دوشنبه, ۱۴ خرداد, ۱۴۰۳ / 3 June, 2024
مجله ویستا
خشکسالی؛ تهدید یا فرصت؟
گاهی گفته میشود که ما امسال با خشکسالی مواجهیم. اگرچه با تسامح میتوان این گفته را به این معنی پذیرفت که ممکن است میزان بارندگی در سال جاری کمتر از میانگین سیساله گذشته باشد؛ اما به بیان فنیتر باید اذعان داشت که معضل کشور ما «خشکی» است و نه «خشکسالی»!
به بیان دیگر چنانچه نیاکان ما به خوبی آموختهاند، ما نیز باید بپذیریم که «ترسالی» تنها یک اتفاق است و خشکی یک قاعده. با پذیرش این قاعده است که باید با تکیه بر دانایی، برنامهریزی و احراز قابلیت از همین میزان رطوبت خدادادی بیشترین بهرهبرداری پایدار را داشته باشیم.
با پذیرش خشکی به جای خشکسالی است که میتوانیم امیدوار باشیم مدیریت بخش کشاورزی مغرور از افزایش مختصر تولید ناشی از «ترسالی» اتفاقی وعده خودکفایی در یک سال و سه سال را ندهد و در این شرایط با بهرهبرداری بیرویه از آبهای زیرزمینی موجب هدر رفت این موهبت الهی که حیات همه چیز به آن وابسته است نشود.
با پذیرش خشکی به عنوان یک واقعیت است که میتوان امیدوار بود با کوچکترین بارندگیهایی در سالهای تر برنامههای «مقابله با خشکسالی» یا «پیشگیری از عوارض خشکسالی» و عناوینی نظیر آن به حاشیه نروند و با رفع تر سالی دوباره سروکله طرحهای مختلف اجرایی و پژوهشی با پسوند «در مناطق خشک» یا «متحمل به خشکی» و نظایر آن پیدا نشود.
اگر بپذیریم که میتوان پدیده خشکسالی را مدیریت نموده و زیانهای آن را به حداقل رساند، به طریق اولی باید بپذیریم که خشکی را بهتر میتوان مدیریت کرد. نگاهی گذرا به ابداعاتی همچون قنات و آب انبارهای زیرزمینی که توسط پیشینیان ما در کم آبترین مناطق کشور نظیر یزد و کرمان و خراسان ساخته شدهاند، این نوید را به ما میدهد که اکنون با بهرهبرداری از دانایی و فناوری میتوان خشی را به نحو بهترین مدیریت نموده و بهرهوری از آب را بیش از پیش افزایش داد.
خشکی و به ویژه خشکسالی اگرچه برای یک کشور میتواند یک «بلیه» محسوب شود ولی گاهی میتواند مفری برای مدیران نالایق و ناکارآمد نیز باشد؛ همان مدیرانی که افزایش مختصر تولید ناشی از جایگزینی کشت حبوبات، پنبه، و غیره و همراهی اتفاقی طبیعت و بارندگیهای کم سابقه را به پای توانمندی خود نوشتند و «مدیران سابق» را که کم سابقهترین بحرانهای خشکی و خشکسالی را با تدبیر و پرهیز از دستیازی مجاز و غیرمجاز به آبهای زیرزمینی از سر گذرانده بودند مورد شماتت قرار دادند و به کم کاری و بلکه خیانت متهم نمودند.
خشکی و خشکسالی نباید مفری برای کسانی باشد که وعده کرده بودند کشور را در مدت سه سال از واردات برنج و ذرت و در یک سال از واردات جو بی نیاز می کنند و مدعی بودند که عوامل اقلیمی (نظیر خشکی) تنها سه درصد بر تولید اثر میگذارد! خشکی و خشکسالی به ویژه در برنج نباید مجوزی برای رکوردشکنی دوباره واردات برنج و افزایش چند صددرصدی بهای این کالای استراتژیک باشد.
اصولاً برنج در کشور ما نیازی به باران ندارد! باران اگر برای برنج زیانآور نباشد برای زراعت برنج در شرایط ایران نفعی ندارد. در کشورهای آسیایی و آفریقایی برنج علاوه بر روش آبیاری غرقابی (تنها روش مورد استفاده در ایران) به روش دیم(متکی بر باران) و پشتهای (متکی بر باران یا آبیاری محدود) نیز کشت میشود.
