روز ملخ - The Day The Locust

سال تولید : ۱۹۷۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : جروم هلمن
کارگردان : جان شله‌زینجر
فیلمنامه‌نویس : والدو سالت، برمبنای رمانی نوشته ناتانیل وست.
فیلمبردار : کانراد هال.
آهنگساز(موسیقی متن) : جان باری


هالیوود، سال 1938. «تاد هکت» (آترتن) که در دانشگاه ییل نقاشی خوانده، به گروه سن برناردینو آرمز می‌پیوندد که آماده کار برای یک طراح صحنه به‌نام «کلود استی» (دیسارت) هستند. او در همسایگی (هاری گریز) (مردیت)، بازیگر سابق نمایش‌های وودویل، و دخترش، «فی» (بلک)، بازیگر سیاهی‌لشکر ولی خوش‌آتیه، زندگی می‌کند. «تاد» به «فی» علاقه‌مند می‌شود، ولی جوابی نمی‌گیرد. «هاری» در جریان دوره‌گردی‌هایش با «هومرسیمپسنِ» آرام و سربه‌زیر (ساترلند) آشنا می‌شود و «هومر» از «فی» خواستگار می‌کند سپس «هاری» را نزد زنی به‌نام «خواهر بزرگ» (پیچ) می‌فرستد که دین درمانی می‌کند، ولی «هاری» در طول درمان می‌میرد و «فی» به نیت تأمین مخارج تشییع جنازه برای مؤسسه «آدری جنینگز» شروع به کار می‌کند. پس از مشاجره با «تاد»، «فی» به خانه «هومر» می‌رود و کاملاً او را زیر سلطه می‌گیرد. سپس مهمانی‌ای ترتیب می‌دهد و یکی از مهمانایش به‌نام «میگل» (سرنا) جنگ خروس به‌راه می‌اندازد و «هومر» را حسابی تحقیر می‌کند؛ صبح روز بعد «هومر»، «فی» و «میگل» را با هم غافلگیر می‌کند. «فی» می‌رود و «هومر» تنها می‌ماند. «هومر» میان هواداران ستارگان سینما - که بیرون سینمای محل نمایش افتتاحیه فیلم «دزد دریائی» جمع شده‌اند - گیر می‌افتد و وقتی بازیگر خردسالی به‌نام «آدور» (هیلی) با سنگ به سر او می‌زند، متانتش را از دست می‌دهد و با لگد به جانش می‌افتد. جمعیت با دیدن این صحنه برآشفته می‌شوند، «هومر» را می‌کشند، ماشین‌ها را واژگون و مغازه‌ها را چپاول می‌کنند. چند روز بعد که «فی» به سن برناردینو برمی‌گردد، اتاق «تاد» را خالی می‌یابد.
*