود و با دیواره های بلند، گرانیک، با داریوش سوم جنگید. رودخانه گرانیک که امروزه، بیغا چای نام داره، کوچک وکم آب وبدون دیواره و کم عمق است. دروغگوها خجالت نکشید، تا احمق هست که باور کنه دروغ بگین. و کناره این رودخانه گنجایش آرایش جنگی حدود ۱۵۰ هزار نیرو را ندارد. اگه باور ندارید بروید ببینید.
دروغ نویسها میخواستند، که شوش پایتخت دو هزار ساله ایلامی، و دویست ساله هخا منشی را کوچک و نا چیز کنند، و تخت جمشید، معبد نیمه کاره را پایتخت ایران بشناسانند، و دروغی بدست اسکندر به آتش بکشند. ۵ یا ۶ قرن بعد که این دروغ را مینوشتند، دیگر دین قدیمی هخامنشیان نبود، و تخت جمشید متروکه بوده. آنها از فواصل راه ها و جاده ها و مسیر ها خبر نداشتند، و هر چه از اینها نوشته اند، چرت و پرت والکیست. و این براحتی قابل درک است هر که نفهمه واقعا که. نوشته اند که ۶۰۰ هزار لشکر داریوش ۵ روزه، از روی پلهای ساخته شده فرات عبور کردند، کمی فکر کنید، ۶۰۰ هزارش دروغه، ۵ روزش دروغه پلش هم دروغه، در این دوره زمانه درک این مسئله خیلی سادس. از قدیم شنیده ایم دروغ هر چی بزرگتر باشه .........
● تعدادی از منابع و نباید مهم
چشم بسته هر نوشته و گفته ای، حتی مشهور و زرق و برق دار را نباید قبول کرد، و باید اندیشید و تحقیق کرد. بخشی از منابع اصلی را در لا بلای مطالب وبلاگ ذکر کردم، که با مراجعه به آن کتابها منابع بیشتر ذکر است، و جهت اطلاع مجد د نام میبرم و بزودی در وبلاگ جداگانه ای، اطلاعات جامع تری بنا به تقاضا ها وارد میکنم. سفر جنگی اسکندر مقدونی به ایران، و هندوستان بزرگترین دروغ تاریخ، مهندس احمد حامی .
جستاری نو در شناخت اسکندر مقدونی ، پوران فرخزا د. مقالات کنگره سال ۱۳۵۴ تهران، چهار صد کارشناس و پژوهشگر تاریخ نظامی ارتشهای جهان. چاپ شده در مجلات دانشمند و ارتش همان سا ل. آثار الباقی و اسکندر و دارا، اصلان غفاری و تحقیقات استاد فضلالله حقیق، و اساتید محترم دیگر. آیا مارکوپلو به چین رسیده، خانم فرانس وود از انگلستان . جهان گردان جاده ابریشم، پیتر هوبکینز از آمریکا . مجموع مقالات و تحقیقات، ج ــ ساندرز از آمریکا.
بزودی در وبلاگ دیگری بسیاری منابع و اسناد تاریخی و مهمی وارد میکنم. نظرات شخصی هم، که برای جلب اعلان نظر هم میهنان است و منابعش حتما خودمم. غیر از اینهمه تحقیق خیلی چیز ها، مثل جنگهای مسخره که بی معنیند، و آتش زدن تخت جمشید که براحتی و در بازدید متوجه میشویم، آتش در کار نبوده و شهری هم نبوده، تعریفش ذکر شده، مگر ما ایرانی ها چقدر سا ده ایم که .. ، وا لا چی بگم . امید است روزی فرا برسد، علاقه مندان به تاریخ ایران عزیز خودشان، و بدور از نفوذ های مختلف و با دیدی واقعی از مراکز تاریخ بازدید کنند، و گزارشات علمی بدهند.
● رفتن اسکندر خیتی از تخت جمشید به دامغان
نوشته اند اسکندرشان از تخت جمشید به همدان رفت، این دروغـم بررسی میکنیم، برای رفتن از تخت جمشید به همدان، باید از اصفهان می گذشتند، در هیچ اسکندر نامه ای از این شهر باستانی و مردم دلیرش نامی برده نشده. هرگز نمی توانستند، بدون گذشتن از این شهر به همدان بروند هر کی بگوید، دیگه واقعا احمقه، از اصفهان تا نجف آباد به درازای سی کیلومتر، باغ و سبزی کاریست. این باغ بزرگ، برای ایستادگی در برابر یورش سپاهیان دشمن، و جلوگیری از گذر کردن آنها، سنگر بسیار خوبیست.
