یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


حقوق بشر و اینترنت


حقوق بشر و اینترنت
آزادی بیان یكی از بینان‌های اساسی جامعه دموكراتیك به شمار می‌رود علاوه بر آن بسیاری معتقدند رعایت این حقوق از شروط اساسی پیشرفت و توسعه در جوامع انسانی است لیكن با تحول زندگی بشر مفاهیم موجود در حقوق بشر از جمله آزادی‌های مختلف بشری نیز متحول می‌گردند. هر چند چند دهه‌ی پیش آزادی بیان و آزادی مطبوعات به عنوان عناصر بسیار پیشرفته حقوق بین‌المللی بشر به شمار می‌رفتند لیكن امروزه و در سایه تحولات تكنولوژیك، بشر به حقوق جدیدی نیاز دارد كه هر چند پایه‌های آن همان‌هایی است كه پیش از این نیز مورد استناد بوده‌اند لیكن با توجه به پیشرفت‌های جوامع بشری تغییر و تحولات لازم را به دست آورده‌اند. وقتی مطبوعات و روزنامه‌ها به عنوان یك عنصر اطلاع جدید در اختیار بشر قرار گرفت آزادی بیان گامی به پیش گذاشت و در این مرحله این حق به حق آزادی مطبوعات متحول گردید البته ذكر این نكته نیز خالی از فایده نخواهد بود كه ابتدا آزادی‌ها شكل منفی داشتند.
دولت‌ها ابتدا به حقوق بشر به عنوان مالیات‌های سنگینی می‌نگریستند كه بنا به اجبار پرداخت می‌شدند و حتی اگر زمینه‌های آن نیز فراهم می‌شد سركشی‌هایی نیز در مقابل آن به وقوع می‌پیوست این مرحله وقتی متحول شد، تبدیل به آزادی منفی شد بدین معنی كه هر چند دولت‌ها دیگر به حقوق بشر به عنوان مالیات‌های سنگین بر علیه حاكمیت خود نمی‌نگریستند لیكن این آزادی‌ها به معنای آزادی از مداخله و محدودیت بود. معنای واضح‌تر آزادی منفی این است كه اصل بر مداخله و محدودیت بود لیكن دولت‌ها تحت شرایطی به انسان‌ها حق می‌دادند كه از مداخله و محدودیت در امان باشند. این مسأله معنای ادنای آزادی نسبت به فلسفه‌های جدید آن است زیرا هم اكنون آزادی مثبت جای آن را فراگرفته است. اینجا دیگر آزادی برای خدمت به نسل بشریت و جامعه انسانی تلقی می‌گردد و سخن آزادی از محدودیت نیز از بین رفته است. هر چند هم اینك نیز رعایت آزادی و فلسفه آن را كه مثبت یا منفی یا حتی به مثابه مالیات بر حاكمیت باشد در تمام كشورهای جهان به یك نحو نمی‌توان سراغ گرفت.
در عین حال كه بسیاری از كشورهای جهان حتی هم اینك نیز درباره آزادی‌ها تصورات عجیب و غریبی دارند نمی‌توان تصور كرد كه هم‌اینك آزادی منفی در هیچ جا وجود ندارد. اگر تصور كنیم امكان دارد كه در فوریه سال ۲۰۰۵ انتخاباتی در نقطه‌ای از جهان برگزار شود و در آن هنوز به زنان نه تنها حق انتخاب شدن بلكه حق انتخاب كردن نیز داده نشود چنین واقعیت‌هایی ملموس‌تر نیز خواهد بود.
به هر نحو آزادی مطبوعات به عنوان یك حق بسیار مترقی جایگاه خود را رفته رفته پیدا كرد ولی این تا زمانی بود كه مطبوعات و رسانه‌های جدید پدید آمدند. آزادی مطبوعات در این برهه یك قدم نیز جلوتر رفت و با پیشرفت خود جایش را به آزادی اطلاعات داد. آزادی اطلاع در زمانی به وجود آمد كه اطلاعات جای پای خود را به عنوان خمیرمایه تمدن جدید محكم می‌كرد. رفته رفته دانشمندان و متفكران به این نتیجه می‌رسیدند كه هر كسی در هزاره سوم بر اطلاعات دسترسی بیشتری داشته باشد جایگاه مناسب‌تری را در رینكینگ جهانی به دست خواهد آورد. تحت همین شرایط بود كه حق اطلاع به عنوان اصلی مترقی وارد حقوق بشر شد. ولی چرخه تحولات به همین جا نیز محدود نگردید زیرا به زودی انسان‌ها از اینكه تنها دریافت‌كننده اطلاعات باشند خسته شدند و تصمیم گرفتند تصور دیگری را به عنوان حقی مترقی و جدید مطرح سازند این حق جدید حق ارتباط بود.
