یکشنبه, ۳۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 19 May, 2024
مجله ویستا

حامی بینوایان آمریکای لاتین


حامی بینوایان آمریکای لاتین
رئیس جمهوری ونزوئلا در پی ایجاد جامعه ای شایسته برای مردم كشور خود است و درآمد نفت را برای رفاه و پیشرفت بینوایان به كار می برد، از این جهت تهدیدی برای منافع كشورهای سلطه جو است و جای شگفتی ندارد كه در پی براندازی او هستند.
من سه هفته گذشته را به فیلمبرداری از مناظر مختلف كاراكاس گذراندم: از خیابانها، از مردم و از خانه هایی كه در مقابل سنگینی بارانهای سیل آسا مقاومند و شبها به سوسك های شب تاب در مه می مانند. گفته می شود كه كاراكاس یكی از خشن ترین شهرهای جهان است ولی من هنوز در اینجا ترس را تجربه نكرده ام. فقیرترین افراد، من و همكارانم را خوش آمد گفته اند، با گرمی ویژه ونزوئلایی های معمولی و با اعتماد به نفس بی چون و چرای مردمی كه به امكان تغییرات اعتقاد دارند. آنها در زندگی روزانه خود مفاهیم «اصلاحات»، «دموكراسی مردمی»، «تساوی»، «عدالت اجتماعی» و «آزادی» را درمی یابند.
چندشب پیش، در اتاقی خالی كه تنها وسیله در آن یك چراغ فلورسنت بود، من این واژه ها را از زبان كسانی مانند «آنالوسیا فرناندز» ۸۶ساله، «سلدونیا اوویدو» ۷۴ساله و «میویس مندز» ۹۵ساله شنیدم. زنی كه تنها ۳۳سال داشت، «سونا آلوارو»، همراه با دو فرزند جوانش آمده بود.
تا حدود یك سال پیش هیچ كدام از اینها خواندن ونوشتن نمی دانستند، اكنون آنها ریاضیات می خوانند. برای نخستین بار در دوران جدید، نرخ باسوادی ونزوئلا تقریباً ۱۰۰درصد است. این دستاورد نتیجه یك برنامه ملی به نام Mision Robinson (میسیون رابینسون) است. این برنامه برای افراد بالغ و نوجوانان طرح شده است كه پیش از این به خاطر فقر از نعمت سواد محروم بوده اند. میسیون دیگری به نام ریباس آموزش متوسطه را برای همه فراهم می كند. (رابینسون و ریباس، نامهای رهبران استقلال ونزوئلا در قرن نوزدهم است). نامگذاریها در اینجا اغلب به نام رهبر آزادیبخش و انقلابی بزرگ «سیمون بولیوار» و یاران او انجام می گیرد. دانشكده های مردمی هم تأسیس شده اند و آنطور كه یكی از والدین به من گفت: برنامه های آنها گنجینه هایی از تفكر، تاریخ و موسیقی و هنر است، چیزهایی كه پیش از این از وجودشان هم اطلاعی نداشتیم. به رهبری «هوگو چاوز»، ونزوئلا اولین تولیدكننده بزرگ نفت است كه نفت خود را برای رهایی مردم و فقرزدایی مصرف می كند.
«میویس مندز» در ۹۵سال زندگی خود شاهد دزدی دهها میلیارددلار از غنیمت نفت بوده كه بیشتر آن به میامی منتقل یافته است. آن هم در زمانی كه ونزوئلا دچار نامعقول ترین و دشوارترین فقری شد كه تا آن زمان در آمریكای لاتین تجربه شده بود. فقر از ۱۸درصد در ۱۹۸۳ به ۶۵درصد در سال ۱۹۹۵ افزایش داشته است، سه سال پیش از انتخاب چاوز. او می گوید:«به ما به عنوان انسان نگاه نمی شد» ما زندگی می كردیم و می مردیم بدون برخورداری از آموزش و پرورش واقعی و آب آشامیدنی سالم و با عدم استطاعت دسترسی به غذا. وقتی بیمار می شدیم، هر كس ضعیف تر بود جان خود را از دست می داد. در شرق شهر، جایی كه خانه های مجلل وجود دارد ما راه نداشتیم یا از رفتن به آنجا می ترسیدیم. اكنون من می توانم بخوانم و بنویسم و تنها سواد نیست كه به آن دست یافته ام... هر چه ثروتمندان و رسانه های آنها بگویند، ما بذر دموكراسی واقعی را كاشته ایم و من سرشار از خوشی ام كه زنده مانده ام كه شاهد آن باشم.
وقتی چاوز در سال۱۹۹۸ به ریاست جمهوری انتخاب شد ازموقعیت خود برای تمركززدایی و دادن قدرت به توده فقر زده مردم، قدرتی كه هرگز از آن خبری نداشتند، به شكل درخشانی استفاده كرد و شروع كرد به از بین بردن روبنای سیاسی فساد به عنوان امری لازم برای تغییر جهت اقتصاد. توسل به راهكارهایی به عنوان وسیله ای برای دور زدن دیوانسالاری فاسد قدیمی، نمونه ای است از تصویر اجتماعی سیاسی فوق العاده ای كه به آرامی دارد چهره ونزوئلا را تغییر می دهد. انقلاب بولیواری او در این مرحله بی شباهت به سوسیال دموكراسی های اروپایی پس از جنگ نیست. ولی دولتهای آمریكای لاتین، اغلب تنها با تشكیل مجلس مؤسسانی برای تهیه پیش نویس قانون اساسی جدید، درصددند به رژیم های خود ظاهری مشروع ببخشند.
