پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


نگرشی نو به نقاشی کودکان


نگرشی نو به نقاشی کودکان
امروزه تمام روان‏شناسان به تجربه متقاعد شده‏اند که‏رفتارهای گوناگون کودک در دوران‏های مختلف پرورش اوچه به صورت غریزی و چه به صورت اکتسابی، بستگی‏کامل به تحولات ارثی و رشد نظام‏های مغزی او دارد.
پژوهش‏های ‌”پیاژه‌“ نشان می‏دهد که فرآیند منطق و ادراک‏کودک به طور دقیق، ناشی از تحرک هائی است که دراطراف کودک وجوددارد و با تغییر آن تحرک‏ها، می‏توان‏این فرآیند را کند و یا تندتر نمود.
نقاشی کودک، نوعی بازی است. در تمام دوره‏ٔ کودکی وتا مرزهای نوجوانی، بیشتر کودکان به طور منظم، به‏مجموعه‏ای از فعالیت‏های ترسیمی می‏پردازند.
بدیهی است که این فعالیت‏ها ابزارهائی را به کار می‏بنندکه در دیگر فعالیت‏ها به کار بسته می‏شوند.
● حرکت‏های عضلانی و اثرگذاری بر روی کاغذ
نوزاد از آغاز تولد، لحظه‏هائی کوتاه، توجه‏اش به‏حرکت‏هائی که در میدان دید او انجام می‏گیرد، جلب‏می‏شود. این حرکت‏ها را با چشمانش تعقیب می‏کند. کمی‏بعد، سرش را اندکی به طرف اشیاء و یا اشخاص در حال‏حرکت، می‏گرداند. در سه ماهگی مرتب به دست‏هایش‏می‏نگرد و اشیاء را لمس می‏کند. از این زمان است که اوتجربه‏های اساسی در جهت فعالیت‏های فکری و عاطفی‏خود پیدا می‏کند. در سال ۱۹۷۲ ‌“بوور‌“ در آزمایشی نشان‏داد که برخلاف عقیده عمومی، نوزاد چند ماهه به طورکامل قادر است بین تصویرهای دوبعدی و سه بعدی‏اشیاء تمایز قائل شود، جهت‏های مختلف را در فضاتعقیب کند و بنا بر گفته ‌”بریمر‌“ به کمک ذهن و مغز خود،از میان چند شی یکی را برگزیند. به گفته ‌”پیاژه‌“ و‌”اینهلدر‌“ کودک در نقاشی‏هایش سعی می‏کند از یک‏طرف، فقط چیزهائی را نشان دهد که از زاویه معینی قابل‏دیدن باشد و از طرف دیگر، نسبت اشیاء و اندازه وموقعیت آنها در یک چهارچوب مشخص و هم‏نواخت‏معرفی شوند. به طور معمول کودکان در نقاشی‏هایشان درکنار آدمک، چیزهای دیگری نیز قرار می‏دهند. برای‏نمونه اسباب‏بازی که آدمک مجهول را به صورت‏شخصیتی آشنا برای خودشان درمی‏آورند. این خود،نشانه‏ای از پختگی آنهاست. دختران، بیشتر و زودتر ازپسران به این درجه از رشد می‏رسند. این، نشانه‏ای‏زودرس بودن بلوغ عاطفی دختران است.
● نیمرخ:
کودکی در نقاشی‏هایش تصویرهائی در حال حرکت رامعرفی می‏کند، به طور معمول، فردی باهوش و فعال‏است. همچنین از همسالانش، اجتماعی‏تر می‏باشد. برای‏ترسیم یک خانه، اگر داخل و خارج خانه برای او مهم‏باشد، هر دو قسمت رانشان می‏دهد و اگر داخل خانه‏برایش مهم باشد، فقط آن قسمت را بر روی کاغذ ترسیم‏می‏کند.
بنابراین در نقاشی‏های کودکان، قسمت‏های مختلفی ازاشیاء و اشخاص که قابل دیدن نیستند، به وضوح و به طورکامل نشان داده می‏شوند.
کودکان هر چه کوچکتر باشند، اندازه نقاشی‏های آنان‏بزرگتر است. ۹۳% از کودکان همیشه به راحتی در ورودی‏را می‏کشند؛ ولی فقط آنان که هوش سرشاری دارند،دستگیره هم برای در می‏گذارند برای کودک، یک شکل به‏دفعه‏های زیاد احساس امنیت به وجود می‏آورد و هر بارهم که در کلاس با مشکیل یبرای کشیدن نقاشی مواجه‏می‏شود، از همان شکل تکراری که در مغز دارد استفاده‏می‏کند.
یک نمونه عام در مورد فراموشی، نبودن تصویر پدر درنقاشی‏هائی است که کودکان از اعضای خانواده‏ٔ خودمی‏کشند. اگر در بعضی مواقع تصویر پدر در کنار مادروخواهران و برادران ظاهر نشود، ممکن است به علت‏طولانی شدن غیبت از محیط خانواد باشد یا به این دلیل‏باشد که وقتی پدران دیروقت به خانه می‏رسند، گاهی‏وقت‏ها کودکان در خوابند و در موردهای دیگری هم‏پدران بعد از کار روزانه، آن‏قدر خستته و عصبانی هستند که‏حوصله‏ٔ حرف زدن با بچه‏ها را ندارند.
● چشم‏انداز تکاملی به کارگیری رنگ:
بنا به نظر ‌”واهنر‌“ فقدان رنگ در تمام یا قسمتی از موضوع‏نقاشی کودک، نشان‏گر خلاء عاطفی و یا گاهی دلیل برگرایش‏های ضد اجتماعی است. تجربه‏های فراوان نشان‏داده است که کودکان سازگار در نقاشی‏های‏شان به طورمتوسط از پنج رنگ مختلف استفاده می‏کنند؛ در حالی که‏کودکان گوشه‏گیر، از یک یا دو رنگ بیشتر استفاده‏نمی‏کنند.
دکتر پریناز بنی‏سی
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی
منبع : مجله شادکامی و موفقیت