سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

جناب رئیس‌جمهور، لطفا کمی نگران باشید


جناب رئیس‌جمهور، لطفا کمی نگران باشید
هنگامی که رئیس جمهورمان دکتر محمود احمدی‌نژاد در تقدیم لایحه بودجه سال آتی در مجلس شورای اسلامی به مبحث تکنولوزی هسته‌ای کشورمان رسیدند، مثل بسیاری از کارشناسان کشور، منتظر بودیم تا ایشان به بخشی از ابهامات موجود در خصوص سیاست هسته‌ای ایران پاسخ گویند و مبنایی تئوریک، دقیق و فنی برای حدود دو سال سیاست هسته‌ای ایران که همان دوران ریاست ایشان است، ارائه دهند؛ اما با کمال تعجب آقای احمدی‌نژاد بسیار گذرا و سریع و با این جمله که یکی از دوستان نزدیک ایشان مدعی شده است که بابت پرونده هسته‌ای هزینه‌های گزافی را می‌پردازیم، از مسئله گذشتند و از حجم بالای انتقادات در این خصوص، در قالب یک گفت و شنود دوستانه که خیلی سریع هم قانع شده‌اند، عبور کردند و مدعی شدند که ایران هیچگونه هزینه‌ای پرداخت نکرده و هیچ تعهدی را نیز حتی در مذاکرات با غربی‌ها متقبل نشده‌اند. شبیه همین مواضع نیز در مصاحبه شب گذشته رییس‌جمهور با سیما تكرار شد.
پیش از آنکه به این مقوله بپردازم، لازم می‌دانم به چند اصل مهم اشاره کنم تا معلوم شود خط فاصل ما با آقای احمدی‌نژاد و مرز ما با ایشان که خود را یک اصولگرا می‌دانند فقط در مرز کارشناسی امور است و نه چیز دیگر.
۱) در بحث‌های تصمیم‌گیری مربوط به نظام اسلامی کشورمان و از جمله امنیت ملی و حفظ اساس کشور، دو سطح وجود دارد:
الف) تصمیم‌گیری مولوی: و این زمانی است که مقام ولایت در کشور حکم وجوب اتخاذ امری را صادر فرمایند که اطاعت آن بر همه لازم است و جز با اطاعت از آن، هیچ راهی برای بری‌الذمه شدن و خروج از معاقبه شرعی وجود ندارد. موضوعی که در قالب مطالعات و تصمیمات خبرگان قانون اساسی ایران که پس از پیروزی انقلاب اسلامی تحت عنوان قانون اساسی شکل گرفت نیز تجلی یافته است. البته نا گفته پیداست که این امور در چهارچوب موضوعات عرفی فقهی است که ولی فقیه پیش از صدور رای نهایی از نظر کارشناسان امر سود می‌برند و در درون حکم خود از یک بدنه کارشناسی محکمی برخوردار می‌باشد.
ب) تصمیم‌گیری ارشادی: و این زمانی است که اهل حل و عقد در خصوص موضوعی گرد هم می‌آیند تا بهترین،‌ ایمن‌ترین و کارشناسانه ترین راه را برای حل معضلی در جامعه و از جمله در زمینه موضوعات امنیت ملی ایران و حفظ نظام اسلامی پیدا کنند. این سقف مرز نمی‌شناسد و می‌تواند تا مرز بازخواست از مسئولان اجرایی کشور برای حفظ تمامیت ارضی کشور پیش رود و طبیعی است که هدف و انگیزه حاکم در آن، درد دینداری و وطن دوستی است تا معنی و مفهوم زندگی در یک کشور با مفاهیم ملی و ‌ایدئولوژیک شکل گیرد. در این سقف باید به همه شهروندان شجاع، عاقل و فهیم نظام اسلامی که در پی حفظ و حراست از کشورشان هستند، میدان عرض‌اندام داد.
۲ ) مبنای تصمیم گیری‌های استراتژیک در زمینه‌های امنیتی و نظامی کشور باید منوط به اطلاعات دقیق و بسیار تفصیلی باشد. هرگونه خللی در این امر موجب تحمیل خسارات سنگینی به امنیت ملی کشورمان خواهد شد. به نظر می‌رسد موضوع پرونده هسته‌ای کشورمان اکنون به شدت دارای ابعاد امنیتی است و تصمیم‌گیری در باره آن باید بر اساس اطلاع دقیق از گام‌های آتی دشمنان برای برخورد با ایران، استوار باشد. از رو همین وزارت اطلاعات و امنیت، دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی کشورمان باید نقشی انکارناپذیر در آن ایفا کنند و هر تصمیم گیری‌ای بر اساس تحلیل‌های ضعیف و ناپخته که اخبار دقیق اطلاعاتی در آن وجود نداشته باشد، منجر به تحمیل خسارات جبران ناپذیری بر کشور خواهد شد.
