افول نفوذ و قدرت نظامی آمریکا درجهان، نتیجه زیاده خواهی بوش

با توجه به زیاده خواهی های دولت آمریكا باید گفت سیاست های بوش به گونه‌ای بوده است كه آمریكا اكنون دیگر همانند گذشته از توان بالای نظامی و نفوذ زیادی در جهان برخوردار نیست.
امروزه اعضای دولت بوش را نومحافظه‌كارانی تشكیل داده اند كه در دوران بوش پدر به دیوانه‌ترین ها مشهور بودند.
این نومحافظه كاران همانند دیك چنی (معاون رییس جمهوری آمریكا) و دونالد رامسفلد (وزیر دفاع) در آن زمان اعتقاد داشتند واشنگتن می‌تواند با چند جنگ كوچك پرزرق و برق جهان را به گونه‌ای تغییر دهد كه خود دوست دارد و به همین دلیل به `دیوانه‌ترین‌ها` مشهور بودند.
در آن زمان افراد باتجربه در هر دو حزب جمهوریخواه و دمكرات با خطرناك قلمداد كردن تصورات چنین افرادی، با آن مخالفت كرده بودند ولی در سال ? ?????دادگاه عالی آمریكا، كاخ سفید را به دستان كسی سپرد كه هرچند اكنون ? ???ساله‌است، ولی همچون یك كودك رفتار می‌كند.
جورج بوش پسر قطعا تكبر را با قدرت اشتباه گرفته است و افرادی همچون دیوانه‌ترین‌ها را به انسان‌هایی كه مسائل را مورد بررسی قرار می‌دهند، ترجیح می‌دهد.
بوش در نهایت پس از حملات ? ???سپتامبر فرصت یافت تصورات دیوانه‌ترین‌ها را عملی كند، زیرا در آن شرایط افراد بسیار اندكی در كنگره و رسانه‌ها جرات داشتند سیاست های دولت را زیر سوال ببرند و نتیجه این ترس نیز شرایط آشفته و خونین كنونی است كه در آن هستیم.
البته از همان ابتدا مشخص بود كه آمریكا از ارتش كافی برای اجرای برنامه كاری دیوانه‌ترین‌ها برخوردار نیست و بوش نیز هرگز خواستار ارتش بزرگتری نشد.
همانگونه كه در ژانویه ?????? نوشته بودم، یعنی `دكترین بوش` نسبت به جنگ های پیش‌گیرانه، طرح آنها `صحبت كردن بی‌خود و تنبیه كوچك` بود. حتی در آن زمان كاملا مشخص بود كه آمریكا برای حمله به عراق آماده می‌شود البته نه به خاطر اینكه عراق یك تهدید واقعی بود، بلكه بخاطر اینكه یك هدف ضعیف بود.
پیام آمریكا به كره شمالی نیز كه از یك برنامه هسته‌ای فعال برخوردار است كاملا مشخص بود.
دولت بوش حتی به كره شمالی قول نخواهد داد كه به آن حمله نمی‌كند چون معتقد است از بین بردن رژیم های شرور یكی از مهم ترین ماموریت های آمریكا است. دولت بوش در اجرای این به اصطلاح ماموریت خود حتا به این كه آیا دولت های مذكور خطری برای آمریكا دارند یا خیر توجه نمی كند.. باتوجه به تمامی جنگ‌هایی كه آمریكا انجام داده است به نظر می رسد دولت بوش تنها به مقابله با كشورهایی خواهد پرداخت كه از نظر نظامی ضعیف هستند. با توجه به این واقعیت می توان گفت از نظر دولت بوش بهترین سیاست محافظت از خود ارعاب دیگر كشورهاست.
البته مشخص نیست كه اگر آمریكا از بهانه حملات ? ???سپتامبر برای مبارزه با تروریسم استفاده نكرده بود، از بحران كنونی در مرزهای لبنان و اسراییل برای این منظور استفاده می‌كرد یا خیر ولی كاملا مشخص است كه دولت بوش اگر اعتبار و توانایی نظامی كشور را از بین نبرده بود ، هم اكنون از گزینه‌ها و توانایی بیشتری برای نفوذ در این شرایط برخوردار بود.
در حال حاضر نیز كمتر كسی از گروه دیوانه‌ترین‌ها از رشادت اخلاقی لازم برای اعتراف به اشتباهات خود برخوردار است.
به عنوان مثال دیك چنی معاون رییس جمهوری آمریكا همچنان بر دو اظهار عقیده خود در مورد عراق پافشاری می‌كند. او معتقد است اظهارات او مبنی بر اینكه عراقی‌ها از سربازان آمریكایی به عنوان `آزادكنندگان ` استقبال خواهند كرد و اینكه نیروهای مقاومت در لبنان در `آخرین گیر و دارهای (نفس كشیدن‌های ) خود هستند`، كاملا دقیق بوده است.
پس اگر دكترین بوش درست بود، چرا شرایط جهان وخیم تر از گذشته شد؟ البته دیوانه‌ترین‌ها در پاسخ به این سووال باز هم به تخیلات خود نسبت به برخورداری از قدرت مطلق باز می‌گردند و عقیده دارند عدم اراده از استفاده از این قدرت مطلق مشكلات كنونی را به وجود آورده است.
اظهارات ویلیام كریستول ?سردبیر هفته‌نامه محافظه‌كار `ویكلی استاندارد` كه خواستار حمله هوایی علیه ایران شده بود، مثال خوبی از جنون جنگ طلبی نو محافظه كاران آمریكاست.
رییس جمهور آمریكا كه خود را `رییس جمهور جنگ` لقب داده است ، نو دیوانگان آمریكا و سیاستهای آنها را ستایش و اجرا كرده است. ولی هم اكنون همین نو دیوانگان بوش را فردی ترسو می‌خوانند، به گونه‌ای كه كریستول در مقاله خود نوشته بود، `دولت بوش بسیار ضعیف عمل كرده‌ و به دیگران نیز اجازه داده است ما را ضعیف تصور كنند.`
حال باید دید آیا بوش واقعا برای ایستادگی و مقاومت در برابر فشار نودیوانگان به بلوغ ذهنی رسیده است؟

منبع: نیویورك تایمز

منبع : خبرگزاری فارس