چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

تحقیق در عملیات


تحقیق در عملیات
●پژوهش در عملیات چیست ؟
از اواسط دهه پنجاه به بعد ، همراه با گسترش كاربرد پژوهش در عملیات در نتیجه جنگ جهانی دوم (كه در گامهای پیشین از آن گفته‌ایم) ، تعاریف متعددی از پژوهش در عملیات توسط انجمن‌‌های تخصصی پژوهش در عملیات و نویسندگان ارائه شده‌است اما هنوز تعریف واحدی از آن وجود ندارد . در اینجا به بیان برخی تعاریف موجود می‌پردازیم :
۱- تعریف انجمن پژوهش در عملیات بریتانیای كبیر (ویلكس ،۱۹۸۰)
پژوهش در عملیات عبارتست از كاربرد روشهای علمی در مسائل پیچیده پدید آمده برای هدایت و مدیریت سیستم‌های بزرگ شامل انسان ، ماشین ، مواد و پول ، در صنعت ، تجارت ، دولت و دفاع . رویكرد متمایز پژوهش در عملیات ، توسعه مدلی علمی از سیستم به همراه اندازه‌گیری عواملی مانند شانس و خطر برای پیشگویی و مقایسه پیامدهای تصمیمات ، استراتژیها یا كنترلهای جانشین می‌باشد . هدف ، كمك به مدیریت در تعیین سیاست‌ها و اقدامات به صورت علمی است .
۲- تعریف انجمن پژوهش در عملیات آمریكا (پولاك، راسكوپف و بارنت ،۱۹۹۴)
۲-۱- پژوهش در عملیات رویكردی علمی برای تصمیم‌گیری است .
۲-۲-پژوهش در عملیات عبارتست از تصمیم‌گیری علمی برای دستیابی به بهترین طراحی و عملیات سیستم‌ها ، معمولا در شرایطی كه تخصیص منابع محدود نیز مورد نیاز باشد .
۳- تعریف دالن‌باخ و جرج ،۱۹۷۸
پژوهش در عملیات عبارتست از كاربرد سیستماتیك روشها ، تكنیكها و ابزار مقداری برای تحلیل مسائل عملیات سیستم‌‌ها .
۴- تعریف دالن‌باخ و جرج ،۱۹۷۸
پژوهش در عملیات اساسا عبارتست از مجموعه‌ای از تكنیكها و ابزارهای ریاضی به همراه نگرشی سیستمی كه برای حل مسائل تصمیم عملی دارای ماهیت اقتصادی یا مهندسی بكار می‌رود .
۵- تعریف ثیراف و كك‌لمپ ،۱۹۷۵
پژوهش در عملیات عبارتست از بكارگیری نگرش برنامه‌ریزی شده (روش علمی روز‌آمد شده) و تیمی چند تخصصی برای بیان ارتباطات عملكردی پیچیده ، در قالب مدلهای ریاضی با هدف ارائه مبنایی مقداری برای تصمیم‌گیری و كشف مسائل جدید برای تحلیل مقداری .
۶- تعریف حمدی طه ،۱۹۷۶
این حوزه جدید تصمیم‌گیری با استفاده دانش علمی از طریق تلاش تیمی چند تخصصی برای تعیین بهترین نحوه بهره‌برداری از منابع محدود تعریف می‌شود .
۷- تعریف چرچمن ، اكاف و آرنوف ،۱۹۵۷
پژوهش در عملیات در كلی‌ترین معنی عبارتست از كاربرد روشها ، تكنیكها و ابزار علمی در مسائل شامل عملیات سیستم‌ها ، به‌گونه‌ایكه عملیات چنین سیستمهایی در قالب جوابهای بهینه مسائل كنترل شوند .
۸- تعریف لاس و روزن‌‌وین ،۱۹۷۷
پژوهش در عملیات می‌تواند بعنوان رویكردی علمی برای تصمیم‌گیری تعریف شود . رسالت پژوهش در عملیات پشتیبانی در حل مسائل واقعی در حوزه‌های كاربردی متنوع با استفاده از مدلسازی ریاضی و كامپیوتری می‌باشد .
۹- تعریف سوپر ، اوسبورن و زوزیگ ،۱۹۹۰
پژوهش در عملیات ، نوع خاصی از پژوهش كاربردی است و در بیشتر موارد به عنوان ابزار مدیریت بكار گرفته می‌شود . پژوهش در عملیات به عنوان كاربرد روش علمی در حل مسائل مدیریت آغاز شد . پژوهش در عملیات با رویكردی مقداری به تحلیل مسائل مدیریت دارد .