۳ ) شکی وجود ندارد که به نام تکنولوژی هسته‌ای وبه نام هر موضوعی دیگر، آمریکا و دشمنان انقلاب اسلامی درصدد ضربه وارد کردن به ایران هستند و بر همین اساس اصل حفظ آمادگی نیروهای نظامی و امنیتی کشور در هر شرایطی باید نصب العین استراتژی دفاعی و امنیتی کشورمان باشد.
۴ ـ برنامه هسته‌ای کشور اکنون نه تنها یک موضوع ملی است که حمایت همه اقشار کشور را دارد. این برنامه اکنون به مهمترین موضوع امنیت ملی کشور، که پیامدهای بسیاری را برای ایران به همراه دارد، تبدیل شده است.
جناب آقای احمدی‌نژاد
سیاست‌های دولت پیشین و دولت شما در زمینه برنامه هسته‌ای کشور منتقدانی دارد که از نظر کارشناسی به مراتب از آن دوست نزدیک شما که به شما انتقاد کرده‌اند، قویترند و برای خود نظراتی دارند و چه بسا این نظرات نه در دوران شما و نه در دوران آقای سید محمد خاتمی، جایی در تصمیمات اجرایی تیم هسته‌ای دو دولت نداشته‌اند.
برخی از این نظرات از این قرارند:
۱) تفویض مذاکرات هسته‌ای از آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای به سه کشور اروپایی یک اشتباه فاحش بوده است.
۲) اعطای امتیازات غیر حقوقی در زمینه تعلیق برخی فعالیت‌های هسته‌ای به طرف‌های اروپایی کاملا اشتباه بوده است.
۳) نگاه به اروپا با این تصور که آنها از آمریکا جدایند و مرزی روشن بین اروپا و آمریکا در مذاکرات هسته‌ای ایران با سه کشور اروپایی وجود دارد، یک نگاه غیر دقیق بوده است.
۴) نگاه به شرق در قالب روی آوری به کشورهای غیر متعهد در چهارچوب حل و فصل مناقشات هسته‌ای ایران با اروپایی ها و شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای، موفق نبوده است. این اقدام به مثابه سیاستی نوین در قالب رویکرد از اروپا به سوی شرق شکل گرفت.
۵) دستگاه دیپلماسی دولت شما، از شوک قوی‌ای که پس از پیروزی شما در انتخابات ریاست جمهوری نهم بر غرب وارد شده بود، آنچنان نتوانست استفاده کند و در دو ـ سه ماهه اولیه آغاز به کار دولت شما، به راحتی از این توان عبور کرد و چندان در لابی‌ها بین‌المللی نتوانست از آن سود جوید و نیز نتوانست به شما راهکارهای راهبردی و استراتژیک برای استفاده از این شوک بین المللی، ارائه کند و این یکی از نقاط ضعف تیم سیاست خارجی شما بود. این در حالی است که از این توان بالقوه، تیم هسته‌ای شما نیز در مذاکرات نتوانست بهره گیرد و قدر زمان و مکان گفت‌وگوها را نتوانستند تشخیص دهند.
۶) از نطق شما در مجلس شورای اسلامی در خلال ارائه بودجه سال آینده، چنین برآمد که مراحل تصویب قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل را این چنین تقسیم بندی کرده‌اید:
ـ اول آنکه تلاش کردید تا اساسا این قطعنامه تصویب نشود
ـ سپس تلاش کردید تا بین آنان اختلاف بیندازید
ـ تلاش کردید تا زمان آن به تاخیر افتد
ـ آنگاه تلاش کردید تا از شدت و قوت بیفتد
ـ و آنگاه انگار که به صدور آن رضایت داده و قانع شدید که بالاخره قطعنامه صادر شده است و در امر واقعی قرار گرفته‌اید، از یک سو آن را فاقد اهمیت می‌دانید و از سویی دیگر آنقدر آن را مهم می‌دانید که چند مرحله برای بی اثر شدنش برنامه ریزی می‌کنید!
