شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


حمله حیدری گونه ادبی‌


حمله حیدری گونه ادبی‌
هرچند ادوارد براون، شرق شناس برجسته، دوره صفویه را خراب آباد فرهنگی می‌خواند و در این زمینه می‌نویسد: یکی از پدیده‌های عجیب و در ابتدای امر، غیر قابل توجیه دوره صفویه، فقدان کلی شعرای به نام در طول دو قرن حکومت آنها بر ایران است. (ادوارد براون. تاریخ ادبیات ایران از صفویه تا عصر حاضر، دکتر بهرام مقدادی، دکتر ضیاء‌الدین سجادی و عبدالحسین نوایی، انتشارات مروارید، چاپ اول، تهران، ۱۳۶۹. ص ۳۸) و عرفی شیرازی و صائب تبریزی را به‌دلیل اتکا به دربار گورکانیان هند از این دوره مجزا می‌سازد، اما واقعیت این است که بازمانده‌های ادبی این دوره تاریخی نمونه‌های نوپردازانه‌ای شمرده می‌شوند که خود سر فصل‌هایی بر تومار ادبیات ایرانی افزوده‌اند، سروده‌هایی که با رویکرد مذهبی مردم هماهنگ بوده‌اند و سوز و گدازی معنوی را در دل خود نهفته داشته‌اند. بار معنایی اغلب این نمونه‌های ادبی بر بازتاب‌ها و باز خورد‌های مذهبی و فرهنگی روزگار شاعران سوار بوده است و به بیان و زبانی رسا ماندگار شده است. بی‌تردید یکی از مهمترین باز خورد‌های فکری این روزگار رسمیت یافتن آیین تشیع و برتری اندیشه‌های دینی در این دوره بوده است که هم از سوی دربار صفوی و هم از سوی توده مردم با آغوشی گشاده پذیرفته می‌شده است. حمله سرایی و حمله خوانی از جمله سنن و جلوه گاه‌های تفکر قدسی در تاریخ هنر و ادب سرزمین ماست. تا همین چند دهه قبل جمع‌خوانی حماسه‌هایی که ذیل عنوان عمومی حمله حیدری در منقبت مولا‌ی متقیان علی (ع) سروده شده بود از عادات فراگیر فارسی زبانان بوده است. (کاشفی خوانساری. حمله‌سرایی و حمله خوانی. ص اشاره) ‌
سید علی کاشف خوانساری ضمن بیان این نکته، در کتابی که به منظور معرفی اینگونه ادبی برجسته نگاشته است کوشیده است فهرستی از مجموعه نسخی که به‌گونه‌ای حمله‌خوانی شمرده می‌شوند نیز به دست دهد. به هر حال روشن است که سروده‌های حماسی با پی رنگ مذهبی یکی از مهمترین این گونه‌های ادبی‌ست که انگیزه آن از دل جامعه و همانند باز خوردی زمانی بر ذهن و زبان شاعران تاثیر می‌نهاده است البته روشن است که گرایش به شعر حماسی پیشینه‌ای دامنه دار در دل تاریخ ادبیات ایران زمین دارد اما در این دوره چهره تازه‌ای پیدا کرده و کارنامه درخشان‌تری برای خود رقم زده است. ‌ پیشرفت و درخشش اینگونه ادبی باعث شد ادبا برای آن نام ویژه‌ای برگزینند؛ این منظومه‌های ادبی اصطلا‌حا حیدر نامه و در برخی موارد که مضمونی صرفا معطوف به شرح زنجیره نبرد‌های امام علی (ع) دارد، حمله حیدری نامیده می‌شوند که با رهیافتی تازه به گستره جهان پیرامون خود نگریسته و طرحی نو در عرصه ادبیات حماسی آفریده‌اند .ذبیح الله صفا این گونه‌های ادبی را از مهمترین منظومه‌های حماسی دینی می‌داند و محوریت آن را استوار بر زندگی پیامبر و علی بن ابیطالب (ع)، حمد و نعت این هر دو به اضافه مدح سایر ائمه اثنی‌عشر و صاحب الزمان می‌شمرد و بعثت پیامبر را سر حلقه و ضربت خوردن علی بن ابیطالب را نقطه پایان این منظومه‌ها معرفی می‌کند. معروف‌ترین حمله حیدری را میرزا محمد رفیع خان باذل در روزگار صفوی و در دامان حمایت‌های دربار گورکان هند به رشته تحریر در آورده است. (صفا. حماسه سرایی در ایران. موسسه انتشارات امیر کبیر، چاپ هفتم، تهران، ۱۳۸۴ صص ۳۷۹ و ۳۸۰) در واقع باید گفت گرچه این گونه‌های ادبی ریشه در سده‌های پیشین و به ویژه قرن نهم ه. ق دارند اما در دوره صفویه به اوج باروری و بالندگی خود می‌رسند و همانند الگویی شایسته به دوره‌های تاریخی پس از خود منتقل می‌شوند؛ خوانساری درباره فلسفه این تحول می‌نویسد: حماسه‌های ادب فارسی تا قرن‌ها بیشتر به پادشاهان و قهرمانان باستانی و شخصیت‌های تاریخی پرداختند اما از حدود قرن نهم هجری شاهد شکل‌گیری گونه‌ای نو در حماسه‌های پارسی هستیم (کاشفی خوانساری. حیدرنامه. گزیده‌ای از حماسه‌های علوی از عهد صفویه تا عصر حاضر. انتشارات موعود عصر. چاپ اول. ۱۳۸۱. ص ۹) که همان حماسه‌های دینی با تکیه بر حماسه‌های علوی شمرده می‌شوند. ‌ اما حمله حیدری نگاشته شده در روزگار گورکانیان و صفویان نخستین طلیعه در این عرصه نیست و خود وامدار اثر دیگری ست که با نام و عنوان دیگری شهره شده است. کهن‌ترین نمونه چنین ادبیاتی منظومه خاوران نامه نوشته ابن حسام خوسفی ست که همانند یک سر حلقه زنجیره‌ای را از پس خود بافته است. محمدجعفر محجوب معتقد است که اساسا هر نوع داستانی که حضرت علی (ع) را به‌عنوان قهرمان خود بر می‌گزیند، خاور نامه نامیده می‌شود و بر اساس همین نگره است که رموز حمزه و داستان‌هایی از این قبیل را نیز ذیل مجموعه‌ای به نام خاور نامه قرار می‌دهد که به نظر می‌رسد عنوان دیگری برای حیدرنامه‌های معروف در عصر صفویه است. (محجوب. ادبیات عامیانه ایران (مجموعه مقالا‌ت درباره افسانه‌ها و آداب و رسوم مردم ایران)، به کوشش دکتر حسن ذوالفقاری، نشر چشمه، چاپ اول، تهران، زمستان ۱۳۸۲. ص ۱۲۴۵) اما ویژگی منحصر به فردی که اینگونه ادبی در عصر صفویه پیدا کرد آن بود که این حماسه‌های علوی با شور و حالی بی مانند در محافلی که کانون هم فکری و هم اندیشی مردم بودند خوانده می‌شدند و همانند گنجینه‌ای پر بها پاسداری شده و سینه به سینه منتقل می‌گردیدند. یکی از مهمترین شاعران روزگار صفوی که به سرودن حیدرنامه‌ها اهتمام ورزید، ملا‌ فارغ گیلا‌نی‌ست. او با تخلص فارغ شعر می‌سرود و در سال ۱۰۰۰ ه. ق کتاب خود را به شاه عباس تقدیم داشت. مضمون اصلی این کتاب شرح روزگار و داستان‌های امیرالمونین علی (ع) است. نسخه‌های خطی فراوانی که از این کتاب به جای مانده نشان می‌دهد که در میان مردم محبوبیت زیادی داشته است. حتی در دوره قاجار این کتاب در مکتب خانه‌ها تدریس می‌شده است. (کاشفی خوانساری. حیدرنامه. ص ۱۰۱) یکی از داستان‌های نهفته در اثر ملا‌ فارغ به ماجرای جنگ خیبر می‌پردازد و با این ابیات آغاز می‌شود: ‌ روزی از روز‌ها رسول خدا/ پادشاه سریر صدق و وفا / داشت در مسجد مدینه مقام / جبرئیل از سما رساند پیام / وحی آورد از خدای احد / کای مه آسمان دین احمد / از پی جنگ بر نشان لشکر / تیغ بر بند و بر گشا خیبر / سید انس و جان رسول الله / در زمان شد به سعی عازم راه / با سی هزار مرد سوار / شد روان با مهاجر و انصار / راند لشکر به سان باد رسول / تا به نزدیک قلعه کرد نزول / قلعه‌ای دید چون رواق سپهر / در جهان طاق او چو طاق سپهر ... (کاشفی خوانساری. همان. ص ۱۰۳) لحنی که در مطلع این منظومه به کار رفته است آبستن مایه‌هایی از گفتار حماسی و نقالی‌ست و نشان می‌دهد که این قبیل اشعار با هدف خواندن در قهوه خانه‌ها و یا نهاد‌هایی از این دست سروده می‌شده‌اند.