۱۰- تعریف كی‌وود ،۱۹۷۱
پژوهش در عملیات ، علمی تجربی و كاربردی است كه به مشاهده ، درك و پیشگویی رفتار سیستم‌های هدفمند متشكل از انسان و ماشین می‌پردازد .
۱۱- تعریف وارنر ،۱۹۹۶
پژوهش در عملیات تلاش خود را مختص به درك رفتار سیستم‌های عملیاتی متشكل از طبیعت ، انسان و ماشینها می‌كند . ماشینها چیزهایی علاوه بر ساخته‌های بشری ، مانند قوانین ، عادات معمول ، رفتار بشری و ساختارها و رسوم اجتماعی را شامل می‌شوند . چنین سیستم‌هایی در تجارت ، مدیریت و دولت معمول هستند . نوع پژوهش در پژوهش در عملیات هم توسعه تئوریها (كه در پژوهش در عملیات مدل نامیده می‌شود) و هم كاربرد این دانش در بهبود عملیات سیستم‌ها را شامل می‌شود .
۱۲- تعریف ساعتی ،۱۹۸۸
پژوهش در عملیات عبارت است از كمك به مدیران در تصمیم‌گیری از طریق ارائه اطلاعات عددی مورد نیاز به آنها بر اساس روش علمی تحلیل .
●هدف پژوهش در عملیات چیست ؟
۱- حل مسائل عملیاتی
۲- حل مسائل عملیات سیستمهای شامل انسان ، ماشین ، مواد ، انرژی ، اطلاعات و پول .
۳- حل مسائل تصمیم‌گیری
عملیات عبارتست از مجموعه‌ای از چند یا تعداد زیادی عمل یا وظیفه مستقل مربوط به مواد خام ، انسان و ماشینها كه وقتی در كنار هم قرار می‌گیرند ساختار منسجمی را تشكیل می‌دهند كه از آن عملی در راستای اهداف بزرگتر و وسیعتر حاصل می‌شود (ساعتی ،۱۹۸۸) . موردیك و مانسون (۱۹۸۶) عملیات را چنین تعریف می‌نمایند : عملیات عبارتست از مجموعه‌ای از عناصر كاری كه منجر به تغییر ارادی خصوصیات فیزیكی یا شیمیایی یك شیء ، مونتاژ یا دمونتاژ اجزاء ، تنظیم و آماده‌سازی عملیات دیگر ، حمل ونقل ، بازرسی ، بایگانی یك شی‌ء یا ثبت داده‌ها می‌گردند ؛ همچنین عملیات زمانی اتفاق می‌افتد كه تلاش فكری در خصوص اجزاء یك مساله پیچیده یا برای یك مساله ساده بكار رود .
موردیك و مانسون (۱۹۸۶) سیستم را چنین تعریف می‌نمایند : سیستم عبارتست از مجموعه‌ای از عناصر سازمان یافته دارای اثر متقابل كه از طریق انجام عملیات روی داده‌ها ، اطلاعات ، انرژی ، ماده یا ارگانیسم‌ها در یك فاصله زمانی برای تولید اطلاعات ، انرژی ، ماده یا ارگانیسم‌ها به عنوان خروجی ، هدف یا اهداف مشتركی را دنبال می‌كند .
مسائل عملیاتی و عملیات سیستم‌ها مسائلی هستند كه در اجرا ، كنترل ، هدایت ، هماهنگی ، تنظیم ، برنامه‌ریزی ،‌ زمانبندی ، بهینه‌سازی و بهبود عملیات پیش می‌آیند . خیلی از نویسند‌گان بین پاسخهای مسأله و تصمیم‌ها و همچنین حل مسأله و تصمیم‌گیری تفاوتی قایل نمی‌شوند . موردیك و مانسون (۱۹۸۶) مسأله و تصمیم را یكی نمی‌دانند ؛ مسائل هنگامی بروز می‌نمایند كه ما ناراضی هستیم ،‌ هنگامی كه چیزی ما را تا آن حد آزار می‌دهد كه احساس می‌كنیم باید اقدامی صورت دهیم . فعالیت حل مسأله عبارتست از جستجوی راه‌‌حل‌ها یا خط‌مشی‌هایی كه نارضایتی ما را كاهش دهد . معمولا تعداد زیادی راه‌حل برای یك مسأله وجود دارد كه بعضی از آنها بهتر از بقیه هستند ؛ انتخاب از میان این راه‌حل‌ها یا خط‌مشی‌ها ، تصمیم‌گیری است .