این حق یك تفاوت با تمامی حقوق مشابه خود كه قبل از این در زمینه آزادی بیان مطرح شده بودند داشت. تمامی حقوق پیشین هر چند مراتب مختلفی را نشان می‌دادند لیكن همه از یك قماش بودند ولی حق ارتباط بر عكس همه آنها زمینه‌ای دوجانبه داشت یعنی نه تنها بر حق به دست آوردن دانایی تأكید می‌ورزید بلكه بر حق انتقال آن نیز اصرار داشت. تفاوت دیگر آن نیز با زمینه‌های پیشین در این است كه در حقوق قبلی نقط ثقل و مسأله مهم قضیه رساندن اطلاع به شخص بود لیكن در حق ارتباط هر چند همین عنصر نیز باقی است ولی نقطه ثقل حق اطلاع بر حق انتقال اطلاعات سنگینی می‌كند نه حق به دست آوردن آنها. در مقایسه ترجیحی حقوق پیشین و موجود بایستی اشاره كرد كه هر چند آزادی مطبوعات تمامی آزادی‌هایی كه آزادی اطلاعات شامل آن می‌شوند را در برنمی‌گیرد در عین حال همین مقیاس در مورد آزادی اطلاع و آزادی ارتباط وجود دارد. زیرا هر مرحله كه پیش‌تر می‌رویم آزادی‌های موجود رنگ و بوی متكامل‌تری می‌یابد. مسأله‌ دیگر، اصطكاك‌های موجود بر سر راه این حقوق است. هر چند تحول آزادی مطبوعات به آزادی اطلاع به خاطر مبارزاتی كه در راه آزادی مطبوعات انجام گرفته بود اصطكاك‌های سیاسی كمتری را متوجه آزادی جدید كرده بود لیكن آزادی ارتباط با دشواری‌های حقوقی متعددی مواجه گردیده است.
به هر نحو آنچه قابل توجه است اینكه اعلامیه جهانی حقوق بشر كه در ماده ۱۹ خود حق انسان برای اطلاع را به رسمیت شناخته بود امروزه در آستانه تحول قرار گرفته است و لازم است تا یك حق گسترده‌تر را كه آن هم حق انسان برای ارتباط است نیز به رسمیت بشناسد. ماده ۱۹ اعلامیه حقوق بشر بیان می‌كند: هر كس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آن است كه از داشتن عقاید خود بیم و اضطراب نداشته باشد و در كسب اطلاعات و افكار و در اخذ و انتشار آن به تمام وسائل ممكنه و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد علاوه بر ماده ۱۹ اعلامیه مذكور، میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی، كنوانسیون اروپایی حقوق بشر، كنوانسیون آمریكایی حقوق بشر و منشور آفریقایی این حقوق نیز بر همین مسأله تأكید كرده‌اند.
هم‌اكنون و با رونق گرفتن جامعه اطلاعاتی به هیچ عنوان نمی‌توان نقش اطلاعات، ارتباطات و موارد مربوط به آنها را از نظر دور داشت هم اكنون از سویی محیط اینترنت تبدیل به مكانی برای تهاجم به آزادی‌های مختلف شده است و علاوه بر انجام این قبیل تجاوزات به حقوق اساسی بشری كار به جایی رسیده است كه آموزش قتل و دیگر جرائم به علاوه تجاوز به حریم خصوصی و اطلاعات خصوصی در آن به امری عادی بدل شده است و از سوی دیگر جدیداً مبحث قانونگذاری برای اینترنت آن هم در محیط بین‌المللی رونق گرفته است.
