یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا
روانشناسی خشم
گاهی میبینیم که حتی آدمهای خوب و مهربان نیز عصبانی میشوند و یا کنترل خود را از دست میدهند، زیرا هر کسی ظرفیتی دارد. ولی در این زمان، آیا از احتراممان در نظر دیگران، کاسته نمیشود و یا به این شکل، مردم از ما فاصله نمیگیرند؟ آیا رابطههای بینفردیمان مخدوش شده و آسیب میبینند؟ آیا هر بار یک امتیاز به طرف مقابل میدهیم تا مسلطتر تگردد؟ زیرا نمیتوانیم و یا بهتر است بگویم نمیخواهیم یاد بگیریم که چگونه درست حرفمان را بزنیم و حقمان را بگیریم. مادامی که منظورمان را خودمان نمیدانیم، آیا میتوانیم آن را به کس دیگری تفهیم کنیم؟
پس اگر عصبانی شدن و بروز خشم به رابطهٔ من با دیگران اسیب میزند و آنان را از من دور میکند. آیا میتوانم عصبانی شوم؟
اشاره کردیم که ما نباید عصبانی شویم؛ ولی عصبانی میشویم و نمیدانیم که چگونه با عصبانیت خود، برخورد کنیم. آیا بهطور اساسی منکر آن شویم (نه من عصبانی نیستم)؟ آیا آن را فرو دهیم و یا به شدت بروز دهیم؟
اول از همه یادمان باشد، وقتی که عصبانی میشویم و کنترل خود را از دست میدهیم، یعنی من درون چالهٔ او افتادهام. فرو دادن و بلعیدن و یا انکار خشم خود نیز، ما را بیمار خواهد کرد. پس چه باید کرد؟ زمانی که همسر، همکار و یا زیردست، حرف ما را متوجه نمیشوند و یا ما را درک نمیکنند، چه کنیم؟
● ابتدا ببینیم که در اصل چرا عصبانی میشویم؟
▪ گاهی عصبانیت از کودکی با ما آمده و یا در کودکی، عصبانی شدن، یادگیری شده است.
▪ گاهی بهدلیل تهدید یا زیر سؤال رفتن حق و حقوقمان و به نوعی دفاع از خود است.
▪ گاهی پاسخ به پرخاشگری، عصبانیت و اهانت دیگران است.
▪ گاهی بهدلیل احساس قربانی بودن ما و مقصر دانستن دیگران است.
▪ شاید ناشی از قضاوت کردنهای ما است.
▪ شاید بهدلیل کمتوجهی، کملطفی و مورد بیاعتنائی قرار گرفتن و یا تحقیر شدنها است.
▪ گاهی برای ابراز خصومت است.
▪ گاهی برای کاستن از احساس گناه و تقصیر خود است.
▪ شاید بهدلیل عدم وجود احساس اعتماد، امنیت و صمیمیت بین افراد باشد.
▪ شاید بهدلیل احساس پوچی و بیهوده بودن، از خود و یا افرادی که مانع ما بودهاند تا چیزی شویم یا بهجائی برسیم، عصبانی هستیم.
▪ گاهی بهدلیل احساس تبعیض و یا تحت فشار بودن است.
▪ شاید به این دلیل باشد که فکر میکنیم باید حق همه را بگیریم، همهٔ انسانها را درست کرده و سر جای خود بنشانیم.
▪ شاید بهدلیل مشکلهائی عمیق همچون بیماری، اضطراب باشد. فرد مضطرب، اغلب به دلیل فعال بودن شرای طجنگ و گریز در او، سطح ”آدرنالین“ خونش بسیار سریع بالا میرود و عصبانی میشود. به طور تقریبی همیشه به دلیل متعادل نبودن هورمونهای بدنش، خشم خود را در بیشتر موارد نمیتواند کنترل کند و بلافاصله هم پشیمان میشود. در طول بیماری افسردگی، خشم به شکل علنی و خارجی از کنترل، بروز میکند. در این زمان با این افراد بحث نکنید، زیرا به خشم آنان دامن میزنید بگذارید خود آرام گیرند بعد با آنان صحبت نید.
