جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

روشنفکران تاریک اندیش


روشنفکران تاریک اندیش
حدود دو قرن طول کشید تا اندیشمندان و دانشمندان در غرب توانستند با مبارزات خونبار و دادن قربانی های بیشمار، به حکومت متحجرانه، خرافاتی و سلطۀ هولناک کلیسا و طبقه ای که خود را نمایندۀ خدا بر روی زمین می دانستند و توسط آن ضرب و شتم و شکنجه و کشتار را بر مردم روا می داشتند، خاتمه دهند.
ثمرات و نتایج این جدال و ستیز خونین برای رهایی از حکومت مذهب و خرافات، استقرار نظام های دمکراسی و حکومت های مردمی و برقراری عدالت و تأمین آزادی های زبان و قلم پیشرفت های غرب را امکانپذیر ساخت و در جهت جهش علمی و صنعتی ادامه یافت.
از ۱۴۰۰ سال پیش، کشتار ایرانیان و به نابودی کشاندن علم و دانش و فرهنگ پارسیان توسط اعراب و تازیان بیابانگرد و ایجاد نظام های قبیله ای و ملوک الطوایفی و سلطه و نفوذ نمایندگان الله در تمام زمینه های زندگی مردم باعث شده که همواره فقر، جهل و خرافات در جامعۀ ما حاکم باشد. در ایران هرچند که در مقاطع تاریخی متعدد رهبرانی میهن پرست، آگاه، دلسوز و بافضیلت با نبرد با اهریمن مذهبی و دشمنان قسم خوردۀ ایرانزمین، پیروزی دوره ای یافتند ولی هرگز نتوانستند ریشۀ جهل و خرافات را در میهن اهورایی مان بخشکانند. نفوذ و سلطۀ هولناک ۱۴۰۰ سالۀ طبقۀ مرده خوار و دستاربند که خود را نمایندۀ الله معرفی می کنند، بر حیات مردم از روز تولد تا پایان زندگی فرمانروایی می نمایند و برای ادامۀ حکومت و سلطۀ خویش تمام نهضت ها و جنبش های ملی – میهنی و مترقی و همچنین افراد آزاداندیش، نیک اندیش و دلسوز برای میهن را با نهایت بیرحمی سلاخی نمودند، ولی هر درختی که بریده می شود، نهالی پایدارتر و استوارتر برای مقابله با تاریک اندیشان سیه دل در سرزمین ما می روید. مبارزه و قیام میهن پرستان علیه جهل و خرافات دستاربندان که با یک فتوا هر حرامی را حلال می سازند و خود را رابط بین الله و امت و کلیددار بهشت و جهنم معرفی می نمایند، همواره از ۱۴۰۰ سال پیش رایج بوده است.
از حملۀ اعراب تاکنون متأسفانه تعداد بیشماری از مسئولان مملکت و پادشاهان، این مبارزه علیه جهل و خرافات آخوندی را فکری محال تلقی می کردند و با بی کیاستی، آب به آسیاب دشمنان فرهنگ و تاریخ و سرافرازی ایرانزمین ریختند و در این روند موضوع دخالت مذهب در حکومت و تقدیس و ستایش رهبران و به اصطلاح علما و سخنگویان مذهبی را وظیفه ای واجب و تردیدناپذیر می انگاشتند و نه تنها مردم عادی و سیه بخت و بیچاره، بلکه طبقۀ ممتاز و اعیان و اشراف و حتی پادشاهان نیز خود را ملزم و موظف و حتی معتقد و متعهد به اجرای احکام شرع و نظرات طبقۀ به اصطلاح روحانی می داشتند، از جمله زمان پادشاهان صفوی و قاجار که در تثبیت قدرت دستاربندان در قانون اساسی مشروطۀ پادشاهی در زمان مظفرالدین شاه و ادامۀ اجرای آن در زمان رضاشاه و محمد رضاشاه و همچنین حج سه بارۀ محمد رضا شاه و ساختن تعداد بیشمار مساجد در زمان او نمایانگر این می باشد که آنان چگونه در روند انتشار جهل و خرافات با دستاربندان همراهی نمودند. هم اکنون نیز فرزند محمد رضا شاه (رضا) در همیاری با حکومت اسلامی بارها گفته است که با روند اسلامی و اسلامیون مشکلی ندارد و همواره از عوامل حکومت اسلامی حمایت نموده و هرگاه آخوندی در ایران به درک واصل می شود، او اعلامیۀ سوگواری ابلاغ می دارد.