در مباحث جامعه اطلاعاتی مقصود از زیرساخت‌های آن دیگر توجه صرف به كمیت‌های فنی نیست. بلكه هم اكنون وقتی سازمان‌های غیردولتی و دولتی از زیرساخت‌های فناوری اطلاعات سخن می‌گویند دقیقاً به موضوع حقوق بشر نیز توجه دارند برای نمونه اعلامیه اصولی اجلاس سران جامعه اطلاعاتی در همان بخش‌های نخستین خود به قضیه حقوق بشر به عنوان یكی از مباحث بنیادی خود توجه كرده است. ولی بر عكس اروپایی‌ها كه قصد دارند تنها به حق اطلاع و ارتباط بپردازند كشورهای در حال توسعه سعی فراوانی به خرج دادند تا حق توسعه را به عنوان یكی از مبنایی‌ترین حقوق بشر امروز وارد جامعه اطلاعاتی كنند. این كشورها موفق نیز بودند زیرا چنانچه از متون اعلامیه اصول نیز برمی‌آید وقتی صحبت از حقوق بشر در آن می‌شود بیشتر بحث حق توسعه در آن مطرح است ولی متأسفانه به خاطر آنكه حقوق بشر صیغه غربی دارد این كشورها تاكنون اجازه نداده‌اند كه مبحث حقوق توسعه به طور اصولی و جامع وارد مباحث حقوق بین‌المللی بشر گردد. البته چنانچه گفتیم در اعلامیه اصولی این مسأله تا حدود قابل توجهی مرتفع شده است.
●حمایت از فرد در حقوق بین‌المللی اینترنت
این مسأله را از دو دیدگاه می‌توان بررسی كرد یكی از دیدگاه اومانیستی فرد و دیگری حمایت از خانواده. پیش از این در اروپا رهنمود اتحادیه اروپا درباره حمایت از فرد به تصویب رسیده بود كه طی آن از افراد در مورد پردازش و انتقال داده‌های مربوط به زندگی شخصی فرد مورد حمایت قرار می‌گرفت. این رهنمود در سال ۱۹۹۴ به تصویب رسیده بود و آغاز اجرای آن سال ۱۹۹۸ میلادی بود. البته در ایالات متحده از این قواعد هیچ خبری نبوده است. در اعلامیه اصول اجلاس سران جامعه اطلاعاتی نیز حمایت از حرمت زندگی خصوصی به عنوان یكی از مهم‌ترین مسائل حقوق بشر مورد توجه بوده و علی‌الخصوص این مسأله در آغاز هزاره جدید مورد عنایت بیشتری واقع شده است. شاید ذكر چند نكته اهمیت بها دادن به حرمت زندگی خصوصی را بیشتر مشخص سازد. شبكه اطلاعاتی به نام اشلون وجود دارد كه تحت نظارت آژانس امنیت ملی آمریكا و تحت پیمان همكاری اطلاعاتی ایالات متحده و انگلیس با همكاری كانادا، استرالیا و زلاندنو به فعالیت مشغول است این شبكه اطلاعاتی یا به عبارت بهتر شبكه جاسوسی روزانه بیش از ۳ میلیارد پیام تلفنی، فاكس و پست الكترونیكی را در سراسر جهان شنود می‌كند. این مسأله یكی از واقعیت‌های حقوق بشری در سراسر جهان است و نشان می‌دهد كه حذف اعدام چه تأثیرات مثبتی بر نگرش غرب بر حقوق بشر داشته است. علاوه بر اشلون كمپانی‌های بزرگ جاسوسی دیگری هم هستند كه در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و غیر از آن در سطح جهان به فعالیت مشغول بوده و وظایفی شبیه همین كمپانی را بر عهده دارند. وقتی در یك آمار، یك میلیون كامپیوتر مورد بررسی قرار گرفت سه میلیون نرم‌افزار جاسوسی از آنها كشف شد. یعنی به طور متوسط هر رایانه لانه حداقل سه نرم‌افزار جاسوسی است كه تمامی اطلاعات شخصی افراد را به مراكز كنترل خود انتقال می‌دهند. بسیاری شركت‌های تجاری وجود دارند كه حاضرند به هر شیوه مجاز یا غیر آن دست زده و اطلاعات اشخاص را جمع‌آوری نموده و به مؤسساتی كه برای آن سر و دست می‌شكنند بفروشند چنانچه امروزه فروش اطلاعات شخصی و محرمانه افراد به یك تجارت سودآور تبدیل شده است. در این شرایط است كه حمایت از فرد در این بهبوهه اهمیت می‌یابد. جالب اینكه عامل اصلی این تهاجمات به حقوق افراد دولت‌ها و آن هم دولت‌های غربی می‌باشند.
