سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


رساله ای هرمنوتیکی برای تاریخ


رساله ای هرمنوتیکی برای تاریخ
ـ رساله‌ی تاریخ
ـ جستاری در هرمنوتیک تاریخ
ـ بابک احمدی
ـ نشر مرکز، چ ۱۳۸۷
ـ ص: ۱۸۳؛ ۳۲۰۰ ت
ـ فهرست:
۱.دو معنای تاریخ
۲. فلسفه‌ی تاریخ
۳. تاریخ و روایت
□□□
هر آن‌چه که پیرامون ماست از دست‌آوردهای مادی تا معنوی بشر، تابعی از زمانند. هر شئی یا مفهومی در پشت‌سر خود تاریخچه‌ای را به یدک می‌کشد. البته تنها این دست‌آوردهای بشری نیستند که تابع زمان هستند، بلکه مفهوم هستی برای آدمی، خود تابعی از زمان است. برای آدمی، بنا به گفته‌ی قدیس آگوستینوس ، تنها زمان "اکنون" است که وجود دارد؛ در پشت‌سرمان انباشتی از زمان‌های "اکنون" سپری شده و در پیش‌رو با انباشتی احتمالی از زمان‌های "اکنون" نیامده مواجه هستیم. یاد و خاطره‌ی زمان "اکنون"‌ سپری شده و پاسداشت زمان "اکنون" نیامده از گذشته تا به امروز برای بشر قابل تعمق و بررسی بوده است.
بابک احمدی در کتاب «رساله‌ی تاریخ: جستاری در هرمنوتیک تاریخ» به واشکافی معنای تاریخ ودیدگاه‌های اندیشه‌ورزانه به کارکردهای تاریخ و وجه اشتراک تاریخ و روایتگری، از منظری هرمنوتیکال پرداخته است. نویسنده در فصل اول به اتیمولوژی واژه "تاریخ" در شاخه‌های زبان‌ لاتین، فارسی و عربی می‌پردازد و با بررسی متون کهن ایرانی در پی کشف معنای تاریخ است. در ابتدای این فصل، ذکر این نکته خالی از لطف نمی‌بود که اگر به معرب شده‌ی واژه historia یونانی در زبان عربی نیز اشاره‌ای می‌شد. اسطوره (mythos) که معرب شده‌ی، هیستوریا است در قرن ۱۹ میلادی معنایی مخالف لوگوس logos و حتی هیستوریا را یافت، که بیشتر با معانی چون fable;invention;fiction همخوانی بیشتری داشت.میتوس در نزد اصحاب عصر خردورزی بیشتر به داستان‌های دروغین و تخیلیی گفته می‌شد که برخلاف سرگذشت‌نامه‌های قدیسان ـ که واقعی و حقیقی پنداشته می‌شدُند ـ بودند. اما همین واژه میتوس که برابر داستان‌های خدایان و ایزدان آغازین بود و در نگاه انسان غربی متاخر دروغی بیش نبود، در زبان عربی با واژه هیستوریا که این واژه در یونانی به معنای پژوهش، جستجو، آگاهی، علم، گزارش، تاریخ رویدادها و داستان است، تبادل معنایی کرده است. صورت واژه‌ هیستوریا (به زبان عربی، اسطوره)با معنای میتوس همخوان شد. موثوس (mῡthos) در زبان عصر هومری به معنای محاوره، گفتگو و روایتگری بود، اما کمتر از آن در معنای داستان بکار گرفته می‌شد، ولی در دوره‌ی متاخرتر از آن در معنای داستان‌های دروغین نیز بکار گرفته شده است این پیوند میان واژه اسطوره (هیستوریا) و آن‌چه که در معنای میث در زبان عربی آمده است، بسیار در خور توجه و قابل تامل می‌باشد چرا که داستان‌های ایزدان را هم گونه‌ای از روایتگری داستانی می‌دانستند و هم آن را تحقیقی و گزارشی دانسته‌اند.از آن‌جایی که در قرآن نیز از "اساطیرالاولین" ذکری به میان می‌آید، پس می‌تواند میان واژه اسطوره و هیستوریا ـ با توجه به معانی یونانی آنان ـ پیوندی ارگانیک برقرار کرد.
فصل اول با این پیش‌فرض ادامه می‌یابد که برای تاریخ دو معنا قایل شود؛ یکی به معنای رویدادهایی که در زمان گذشته بالعینه اتفاق افتاده است و امری واقع شده است و در معنای دیگر تاریخ به معنای بازگویی یا باز نویسی رویدادهایی خاص توسط مورخ است. نویسنده سپس به برجسته کردن نقش سوژه در برابر ابژه می‌پردازد و آراء نویسندگانی را که در تکامل مفهوم هرمنوتیک نقش داشته‌اند را در مقابل مفهوم تاریخ مورد بررسی قرار می‌دهد. آن‌چه از گذشته برای ما مانده است، انبوهی از اسنادی می‌باشند که همگی در برابر ما خاموشی گزیده‌اند. «فقط وقتی ما از آن [اسناد] سئوال کنیم به