سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

حقیقت روزه


حقیقت روزه
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ [۱]
ای کسانی که ایمان آورده‏اید! روزه بر شما مقرّر گردید، همان‌گونه که بر کسانی که پیش از شما بودند مقرّر شده بود، باشد که پرهیزگار شوید.
امر به گرفتن روزه مانند دستوراتی همچون جهاد و پرداخت زکات در سال دوم هجری از جانب خداوند رسید؛ چون به عقیدة مفسران و دانشمندان علوم قرآنی، آیاتی که با خطاب«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» شروع شده‏اند، مدنی هستند.
خطاب ابتدایی آیه از جانب پروردگار، گامی مهم در تأثیر‌گذاری پیام است. در حدیثی از تفسیر مجمع البیان می‏خوانیم: لذّت خطاب«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» سختی روزه را آسان می‏کند.
آنچه که روشن است، این‌که روزه بر امت‌های پیشین نیز واجب بوده است؛ حتی رسول خدا(ص) در روایتی اولین روزه‌دار را حضرت آدم(ع) می‌دانند؛ ولی چگونگی و مدت روزه‌دار بودن مسلمانان با ادیان دیگر در زمان و تعداد روزها تفاوت دارد.
از شیوه‏های تبلیغ، آن است که دستورات مشکل، آسان جلوه داده شود. این آیه می‏فرماید: فرمان روزه مختص شما مسلمانان نیست، در امّت‏های پیشین نیز این قانون بوده است. و عمل به دستوری که برای همه امّت‏ها بوده، آسان‏تر از دستوری است که تنها برای یک گروه باشد. «کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ» قرآن، فلسفه بعضی احکام همچون روزه را بیان داشته است؛ زیرا اگر مردم نتیجه کاری را بدانند، در انجام آن نشاط بیشتری از خود نشان می‏دهند.[۲] هر چند که روزه بر امّت‏های پیشین نیز واجب بوده؛ ولی روزه‏ ماه رمضان، مخصوص انبیا ذکر شده و در امّت اسلامی، روزه رمضان بر همه واجب شده است. [۳]
عالم بزرگوار شیعی، سیدبن طاووس می‌نویسد:[۴]«علت اساسی تکلیف ، مشرف شدن انسان به پرستش خداوند ـ جلّ جلاله ـ است از آن جهت که اهلیت پرستش را دارد. این علت اصلی، در تمام تکالیف الهی ملحوظ است؛ اما توجیه این که چرا خداوند خواسته است این پرستش و بندگی، در زمان خاص و به گونة خاص و به صورت ویژه انجام گیرد؟ پاسخ آن را باید از خداوند جست‌و‌جو کرد که بر زنان پیامبران و امامان(ع) جاری ساخته است؛ از آن جمله روایتی است که هشام بن حکم از امام صادق(ع) دربارة علت تشریع روزه سؤال کرد؛ سپس پیشوای ششم فرمود:«الْعِلَّةُ فِی الصِّیَامِ لِیَسْتَوِیَ بِهِ الْفَقِیرُ وَ الْغَنِیُّ وَ ذَلِکَ لِأَنَّ الْغَنِیَّ لَمْ یَکُنْ لِیَجِدَ مَسَّ الْجُوعِ فَیَرْحَمَ الْفَقِیرَ لِأَنَّ الْغَنِیَّ کُلَّمَا أَرَادَ شَیْئاً قَدَرَ عَلَیْهِ فَأَرَادَ اللَّهُ أَنْ یُسَوِّیَ بَیْنَ خَلْقِهِ وَ أَنْ یُذِیقَ الْغَنِیَّ مَسَّ الْجُوعِ وَ الْأَلَمِ لِیَرِقَّ عَلَی الضَّعِیفِ وَ یَرْحَمَ الْجَائِع‏» [۵]خداوند روزه را واجب کرد تا دارا و نادار یکسان شوند؛ زیرا شخص بی‌نیاز معمولاً درد گرسنگی را نمی‌چشد تا به افراد نیازمند ترحمی داشته‌ باشد؛ چرا که فرد غنی هر چیزی را بخواهد، فراهم می‌بیند. به همین دلیل خداوند با تشریع روزه اراده کرده است که میان آفریدگان تساوی ایجاد کند تا بی‌نیازان نیز درد گرسنگی را احساس کنند و در نتیجه بر افراد ناتوان و نیازمند ترحمی داشته باشند.
از موارد مهم در این فقره، خداوند در انتهای آیه و پس از واجب کردن روزه بر مؤمنان به آنها نوید متقی و پرهیزکار شدن به شرط انجام روزه را می‌دهد.
تقوا، به معنای خویشتن‌داری از گناه است. بیشتر گناهان، از دو ریشة غضب و شهوت سرچشمه می‏گیرند. روزه، جلوی تندی‏های این دو غریزه را می‏گیرد و لذا سبب کاهش فساد و افزایش تقوا است.[۶] تقوا و خداترسی، در ظاهر و باطن، مهم‏ترین اثر روزه است.
روزه، یگانه عبادت مخفی است. نماز، حج، جهاد، زکات و خمس را مردم می‏بینند؛ امّا روزه دیدنی نیست. روزه، ارادة انسان را تقویت می‏کند. کسی که یک ماه نان و آب و همسر خود را کنار گذاشت، می‏تواند نسبت به مال و ناموس دیگران، خود را کنترل کند. روزه، سبب تقویت عاطفه است. کسی که یک ماه مزة گرسنگی را چشید، درد‌آشنا می‏شود و رنج گرسنگان را احساس و درک می‏کند.[۷]
رسول خدا(ص) فرمودند:«روزه، نصف صبر است.» [۸]
مسلم است روزه‌ای که مورد نظر آیات و روایات و سفارش پیشوایان دینی ما است، افزون بر خودداری از آب و نان و دیگر مفطرات و مبطلات روزه، پرهیز از گناهان و خالی کردن دل از غیر خدا است. روزه، انسان را شبیه فرشتگان می‏کند، فرشتگانی که از خوردن و آشامیدن و شهوت دورند. [۹]
رسول گرامی اسلام، حضرت محمد(ص) می‌فرماید:«‌برای هرچیز، زکاتی است و زکات بدن‌ها، روزه است.» [۱۰]و نیز فرمودند:«هر کس ماه رمضان را برای خدا روزه بدارد، تمام گناهانش بخشیده می‌شود.» [۱۱]زیرا که خداوند مهربان می‌فرماید:«الصوم لی و انا اجزی به» [۱۲] روزه برای من است و من پاداش آن را می‏دهم.
هادی الیاسی
۱ـ بقره: ۱۸۳.
۲ـ تفسیر نور، ذیل آیه.
۳ـ تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۱۳۶.
۴ـ اقبال الاعمال، ص ۴.
۵ـ علل الشرایع، ج ۲، ص ۳۷۸.
۶ـ اصول کافی، ج ۲، ص ۱۸.
۷ـ تفسیر نور، ذیل آیه.
۸ـ تفسیر المنار، ذیل آیه.
۹ـ صاحب جواهر، نقل از آیة اللَّه جوادی.
۱۰ـ بحار، ج ۶۹، ص ۳۸۰.
۱۱‌ـ تفسیر مراغی، ج ۲، ص ۶۹.
۱۲ـ اصول کافی، ج ۴، ص ۶۳.
منبع : خبرگزاری رسا


همچنین مشاهده کنید