در این کشورها خشکسالی مفهوم خاص خود را دارد زیرا علاوه بر نباریدن باران، رودخانههای فصلی نیز خشک میشوند. اما در ایران آب مورد نیاز برنج در شمال کشور به طور عمده از آبهای ذخیره شده در سدهایی مانند سد سفید رود (منجیل) و برفهای کوهستانهای غرب ک شور سیراب میشوند.درسالی که گذشت ایران یکی از شدیدترین سرماهای چند دهه اخیر و پربارشترین زمستانها را تجربه کرد. به همین دلیل علاوه بر پر بودن سدهای آب موردنیاز زراعت برنج، برفسنجیها نیز حکایت از ذخیره مناسب برف در کوهستانها دارد که پس از ذوب شدن در پشت سدها ذخیره خواهند شد.
با قدری تدبیر و پرهیز از داناییستیزی و علم هراسی و در صورت استفاده از متخصصین و کارشناسان خبرهای که هریک را به بهانهای حاشیهنشین کردهاند میتوان بحرانها را از سر گذراند و از دل خشکی سبزی رویاند.
باور کنیم که دوران غذای ارزان به پایان رسیده است. این هشداری است که نگارنده یک سال پیش از این در نوشتارهای متعددی به آن پرداخت و متذکر شد که «برنج گران خواهد شد» زیرا مصرف جهانی برنج بیش از تولید آن است، زیرا ذخایر استراتژیک برنج به پایینترین حد خود در دهههای گذشته تقلیل یافتهاند، زیرا تنها ۴ تا۷ درصد برنج تولید شده در دنیای مورد تبادل قرار میگیرد، زیرا کوچکترین خشکسالی درهر یک از کشورهای آسیایی تولیدکننده این محصول استراتژیک بحرانی را برای جهان ایجاد خواهد کرد، زیرا ...نگارنده در نوشتارهای متعددی متذکر شده است که با استفاده از علوم و فنون نو و به ویژه مهندسی ژنتیک میتوان برنجهایی را تولید کرد که نیاز به آبیاری غرقابی نداشته باشند، میتوان برنجهای ترا ریختهای را به بازار عرضه کرد که در اراضی قزوین و آذربایجان و کردستان نیز همچون گندم کشت شوند. در این صورت کشور به راحتی از بزرگترین واردکننده برنج به یکی از صادرکنندگان آن تبدیل میشود.
در این صورت افزایش جهانی قیمت برنج نه یک تهدید که فرصتی استثنایی برای جمهوری اسلامی ایران محسوب میشد! به امید روزهایی که همه با هم و دست در دست هم برای فتح قلههای رفیع علم و دانش و توسعه ایران اسلامی تلاش کنیم.
دکتر بهزاد قرهیاضی
منبع : خبرگزاری آفتاب
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
انتخابات ریاست جمهوری انتخابات امام خمینی انتخابات ریاست جمهوری 1403 ایران وزارت کشور انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم محمود احمدی نژاد ستاد انتخابات کشور ریاست جمهوری علی لاریجانی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳
سازمان هواشناسی تهران هواشناسی آتش سوزی زلزله پلیس شهرداری تهران فضای مجازی دستگیری قتل آموزش و پرورش پلیس راهور
وام ازدواج قیمت دلار قیمت طلا دولت سیزدهم قیمت خودرو خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو مسکن بازنشستگان ایران خودرو
تلویزیون سریال بازیگر امام خمینی (ره) سینمای ایران سینما رسانه ملی تئاتر شعر
دانشگاه آزاد اسلامی فناوری
رژیم صهیونیستی غزه اسرائیل فلسطین آمریکا جنگ غزه چین حماس روسیه جو بایدن ترکیه اوکراین
پرسپولیس فوتبال استقلال رئال مادرید باشگاه پرسپولیس لیگ برتر لیگ برتر ایران لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر فوتبال ایران مس رفسنجان جواد نکونام باشگاه استقلال
اپل تلفن باتری ایلان ماسک مریخ ناسا
گرمازدگی خواب ویتامین خودکشی سیگار بیماری قلبی سازمان غذا و دارو قهوه بارداری