سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


بخند، تا دنیا به تو بخندد


بخند، تا دنیا به تو بخندد
شادی عبارتست از هیجان مثبتی که از دو بعد رفتارهای اجتماعی و رضایت درونی تشکیل شده و می تواند احساس نشاط فرد را نشان دهد. ارزش ها و هنجارهای اجتماعی تعیین کننده رفتارهای شاد در یک جامعه می باشند که ممکن است تظاهرات رفتار شاد از یک جامعه به جامعه دیگر متفاوت باشد. شادی در ایجاد سلامتی روان بسیار مؤثر است، ضمن آن که به فرد کمک می کند تا در روابط اجتماعی و در دست یافتن به اهداف فردی کوشا و موفق باشد. شادی احساسی است رضایت بخش، نشاط آور و آرامش دهنده که فرد می تواند آن را در درون خود تجربه کند و به رضایت از لحظه حال برسد.
در فرآیند جامعه پذیری فرد می آموزد که چگونه احساس شادی را در روابط اجتماعی به نمایش بگذارد، بطوری که مورد تأیید دیگران قرار بگیرد، مثلا: حدود و مرزهای رفتار خندیدن، آراستگی ظاهر، تحرک فیزیکی، استفاده از رنگ های خاص، ایجاد رابطه صمیمی با دیگران، شوخ طبعی و مفید بودن برای دیگران از مواردی است که ارزش ها آداب و رسوم و پیشینه تاریخی و هنجارهای یک جامعه تعیین می کنند. چنانچه فرد شاد می خندد، اما میزان خندیدن، مکان و زمان بروز رفتار خنده تابع هنجارها و باورهای مردم یک جامعه است. بنابراین بروز و نمایش احساس شادی ضمن آن که باید فرد را به رضایت درونی برساند، اما بخشی از این رضایت تابع تایید و تشویق افراد جامعه است.
بطوری که اگر فرد شاد با کنش نابهنجار بخواهد احساس شادی در فرد زمانی به طور کامل شکل می گیرد که رضایت درونی و تایید اجتماعی تواما تحقق بیابد و فرد در زندگی اجتماعی خود احساس معنا و دارای هدف بشود.
در طبقه بندی عوامل مؤثر در ایجاد احساس شادی می توان گفت:
۱) عوامل بیرونی
۲) عوامل درونی
۳) انعطاف در مقابل تغییر تأثیر مهمی دارند.
▪ عواملی بیرونی:
عواملی بیرونی شامل همه اتفاق هایی است که فرد در جامعه در روابط اجتماعی خود با دیگران اعم از خانواده، دوستان، همکاران و هم محلی های خود با آنها مواجه می شود. در چارچوب عوامل بیرونی، محرک اصلی شادی «دیگران» می باشند. دیگران با کلام، قضاوت بر چسب هایی که به فرد نسبت می دهند، می توانند موجبات غم یا شادی را در فرد ایجاد کنند. زمانی که فرد مورد انتقاد یا سرزنش دیگران قرار می گیرد ذهن و روح او در هاله ای از ابهام و سؤال گرفتار می شود که باعث می شود فرد اعتبار و احترام به خود را از دست بدهد و نسبت به فعالیت های روزانه و اجتماعی خود با شک و دودلی عمل کند. در صورتی که فرد مورد تایید، تشویق و احترام دیگران می تواند همه انرژی روانی و جسمی و ذهنی خود را بر روی توانمندی هایش متمرکز کند، گرچه می داند از نقاط ضعف نیز برخوردار است.
دیگران اگر در روابط اجتماعی بر نقاط ضعف فرد تأکید کنند، نگرانی از بی آبروشدن و مورد بی توجهی قرارگرفتن مانع از تلاش فرد برای رفع نواقص و ضعف های او خواهد شد، در حالی که تفسیر مثبت، تأیید و تشویق دیگران می تواند فرد را به شادابی و افزایش انرژی روانی برساند.