●انواع پژوهش در پژوهش در عملیات كدامند ؟
در یك دسته‌بندی عمومی ، اگر پژوهش برای حل مسائل مشخص و موجود انجام شود نوع پژوهش از جهت خروجی ، كاربردی خواهد بود و اگر توسعه تئوریها و روشهای عمومی برای تولید دانش هدف باشد نوع پژوهش ، محض خواهد بود .
با هدف تدوین روش پژوهش برای پژوهش در عملیات ، در اینجا دسته‌بندی عملی‌تری از انواع پژوهش در پژوهش در عملیات ارائه می‌كنیم . در این دسته‌بندی سه نوع پژوهش قابل تشخیص است
۱- حل مسائل واقعی .
۲- توسعه مدل یا روش حل برای مسائل كلاسیك .
۳- توسعه تئوریها یا فنون عمومی .
در حل مسائل واقعی ، متخصص پژوهش در عملیات با مساله‌ای مربوط به یك عملیات در حال اجرا روبروست . صرفنظر از اینكه مشكل چه باشد و چگونه توسط سفارش‌دهنده مطرح شده باشد ممكن است از دیدگاه پژوهش در عملیات ناشناخته بوده و به درستی تعریف نشده باشد یا چیزی به غیر از آنچه باشد كه مدنظر سفارش‌دهنده است ؛ بنابراین تعریف مساله در این نوع پژوهش از اهمیت بالایی برخوردار است . واقعی بودن مساله ضرورت دقت در تعیین مفروضات ، جمع‌آوری داده‌ها ، تعیین پارامترها و روابط و تدوین اهداف عملیات و شاخص‌های اثربخشی را دوچندان می‌نماید . عوامل اشاره شده نقش تعیین‌كننده‌ای در تعریف مساله و دستیابی به راه‌حل دارند . راه‌حل پیشنهادی در حل مسائل واقعی زمانی ارزشمند است كه بتواند در عمل پیاده شود . یعنی تطبیق و تعدیل راه‌حل پژوهش به شكلی كه به راه‌حل عملیاتی و واقعی منجر شود بسیار مهم است .
مسائل كلاسیك ، مسائلی هستند كه به دلیل تشابه در بسیاری از عملیات مختلف ، پژوهشهای متعدد برای ارائه راه‌حل و دارا شدن سابقه علمی در كتابها و مقاله‌های مربوط به پژوهش در عملیات ، به شكل كلاسیك درآمده‌اند . مساله فروشنده دوره‌گرد ، مساله مسیریابی وسایل ترابری ، مسائل برش و چیدمان ، تعادل خط مونتاژ ، مساله زمانبندی خدمه پرواز ، مساله تخصیص مضاعف و زمانبندی كارگاهی از مسائل كلاسیك به شمار می‌آیند ؛ این مسائل كاملا شناخته‌شده هستند . اهداف ، شاخص‌های اثربخشی ، محدودیتها و قیود ، پارامترها و مفروضات هر یك از مسائل كلاسیك مشخص و روشن هستند . خصوصیات راه‌حل ، مشخص و به صورت مستقیم قابل كاربرد در موارد واقعی هستند . نیازی به جمع‌آوری داده‌های واقعی نیست و داده‌‌های فرضی كه به شرایط واقعی این نوع مسائل شبیه باشد كفایت می‌كند ؛ در حل این نوع مسائل ، پژوهشگر با توسعه مدلی از مساله ، روش حل مساله یا هر دو روبروست .
در توسعه تئوریها یا فنون عمومی ، حل مساله واقعی یا كلاسیك مدنظر نیست بلكه پژوهشگر قصد دارد تئوریهای جدیدی را در قالب قضایا و روابط برای مفاهیم ، اصول و فنون موجود بیان دارد یا فن جدیدی را برای استفاده در حل مدلها ابداع نماید . در اینجا هدف كاربرد نتایج پژوهش در حل مسائل نیست (اگر چه ممكن است از آنها استفاده شود) بلكه تولید دانش در حوزه پژوهش در عملیات است . در این نوع پژوهش ، پژوهشگر با تعریف مساله ، جمع‌آوری داده‌ها ، مدلسازی و كاربرد نتایج حل مدل روبرو نیست و بنابراین روش پژوهش متفاوت و كمتر قابل مستندسازی خواهد بود .