ما پاسخ می‌دهد، در نتیجه [گرفتن پاسخ از اسناد] وابسته است به شیوه‌ی پرسش‌گری ما. به قول واتیمو هر سند در بیش‌تر موارد آن‌چه را که ما می‌خواهیم بشنویم، بیان می‌کند» اما مسئله تنها به فاصله‌ی میان مورخ و اسناد و یا شیوه پرسشگری مورخ از اسناد، ختم نمی‌شود بلکه آن‌چه که مهمتر جلوه می‌کند، "خواست تاریخنگار" به عنوان سوژه‌ای فعال در امر تاویل و ادراک معنا می‌باشد. مورخ نه تنها در انتخاب رویدادها و پیرنگی که برای بیان رویدادها تنظیم می‌کند، کاملاً مختار است، بلکه شیوه فهم او از رویدادها نیز تابعی از "افق انتظارات زمانه" است و مورخ را می‌توان بنا به گفته فوکو در "اپیستمه‌ای تاریخی" و یا در "پارادایمی" از زمان نیز متصور شد. نویسنده سپس به بررسی ایده‌ی "سرشت لایتغییر" بشری می‌پردازد، که از دید گروهی از مورخین، از جمله هرودوت و توکودیدس یونانی مطرح می‌شود. حالات و کنش‌های انسان را "فراتاریخی" دانستن، دیگر امروزه در نگاه غالب فلاسفه جایگاهی ندارد.
فلسفه برای بیان خود فارغ از نگاه تاریخی نیست، هم‌چنان که تاریخ نیز برای اثبات خود، گریزی از بیان فلسفی ندارد. «کوشش در فهم علیّت تاریخی و کشف چرایی رویدادها و تلاش در بنیان نهادن قوانین تاریخی ما را در دل گفتمان فلسفه‌ی تاریخ جای می‌دهد... فلسفه‌ی تاریخ دو معنای به هم پیوسته دارد: ۱) تعمق فلسفی درباره‌ی جریان رویدادهای تاریخی؛ ۲) تعمق فلسفی درباره‌ی ماهیت و روش‌های شرح و توضیح رویدادهای تاریخی». نویسنده در فصل دوم این کتاب به شرح آراء نویسندگانی چون کانت، هگل، مارکس و انگلس، هایدگر، دیلتای، پوپر، گادامر، بنیامین و فوکو پیرامون فلسفه‌ی تاریخ می‌پردازد. مهمترین نظریات فلسفی درباره تاریخ پس از قرن هجدهم ارایه گردید که نویسنده «رساله‌ی تاریخ» از دیدگاهی هرمنوتیکال، گروهی از مفسرین هرمنوتیک را انتخاب می‌کند و به واشکافی آراء آنان در باب فلسفه‌ی تاریخ و "تاریخ‌باوری" می‌پردازد. اما آن‌چه که در این فصل غیاب حضور آن به چشم می‌خورد، غفلت از بررسی دین‌شناسه در باب فلسفه‌ی تاریخ و تاریخ‌باوری است. ادیان بزرگ و بعضی نحله‌های فکری دینی در باب تاریخ و نگاه تاریخی به هستی نیز، آرایی دارند که در این فصل از کندوکاو در این باب، کلاً مغفول مانده است. بسیاری از صفحات این کتاب از نام نیچه سرشار است و نویسنده به عنوان یکی از پیش‌قراولان اندیشه‌ی مدرن بارها از او یاد می‌کند، اما آن‌چه که کمبودش در این رساله احساس می‌گردد، بررسی موشکافانه‌ی آراء نیچه درباب تاریخ است؛ اشاره‌ای مختصر به کتاب "سودمندی و ناسودمندی‌های تاریخ" نیچه، مکفی برای آراء نیچه درباب تاریخ نیست. ایده "بازگشت ادواری" نیچه در این اثر کلاً مغفول مانده است و از آراء اسوالد اشپینگلر، توین‌بی، ساموئل هانتینگتون و فوکو یاما نیز یادی نگردیده است.
اما فصل سوم کتاب که پیرامون مشترکات میان "روایتگری" و "تاریخ" می‌باشد، یکی از فصول جذاب کتاب است که در محافل علمی ما کمتر بدان پرداخته شده است. در این فصل آراء ارسطو و ساختارگرایانی چون بارت پیرامون تشابهات روایت در آثار داستانی و کاردکرد روایتی تاریخ بررسی می‌شود. «روایت تاریخی و روایت داستانی یک وجه مشترک آشکار دارند. این وجه مشترک به تعریف "باز بیان کردن کنش‌ها بر اساس یک پیرنگ" باز می‌گردد».
کتاب «رساله‌ی تاریخ: جستاری در هرمنوتیک تاریخ» اثر بابک احمدی در عین مختصر بودن به بسیاری از مسائل و مفاهیم نظری تاریخ پرداخته است که در وجهی تا به امروز کمبود طرح این مسائل در محافل آکادمیک و غیر آکادمیک عیان بوده است؛ به خصوص مطرح کردن این مسائل از رویکردی هرمنوتیکال، فتح بابی نوین در نگاه به رویدادهای تاریخی است.
مجید نصرابادی


همچنین مشاهده کنید