چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

سلام خدا بر علی (ع )


سلام خدا بر علی (ع )
دلبستگی فراوان امیر مومنان به خدا برتر از هر پیوند مادی و تمام فشارهای اجتماعی و مصلحتهای فانی دنیوی بود. آن حضرت هنگامی که درباره اسباب یاری خداوند به مسلمانان سخن می گفت بارزترین و بزرگترین آنها را برتری آنان از محدوده پیوندهای خویشاوندی و تمسک ایشان به ارزشهای حقیقی قلمداد می کرد و می فرمود : « ما در رکاب رسول خدا بودیم و قتل و کشتار میان پدران و فرزندان و برادران و خویشان دور می زد و در هر مصیبت و سختی جز سوخ ایمان و پافشاری بر حق بهره نمی گرفتیم » . آن حضرت همواره در مکانی بالاتر از عوامل و نیروهای فشار سیر می کرد و مردم نیز به خوبی این خصیصه ایشان را دریافته بودند. از این رو مصلحت طلبان و نیروهای فشار اجتماعی بر ضد آن حضرت همدست شدند. حضرت فاطمه (س ) نیز به این نکته در خطبه ای اشاره کرده و فرموده است : « چه انگیزه ای است که آنان از ابوالحسن به انتقامجویی پرداختند به خدا آنان به خاطر استواری شمشیرش و ثابت قدمی و دلاوری و سخت گیریش در راه خدا با وی به کینه توزی برخاسته اند. »
دشمنان امام دریافته بودند که آن حضرت در اموری که به پروردگارش مربوط است به هیچ وجه سازش کار نیست . شواهد تاریخی نیز گواه این مدعاست . زمانی که خلافت در میان شورایی شش نفری قرار گفت و عبدالرحمن بن عوف دست خود را به سوی علی (ع ) دراز کرد تا با وی بیعت کند به این شرط که امام بر طبق کتاب خدا و سنت پیامبر عمل کند و هیچ نترسید که با این سخن خلافت را با تمام عظمت و جلالش از دست دهد.
آن حضرت خیانت و ناجوانمردی را مطرود می دانست . به همین علت بقای معاویه بر شام را حتی برای مدتی که طی آن بتواند حکومت خویش را قوام بخشد و آنگاه او را برکنار کند رد کرد و در این باره فرموده است : « معاویه از من زیرک تر نیست . بلکه او خیانت روا می دارد و مرتکب فجور می شود و اگر خیانت و نیرنگ نکوهیده نبود من خود زیرکترین مردم بودم » .
تمام کسانی که نخست از طرفداران امام بودند و سپس به معاویه پیوستند همگی از عدالت آن حضرت گریختند و به دوستی و هواخواهی معاویه متمایل شدند. اینان کسانی بودند که در روزگار خلیفه سوم به ثروتهای هنگفتی دست یافته و از حسابرسی علی (ع ) درباره ثروتهایشان هراسان بودند. اینان ثروتهای مسلمانان را از بیت المال صاحب شده بودند و می خواستند همه چیز از آن خود ایشان باشد. آنها تصور می کردند که جامعه اسلامی نیز همچون جامعه جاهلی است که در آن قوی و عزیز ضعیف و ذلیل را ببلعد و شعار امام را نپسندیدند که فرمود : « ذلیل نزد من عزیز است تا گاهی که حق او را بازستانم و قوی نزد من ضعیف است تا آن هنگام که حقی را از او بگیرم » . آن حضرت برای به دست آوردن دل آنان هیچ گاه سیاست و رویه خویش را تغییر نداد.
