جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
حکایت دوستیهای دلانگیز و تابلوهای آویخته به دیوار
گالری گلستان برایم تصویر آشنایی است که از ۱۵ سال پیش تا امروز همراهم بوده و در ذهنم پررنگتر شده است. همان نمای بیرونی سبزرنگ در یکی از پیچوخمهای محله دروس که بارها برای رسیدن به آن مسافتی طولانی را راه رفتهام. هر بار پیش از هل دادن در شیشهای و وارد شدن خداخدا کردهام که او را، لیلی گلستان را، بیابم که سرجای همیشگیاش نشسته است و تندتند مینویسد.گالری گلستان برایم خاطره دهها نمایشگاه گروهی و انفرادی است و هیجان در معرض قضاوت قرار گرفتن. هیجان فروختن نقاشی که هر بار آن به شیرینی دفعه اول است و شنیدن صدای پرانرژی لیلی گلستان از پشت تلفن که معطلش نکرده و خبرهای خوب دارد و دریچهای که رو بهآینده باز میشود.
گالری گلستان و لیلی گلستان برایم تصویری تفکیکناپذیر است. میتوانم ساعتها کنارش بنشینم و لذت یا بهت و حیرت کتابهای زندگیام را با او تقسیم کنم. یا به خاطرات او درباره آدمهایی گوش کنم که برایم اسطورههایی دور از دسترسند.
اگر بخواهم خود را به غم غربت یا حسرت سالیان گذشته عمر وابسپارم، بیتردید خاطره گالری گلستان از بهترین دستاویزهاست. نمیدانم آیا هنوز جمع آن پیران سرخوش شبهای افتتاح به راه است یا نه.
هنوز گاهگداری سر و کله علی گلستانه پیدا میشود که اول سرکی از پشت پنجره بکشد و بعد بیاید داخل و به شیوهای که تنها خاص خود اوست، رک و بیتعارف جاهایی از نقاشیات را که دوست ندارد نشانت دهد. مشتری نقاشی هیجانزدهای که به ناگه داستان غریبی را (که تو روحت از آن خبر ندارد) در پس نقاشیات کشف کرده و تا تاییدت را نگیرد دست بر نمیدارد و حکایت همه آن دوستیهای دلانگیزی که نطفهاش در همین سالن سپیده ساده و در حضور دائم تابلوهای آویخته به دیوارها بسته شد...
گذشته از تمام خاطرات شخصی من یا نقاشانی که به مسافران گذری یا دائمی این مکان تبدیل شدند، گالری گلستان اصالت خود را از پشتوانه بیست سال کار به معنای واقعی کلمه، اخلاقیات خدشهناپذیر و ایمان راسخ لیلی گلستان به آیندهای بهتر مییابد.
شاید نگاه کردن به یک تصویر از فاصله دورتر به درکی تازه یا عمیقتر منجر شود. تردیدی ندارم که گالری گلستان نقشی پررنگ در حافظه نسلی دارد که هنر را تنها وسیله ممکن برای رنگ دادن به روزگار خود یافته بود. مسیر سنگلاخی که به سعی و تلاش طی شد و ادامه آن آرزوی قلبی من و بیتردید همه آنهایی است که تکههای این فرهنگ مشترک را در قلب و ذهن خویش اندوختهاند.
کوروش صفینیا
نقاش جوانی که در ۱۸ سالگی اولین نمایشگاهش را در گالری گلستان برگزار کرد و خیلی زود محبوب مخاطبان شد. حال در سوئد زندگی میکند و در آنجا نقاشی بسیار موفق است.
نقاش جوانی که در ۱۸ سالگی اولین نمایشگاهش را در گالری گلستان برگزار کرد و خیلی زود محبوب مخاطبان شد. حال در سوئد زندگی میکند و در آنجا نقاشی بسیار موفق است.
منبع : روزنامه اعتماد ملی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
عراق دانشگاه تهران انتخابات حسن روحانی مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی دولت دولت سیزدهم چین رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی
ایران بارش باران تهران هواشناسی یسنا هلال احمر روز معلم آتش سوزی پلیس معلم سیل شهرداری تهران
سهام عدالت قیمت خودرو قیمت طلا بازار خودرو حقوق بازنشستگان قیمت دلار خودرو بانک مرکزی ایران خودرو سایپا کارگران ارز
عمو پورنگ لیلا بلوکات سریال موسیقی پردیس پورعابدینی تلویزیون عفاف و حجاب صداوسیما مسعود اسکویی سینمای ایران سینما
رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه روسیه حماس ترکیه نوار غزه انگلیس اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال تراکتور لیگ برتر جواد نکونام لیگ برتر ایران رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا
هوش مصنوعی اینستاگرام اپل گوگل تبلیغات ناسا دبی
خواب فشار خون کبد چرب