▪ عوامل درونی:
عوامل درونی شامل مجموعه ای از توانایی های ذهنی، جسمی، روانی است که در درون هر فرد به طور متفاوت موجود می باشد. توانمندی های درونی سرمایه های وجودی هر فرد است که اگر به کار گرفته شوند، احساس رضایت و شادی ماندگار و طولانی بدون دخالت و تصرف دیگران ایجاد خواهد کرد.
اغلب افراد ناشاد کسانی هستند که از خود ناراضی می باشند، نه از دیگران. عوامل بیرونی گرچه در ایجاد حال بد بسیار مؤثر هستند، اما شکایت از بی مهری و بی توجهی دیگران گذرا و موقتی است. آنچه که فرد را برای مدت طولانی ناشاد نگه می دارد این سؤال است که: چرا من کاری نکردم که مورد محبت و توجه بیشتر قرار بگیرم؟
استفاده از «من» و زیر سؤال بردن خود به طور ناخودآگاه فرد را متوجه توانمندی های درونی می کند، به طوری که «اگر من بیشتر تلاش می کردم» می توانستم عوامل بیرونی مناسب تری در زندگی به وجود آورده و زمینه های شادی را برای خود فراهم کنم.
این که نتوانستم کارهای مورد علاقه ام را انجام دهم، نتوانستم آرزوهایم را عملی کنم، نمی دانم چه رشته تحصیلی و یا شغلی را دوست بدارم؟ نمی دانم با چه کسانی رابطه دوستی برقرار کنم و به کدام مجالس بروم و یا چه کتابی را بخوانم و ... مجموعه نمی دانم های مربوط به خود موجب می شود که فرد هیچ اقدامی برای رشد توانمندی های خود انجام ندهند.
به همین دلیل منفعل شده و بدون تحرک جسمی و ذهنی در وضعیتی قرار می گیرد که به دیگران اجازه می دهد که او را مورد سرزنش و انتقاد قرار دهند و در درون خود به جایی می رسد که مقصد و هدف زندگی را گم کرده و احساس سرگردانی و ابهام در زندگی نموده و از صحنه روابط اجتماعی منزوی گردد.
عامل سومی که در ایجاد احساس شادی موثر است انعطاف پذیری در مقابل تغییر می باشد.
بیشتر دردها مربوط به زمانی است که فرد در مقابل تغییر مقاومت می کند. در محیط اجتماعی که فرد نتواند برای کشف توانمندی های خود و به دست آوردن مهارت های متنوع از آزمایش و خطا و تجربه کردن استفاده کند و از تغییر دادن وضعیت موجود و خطا کردن بترسد و یا توسط دیگران مورد سرزنش قرار بگیرد. طبیعی است که در قدم اول رسیدن به شادی و رضایت درونی با شکست مواجه خواهد شد، زیرا توانمندی های فردی زمانی آشکار خواهند شد که فرد تجربه کند و در موقعیت های مختلف، مهارت و توانایی های خود را مورد آزمایش قرار دهد و برای رسیدن به موفقیت های متعدد کوچک و بزرگ از شکست نترسد و حتی عدم موفقیت را تجربه کند تا راه موفقیت را باز شناسد، در صورتی که در این فرایند دائما مورد انتقاد قرار بگیرد یا او را از شکست بترساند و یا با توجه به ضررهایی که متوجه او خواهد شد.
هشدارهایی افراطی بدهند ومشکلات سر راه را بیش از آنچه که هست بزرگ کنند طبیعی است که فرد از اقدام کردن منصرف خواهد شد.
آن چه که باید مورد توجه قرار بگیرد، حفظ استمرار در اقدام برای رسیدن به موفقیت یا یافتن علل احتمالی شکست در تجربه است. کسب موفقیت برای رسیدن به احساس شادی از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است که ارزش تجربه شکست را هم دارد. اما در این موارد، مهم این است که فرد علل موثر در ایجاد شکست را شناسایی و پیشگیری کند وگرنه تکرار راه خطا کاری عبث و بیهوده خواهد بود، مگر این که منظور از تکرار یک تجربه در شرایط مختلف کشف علت ها و یا مطالعه دقیق و شناسایی عوامل احتمالی شکست و موفقیت همراه باشد. به همین دلیل خود انضباطی می تواند به فرد کمک کند تا در این فرایند عوامل موثر را در طی گذشت زمان شناسایی کند.