تاریخ صدها حادثه در خود ضبط کرده که همگی حاکی از این روحیه استوارعلی (ع ) است روحیه ای که طوفان فشارهای اجتماعی در برابر آن متوقف می شدند. سد خلل ناپذیری که امواج آشوب و وحشت در برابر آن از حرکت باز می ایستادند. آن حضرت فرمود : « گمان کردم فرمانروایان در حق مردم ستم می کنند اما دیدم که مردم به حق آنان ستم روا می دارند » آری نبود آگاهی و کثرت نیروهای عافیت طلب علت ظلم آنها به امیر مومنان بود. آن حضرت درصدد ایجاد جامعه ای براساس حق بود در حالی که مردم به هرج و مرج و آشفتگی تمایل نشان می دادند. آنان دوست داشتند قانون درباره دیگران اعمال شود اما در خصوص خود آنان دیگران به میانجی گری و شفاعت برخیزند. از سفارشهای آن حضرت به مالک اشتر است که در آن خطاب به وی می فرماید : « با خدا به انصاف رفتار کن و از جانب خود و خویشان نزدیک و هر رعیتی که دوستش می داری درباره مردم انصاف را از دست مده که اگر چنین نکنی ستم کرده ای و کسی که با بندگان خدا ستم کند خداوند به جای بندگانش با او دشمن باشد و خدا با هر که به دشمنی برخیزد برهان و دلیلش را نادرست و سبک گرداند و آن کس در جنگ با خداست تا این که دست کشد و توبه و بازگشت کند و تغییر نعمت خداوند و زود به خشم آوردن او را هیچ چیز موثرتر از ستمگری نیست زیرا خدا دعای ستمدیدگان را شنوا و در کمین ستمکاران است » آنگاه امام او را از دوستی با خواص یعنی اشراف و روسا برحذر می دارد و می گوید : « باید بهترین کار در نزد تو میانه روی در حق و همگانی کردن آن در برابری و کاملترین آن در جلب رضایت عامه باشد زیرا خشم توده مردم رضا و خشنودی خواص را باطل می سازد و خشم چند تن در برابر خشنودی همگان اهمیت ندارد » .
دشواریها و سختی هایی که آن امام در طول زندگی خود متحمل شد پلکانی بلند برای رسیدن به پروردگار پاکش و وسیله ای برای نزدیک ساختن او به خشنودی خدایش بود. پیامبر(ص ) فرموده است : « علی در آسمان هفتم است چونان خورشید روز در زمین و در آسمان دنیاست چونان ماه شب در زمین خداوند از فضل خود پاداشی به علی داده که اگر آن را میان زمینیان تقسیم کنند برای همه کافی خواهد بود و چنان درکی به علی عنایت کرده که اگر آن را میان ساکنان زمین پخش کنند به همه خواهد رسید. ملاطفت او به ملاطفت لوط و خوی او به خوی یحیی و زهد او به زهد ایوب و بخشندگی اش به بخشندگی ابراهیم و شادی اش به شادی سلیمان و نیرویش به نیروی داود مانده است .
او را نامی است که بر هر پرده ای در بهشت نگاشته شده است . پروردگارم این نوید را به من داده است و این بشارت برای علی در نزد من است . علی در نزد حق محمود و در نزد فرشتگان پاک است . او از یاران خاص و خالص و نزدیک و چراغ بهشت و رفیق من است . پروردگارم مرا به او مانوس کرده است . پس از پروردگارم خواسته ام که او را پیش از من نمیراند و نیز از حضرتش خواستم که او را شهید بمیراند. پس سلام خدا بر او آنگاه که در کعبه پا به دنیا گذارد و آنگاه که در محراب کوفه به خون غلتید و هنگامی که شهید و شاهد بر ظلم ستمگران شد و وقتی که درفش عدالت و پرچم هدایت و منار تقوا گشت . سلام خدا بر او باد هنگامی که او را زنده برمی انگیزد تا او را میزانی قرار دهد و قسمت گر بهشت و دوزخ باشد. سلام بر راستکارانی که در راه حضرت گام نهادند و درود بر پیروانش که در راه عشق به او سختی هایی را تحمل کردند که کوههای سر به فلک کشیده تاب تحمل آنها را نداشتند.
فرنگیس صادقی مهر
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی


همچنین مشاهده کنید