تحولات عظیم و فراگیر علمی و صنعتی و اجتماعی کشورها غربی و روند توسعۀ روزافزون و برق آسای اندیشه های مدرن و به پیش رفتن کشورهای غربی، زمان صورتی گرفت که از جهل و خرافات کلیساها خارج شدند ولی در همان زمان در شرق، جهل و خرافات مذهبی باعث شد که نه تنها به پیش نرفتند بلکه به عقب نیز برگشتند. سم و زهر جهل و خرافات مذهبیون و روحانیون تندروی قلابی، چنان در کالبد و نهاد وجودی مردم ما نفوذ نموده است که حتی راه یافتن هزاران نفر از فرزندان ایرانی در دانشگاه های غربی و دانشگاه های داخلی و قرار گرفتن بر روی همان نیمکت هایی که دانشجویان غربی، نتوانست گرهی از مشکلات فراوان جامعه سیه بخت ما بگشاید و تأثیر جهل و خرافات مذهبی بر آنها را خنثی نماید. عجب اینکه همین دانشجویان، نهضت های مذهب گرایانه را به اسم آزادیخواهی بوجود آورده اند و عده ای نیز در نیرنگ با اندیشۀ مترقی مارکسیست های اسلامی را بوجود آوردند که در هر دو جریان، استمرار جهل و خرافات در جامعه تثبیت می گشت. آنان فرزندان ناخلف و فریب خورده و مسخ شدۀ ایران با دشمنان میهنی اهورایی مان همداستان شدند و در مسیر نابودی فرهنگ و تاریخ و سرافرازی سرزمین ما از هر خیانتی علیه ایران کوتاهی ننمودند.
اینان بودند که در فاجعۀ ۵۷ با عوامل و عناصر استعماری بیگانه باعث سیه روزی و سرافکندگی مردم ایران و به قدرت رسیدن دستاربندان ضد ایران و ایرانی شدند. در آن زمان، عجیب تر و اندوهبارتر اینکه حتی رهبران و ایدئولوگ ها و متفکرین حزب کمونیست توده (انگلیسی – روسی) از جمله نورالدین کیانوری که در آلمان پس از جنگ دوم و استعفای رضا شاه، تز دکترای خود را در ستایش از خدمات وی نوشته است و سپس به مسئولیت تشکیل حزب توده مأمور می شود، از حمایت دشمنان ایرانزمین (انگلیس و روس) برخوردار می شوند.
کیانوری با اینکه مذهب را افیون جامعه و بشر می دانست و از طرفی اربابان روسی او تمام کلیساها و مراکز مذهبی را مهر و موم کرده بودند، معهذا با ملایان ضد ایرانی برای نابودی میهنمان همداستان شد و در روند استقرار حکومت جهل و خرافات اسلامی گوی سبقت را از ملایان ربود.
ملایان و گروه به اصطلاح مذهبی – ملی و مارکسیست های اسلامی و همچنین کمونیست های توده ای و عجبا عده ای به نام ملی گرا و میهن دوست و نیز طرفداران سلطنت به دلیل مزدوری و وابستگی به استعمارگران بیگانه در این مدت ۲۹ سال ضربات عظیمی بر پیکر مام میهن وارد آورده اند که جز نابودی آنان در کنار ملایان حاکم بر ایران برای نجات میهن چاره ای نیست.
مبارزان میهن پرست ایرانی، زمان رزم فرا رسیده است، میان ما میهن پرستان و حکومت ننگین ملایان دریایی از خون خروشان که در آن جنازه های مبارزان میهن پرست شناور است قرار دارد. میهن پرستانی که خون پاکشان در راه سرافرازی میهنشان ریخته شده است، جانباختگانی که برای نجات میهنمان از چنگال اهریمن و دستاربندان بیرحم به هلاکت رسیده اند را چه کسی جوابگو خواهد بود؟ جوابگو مزدوران و خائنین در حکومت مزدور اسلامی و همۀ سرسپردگان و وابستگان آنان می باشند، جوابگو مزدوران خائن ستون پنجم آنان در اپوزیسیون می باشند. ما دانشجویان مبارز راه آزادی و سرافرازی ایران تا نابودی حکومت خائن اسلامی و یکایک مزدوران وابسته به آن دست از مبارزه بر نخواهیم داشت.

پیروز باد جنبش دانشجویی برای نجات ایران
آرش