▪ شاید بهدلیل عدم وجود احترام به خود یا عزتنفس کافی است (از خود عصبانی هستیم، روی دیگران خالی میکنیم).
▪ شاید بهدلیل احساس ناامنی و یا احساس ترس از دست دادن، بهدلیل وابستگیهای بسیار شدید باشد.
▪ شاید بهدلیل احساس بیپناهی، ضعف و نگرانی باشد.
▪ گاهی بهدلیل احساس ناتوانی در تغییر دادن شرایط است.
▪ شاید بهدلیل نداشتن احساس رضایت از خود و دیگران و سرزنش دائم خود و یا دیگران است که سبب میگردد همواره عصبانی باشیم.
▪ خودپنداری و تصویر ذهنی منفی از خود نیز سبب میگردد عصبانی شویم.
▪ شاید هم بهدلیل عدم اعتماد به فرآیند زندگی باشد که همیشه نگران آینده و یا وضع موجود هستیم.
▪ شاید بهدلیل نیاز به تبادل عشق و محبت و نیاز به احساس ارزشمندی باشد (اینکه دیگران ما را بفهمند و یا دوست بدارند و وجود ما برایشان مهم باشد)
▪ شاید بهدلیل خرابی ”چاکرای گلو“ باشد که نمیتوانیم خوب ارتباط برقرار کنیم.
▪ شاید به دلیل شرایطی باشد که در طول زندگی با آن کنار نیامدهایم.
▪ و بیش از همهٔ موارد بالا، به دلیل ماهیتهای فکری و احساس منفی است که بعدها به تفصیل، راجع به آنها خواهم گفت.
اما باید به یاد داشته باشیم که بیشتر این موارد، نمایانگر اتصال کم ما با خداوند است و از کمایمانی ما میآید، زیرا به خداوند و خواست او اعتماد نداریم که آنچه در زندگی ما ظاهر میسازد، برای ما خوب است و قرار است تا ما از آن، چیزی یاد بگیریم و یا از نقطهضعفهای خود کم کنیم. پس شرایط را آنطوری که هست، بپذیریم، سپس در راه بهتر ساختن اوضاع تلاش کنیم؛ ولی هرگز با آن نجنگیم.
● حال در برخورد با خشم خود چه کنیم؟
▪ آیا سکوت و تحمل کردن را برگزینیم؟
خیر، سکوت کردن، تحمل کردن و فرو خوردن خشم، چارهٔ کار نیست. ما با سکوت خود، طرف مقابل را قویتر و ظالمتر میسازیم و به مرور، این وضعیت ما را به عصبانیتهای بیشتر و شدیدتر کشانده و طرف مقابل ما را بدعادت میکند. میدانیم همیشه مظلوم است که ظلم را میسازد. ما همواره باید طوری رفتار کنیم که نه رفتار، گفتار و برخورد ما به دیگران آسیب رساند و نه اجازه دهیم که دیگران بتوانند با رفتار، کردار و گفتار خود به ما آسیب رسانند. حریم شخصی ما باید مشخص باشد تا از تجاوز دیگران به حقوق ما جلوگیری شود.
● چرا سکوت یا تحمل را برمیگزینیم؟
▪ شاید به دلیل ترسهایمان باشد، ترس از تأیید نشدن، طرد شدن، مورد بیمهری و یا بیاعتنائی واقع شدن.
▪ شاید بهدلیل اینکه از تغییر میترسیم و همواره از یک الگو پیروی میکنیم و نمیخواهیم روشها و راهکارهای دیگر را نیز امتحان کنیم (صد بار ز یک سوراخ نیش میخوریم و باز هم سراغ همان سوراخ میرویم).
