پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


زندگی و اشعار ژاک پره ور


زندگی و اشعار ژاک پره ور
ژاک پره ور (‏Jaques Prevert‏ ) در چهارم فوریه سال ۱۹۰۰ در نوبلی سورسن به دنیا آمد. کودکی ‏شاد و خوشحال بود. هیچ جشنی را از دست نمی داد. به تمام سیرکها هم سر می زد. عاشق تئاتر بود. ‏پدرش که بازیگران را به خوبی می شناخت او را با خود به تئاترها می برد . حتی پیش از آن که نمایش ‏شروع شود آنها در آن جا حضور داشتند. ‏
ژاک زندان را دوست نداشت و نمی خواست چیزی راجع به آن بداند. هرگز کشیشان و خادمان کلیسا ‏را دوست نداشت زیرا آنها در نظر او قدرتهای مطلق بودند. ازهمان کودکی مادش داستانها پریان را ‏برایش می خواند . به این ترتیب او به دنیای خیال و روا پا نهاد. و هم مادرش بود که به او خواندن ‏آموخت.
‏آثاری مانند دیوید کاپرفیلد ، سه تفنگدار و خانم منتزورو از علاقمندی هایش بود.
در سال ۱۹۰۷به ‏پاریس آمد و وارد مدرسه شد. او از این که ساعت ها بی حرکت در کلاس بنشیند و به حرف های ‏معلم بداخلاقش گوش کند متنفر بود. معلمی که وقتی ژاک به گلها و پرندگان بیرون کلای نگاه می ‏کرد اور ا سرزنش می کرد.
این دلزدگی و تنفر در نوشته هایش نمود دارد. هر از گاهی با پدرش به ‏دیدن فقرا می رفت. ژاک آنها را دوست می داشت و غم و شادی آنها را درک می کرد.او اعتقاد داشت که دنیا همیشه خوب نیست، اما خوشبختانه رویا وجود دارد. خواندن هست،‌ سینما ‏هست. ‏
برادر ژاک کارگردان بود. ژاک بسیاری از سناریوها و دیالوگ های فیلم های او را می نوشت. ‏
سرانجام ژاک مدرسه را رها کرد و به گذراندن زندگی پرداخت. در همان سال جنگ شروع شد، با ‏تمام بی رحمی اش. او از جنگ متنفر بود. ‏
برادرش‎ ‎در ۱۷ سالگی بر اثر تب تیفوئید می میرد. ‏
ژاک پره ور مجبور می شود در نیروی دریایی خدمت کند . چون رفتار نمونه ای نداشت بارها و بارها به ‏زندان افتاد. سرانجام خدمت سربازی را به پایان رساند. او حالا به کتابخانه ها می رفت و با نویسندگان ‏رفت و آمد می کرد. ‏
تولد ژاک پره ور به عنوان یک نویسنده به هیچ یک از نویسندگان دیگر شبیه نیست. تفاوت آثار شاعرانه ‏ژاک پره ور با آثاردیگر، استقبال پر شور مردم بود. مخاطبین «گفتارها» ۱۹۴۵ ، «داستان ها» ۱۹۴۸، ‏‏«نمایش» ۱۹۵۱، «باران و هوای خوب» ۱۹۵۵، «توده های درهم» ۱۸۶۵، «این چیزها و بقیه چیزها» ‏‏۱۹۷۲، به خوبی محبوبیت شاعری را نشان داد که شعر را به نقش اصلی و اولیه اش هدایت کرد، یعنی ‏گفتاری که با صراحت ، ساده ترین و جهان شمول ترین احساسات مانند خشم، غم، محبت وعشق را ‏بیان می کند. پروه شاعری بدیهه سراست. و بدیهه سازی در نظام ادبی و فکری نیرویی انقلابی است. ‏شعر او خودِ زندگی است.
با تصاویری ساده از زندگی ، بدون نحوست و بدبختی، با خورشیدی ‏درخشان و زنهایی بسیار زیبا. زبان و اندیشه او در مقابل «کیمیاگری کلام» (تفکر رمبو درباره شعر) قرار ‏می گیرد. ‏
پروه بعد از شرکت در جنبش سورئالیسم، خیلی زود آن را کنار می نهد. علاقمند به زبانی آزاد بود . ‏زبانی که قادر است انسان را نیز آزاد کند. ‏
‏«چفتِ در باستیل؛ آسم پاناما و باد مفاصل روسیه» این کلمات و ترکیبات ، چگونگی دنیای کلامی را ‏نشان می دهد که در آن پاپها، ژنرالها، وزیرها و قاضی ها ، چهره های مضحک و بدبختی هستند. ‏
بازگشت به سرچشمه های زبان عامیانه که به استعاره های ظریف و ماهرانه توجهی ندارد به خصوص ‏در ترانه ها بیان برتر خویش را پیدا می کند .
پروه ساده و بی تکلف شعر می گوید . باتخیل و ظریفانه ‏به طوری که همه ، شعر او را می خوانند و دوست دارند و با آن ارتباط برقرار می کنند. ‏
او خفقان و ستم های اجتماعی ، جنگ، آلودگی، آزادی، عدالت و عشق به زن را در اشعارش به ‏تصویر می کشد. شایستگی او را بیش از همه حرفه ای های سینما می شناختند. او فیلم نامه فیلم های ‏‏«ملاقات کنندگان شب (۱۹۴۲)» و «کودکان بهشت (۱۹۴۵)» را نوشت. این دو فیلم از آثار مارسل ‏کارنه هستند. ‏
پروه برای کودکان نیز می نوشت : «حکایت هایی برای بچه هایی که عاقل نیستند».
دو نمونه از اشعار ژاک پره وه :
۱) «مهربان و دهشتناک، سیمای عشق»
۲) برای تو عشق من
برگردان و گردآوری آسیه حیدری شاهی سرایی
منبع : کانون ادبیات ایران