چاوز كه در ارتش پیشین سرگرد بود مشتاق است كه اثبات كند مردی با خصلت های نظامی نیست. او قول داده است كه همه اقدام هایش موكول به اراده مردم باشد. وی در سال اول ریاست جمهوری اش - ۱۹۹۹ ـ بی سابقه ترین آرای مردم را با تكیه بر سه اصل كسب كرد: ۱- همه پرسی در این باره كه آیا مردم خواهان یك مجلس مؤسسان هستند یا نه. ۲- انتخاباتی برای تعیین اعضای مجلس مؤسسان. ۳- همه پرسی دومی برای تأیید قانون اساسی جدید.۷۱درصد مردم هر یك از ۳۶بند قانون اساسی راتأیید كردند، بندهایی كه حقوقی را برای مردم قائل شده بودكه میویس، سلدونیا و آنالوسیا و فرزندان آنها و نوه هایشان چیزی درباره آنها نشنیده بودند. مثلاً بند ۱۲۳ كه طبق آن برای اولین بار حقوق بشر در مورد سیاهان ، سرخ پوستان و نژادهای مخلوط، كه خود چاوز یكی از آنهاست، به رسمیت شناخته شد. جزوه قرمز كوچك قانون اساسی ونزوئلا بیشترین فروش را در خیابانها كسب كرد. «لولا فرناندز» - یك كارگر دولتی - مرا به سوپرماركت محلی برد كه با عواید نفت اداره می شود و قیمتهای آن تا پنجاه درصد ارزانتر از فروشگاههای زنجیره ای خصوصی است. او با غرور موادی از قانون اساسی را به من نشان داد كه روی بسته های پودر صابون نوشته شده بود. او می گفت: «ما هرگز به عقب باز نخواهیم گشت.» در لاوگا باریو به حرفهای یك پرستار گوش دادم. آن روز آغاز كار میسیون مدرس دوباریو بود، برنامه ای كه هدفش صرفاً درمورد مادران تنها است. براساس قانون اساسی جدید، این مادران حق دارند برای مراقبت از كودكانشان پولی دریافت كنند و از بانكی كه مخصوص زنان است وام بگیرند. از ماه آینده فقیرترین زنان خانه دار، ماهیانه حدود ۱۲۰پوند دریافت خواهند كرد. عجیب نیست كه چاوز، طی هشت سال در ۸ انتخابات و رفراندوم، پیروز شده است و هر بار با اكثریت بیشتری كه در جهان ركورددار است. او محبوب ترین رئیس دولت در نیمكره غربی است. در رسانه های لندن حمله های كینه توزانه ای به چاوز در آستانه سفر وی به لندن شد. این حمله ها به شكلی غیرعادی به حمله تلویزیونها و مطبوعاتی در ونزوئلا شباهت داشت كه مالكان آنها شركتهای خصوصی هستند و مردم را برای سرنگونی دولت انتخابی ونزوئلا فرا می خوانند. گزارشگر تلویزیونی در لندن سیاستهای فقرزدایی چاوز را به ریشخند گرفته بود و چاوز را به عنوان یك دلقك شرور معرفی می كرد. در همین حال «دونالد رامسفلد» خود را مجاز می داند كه چاوز را بدون چون و چرا به هیتلر تشبیه كند.
چاوز البته تهدیدی است، بویژه برای ایالات متحده. همانند سن دنیست ها در نیكاراگوئه و همچنین آلنده میانه رو در شیلی. چاوز با ارائه آلترناتیوی از یك جامعه پیشرفته و شایسته و به عبارت دیگر با ایجاد یك نمونه خوب درقاره ای كه اكثریت مردم آن از طرحهای واشنگتن در استفاده غیرانسانی از مردم، رنج برده اند، می تواند تهدیدی به حساب آید.
در دهه۱۹۸۰ كشور كوچك نیكاراگوئه، به طور جدی یك «تهدید» بود، كه این تهدید به شدت در هم كوبیده شد. ونزوئلا را به خاطر دلیلی مشابه تضعیف می كنند. یك نشریه ارتش آمریكا چاوز و انقلاب بولیویایی او را بزرگترین تهدید از زمان اتحاد شوروی و كمونیسم می داند. وقتی به چاوز گفتم كه آمریكا مسیر تاریخی خود را در آمریكای لاتین پیموده است، پاسخ داد: «بلی و كشتن من جای شگفتی ندارد؛ ولی امپراتوری آمریكا به زحمت افتاده است و مردم ونزوئلا در مقابل حمله ای احتمالی مقاومت خواهند كرد. ما تقاضای حمایت از همه آزادیخواهان واقعی را داریم.»
ترجمه: پوراندخت مجلسی
گاردین
منبع : روزنامه ایران