دیدگاه دوم در مورد حقوق بشر مذكور حمایت از ارزش‌های خانواده می‌باشد. این مسأله در اروپا و به خصوص آمریكا از كمترین اهمیت ممكن برخوردار می‌باشد زیرا در غرب ارزش چیزی به نام خانواده از بین رفته است.آزادی ازدواج افراد از یك جنس تنها یكی از نتایج از بین رفتن اهمیت خانواده در این كشورهاست. هرزه‌گرایی و ارزش دادن به این فعل نیز دلیل دیگری بر این انحطاط است. وضعیت در غرب به جایی رسیده است كه فاحشه‌ها و انسان‌های مذكری كه در فیلم‌های مستهجن حضور می‌یابند به عنوان هنرپیشه و هنرمند شناخته می‌شوند. در بلژیك طبق مصوبات قانون فواحش نسبت به خواست‌های صنفی خود حق اعتراض و حتی راهپیمایی نیز دارند (حال آنكه در همین كشور برپایی راهپیمایی علیه ایالات متحده و اسرائیل غیرقانونی تلقی شده است) در این شرایط پرداختن اعلامیه اصول اجلاس سران در ژنو به مسأله خانواده می‌تواند قدم مثبت بزرگی باشد یك پاراگراف از این اعلامیه با عنوان حمایت و حفاظت از ارزش‌های خانواده به این موضوع پرداخته است.
●حق اطلاع به عنوان یك پایه از حقوق بشری
در سال ۱۹۴۹ برای اولین بار در دو ایالت آلمان حق اطلاع به عنوان یك قانون درآمد. پروفسور كلوس از اساتید علوم ارتباطات معتقد است در كنار آزادی عقیده و بیان و آزادی مطبوعات، اندك اندك مفهوم جدید دیگر و یك حق بالقوه به عنوان حق همگانی برای آگاهی از رویدادها یا همان (حق اطلاع) پدید آمد. این مفهوم نشانگر آن است كه دیگر آزادی‌های سنتی كه در این زمینه وجود دارند كافی نبوده‌اند. این حق به عنوان یك واقعیت هم‌اینك مورد تأكید جامعه بشری است فرانسیس بال دیگر استاد علوم ارتباطات در معرفی آن می‌گوید: حق اطلاع به معنی ضرورت برخورداری همه شهروندان از امكان دسترسی به تمام اخبار و گزارش‌های جاری چه درباره خود رویدادها و چه در مورد بیان و تشریح نظرات و عقاید مربوط به آنها می‌باشد البته مشروط به آن كه رویدادها و بازتاب‌های آن به شیوه قابل درك برای هر فرد ارائه شود و گرنه آزادی به امتیازی برای چند نفر تبدیل خواهد شد. این شرط كاملاً عقلانی به نظر می‌رسد.
بدین منظور ارائه یك مثال می‌تواند نقشی روشنگر داشته باشد. معاهده كره ماه كه در بین چند كشور دارای فناوری مربوط به امضا رسیده است یك سیستم بین‌المللی است. در این معاهده كسی از اینكه كشور افغانستان یا نیجریه عضویت ندارد ناراحت نیست زیرا همه پذیرفته‌اند وقتی كسی دارای فناوری‌های مربوط نیست از حقوق و مزیت‌ها و در عین حال تكالیف موجود بر كنار خواهد ماند. شرط مذكور نیز بر همین مبناست مثلاً یك قاعده فیزیك كه در سطح مقطع PH.D آن مطرح می‌شود بر طبق این حق باید به اطلاع مردم برسد ولی كارشناسان رشته ادبیات در این باره از هیچ حقی برخوردار نیستند زیرا این حق با آنكه وجود دارد ولی مختص افرادی است كه در این سطح قرار دارند.