اما جناب آقای احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور محترم
۷) سیاست گرایش تیم هسته‌ای کشورمان به چین و روسیه، آثارش را در کجا ظاهر نمود؟ چرا روسیه و چین که به راحتی، قطعنامه غیر استراتژیک حقوق بشری میانمار را وتو می‌کنند، از وتوی قطعنامه ۱۷۳۷ شورای امنیت علیه برنامه صلح آمیز هسته‌ای ایران سرباز زدند؟ مگر روسیه که یکی از طرف‌های اصلی صاحب منافع در برنامه‌های هسته‌ای کشورمان و حتی به قول غربی‌ها طرف اصلی تامین سلاح‌های ارتش ایران است، نمی‌توانست به راحتی این قطعنامه را وتو و ختم قائله کند؟ چرا روسیه از این اقدام سرباز زد و چه تفسیری بر آن می‌توان نمود؟ آیا این نتیجه، در پایان قصه صدور قطعنامه را باید به پای طمعکاری و سوداگری روسیه بگذاریم یا ضعف سیاستمداران سیاست خارجی کشورمان؟
۸) شما تاکید دارید که صدور این قطعنامه تاثیری بر اراده ملتمان ندارد و به درستی هم می‌گویید اما جناب آقای رئیس‌جمهور، چرا از امکان تاثیر صدور این قطعنامه بر روند اقتصادی و امنیتی کشورمان می‌کاهید؟ آیا نمی‌دانید که در پایان مهلت شورای امنیت، قطعنامه شدیداللحن‌تری علیه ایران صادر خواهد شد؟ آیا صدور قطعنامه دو شب گذشته اتحادیه اروپا و منع سفر دست‌اندرکاران برنامه هسته‌ای کشورمان به اروپا و مسدود ساختن حسابهای بانکی مربوطه و منع تحصیل دانشجویان ایرانی در رشته‌های حساس در اروپا، بازتابی ساده از قطعنامه ۱۷۳۷ نیست؟
البته شکی نیست که این قطعنامه‌ها به خودی خود و فی نفسه فاقد اثر بر ملت ایران است؛ اما باز جای تردید نیست که صدور این قطعنامه‌ها در حقیقت به منزله شکل‌گیری جبهه‌ای متحد در سطح قدرت مداران جامعه بین الملل است که آمریکا براحتی از آن برای اقدامات شدید و تهدیدهای نظامی علیه ایران سود، خواهند برد.۹) جنابعالی در دفاع از حق طلبی ملت ایران در حقوق مشروعش و در پرونده هسته‌ایش، در مجلس شورای اسلامی به فریاد ایران ایران مردم نیکاراگوئه اشاره کردید و همین امر را مستندی بر حقوق حقه ایران در پرونده هسته‌ای قرار دادید و البته باز هم حق دارید اما بازهم به خوبی میدانید که این فریادهای حق طلبانه، هیچ تاثیر عملی بر سیاست جاری بین‌المللی علیه ایران در پرونده هسته‌ای نخواهد گذارد و اگر قرار باشد که دستگاه دیپلماسی خارجی کشورمان و وزیر خارجه‌مان آقای متکی که در شادی وصف‌ناپذیر مردم آمریکای لاتین نیز سهیم بودند، آن را مبنای تصمیمات در پرونده هسته‌ای کشورمان قرار دهند، مطمئن باشید که ره بجایی در این مسیر نخواهیم برد.
جناب آقای احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور محترم
اگر فرض بر این باشد که آمریکا به دنبال بهانه‌ای برای حمله به تاسیسات اتمی، اقتصادی و صنعتی ایران است و برای آن قصه هزار و یک شب را طراحی می‌کند، و به سادگی و همچون مهره چینی صفحات شطرنج روشن است که آمریکا به سوی برخورد با ایران پیش می‌رود، ما باید با اتخاذ یک سیاست هوشیارانه از وقوع چنین حادثه‌ای جلوگیری کنیم چرا که باز هم فرض بر این است که خنثی سازی طراحی‌های دشمن، برای ما یک پیروزی است، دقیقا به همان شکلی که در میدان جنگ قابل تصور است. ما تکنولوژی هسته‌ای کشورمان را به راحتی و به قیمتی ارزان به دست نیاورده‌ایم که آن را به سادگی از دست دهیم. در همین همسایگی ما اکنون آمریکا از تلاش کشورهای عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس برای دستیابی به تکنولوژی هسته‌ای حمایت میکند، در کنار اسرائیل برنامه دسترسی اردن به تکنولوزی اتمی را تایید می‌کند و راه مصر را که از سال ۱۹۸۶ به سوی تکنولوزی هسته‌ای بسته بود را دوباره باز می‌کند و برنامه اتمی کشور مغرب را نیز پشتیبانی می‌کند اما درصدد است به بهانه‌های واهی، برنامه هسته‌ای ایران را نابود کند. همین سیاست آمریکا اکنون باید ما را بیش از پیش وادار سازد تا طراحی‌های چند ساله‌اش برای هرگونه تهدید نظامی علیه ایران را خنثی سازیم.