▪ شاید به دلیل خرابی ”چاکرای گلو“ باشد. اگر این چاکرا، متعادل نباشد، در موقع حرف زدن، یا گریهمان میگیرد و یا فریاد میزنیم. از آنجائی که گریه کردن و یا فرید زدن را بد میدانیم، پس شروع به فرو خوردن خشم خود میکنیم که کار ما را مشکل و مشکلتر میسازد.
نگاه کردن به آسمان آبی، دریا، تماشای رنگهای آبی، استفاده از زیورآلات آبی رنگ به خصوص فیروزه، پوشش لباسهای آبیرنگ، استفاده از وسیلههای آبی رنگ و مدیتیشن، به چاکراها و تخلیهٔ انرژی منفی از چاکرای گلو بسیار کمک میکند
▪ و یا شاید نیاموختهایم که چگونه یک گفتوگوی صحیح داشته باشیم و ”برنده - برنده“ بازی کنیم (میتوانید از صحنههای ۱۵۱ تا ۱۵۷ کتاب ”درمان اضطراب و افسردگی با بهکارگیری نیروهای درون“ نوشتهٔ اینجانب، کمک شایانی بگیرید. با برگزیدن روش تحمل و سکوت، به مرور، احساس فشار بیشتری خواهیم کرد که روز به روز احساس خشم را در ما افزونتر کرده و ما را به سوی انفجار و یا بیمار شدن سوق میدهد.
▪ گاهی نیز خشم را بیقید و شرط بیرون میریزیم، آن هم در محیط خانهٔ خود؛ ولی باید بدانیم که خشم، بدترین نوع انرژی منفی را دارا است و با بیرون ریختن آن، باعث مسموم شدن، آلوده شدن و منفی شدن محیط پیرامون خود میگردیم. علاوه بر آن، رابطههای بینفردی را تخریب کرده و خود را در چشم دیگران، خوار و کوچک مینمائیم. در ضمن، کتک زدن، فحاشی کردن و غر زدن، سلولهای مغزی را چروکیده و منفعل میسازند. هر بار که عصبانی شویم ”کورتیزول“ را که مانند یک سم عمل میکند، ردون خون خود ریخته و آن را مسموم میسازیم و همین هورمون، باعث جمع شدن چربی در اطراف شکم میگردد.
▪ عصبانی شدن، از ضعیف بودن میآید. یعنی اینکه ما آنقدر ضعیف و بیدست و پا هستیم که در دام دیگران میافتیم.
نویسنده: ماری یحیوی
منبع : مجله شادکامی و موفقیت
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران شورای نگهبان مجلس شورای اسلامی انتخابات دولت حجاب حسین امیرعبداللهیان جنگ دولت سیزدهم حسن روحانی امیرعبداللهیان دانشگاه تهران
تهران شهرداری تهران هواشناسی سیل فضای مجازی قتل سامانه بارشی شهرداری باران آموزش و پرورش یسنا آتش سوزی
خودرو قیمت دلار قیمت طلا یارانه بازار خودرو قیمت خودرو بانک مرکزی دلار مسکن ایران خودرو حقوق بازنشستگان ارز
تلویزیون سینمای ایران نمایشگاه کتاب دفاع مقدس صدا و سیما رهبر انقلاب مسعود اسکویی صداوسیما موسیقی سریال مهران غفوریان تئاتر
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین جنگ غزه حماس روسیه آمریکا اوکراین نوار غزه انگلیس ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال رئال مادرید لیگ برتر مهدی طارمی سپاهان جواد نکونام بارسلونا باشگاه استقلال بازی علی خطیر
باتری گوگل اپل آیفون پهپاد سامسونگ عکاسی ناسا مایکروسافت
ویتامین دیابت خواب بیمارستان سلامتی کاهش وزن چای فشار خون توت فرنگی آلرژی اعتماد به نفس