همانطور كه مشاهده می‌شود روش پژوهش در هر دسته متفاوت از دیگر دسته‌ها خواهد بود . دسته اول و دوم براساس تعاریف ، پژوهش كاربردی هستند اما ممكن است پژوهشهای دسته اول منجر به انجام پژوهش‌های دسته دوم و سوم و پژوهش دسته دوم منجر به پژوهش دسته سوم گردد ؛ پژوهش در دسته سوم ، پژوهش از نوع محض است .
●پژوهش در عملیات و مهندسی صنایع ؛ شباهتها و تفاوتها
تا اواخر سالهای ۱۹۴۰ توسعه مهندسی صنایع مبتنی بر روشهای سنتی تیلور ، گانت و گیلبرت بود . بعد از جنگ جهانی دوم و در اواخر سالهای ۱۹۴۰ و اوایل ۱۹۵۰ ، پژوهش در عملیات به واسطه موفقیتهای بدست آمده در جنگ ، جای خود را در فعالیتهای صنعتی ، بخشهای خدماتی و سازمانهای دولتی و خصوصی باز كرد . مفاهیمی كه توسط تیلور ، گانت ، گیلبرت و دیگران توسعه داده‌شده‌بودند نیازمند تحلیل مقداری دقیق‌تر و روشهای سیستم‌گرا بودند كه تا آن زمان بصورت سنتی به كار گرفته می‌شدند . ظهور پژوهش در عملیات ، نقطه عطفی در تحول روشهای مهندسی صنایع بود كه نتیجه آن توسعه روشهای مقداری ، الگوریتمهای ریاضی و ... بود كه در بكارگیری موثر مفاهیم توسعه‌یافته توسط تیلور و دیگران استفاده شد . ممكن است این پرسش مطرح شود كه آیا مهندسی صنایع و پژوهش در عملیات یك نظام واحد هستند یا دو نظام جدا از هم ؟ تاریخ مهندسی صنایع و پژوهش در عملیات جدای از هم است اما فلسفه وجودی هر دو یكی است ؛ یعنی ارائه راه‌حلهای موثر و كارا برای مسائل مربوط به طراحی ، تحلیل و ارزیابی .
تفاوت اصلی مهندسی صنایع و پژوهش در عملیات حوزه تحلیل ، نوع مدلها و متدولوژی‌ای است كه هر یك استفاده می‌كنند . توسعه‌های اولیه مهندسی صنایع در ارتباط با كارگاههای ساخت بوده و به شدت مبتنی بر استفاده از روشهای سیستماتیك ذهنی به جای استفاده از روشهای ریاضی می‌باشد . بعضی از این روشها شامل برنامه‌ریزی فرایند ، بهبود روشها ، استانداردسازی زمان انجام كار و استفاده از آنها و ارزیابی كار می‌باشند كه از جمله روشهای سنتی مهندسی صنایع به شمار می‌آیند . اما در سی سال اخیر بخش اعظم مهندسی صنایع از طریق فنون تحلیل مبتنی بر مفاهیم ریاضی كاربردی صورت گرفته است (میلر و شمید ،۱۹۸۴) .▪دوره دوم : بین سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی
در اوایل این دهه تمرکز نرم‌افزاری بیشتر بر روی سیستمهای کنترل موجودی بود . در این مدت همچنان بیشتر از مفاهیم سنتی کنترل موجودی برای توسعه نرم‌افزارهای مرتبط استفاده می‌شد . اما در اواخر این دهه مفهوم MRP یا برنامه‌ریزی مواد موردنیاز معرفی و نرم‌افزارMRPI توسط IBM شركت توسعه پیدا کرد . مهمترین مشکل این نرم‌افزار و نرم‌افزارهای مشابه ، اجرای آن بر روی Main Frame های گران قیمت مستقر در مراکز دانشگاهی ، نظامی و ... بود و همین امر فاصله زمانی بین دو برنامه‌ریزی را افزایش می‌داد . این سیستم بصورت برگشتی ، زمان تحویل اقلام موردنیاز برای ساخت یك محصول خاص را از زمان تحویل به مشتری تا زمانیكه موردنیاز برای مونتاژ شدن روی خطوط مونتاژ بود ، برنامه‌ریزی می‌كردند . سازمانها در اجرای MRPI مشكلات زیادی داشتند ؛ این مشكلات بیشتر مشكلاتی سیستمی و ناشی از كاربران بودند تا مشكلاتی تكنولوژیك . از طرف دیگر ، این سیستم ارتباط بین تولید و استراتژیهای رقابتی سازمان را چندان مدنظر قرار نمی‌داد ؛ ضمنا ظرفیتهای تولیدی سازمان چندان در این سیستم لحاظ نمی‌شدند .