وقتی ما از بروز این تهدید‌ها سخن می‌گوییم معنایش آن نیست که قدرت پاسخگویی به آن را نداریم و از پس دفاع از کشور بر نمی‌آییم و یا از آمریکا واهمه داریم، بلکه به این معنی است که باید از مرحله و زمان حاکمیت دیوانه‌ای که در کاخ سفید سودای جنگ پروری و خانمانسوزی را در ذهن می‌پروراند، عبور کنیم تا یکی از بزرگترین دستاوردهای تاریخ تمدن کشورمان را حفظ کنیم و البته نه فقط این دستاورد که همه دستاوردهای صنعتی، اقتصادی و علمی کشور را از گزند سیاست‌های تجاوز کارانه دولت جنگ طلب آمریکا، حفظ کنیم.
جناب آقای رئیس‌جمهور
شما وارث دولت هشتم بودید و دولت دهم ایران وارث دولت شما خواهد بود، بنابراین انگشت اتهام در خصوص پرونده هسته‌ای را به این و آن نشانه رویم نه مشکل کشور را حل می‌کند نه کارنامه آتی شما را تغییر میدهد پس پیش از آنکه فرصت‌ها از دست رود، در فکر و‌اندیشه سیاستی بر آیید تا نقشه‌های دشمنان و بدخواهان این کشور را نقش بر آب کند. آنچه تا کنون در خصوص پرونده هسته‌ای رخ داده است را در جمله ذیل می‌توان خلاصه نمود:
راهی که از ابتدای تلاش دولت هشتم با اروپایی‌ها آغاز تا موضوع پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت، تحریم‌ها و سپس تهدیدها کشیده نشود، در ادامه سیاستهای دولت نهم نیز به بار ننشست و اکنون به رغم اصرار بر گفتگوها، به سوی تهدید‌های نظامی پیش می‌رود. اما راه خروج واقع بینانه از این بحران چیست؟
جناب آقای احمدی نژاد، رئیس‌جمهور محترم
شما بارها ادعا کرده‌اید که می‌توانیم؛ و همگان را در داخل کشور دعوت نموده‌اید که با ‌اندیشه و پشتکار راه استقلال کشور و خوداتکایی را در پیش گیرند. اما به نظر می‌رسد در موضوع امنیت ملی ایران و پرونده هسته‌ای کشورمان در کنجی گرفتار شده‌اید و فقط با حمله دیگران قصد پاسخ دارید و این همان انفعالی عمل کردن و ابتکار عمل به غیر دادن است. بدون شک مهمترین عنصر دیپلماسی ، توسعه روابط و استفاده از فرصت‌ها برای حفظ امنیت ملی کشورمان در درون و سپس گسترش اقتدار ملی در خارج از مرزهای ایران است. آنچه مسلم است، آمریکا همان سیاستی که شما برای ایجاد تفرقه در بین جامعه بین‌الملل برای جلوگیری از اتحاد در صدور قطعنامه علیه ایران در پیش گرفته بودید، اکنون علیه ایران در پیش گرفته است و علاوه بر جداسازی کامل اروپا از ایران، تلاش می‌كند کشورهای منطقه را نیز به لطایف الحیل، جدا سازد. این در حالی است هم زمان با این اقدامات، قدرت نظامی‌اش را در منطقه به شدت افزایش داده است.
شما اکنون باید با همان شعار «ما می‌توانیم» این فضای تحمیلی را بشکنید و بار دیگر در سطح بین‌الملل و منطقه تعادل برقرار کنید. به طور حتم این کار شدنی است و باید به ابتکاراتی ناگهانی، شکننده و با انعکاسات جهانی اقدام کنید تا به سرعت همه نقشه‌های آمریکا را برای آغاز جنگ در منطقه، نقش بر آب کنید.
اکنون بخش مهمی از افکار عمومی و جامعه آمریکا از شما برای اجتناب از نقشه‌های روسای پنتاگون حمایت می‌کنند و البته این امر حمایت از عدم وقوع جنگ است، بخشی که بر اساس آخرین نظر سنجی‌ها بیش از ۷۰ درصد مردم آمریکا را تشکیل می‌دهد.
