شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


روایتی مدرن از تنهایی


روایتی مدرن از تنهایی
● درباره تازه ترین فیلم آکی کوریسماکی
آکی کوریسماکی یکی از شناخته شده ترین فیلمسازان فنلاندی و جزء کارگردانان تاثیرگذار سینمای هنری اروپا است. «نور در شفق» (۲۰۰۶) در کنار «توده ابر» (۱۹۹۶) و «مرد بدون گذشته» (۲۰۰۲) ضلع سوم سه گانه «شکست خوردگان» کوریسماکی محسوب می شود که کارگردان در آن حکایتی اخلاق گرایانه از تنهایی انسان را در شهری پست مدرن در قالبی مینیمال (۷۸ دقیقه) به تصویر می کشد.
در «نور در شفق» بیننده با یک بازنده تمام عیار طرف است. کویستنن، شخصیت اول فیلم مرد آرام و بی آزاری است که به عنوان نگهبان شیفت شب در یک مرکز خرید لوکس کار می کند.
او مرد تنهایی است و این تنهایی در همه تصاویر فیلم دیده می شود. عجز او از برقراری ارتباط او را به فردی تبدیل می کند که مورد تمسخر و تحقیر همه است. همکارانش به خاطر تنها بودن مسخره اش می کنند، در کافه یی که همیشه به آنجا می رود هیچ کس وقعی به او نمی گذارد و زمانی که برای تقاضای وام به بانک مراجعه می کند با پاسخ منفی تحقیرآمیزی مواجه می شود.
تنها کسی که رفتار دوستانه یی با او دارد دختر فروشنده یی است به نام آیلا (با نقش آفرینی «ماریا هیس کانن») که در یک دکه هات داگ می فروشد.
کوریسماکی قهرمان این فیلم خود را با «ولگرد کوچک» چاپلین مقایسه می کند. اما در مقایسه شیطنت های شخصیت فیلم چاپلین با سکون و بی عملی کویستنن تفاوت این دو را می توان به سادگی دریافت. شخصیت فیلم چاپلین قابلیت بد بودن و شیطنت را دارد، در حالی که کویستنن به نوعی کرخ و ناتوان به نظر می رسد، آنقدر که به سادگی و بی هیچ مقاومتی تسلیم نیروهای شر می شود و اجازه می دهد آنها نابودش کنند.
کویستنن که به علاقه آیلا (فروشنده دکه هات داگ) بی توجه است در کافه تصادفاً به زنی جذاب به نام مارجا (با بازی «ماریا جارون هلمی») مواجه می شود و به او دل می بازد. کویستنن ناشیانه سعی می کند با زن ارتباط برقرار کند و این علاقه نامزد شرور مارجا لیندهولم (با بازی ایلکا کوی وولا) را به فکر می اندازد که با استفاده از ساده دلی کویستنن و کمک دوستان گنگستر خود محل کار مرد بخت برگشته را مورد دستبرد قرار دهد و مارجا طعمه یی است که کویستنن چشم بسته و بدون لحظه یی تامل آن را دنبال خواهد کرد.
به رغم شخصیت عجیب و غیرعادی کویستنن، کوریسماکی در خلق شخصیت های زن فیلم از الگویی تکراری بهره گرفته است. مارجا زنی زیبا و اغواگر است که در فیلم نقش «فم فتال» (Femme fetal) دارد و مرد داستان را عمداً به سوی نابودی سوق می دهد. در مقابل آیلا دختری سر به راه و منطبق با الگوی «خانم خانه» است که دورادور و بی آنکه پاسخی بگیرد به مردی عشق می ورزد.
در ادامه داستان، مارجا با سادگی باورنکردنی موفق می شود کویستنن را فریب بدهد. با به دست آوردن کد امنیتی کویستنن همراه گروهش به مرکز خرید دستبرد می زند و جواهرات را به سرقت می برد و نگهبان در این دستبرد مجرم شناخته و به زندان محکوم می شود.او دو سال را در حبس می گذراند در حالی که نامی از ماجرا نمی برد، زیرا «وجدانش» اجازه نمی دهد «عشقش» را لو بدهد. در طول مدت زندان کویستنن آیلا نامه یی را به او می نویسد. کویستنن در حالی از زندان آزاد می شود که شغلی ندارد و آپارتمانش نیز ویران شده است. آیلا باز هم مثل یک فرشته مهربان برای حمایت از او نازل می شود، حمایتی که کویستنن آن را باز هم پس می زند.
سرانجام در یک رستوران زمان مواجهه نهایی فرا می رسد؛ کویستنن مارجا را همراه با نامزد دغلکارش می بیند و به لیندهولم، نامزد مارجا حمله می کند. حرکتی که با پاسخی بسیار خشن تر از طرف گروه گنگسترهای همراه لیندهولم پاسخ داده می شود.
در آخرین صحنه فیلم آیلا، کویستنن زخمی و درمانده را می یابد و هر دو دست یکدیگر را در دست می گیرند. به رغم بی اعتنایی کویستنن به آیلا در طول فیلم، دست های گره خورده درهم آنها در این صحنه، به زعم خود کوریسماکی در حکم «کورسوی نوری است که انتهای فیلم را روشن می کند.»شخصیت ها و لوکیشن های فیلم تعداد محدودی دارند و کارگردان هویت مشخص جغرافیایی برای آنها مشخص نمی کند.
گویا بی نام بودن قاعده یی است که کوریسماکی برای اثر خود برگزیده است. شهر تکنولوژیک فیلم، خانه های شیشه یی آن یا منظره رو به بندر دکه آیلا می توانند به هر نقطه اروپای غربی تعلق داشته باشند، زیرا کارگردان تنها به نمایش یک شهر تجاری پست مدرن در اروپا اکتفا کرده است.
به رغم سکون و اعتدال موجود در تصاویر فیلم، موسیقی احساسی و پرهیجان آن در غالب اپراهای ایتالیایی و راک و موسیقی تانگو بار عاطفی خود را بر فیلم اعمال می کند.
بسیاری بر این باورند که پس از خلق اثری به تاثیرگذاری «مرد بدون گذشته»، «نور در شفق» چندان جوابگوی توقعات مخاطب از کوریسماکی نیست، اما با توجه به توانایی او در به تصویر کشیدن تصاویر و نگارش دیالوگ ها به شیوه منحصر به فرد خودش، «نور در شفق» برای آنان که قدم به دنیای سرد و غریب فیلم بگذارند، اثری خیره کننده خواهد بود.
مهدیس امیری
منبع : روزنامه اعتماد