انضباطی که توسط خود فرد ایجاد می شود، به او قدرت انتخاب و ایجاد تغییر در زندگی توسط اراده، شناخت و علاقه های شخصی می دهد. فرد برای رسیدن به شادی بین تایید اجتماعی و استقلال درونی در کشمکش است، گرچه میل دارد مورد تایید باشد، اما احساس استقلال، قدرت انتخاب در زندگی ازعواملی هستند که می توانند در افزایش اعتماد به نفس به او کمک کرده و بر شادی و رضایت درونی او بیافزایند.
در پایان تمرین هایی که می توانند در ایجاد شادی و رضایت درونی موثر باشند را در دو بعد فردی و اجتماعی پیشنهاد می شود:
▪ تمرین های فردی عبارتند از:
۱)به ظاهر خود از لحاظ پوشش، آراستگی، و اندام و روش نشستن و راه رفتن بپردازید.
۲) آهنگ صدا و طرز سخن تان را بهتر کنید، محکم حرف بزنید و از جویدن کلمات اجتناب کنید. هر کلمه ای را به طور کامل ادا کنید. جملات را صریح و شفاف بیان کنید و تا می توانید کتابی صحبت کنید و روزی ۱۰ دقیقه کتابی را با صدای بلند بخوانید.
۳) از خودتان تصویر وعکس قشنگی در ذهن تان بسازید. به استعدادها و لیاقت ها و خوبی ها و هنرهای خود فکر کنید و نقاط ضعف خود را فراموش کنید.
۴) اعتماد به نفس خود را افزایش دهید تا می توانید ازتوانمندی های خود حداکثر استفاده را بکنید.
۵) شهامت خود را افزایش دهید. مثلاً در مجامع مختلف در ردیف اول بنشینید و از سخنران یک جلسه حتما سوال کنید، از کارهایی که می ترسید حتماً آنها را انجام دهید تا ترس تان بریزد.
۶) هر قدر می توانید مسافرت کنید. به ورزش بپردازید یا یک کار خلاق انجام دهید.
۷) طرز فکر خودتان را تغییر دهید و از بدبینی به خوش بینی بیایید و از تفسیرهای خوب استفاده کنید.
۸) حتی الامکان کارهایی که خوشایند شماست انجام دهید و سعی کنید آنها را قطع نکنید.
۹) در کارهایی که شما را به هدفتان نزدیک می کند، حداکثر توان خود را به کار ببرید، انجام یک عمل به طور مداوم و منظم.
۱۰) از کاری که در حال انجام آن هستید لذت ببرید، بدون آن که به نتیجه آن توجه کنید.
▪ تمرین های اجتماعی عبارتند از:
۱) در صحبت کردن با دیگران لحن صدای خود را صمیمی کنید که نشان دهید دیگران را دوست دارید.
۲) هر روز ۱۵ دقیقه کتاب بخوانید و از طریق آثار نویسندگان خوب با دنیای افراد دیگر آشنا شوید.
۳) در ذهن خود مجسم کنید که با دیگران در فعالیت دستجمعی شرکت دارید.
۴) به دیگران خدمت کنید.
۵) در کاری تخصص پیدا کنید به طوری که دیگران برای مشورت برای آن کار به شما رجوع کنند.
۶) در روابط خود جانب صلح و صفا را بیشتر بگیرید، با مردم رفیق باشید، به آنچه دوست دارید احترام بگذارید، به نکات قوت و خوبی های مردم توجه داشته باشید، تا آنجایی که می توانید از آنها تعریف و تمجید کنید و به این کار صمیمانه اعتقاد داشته باشید.
۷) از تحقیر کردن دیگران بپرهیزید.
۸) از عیب جویی کردن دیگران بپرهیزید.
سیما رستم خانی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید