پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


آثار اقتصادی فعالیت بانک‌های خارجی در کشورهای در حال توسعه


آثار اقتصادی فعالیت بانک‌های خارجی در کشورهای در حال توسعه
اصلاحات ساختاری و باز کردن بخش خدمات مالی به روی خارجیان در واقع دو فرآیند متصل به هم هستند، هدف هر دو توسعه کارایی و رقابت سیستم مالی برای دستیابی به رشد اقتصادی است. اما این اقدامات از سوی دولت ها در جهان سابقه چندان طولانی ندارد بلکه عمدتاً از دهه آخر قرن بیستم سرعت قابل توجهی به خود گرفته است. در این بررسی ابتدا بر وضعیت بانکداری کشورها و اقدامات صورت گرفته از طرف دولت ها در دهه ۱۹۹۰ پرداخته خواهد شد، سپس بر ادبیات تجربی موضوع اشاره خواهیم کرد:
● بانکداری در کشورهای در حال توسعه در دهه ۱۹۹۰
تغییرات قابل توجه در سیستم های مالی کشورهای در حال توسعه در دهه ۱۹۹۰ میلادی اتفاق افتاد. دولت ها اقدام به آزادسازی نرخ های بهره و تخصیص اعتبارات کردند. دولت ها همچنین حساب سرمایه را باز کرده و فرصتی فراهم کردند که تنوع پرتفو در کشورها به وجود آید. بانک های داخلی به طور روزافزونی وام های بین المللی اعطا و سپرده های خارجی را نیز جذب کردند. بانک های مرکزی از تامین مالی برای توسعه دست برداشته و به طور روزافزونی توجه به سطوح پایین تورم داشتند و به طور نسبی در راه استقلال قدم برداشتند.
بازارهای داخلی بدهی خود را به دولت و بانک مرکزی توسعه دادند و اوراق قرضه دولتی نیز عمدتاً وارد بازارهای بین المللی شدند. مقررات مالی و نظارت به طور قابل توجهی بهبود پیدا کردند. تجهیز منابع به وسیله بانک ها تغییرات عمده یی داشت، ابزارهای جدید تجهیز منابع مانند گواهی سپرده به وجود آمدند و این گواهی ها به همراه گواهی اوراق به عنوان بزرگ ترین منابع بانک ها تا به حال مطرح بوده است. سپرده های بانک ها از ۳۴ درصد GDP در سال ۱۹۹۰ به بیش از ۵۰ درصد در بعد از سال ۲۰۰۰ رسیده است. در اکثر کشورهای در حال توسعه نرخ متوسط رشد سپرده به GDP به طور متوسط ۴ درصد در سال بوده است.با وجود تغییرات فوق کشورهای در حال توسعه اقدام به آزادسازی بخش مالی اقتصاد و اعمال سیاست های مالی کردند تا بتوانند بانک های خارجی را ترغیب به ورود به اقتصاد خودشان کنند، اهم این اقدامات را می توان به شرح ذیل خلاصه کرد؛
ـ حذف یا کاهش موانع سرمایه گذاری خارجی در داخل
ـ تسهیل ورود جریان سرمایه بین الملل و سعی در جذب سرمایه
ـ ایجاد مقررات و نهادهای حقوقی - اقتصادی جدید جهت ورود بانک های خارجی
ـ ایجاد مقررات جهت ورود صاحبان خارجی بانک های داخلی
ـ رفع نواقص بازار سرمایه
توجه به این نکته ضروری است که بانک های غربی از کاهش کنترل سرمایه در امریکای لاتین و آسیا بیش از حد منتفع شده اند. اما خود این کشورها زمانی که این پول ها جهت عکس پیدا کرده اند (در حالت خروج از کشور) آسیب زیادی دیده اند. خروج ناگهانی پول از این کشورها باعث می شود ارزش پول شان سقوط کند و نظام بانکی شان نیز تضعیف شود. بنابراین منظور از رفع نواقص بازار سرمایه آزادسازی شتاب زده و بی برنامه این بازارها نیست زیرا این نوع آزادسازی به تعبیر استیگلیتز رهاکردن آنها روی امواج شدید دریاست، پیش از آنکه منافذ آن تعمیر شده باشد، پیش از آنکه ناخدای آن آموزش لازم را دیده باشد و... حال به طور کلی اقدامات فوق باعث جذب و ورود بانک های خارجی در اقتصاد کشورهای در حال توسعه شده اند ولی بعد از ورود این نوع بانک ها نیز انتظار می رود برخی تغییرات در اقتصادها رخ بدهد.
● ورود بانک های خارجی در اقتصاد کشورهای در حال توسعه
در بسیاری از کشورها، به ویژه در کشورهای کمتر توسعه یافته، حضور بانک های خارجی به طور باورنکردنی در دهه ۱۹۹۰ میلادی افزایش یافت. در میان سایر دلایل، این افزایش در ورود بانک های خارجی، بیشتر به این واقعیت بر می گشت که در اوایل دهه ۱۹۹۰ بسیاری از کشورها سیاست های آزادسازی مالی را در پیش گرفتند و به خارجیان اجازه دادند شعبات خود را در کشور آنها تاسیس کنند و به بانک های خود نیز دستور دادند که در کشورهای دیگر شعبه دایر کنند. با آزادسازی ورود به بخش مالی در کشورهای در حال توسعه درصد دارایی های کل بانک های خارجی به کل بانک ها از ۱۹ درصد در سال ۱۹۹۵ به ۴۲ درصد در سال ۲۰۰۰ رسیده است. (Yan ۲۰۰۴)
پا به پای مشارکت گسترده در بخش تجارت کالاها (به طور مشخص عضویت در گات و سپس سازمان تجارت جهانی ) سیاستگذاران دریافتند که حضور بانک های خارجی می تواند برای مصرف کنندگان، صنعت مالی و برای کل اقتصاد از طریق عائدی کارایی مفید باشد.
● نتیجه گیری
آنچه از این گزارش بر می آید این است که ورود بانک های خارجی زمانی مطلوب تر خواهد بود که منافعی که در متن بدان ها اشاره شد بیشتر از هزینه های مذکور باشد و این هم زمانی دست یافتنی است که از تجربه موفق در جهان بهره ببریم. اغلب تجربه های موفق الگویی داشتند که در چارچوب آن بازشدن اقتصادشان به آرامی و مرحله یی انجام گرفته است، در هر حال سیاست های دیکته شده صندوق و بانک (جهانی) چندان در کشورها تجربه موفق را در پی نداشته اما برنامه ریزی خود کشورها (آسیای شرق) در این زمینه مطلوب بوده است.
عبدالرضا محمدبیگی
http://www.beigi۵۷.blogfa.com