به نظر می‌رسد از میزان مخالفت دمکراتها با دولت بوش که خود را برای ریاست جمهوری آینده آماده می‌کنند ، می‌توان در ایجاد رایزنی و لابی با بخش مهمی از نیروهای سیاسی آمریکا با هدف جلوگیری از جنگ افروزی فرماندهان نظامی پنتاگون به خوبی استفاده کرد . البته همانطور که قبلا اشاره کردیم ، جوانب سنجی و تعیین مصالح ملی در این امر به بسیاری از مولفه های امنیتی بر می گردد که نظر تشکیلات امنیتی کشور در این امر بسیار موثر خواهدبود . نباید از نظر دور داشت که در مناسبات بین الملل و در چهارچوب روابط با دیگر کشورها هم باید امتیاز داد و هم امتیاز گرفت و ما در شرایط کنونی با حفظ مصالح ملی باید از هم اکنون به این موضوع بپردازیم که در این رایزنی چه چیزهایی می توانیم به دست آوریم تا در یک سیاست رو در رو موجبات اخلال در سیاستهای جدید دولت بوش را فراهم کنیم . از سویی دیگر بخش وسیعی از مردم و دولت های اروپا نیز مخالف سیاستهای بوش در خاورمیانه و عراق هستند و همچنان راه گفتگو با اروپا به رغم بیانیه اخیر این اتحادیه ، حتی از مسیرهایی غیر از سه کشور فرانسه ، آلمان و انگلیس باز می باشد . در این مسیر و با توجه به انتخابات آتی فرانسه و پایان عهد تونی بلر در انگلیس می‌توان با ایجاد ارتباط دقیق و حساب شده با احزاب انگلیسی و فرانسوی راهکارهای جدیدی برای ایجاد ارتباط با اروپا یافت و از گرایش عدم حمایت کشورهایی همچون ایتالیا و پرتغال در حمایت از سیاست های آمریکا در خاورمیانه ، برای ایجاد تعادل در ایفای نقش اروپا در خاورمیانه استفاده کنیم و از هرگونه مسائل حاشیه ای که در شرایط کنونی به اصل سیاست جمهوری اسلامی ایران خدشه وارد می کند ، اجتناب کنیم . چین و روسیه با آنکه بر خلاف انتظار در قطعنامه ۱۷۳۷ از ایران جدا شدند اما همچنان از پتانسیل لازم برای خنثی سازی نقشه‌های آمریکا برخوردار هستند . ما در این بخش از پتانسیل روسیه در منطقه بیش از چین می‌توانیم استفاده کنیم و با ایجاد حالتی از یک برابری در تامین منافع مشترک ، بیش از گذشته روسیه را در منطقه خاورمیانه فعال کنیم . بدون شک حداقل این اقدامات این خواهد بود که ضمن ایجاد نوعی توازن قوا در منطقه ؛ در صورت هر گونه اقدام نظامی آمریکا علیه ایران ، کاری کنیم که آمریکا مجبور شود در صورت هرگونه اقدامات خصمانه ، بیشترین هزینه را در منطقه پرداخت کند.
شما مطمئن باشید که موضوع از سطح مذاکره با آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای هم عبور کرده است و اگر نتوانید در این سه بخش به صورت سریع و استراتژیک تاثیر گذار باشید، بسیاری از فرصت‌ها از دست خواهد رفت و آمریکا بار دیگر منطقه را در کام خود خواهد سوزاند و نیز بدانید که با آنکه کشورهایی تحت عنوان غیر متعهد و یا مستقل وجود دارند اما فاقد هرگونه اثرگذاری بر این روند خواهند بود. اگر با وجود هزاران بمب اتم و با وجود حاكمیت چند دهه جنگ سرد در اروپا، دو قطب ناتو و ورشو از هرگونه جنگ در اروپا خودداری نمودند ما نیز برای حفظ پتانسیل بالای ملی و کسب اقتدار در پایان چشم‌انداز بیست ساله کشوری، می‌توانیم راه‌هایی برای جلوگیری از عملی شدن طرح‌های آمریکا پیدا کنیم.
جناب آقای احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور محترم
اکنون می‌توانید انتقادهای ما را نادیده بگیرید و به جای هر جوابی در فکر بازخوانی نیروها و برنامه‌های سیاست خارجی و عمدتا سیاست هسته‌ای برای حفظ این دستاورد بزرگ باشید. ما از جنگ با آمریکا هیچ هراسی نداریم و مطمئنیم که اگر او آغازگر جنگ باشد، بیش از هر کسی او آسیب خواهد دید؛ اما منافع و مصالح ملی ایران حکم می‌کند که بیش از هر چیزی باید از تحقق سیاست آمریکا برای بروز جنگ دیگری در منطقه جلوگیری کنیم.شک نکنید که اگر در این عرصه موفق شوید، کمتر از قهرمانان دوران جنگ نیستید.
بهروز جاودانی