پس آن نویسندها بی سواد تر از آن بودند، که این شهر هم روی کاغذ به خاک و خون بکشانند. آنها از شهر های دیگر راه اصفهان نا می نبردند، مانند گلپایگان، گر با یگان ، گر= سنگ+ بای= بغ= ایزد+ گان، بروجرد، ملایر، فقط یه اسم پرت وپلای من در آری نوشتن، که به هیچ یک از اسامی شهر های ایرانی شبیه نیست. از اصفهان به لرستان به همدان ۴۸۰ کیلومتر راه است. بیشتراین راه از کوهستانی سخت می گذرد، نزدیک به ۲۰۰ کیلومتر این راه بیش از، دو هزار متر بلندی دارد، و از بلند ترین راهای جهان است، و از دامنه اشترانکوه می گذرد و در زمستان، برف سنگین دارد، راه لرستان به همدان هم از کوهستا نی پر برف میگذره، و سختترین راه هاست، و وای، به جنگجویی مردم دلیرش که در تاریخ هیچ مهاجمی از اونجا نتوانسته رد شه، حتی داخلیاش. میگن دروغ هر چی بزرگتر باشه باور کردنش راحت تره، همینه دیگه اونا میگن واحمقها باور می کنن.
از تخت جمشید به اصفهان، وبه همدان و به ری وبه دامغان، ۱۶۰۰ کیلومتر است، پس حساب کنید دروغـو یا شاید هم با قطار برقی ژاپنی رفتن، که تو داستانشون این مسافتها و زمانها رو اینقدر عوضی نوشتن. ابوریحان بیرونی در آثار باقیه، نوشته، که داریوش سوم در نزدیکی اربیل به دست فرمانده پاسدارانش کشته شده. در آن زمان او چیزی از اسکندر دروغی مقدونی نمی دانست، واقعیت همان اشکانیان است. ادامه دارد، نظر بدهید وبپرسید. هالیود میگوید جنگ همینه که میسازیم، آیا جنگهای تاریخی را دیده اید؟.
● اسکندر دروغی مقدونی در راه گرگان
اگر اسکندر نامه نویسان، دروغـنویسی و گنده گویی و لاف زنی کرده اند، روش نویسندگیشان بوده، واز درون ایران کمترین آگاهی نداشتند، اما آن عده دشمن خارجی و خائن و احمق داخلی که می دانند، و می گویند ومی نویسند، فکر کنید دلیلش چیست؟ اسکندر را از دامغان به گرگان میبرند، کلیه نامهای عوضی مکانهای اشتباه، کار های عجیب و غریب، مردمان و قبایلی که هر گز وجو د نداشته اند، فاصلها و راه های الکی، یه نقشه جلویتان بگذارید، و ببینید و متوجه میشود چه کلاهی سرمان گذارده اند، فقط برای دشمنی و عقده. نظر بدهید و بپرسید و جایزه بگیرید. واقعا بیندیشید چرا برای ما دروغ بافتند و تا کی ادامه داره؟.
یه دروغ دیگه کاغذی اسکندر نامه نویسان روی کاغذ، در بند پارس، ساخته و آنرا به دست اسکندر گشودن تا انتقام شکست خوردن یونانیها را در، تنگ ترمو بیل ، از ایرانیان گرفته باشند، وگرنه در راه شوش به تخت جمشید چنین تنگه ای نیست. و باستان شناسان ایرانی و انگلیسی، در صد سا ل گذشته که در پی این تنگه، چه برای گنج و یا علم باستان شناسی گشته اند،منجمله خودم، این یکی هم پیدا نکرده اند. کتابهای نوشته شده این کاوش موجود است.
بسیاری از محققین محترم نوشته اند پارسیان یا فارسها، ولی من این لغت را عمومی تر، مینویسم، ایرانی یا ایرانیان چون این نام کشور و سرزمین همه مردمان جغرافیای وسیعی میبا شد، که همگی نوروز باستانی دارند، و همگی، با هم و بطور مشترک در طول تاریخ ایران را پا س داشتند و بودند و هستند. دشمنان ایران نشناس، قهرمانان دروغی ساختند و احمقها نیز الکی به اونها افتخار میکنن، چوپانی دروغی تو زمستان لرستان، با اون برف سنگین و سرمای شدید، ساختند و نگفتن چه جوری آنهمه لشکر دو طرف آنجا زنده ماندند، و در عین حال و همان جا جنگل حاره ساختند، وخیلی پرت وپلا های دیگه نوشتند. اونا دشمن ایران بودند، ولی این مثلا تاریخ دانهای ایرانی چرا می گویند، و این چرتها را تکرار میکنند، اگر نا آگاه بودید بعد از این وبلاگ بخود آیید.
جنگهای تاریخی را واقعی و در همان تاریخ تجسم کنید، نه آنطوری که هالیود می خواهد.
http://ravid.blogfa.com


همچنین مشاهده کنید