●حق ارتباط
تاكنون هیچ مرجع قانونگذاری بین‌المللی بر وجود حق ارتباط به عنوان یك حق بشری تأكید نكرده است. برای اولین بار ژان دارسی فرانسوی در سال ۱۹۶۹ این مسأله را مورد توجه قرار داد. پیروزی‌های بشر علی‌الخصوص در زمینه چیره شدن بر زمان و فضا باعث شد تا توقعات بشر نیز بالاتر رود دیگر بشری كه راضی بود تا اگر حق اطلاع او به رسمیت شناخته شود آرام بگیرد، حاضر نیست تا قبل از گفتن و رساندن عقاید خود به دیگران كنار بكشد. البته در سال‌های ۱۹۳۰ و زمانی كه رادیو متولد شده بود نیز برتولت برشت ایجاد این حق را پیش‌بینی كرده بود. پس از اظهارنظرات دارسی كسی توجه جدی بر آن نكرد ولی دارسی ده سال بعد دوباره این حق را به عنوان یكی از اجزای حقوق بشر جدید مطرح نمود. از نظر وی حراست از هویت‌های ملی و فولكلور نیز در این حق مستتر است. وی معتقد است طرز تفكر رسانه‌ای یا به عبارت دیگر یك سوم بودن پیام‌ها را مشكل پیش روی حق ارتباط می‌دانست و معتقد بود حق ارتباط با ایجاد تفكر ارتباطی می‌تواند به اسطوره‌زدایی از رسانه‌ها بپردازد. مشكلی كه طی آن هر آنچه رسانه‌ می‌گوید وحی منزل و هر كس كه وارد آن می‌شود به عنوان فرشته آسمانی تلقی می‌گردد. تصور اینكه هنرپیشه‌ای بی‌سواد تنها به خاطر چهره زمان خود به عنوان یك اسطوره تلقی می‌گردد برای بسیاری آزاردهنده است ولی حق ارتباط و امكان مساوی دسترسی و ارائه اطلاعات از هر دو سو می‌تواند به این معظل بزرگ نیز پایان دهد.
واضعان نظریه حق ارتباط درصدد نیستند تا با آوردن این حق، حقوق پیشین را فسخ نمایند بلكه منظور آنها ایجاد آزادی‌های بیشتر برای بشریت است زیرا این حق و حقوق ماقبل مانعه‌الجمع نیستند كه با آمدن یكی، مابقی از بین بروند. حق ارتباط از دو دیدگاه قابل توجه است. در دیدگاه اول حق ارتباط به عنوان تعهد دولت برای انتقال اطلاعات به تمام كسانی كه خواستار آن هستند می‌باشد ولی دیدگاه دوم بر ایجاد یك بستانكاری معتقد است كه در آن شهروندان قدرت عمومی را وادار می‌كنند كه شرایط لازم برای تسهیل جریان اندیشه را فراهم سازد.
درباره آینده حق ارتباط نظرات چندان امیدواركننده‌ای وجود ندارند. فرانسیس بال معتقد است نه تنها این حق به ثمر نخواهند نشست بلكه تأثیرات عدم پذیرش آن بر حق اطلاع نیز اثر منفی خواهد داشت. وی معتقد است لزوم حمایت از كثرت‌گرایی كه هم اینك توسط قدرت‌های سیاسی مورد تأكید قرار می‌گیرد برای نابودی آزادی مطبوعات طراحی شده است. وی بحث لزوم حمایت از هویت فرهنگی را نیز تله‌ای برای از بین بردن آزادی انتخاب خوانندگان تلقی می‌كند.
در عین حال برخی همانند سزهاملینك هنوز به ایجاد و اجرای این حق امید بسته‌اند. وی در سخنرانی خود در WSIS پیشنهاد كرد نام آن از جامعه اطلاعاتی به جامعه ارتباطی تغییر كند. پیشنهاد دیگر او تصویب یك اعلامیه جهانی حق ارتباط بود. البته هاملینك نیز معترف است كه در حال حاضر حق ارتباط هنوز در حقوق بشری مورد تصریح قرار نگرفته است.
●حق توسعه
تلاش كشورهای در حال توسعه همواره بر القای تفكر توسعه بر تحولات حقوقی مختلف از جمله موضوعات مربوط به حقوق بشر است. بیانیه هزاره كه در سال ۲۰۰۰ میلادی تصویب شده بر عناصر ۸گانه توسعه این كشورها تأكید داشته و این كشورها در تلاشند تمام فعالیت‌های كنونی خود را به نحوی به این بیانیه مرتبط سازند. در اعلامیه اصول اجلاس جامعه اطلاعاتی نیز سمت و سوی مباحث مربوط به حقوق بشر بیشتر حالتی توسعه‌ای داشته است چنانچه حتی یك پاراگراف از اعلامیه درباره ضرورت عدم تبعیض در برخورداری كشورها از اطلاعات مورد تأكید قرار گرفته است.
همچنین كشورها پس از تلاش فراوان توانستند درست در پارگراف‌های نهایی لزوم مهیا نمودن امكانات در نقاط دوردست و روستایی را به تصویب برسانند در یك پاراگراف دیگر نیز از جامعه بین‌المللی خواسته شده است تا به انتقال فن‌آوری به این نقاط كمك كند.

نویسنده : مهدی صمدی از باشگاه اندیشه
منبع : سایر منابع


همچنین مشاهده کنید