چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

نودیوانگان، و نگرانی های جهانی


نودیوانگان، و نگرانی های جهانی
● دنیا در اندیشه اقدام بعدی بوش است
این روزها مهمترین موضوع مورد بحث در محافل سیاسی و رسانه یی غرب شکست استراتژی امریکا درخاورمیانه و اقدامات بعدی دولت جرج بوش است. نکته مهم این است که دولت بوش حاضر نیست به این واقعیت اعتراف کند. سال گذشته که خانم کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه دولت بوش اعتراف کرد که امریکا هزاران اشتباه در عراق مرتکب شده است، مقصودش اشتباهات تاکتیکی بود چرا که اشتباهات استراتژیک یکی بیش نیست.بسیاری در امریکا شکست استراتژی بوش را امری بدیهی تلقی می کنند.
کریستوفر رفتویز، تحلیلگر معروف امریکایی اخیراً طی مقاله یی در روزنامه لس آنجلس تایمز نوشت؛ ما جنگ را باخته ایم و امریکا از این پس باید رفتار خود را بر این اساس تنظیم کند، باید اعتراف کنیم که نفس جنگ یک فاجعه و یک اشتباه استراتژیک بود نه اشتباه در نحوه اجرا. اکنون مهمترین سوال این است که آیا جنگ عراق بزرگ ترین اشتباه استراتژیک در تاریخ امریکا خواهد بود؟تاکنون تصور همگان این بود که جنگ ویتنام بزرگ ترین اشتباه استراتژیک در تاریخ امریکا بوده و اینک ملاحظه می شود که اشتباه مربوط به جنگ عراق آثار و تبعات بدتری را برای امریکا پدید آورده است.
اما فاجعه به همین جا ختم نمی شود و سوال اصلی این است که دولت جرج بوش با خودداری از اعتراف به این اشتباه استراتژیک، گام یا گام های بعدی را در ماه های آینده در چه جهتی برخواهد داشت؟جمع وجور کردن اوضاع و تلاش برای خروج از فاجعه با حداقل خسارت؟ یا فرار به جلو از طریق ارتکاب یک اشتباه استراتژیک بزرگ تر؟ماه گذشته، نگارنده این سطور در میزگردی در بیروت شرکت کرد که در آن ده نفر از متخصصان مسائل بین المللی و خاورمیانه یی شرکت داشتند، کسانی که سال ها روی سیاست های امریکا، اروپا(انگلیس، فرانسه، آلمان)، اسرائیل، چین، روسیه و خاورمیانه مطالعه و تحقیق کرده بودند.
سوال اصلی مورد بحث در این میزگرد این بود که آیا امریکا با حمله به ایران دست به جنگ جدیدی در خاورمیانه خواهد زد یا خیر؟
شرکت کنندگان پس از چهار ساعت بحث و تبادل نظر به این نتیجه رسیدند که با معیارهای عقلانی امکان چنین جنگی وجود ندارد، زیرا هر حمله یی به جمهوری اسلامی ایران تبدیل به یک جنگ منطقه یی می شود و سراسر منطقه در آتش و ویرانی غرق می شود و منافع جهانی به خطر می افتد و هیچ کس از چنین جنگی سود نمی برد.
با این حال همه پژوهشگران متفق القول بودند که در حساب احتمالات باید بین ۱۰ تا ۱۵ درصد را برای «جنون» بگذارند.در واقع آنچه افکار همه را به خود مشغول کرده، همین «جنون» است؛جنونی که هر آن ممکن است به کسانی همچون جرج بوش و دیک چنی دست دهد.دکتر محمد البرادعی، اخیراً در مصاحبه با شبکه بی بی سی اصطلاح new crazies (نودیوانگان) را به کار برد و گفت؛ آنهایی که می خواهند تاسیسات هسته یی ایران را بمباران کنند نودیوانگان هستند.
ما نمی خواهیم شاهد جنگ دیگری در منطقه باشیم. شما نمی توانید دانش را بمباران کنید، و وقتی مجری برنامه از وی پرسید که مقصودش از «نودیوانگان» دقیقاً چه کسانی هستند، دکتر البرادعی که به دلیل موقعیتش نمی توانست از کسی نام ببرد، گفت؛ «همان هایی که فکر می کنند تنها راه حل مشکلات، تحمیل نظرشان به دیگران با استفاده از زور است،»گفتیم که در صورت وقوع چنین جنگی، نه فقط منافع کشورهای منطقه، بلکه منافع همه قدرت های بین المللی و از جمله خود امریکا به خطر می افتد.
درست به همین دلیل است که این روزها همه محافل سیاسی غرب به تکاپو برخاسته اند تا دریابند چگونه باید منافع جهانی را حفظ کنند. البته بسیاری کوشیده اند با شخص جرج بوش صحبت کنند، اما مشکل همه این است که رئیس جمهوری امریکا «احمق» است و حرف عقلا را نمی فهمد. درباره حماقت جرج بوش داستان ها گفته شده و هزاران لطیفه روی پایگاه های اینترنتی وجود دارد.
سیدنی بلومنتال، روزنامه نگار معروف امریکایی و مشاور مطبوعاتی بیل کلینتون، رئیس جمهور سابق امریکا که اخیراً سفری به اروپا داشته، می گوید؛ در رم و پاریس تعدادی از وزیران کابینه به من گفتند که مهمترین موضوع در روابط بین دو سوی اقیانوس اطلس این است که چه باید بکنند تا در ۱۸ ماه باقیمانده از زمامداری جرج بوش مصیبت های بیشتری به بار نیاید.
بلومنتال می افزاید؛ یکی از وزیران اروپایی فهرستی از مقامات رسمی دولت امریکا را «به ترتیب حماقت» تهیه کرده بود که نام رئیس جمهور در رأس این فهرست وجود داشت آنها نگران این هستند که هر گونه حماقت تازه یی درخاورمیانه منافع اروپا را شدیداً به خطر خواهد انداخت و آتش آن مستقیماً به اروپا خواهد رسید.
در همین زمینه، جهاد الخازن، سردبیر روزنامه معروف الحیات چاپ لندن در مقایسه بین تونی بلر و جرج بوش و مسوولیت آنها در بحران های جهانی تاکید می کند که «جرم تونی بلر در مقایسه با جرج بوش سنگین تر است زیرا تونی بلر آدمی باهوش است و می فهمد، در حالی که جرج بوش احمق است و نمی فهمد یا اینکه نمی تواند و نمی خواهد بفهمد.»
بدین ترتیب هیچ کس نمی تواند به طور قاطع بگوید که چه اتفاقی خواهد افتاد.علت این ناتوانی نیز چیزی جز این نیست که شاخص های عقلانیت را نمی توان ملاک تجزیه و تحلیل قرار دارد و هیچ کس نمی تواند رفتار آینده دیوانگان یا انسان های احمق را پیش بینی کند اما همه متفق القولند که باید دعا کنیم خداوند خودش جهان را از شر جرج بوش و دیک چنی حفظ کند.
محمدعلی مهتدی استاد و پژوهشگر امور خاورمیانه
منبع : روزنامه اعتماد