نوع روایت نیز گویای آن است که شاعر تحت تاثیر زبان داستان گویی مرسوم قرار گرفته است و سروده خویش را با عبارت مرسوم در سرآغاز داستان‌های عامیانه (منظور یکی بود یکی نبود است) آغاز کرده است: روزی از روز‌ها رسول خدا، گویی تعمدا می‌کوشید به سروده خود جنبه داستانی و واقع بینانه‌ای ببخشاید. اگر این تلا‌ش را در کنار بزرگ نمایی‌های معمول در داستان‌های حماسی قرار دهیم که افزون بر هدف نه چندان متعالی سرگرم کردن شنوندگان، هدف عالی تری را نیز دنبال می‌کرده است و بر همین اساس در صدد راسخ کردن عقاید دینی و حسن اعتقاد به پیشوایان دین و مذهب است و حاضر است که این هدف را با توسل به اغراق‌های داستانی و بزرگ نمایی‌های خارق‌العاده نیز فرا چنگ آورد، به ماهیت پارادوکسیکال اینگونه ادبی پی می‌بریم. بررسی داستان‌های بازمانده از عصر صفوی گویای آن است که این قصه‌ها (چه در قالب نثر و چه در قالب نظم) به پشتوانه حمایت بی‌دریغی که از سوی سلا‌طین سلسله صفوی صورت می‌پذیرفته است، بسیار مفصل‌تر و قطور‌تر بوده و حوادث آن عجیب و غریب‌تر و از واقعیت و واقع بینی دور‌تر است. (محجوب. همان. ص ۱۲۶۰) خوانساری در مقاله مجزایی در کتاب حمله خوانی و حمله سرایی، مخاطبان اصلی این گونه‌های ادبی را کودکان و نوجوانان می‌شمارد و می‌نویسد: این حرف که مخاطبان عمده و اصلی ادبیات عامیانه کودکان بوده‌اند حرف تازه‌ای نیست. معمولا‌ نظریه‌پردازان و مورخان ادبیات کودک درباره ادبیات حماسی و حماسه‌های دینی در بسیاری از منابع نظری ادبیات کودک به‌عنوان ذخایری که پیشتر به کار کودکان و نوجوانان می‌آمده و زین پس نیز استفاده و بازنویسی آن برای کودکان ممکن، شایسته و حتی بایسته است یاد کرده‌اند. اما آنچه گفتار خوانساری را جدی‌تر و تکان دهنده می‌کند تکمله‌ای‌ست که بر این نظریه می‌افزاید: اما سخن این است که تا به حال به این بخش از گنجینه ادب و فرهنگ پارسی کمتر عنایتی شده و دانسته و نادانسته از بررسی، تصحیح، احیا، نقد، بازنویسی و باز آفرینی آن، چه برای بزرگسالا‌ن و چه برای کودکان و نوجوانان، غفلت شده است (کاشفی. حمله سرایی و حمله خوانی. ص ۱۰۱). ‌
منبع : روزنامه کارگزاران