▪دوره سوم : بین سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی
تمرکز بر MRPI با توجه به برنامه كلان تولید یا MPSو توسعه MRP حلقه بسته . در این سیستمها امکان بروز نارسایی در زنجیره تولید به حداقل رسید اما همچنان این سیستمها فقط برنامه‌ریزی تولید را انجام داده و حمایت چندانی از سایر منابع تولید نداشتند .
▪دوره چهارم : بین سالهای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی
گسترش MRPI به کف کارگاه و توسعه MRPII که برنامه‌ریزی بخش زیادی از منابع تولیدی را انجام می‌داد . در اوایل همین دهه سیستمهای DRP یا سیستمهای برنامه‌ریزی توزیع که مستقل از MRPII عمل می‌کردند وارد این سیستم شده و عملا مشکل عدم ارتباط این دو سیستم با یکدیگر مرتفع گردید .
▪دوره پنجم : بین سالهای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ میلادی و پس از آن
گسترش MRPII به سایر حوزه‌ها و اضافه نمودن سیستمهای پشتیبان تصمیم به MRPII توسعه‌یافته که در تمام عرصه‌های تولیدی ، خدماتی ، تجاری ، توزیع و ... کارایی داشت و ظهور ERP . مشکل عمده سیستمهای MRPII و توسعه یافته‌های آن این بود که تنها سیستم تولیدی ساخت به منظور انبار یا MTS را پشتیبانی می‌نمود و سایر سیستمهای تولیدی را چندان پوشش نمی‌داد ؛ اما با ظهور ERP در حوزه تولید ، تمامی سیستمهای تولیدی تحت پوشش قرار گرفتند . بخشها ، فرایندها و وظایف مختلفی از جمله كنترل كیفیت ، نگهداری و تعمیرات ، امور حسابداری ، مالی و ... به سیستمهای تولیدی متصل شده و ERP به عنوان حد فاصل سیستمهای SCM و CRM مطرح گردید . این سیستم بیش از آنكه عنوان جدیدی برای MRPII باشد ، به عنوان سطح بعدی در سطوح تكاملی سیستمهای كامپیوتری طراحی شده برای پشتیبانی از عملیات سازمان مطرح است .
در سال ۱۹۹۵ ، پدیده اینترنت واردERP شد و در سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰ ، EDI و ERP با یکدیگر پیوند خوردند ؛ در سال ۲۰۰۰ اینترنت به عنوان جزیی تفکیک ناپذیر از ERP محسوب و سیستمهای ERP تحت وب توسعه یافتند که فناوری چند لایه‌ای در معماری سیستم اطلاعاتی را پشتیبانی می‌کنند . امروزه هم سیستمهای جدیدی با عنوان ERP II در حال توسعه هستند که اساس آنها وب بوده و تمرکز بسیار زیادی بر حمایت از ماژول SCM دارند و عملا در تعریف امروز ERP ، آنرا کاملا مرتبط و جدایی‌ناپذیر از SCM تعریف می‌نمایند . قابل ذکر است که در سال ۱۹۹۸ بیش از بیست‌هزار سازمان در سراسر جهان مبلغی افزون بر هفده‌میلیارد دلار در زمینهERP سرمایه‌گذاری نموده‌اند که این رقم در سالهای بعد بین سی تا پنجاه درصد رشد داشته و در سال ۲۰۰۳ به رقمی نزدیک به صدمیلیارد دلار رسیده است .
