چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


کمی احترام باید


کمی احترام باید
بی شک یکی از مهم ترین دغدغه های هنرمندان و دست اندرکاران موسیقی در ایران تبیین و اجرای قوانینی موسوم به حق مولف یا همان کپی رایت معروف است. قوانینی که نه تنها در ایران بلکه در دنیا هم همواره و از دیرباز بحث های چالش برانگیزی به همراه داشته است. هرچند قوانینی به همین منظور در دهه ۳۰ به تصویب مجلس شورای ملی رسید و پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم این رشته قوانین مورد بازبینی مجلس شورای اسلامی قرار گرفت اما اجرای این مصوبات در حوزه های مختلف کتاب، سینما و موسیقی با وزنی کاملاً متفاوت مورد توجه واقع شده است. بی هیچ شبهه یی وزن این توجه در حوزه موسیقی بسیار بسیار کمتر از حوزه های دیگر بوده که مهم ترین دلیل این بی توجهی، نگاه بلاتکلیف سیاست های فرهنگی مملکت نسبت به موسیقی بوده است. طی چند سال گذشته و با رشد فعالیت های بخش خصوصی در حوزه موسیقی و همچنین بالا رفتن تبادلات مستقل فرهنگی با خارج از مرزها، سطح آگاهی هنرمندان و دست اندرکاران موسیقی نسبت به حقوق مادی و معنوی قانونی شان بیشتر شده و بحث پیرامون احقاق این قوانین بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. برگزاری نشست ها و جلساتی با حضور کارشناسان حقوق و دست اندرکاران موسیقی در این سال ها گواهی است از توجه دسته یی از فعالان موسیقی به مقوله کپی رایت. هرچند در این میان به نظر می آید برخی از همین فعالان، اجرای کامل قوانین کپی رایت را مغایر منافع خود می بینند و سعی دارند با اجرای کامل آن مخالفت کنند اما می توان گفت جمله دست اندرکاران و هنرمندان موسیقی نسبت به اجرای قوانین حقوق کپی رایت نظر مثبتی دارند و تمام تلاش خود را برای انجام این مهم به کار بسته اند.
اما این قوانین کپی رایت چیست و چه مصداق هایی دارد؟ اینجا نه مجال آن است که به شرح قوانین مربوط به کپی رایت آثار شنیداری پرداخته شود و نه نگارنده در جایگاهی است که قصد تبیین مصادیق قوانین حق مولف را داشته باشد. مساله اصلی این است که قوانین موسوم به کپی رایت صرفاً جلوگیری از کپی غیرقانونی یا دانلود های بدون اجازه اینترنتی نیست. هرچند این دو مساله از مهم ترین مشکلاتی است که هم اکنون دامنگیر هنرمندان و ناشران ماست که امید است با هم اندیشی ناشران و هنرمندان و دست اندرکاران و مسوولان مرتبط راهکاری عملی برای مقابله با این پدیده زشت پیدا شود، اما واقعیت امر این است که مساله کپی غیرقانونی در بسیاری از نقاط دنیا، حتی کشورهای صنعتی پیشرفته نیز وجود دارد؛ پس هنرمندان و تهیه کنندگان از چه طریقی به فعالیت های خود وجه اقتصادی می بخشند؟
امروزه مهم ترین راه های کسب درآمد برای هنرمندان و تهیه کنندگان موسیقی در دنیا، برگزاری کنسرت - شاید بهتر باشد بگویم تور کنسرت- و همچنین درآمدهای حاصل از پخش آثار از شبکه های رادیویی و تلویزیونی است. گرچه طی چند سال اخیر در کشور ما بازار کنسرت ها رونق بی نظیری پیدا کرده اما معضلاتی که برگزاری این برنامه ها با آن مواجه است، ریسک پذیری چنین فعالیتی را بیش از حد معمول بالا برده است.
مشکلاتی همچون راه های پیچیده نظارتی وزارت فرهنگ و ارشاد برای صدور مجوز، کمبود- شاید بهتر باشد بگوییم نبود- سالن های مناسب برگزاری کنسرت در تهران و دیگر شهرهای کشور، سوءتفاهم های فرهنگی - اجتماعی بین اقشار مختلف جامعه نسبت به مقوله موسیقی که در شهرستان ها نمود بسیار بیشتری دارد، راه سخت ایجاد تعامل با نهادهای شهری مانند نیروی انتظامی و شهرداری ها و بسیار موارد دیگری که تقریباً همه مخاطبان موسیقی با آنها کم و بیش آشنایی دارند، مسائلی است که خطرپذیری این گونه فعالیت ها را بیش از حد معمول افزایش می دهد. با این تفاسیر به نظر می رسد یکی از مهم ترین راه های اقتصادی شدن فعالیت در زمینه موسیقی، در کشور ما مسیر پر پیچ و خم و پرخطری دارد، هرچند این راه در سال های اخیر با همه سختی هایش در حال پیموده شدن است.
اما راه دوم یعنی درآمدهای حاصل از پخش آثار از شبکه های رادیویی و تلویزیونی. این طریق که یکی از مهم ترین راه های کسب درآمد برای همه هنرمندان جهان محسوب می شود در ایران به معنای واقعی کلمه و در توهین آمیزترین شکل ممکن مورد بی اعتنایی قرار گرفته است. در شرایطی که بخش مهم و عظیمی از برنامه های شبکه های مختلف رادیویی مانند رادیوپیام، رادیوآوا، شبکه فرهنگ، شبکه جوان و... به پخش موسیقی اختصاص دارد اما هنرمندان و تهیه کنندگان هیچ راهی برای دریافت حقوق قانونی شان از این برنامه ها ندارند. البته بخشی از این آثار تولید مرکز موسیقی صدا و سیما است و حقوق آن متعلق به این سازمان است و هنرمندان برای تولید این آثار مستقیماً با تلویزیون سر و کار دارند اما بدون شک بخش قابل توجهی از موسیقی هایی که از رادیو و تلویزیون پخش می شود، تولیدات خارج سازمان صدا و سیما است و طبیعتاً مالکیت و استفاده از آن به هر نحوی شکل حقوقی متفاوتی نسبت به تولیدات تلویزیون دارد.
لازم به یادآوری نیست که تلویزیون مهم ترین، پرمخاطب ترین و پر درآمدترین پایگاه فعالیت های فرهنگی به شمار می رود که در کشور ما مستقیماً با بودجه و سیاست های دولتی و حکومتی اداره می شود و به همین دلیل هم عنوان رسانه ملی را یدک می کشد. اکنون که فعالیت ها و تولیدات موسیقایی در کشور ما با حضور فعال و گسترده بخش خصوصی هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت روند رو به رشد قابل تاملی دارد، توجه ویژه رسانه ملی به مقوله حقوق هنرمندان و تهیه کنندگان موسیقی، حداقل انتظاری است که می توان از صدا و سیما داشت. البته توجهی از جنس احترام...
بهرنگ تنکابنی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید