دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

توجیه روشنفکرانه‌ی پدیده وحی


توجیه روشنفکرانه‌ی پدیده وحی
کسانیکه دستگاه وحی و نبوت را با بیان علمی و روشنفکرانه توجیه می‌کنند دانشمندانی هستند که بواسطه اشتغال و انس به علوم مادی و طبیعی همه چیز جهان هستی را در انحصار قوانین طبیعت می‌دانند و آخرین ریشه حوادث را نیز همان طبیعت فرض می‌نمایند و از این روی قهرا ادیان آسمانی را پدیده‌های اجتماعی خواهند دانست و با میزانی که از سایر پدیده‌های اجتماعی بدست آمده خواهند سنجید چنانکه اگر یکی از نوابغ اجتماعی مانند کورش و داریوش و اسکندر خود را برانگیخته خدا و کار خود را ماموریت آسمانی وتصمیمات خود را فرمانهای خدائی معرفی کند،‌ توجیهی جز اصلاح اجتماعی نخواهد داشت.
طبق توجیه روشنفکری پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) افکار پاکی که بذهنش خطور می کرد سخن خدا نامیده و معنی‌اش اینست که این رشته افکار مانند افکار دیگرش از آن خودش و تراوش مغز خودش بود ولی این افکار ویژه برای اینکه پاک و مقدس بود بخدا نسبت داده شد و بالاخره این افکار نسبت طبیعی به پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و نسبت تشریفی به خدا دارند.
ما فعلا در صدد اثبات جهان ماوراء الطبیعه نیستیم و نیز باین دانشمندان نمی‌گوئیم که هر علمی تنها در اطراف موضوع خود می تواند نظر دهد و علوم مادی که از خواص و آثار ماده بحث می کنند اثباتا و نفیا حق مداخله در ماوراء ماده ندارند.
آنچه می گوئیم اینست که توجیه سابق هر چه باشد باید با بیانات قرآن مجید که سند نبوت پیغمبر اکرم (ص)است و ریشه اصلی همه این سخنان در آنست وفق دهد و تطبیق پذیرد ولی صریح قرآن برخلاف این توجیه دلالت دارد و اینک ما یکی یکی از اجزاء این توجیه را با آیات قرانی می‌سنجیم:
● سخن خدا
طبق توجیه روشنفکری پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) افکار پاکی که بذهنش خطور می کرد سخن خدا نامیده و معنی‌اش اینست که این رشته افکار مانند افکار دیگرش از آن خودش و تراوش مغز خودش بود ولی این افکار ویژه برای اینکه پاک و مقدس بود بخدا نسبت داده شد و بالاخره این افکار نسبت طبیعی به پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و نسبت تشریفی به خدا دارند ولی قرآن مجید صریحا و جدا در آیات تحدی، نسبت خود را بلفظه از پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و از هر بشر دیگر به کلی نفی می‌کند،‌ می گوید (سوره یونس آیه ۳۸ سوره هود آیه ۱۳) اگر سخن، سخن بشر است سخنی همانند آن در هر بابی که قرآن سخن گفته از معارف اعتقادی و اخلاق و احکام و قصص و حکمت و موعظت بیاورند و در این باره از هر جائی که می خواهند استعانت و استمداد جویند؛ و وقتیکه نتوانستند بدانند که سخن خدا است نه سخن بشر و اگر جن و انس (سوره اسری آیه ۸۸) دست به دست هم داده برای اینکار قیام کنند نخواهند توانست نظیر قرآن را بیاورند.
می گویند (سوره بقره آیه ۲۳ ) اگر می گوئید قران سخن محمد است از کسی دیگر که در مشخصات زندگی مانند او است یتیم تربیت ندیده درس نخوانده نوشتن یاد نگرفته در محیط تاریکی مانند محیط جاهلیت بزرگ شده مانند این کتاب یا سوره‌ای از سوره‌های آنرا بیاورید.
می گوید (سوره نساء آیه ۸۲) چرا در آیات قرآنی که در مدت بیست و سه سال نزول هیچگونه تغییر و اختلافی در اسلوب بیان و لفظ و معنای خود پیدا نکرده درست تدبر نمی‌کنند و اگر سخن بشر نه سخن خدا بود قطعا محکوم نظام طبیعت می‌شد و تحول و تغییر و اختلاف در آن پدید می آمد.
بدیهی است که این بیانات با نسبت تشریفی سازگار نیست و قرآن را تنها کلام خدا معرفی می‌کند.
گذشته از این قرآن مجید در صدها آیه معجزاتی خارق عادت که با نظام عادی طبیعت قابل توجیه نیست اثبات می کند که پیغمبران بواسطه آنها نبوت خود را اثبات می کرده‌اند و اگر نبوت همان ندای وجدان و وحی آسمانی به معنی افکار پاک بشری بود اقامه حجت و استمداد از معجزه معنائی نداشت.
برخی از نویسندگان روشنفکر این معجزات صریحه را با یک وجوه خنده داری تاویل می‌کنند ولی هر خواننده‌ای بتوجیهات‌شان مراجعه نماید تردید نخواهد داشت که مدلول قرآن مجید غیر از آنست که این دانشمندان میگویند.
قرآن مجید در صدها آیه معجزاتی خارق عادت که با نظام عادی طبیعت قابل توجیه نیست اثبات می کند که پیغمبران بواسطه آنها نبوت خود را اثبات می کرده‌اند و اگر نبوت همان ندای وجدان و وحی آسمانی به معنی افکار پاک بشری بود اقامه حجت و استمداد از معجزه معنائی نداشت.
منظور ما در اینجا اثبات امکان تحقق معجزه و خارق عادت یا اثبات صحت نقل قرآن نیست بلکه مطلوب اینست که قرآن برای انبیاء گذشته مانند صالح و ابراهیم و موسی و عیسی صریحا معجزاتی اثبات می کند و این قصه هائی که حکایت می کند جز خرق عادت محملی ندارد و البته برای اثبات ندای وجدان اقامه معجزات لزوم ندارد.
منبع:
مطهری، مرتضی، قرآن در اسلام صفحه ۶۶
منبع : تبیان