هزینه نگهداری و بروزرسانی سیستمهای پیاده‌سازی شده در سال ۲۰۰۰ به رقمی حدود بیست‌ودو میلیارد دلار بالغ شده که نرخ رشدی برابر سیزده‌ویكدهم درصد نسبت به سال ۱۹۹۹ داشته است (Broatch,۲۰۰۱) . علاوه بر این ، طبق بررسیهای صورت گرفته ، در حال حاضر بیش از هفتاد درصد از هزار شرکت طراز اول جهان از دید مجله Fortune ، سیستمهای ERP را با موفقیت پیاده نموده و یا در حال پیاده‌سازی آن هستند . (Kraft,۲۰۰۱)
●پیاده‌سازی ERP در سازمانها چه مزایایی به همراه دارد ؟
پیاده‌سازی سیستم ERP مزایای بی‌شماری را برای سازمانها به ارمغان می‌آورد اما باید توجه داشت که این مزایا و بهبود فرایندهای تجاری سازمان به راحتی قابل دست‌یابی نیستند . پیاده‌سازی موفق یک سیستم ERP بستگی بسیار زیادی به انتخاب سیستم مناسب ، تامین‌کننده مناسب ، نحوه بومی‌سازی نرم‌افزار در سازمان با توجه به استراتژی ، فرهنگ و ساختار سازمان ، تعهد و حمایت مدیریت سازمان از پیاده‌سازی نرم‌افزار ، شایستگی مشاوران در پیاده‌سازی نرم‌افزار ، كنترل پروژه مناسب در طول فرایند پیاده‌سازی و اتمام پروژه در زمان مشخص و بودجه پیش‌بینی شده و مواردی ازین دست دارد .
از این عوامل كه بگذریم ، پیاده‌سازی ERP در سازمان مزایای بسیار زیادی را به همراه خواهد داشت كه بصورت خلاصه می توان به موارد ذیل اشاره نمود :
▪ایجاد یكپارچگی سازمانی از بعد اطلاعاتی و افزایش سازگاری در اطلاعات موجود در سازمان.
▪استانداردسازی فرایندهای سازمانی بر اساس بهترین تجربیاتی كه شركتهای عرضه‌كننده نرم‌افزار از سازمانهای مختلف به دست آورده‌اند .
▪مهندسی مجدد فرایندهای سازمانی و کاهش زمان انجام آنها .
▪ تبدیل فرایندهای سازمانی از حالت ضمنی به حالت صریح به علت مهندسی مجددی که در فرایندهای سازمان صورت می‌پذیرد .
▪ امكان نصب و راه‌اندازی سریعتر سیستمهای مرتبط با ERP در سازمان از جمله ماژولهای مختلف این نرم‌افزار و یا سایر نرم‌افزارهای كاربردی كه از طرف عرضه كنندگان ERP ارایه نشده و مخصوص آن سازمان هستند .
▪ امکان و یا تسهیل توسعه سیستمها و تکنولوژیهای جدید از جمله JIT ،ABC و ... .
▪ امکان ایجاد همکاریهای تجاری ، سرمایه‌گذاریهای مشترک ، ادغام برای سازمانها با هزینه کمتر و بازدهی بیشتر و نتیجه بهتر .
▪تغییر تمرکز از برنامه‌نویسی كامپیوتری در سازمان به بهبود فرایندها .
▪فراهم شدن زیر ساخت لازم به منظور پرداختن به SCM و CRM ، دو مبحثی كه در حال حاضر تبدیل به دو جزء جدایی ناپذیر ERP۲ شده‌اند .
▪توسعه زیر ساخت لازم به منظور وارد شدن به E-Business .
لازم است اشاره شود که از ERP به عنوان کاتالیزور و یا Enabler و یا تسهیل‌كننده در BPR و یا مهندسی مجدد فرایندهای سازمانی نام برده شده است . اما در مورد اینکه ERP و BPR کدام یک مقدم بر دیگری هستند ، بحثهای زیادی مطرح است و مقالات مختلفی درباره آن وجود دارد . برخی ERP و BPR را دو فرایند لازم و ملزوم یکدیگر دانسته‌اند و بسیار تاكید بر اجرای كامل BPR همزمان با پیاده‌سازی ERP و یا قبل از آن دارند ، در حالیكه برخی دیگر بسیار تاكید بر عدم اجرای BPR سنگین در فرایندهای سازمان به منظور افزایش احتمال موفقیت پروژه پیاده‌سازی ERP در سازمان دارند . تاكید گروه دوم بیشتر بر افزایش دقت در انتخاب ERP مناسب برای سازمان كه دارای بیشترین انطباق با فرایندهای سازمانی است می‌باشد .
اما به هر حال باید اشاره نمود كه در برخی موارد نرم‌افزار ERP خریداری شده و منطبق با آن BPR صورت می گیرد که به آن Package Enabled BPR می‌گویند و در نوع دیگر BPR استاندارد اعمال و پس از آن ERP منطبق بر BPR استاندارد اعمال شده انتخاب می‌شود ؛ هركدام از این روشها مزایا و معایب خاص خود را دارا می‌باشند .