چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا


تنگناهای اجتماعی – روانی اطلاع رسانی برای توسعه


تنگناهای اجتماعی – روانی اطلاع رسانی برای توسعه
بیست و پنج سال پیش که برنامه کتابداری در ایران پی ریخته شد و به هر کتابخانه ، به عنوان واحدی مستقل – که باید از دوره کتاب بانی به دوره کتاب رسانی منتقل شود- می نگریستیم ، با این دید به اصطلاح خرد کتابدار / مدیرانی درونگرا ، تکنیک مدار و ماهر در کار با ابزارها ، تربیت کردیم . در آن شرایط ، یک کتابخانه مستقل از مراجعان و مستقل از سایر کتابخانه ها ، یا به جلو می رفت ، یا به قهقرا می افتاد و یا بدون تحرک باقی می ماند . این وضعیت ، با شرایطی که اطلاع رسانی برای دستیابی به توسعه می طلبد سازگار نیست .
در اطلاع رسانی برای توسعه ، دید کلان و حرکت یکپارچه همه مراکز در جهت رفع نیازهای علمی و تحقیقاتی همه آحاد جامعه مورد نظر است . عبارت حرکت یکپارچه و رفع نیازهای "همه" مفهوم مشارکت "همه" در تصمیمات و مسئولیت "همه" در اجرا را در بطن خود دارد .
پنج اصلی که گذر سالم از مرحله کتلب رسانی به مرحله اطلاع رسانی موثر در توسعه را میسر می سازد عبارتند از :
۱) توجه جدی به دانش مدیریت به عنوان نرم افزار پیشرفت ؛
۲) وجود سیاست علمی و سیاست اطلاع رسانی میتنی بر موازین و قوانین ؛
۳) مشارکت جدی و فعال در تصمیمات و تعهد به مسئولیت حاصل از مشارکت در تصمیمات ؛
۴) برقراری مدیریت مردم مدار و برقراری ثبات در مدیریت و امکانات ؛
۵) اداره مدبرانه مقاومت در برابر تغییر در ارزشها ، دانشها و مهارتها ؛
در متن اصلی مقاله ، هر یک از پنج مورد بالا با توجه به وضعیت فعلی حوزه کتابدار ی و اطلاع رسانی در ایران مورد بحث قرار خواهد گرفت .
وظایف اصلی مدیریت ، عبارت است از قدرت بخشیدن به کار جمعی از طریق اهداف مشترک ؛ ساخت صحصیح سازمانی و آموزش و پرورش افراد ، در جهت شناخت محیط و عرضه پاسخ مناسب به تحولات آن . این وظایف ، از ابتدای رشد پدیده مدیریت ثابت مانده ؛ اما چون نیروی کار افراد غیر ماهر ، به کیفیت وظایف مدیریت نیز ، به کلی تغییر یافته است .در آغاز جنگ جهانی اول ، تقریبا چهار پنجم از مردم کشورهای صنعتی امروز ، از سه شغل خدمتکاری کشاورزی و کارگری امرار معاش می کردند . در حالی که امروزه تقریبا خدمتکاری وجود ندارد و بین سه تا پنج درصد از جمعیت را کشاورزان تشکیل می دهند ، که تولیدات آنها بین چهار تا پنج برابر هشتاد سال قبل است . کارگران صنایع هیجده درصد شده اند و احتمالأ با سال ۲۰۰۰ این رقم به ده درصد افزایش خواهد یافت .
بزرگترین نیروی کاری که در این دوره ظاهر گردیده ، مربوط به طبقه مدیران و طبقه متخصصان است که یک سوم کل نیروی کار را تشکیل می دهند . این تحول بی سابقه که تنها به اتکاء مدیریت حاصل شده ، توانسته است درآمد واقعی کارگرهای کشورهای صنعتی رابین ۲۰ تا ۳۰ درصد برابر افزایش دهد ، در حالی که از ساعات کار آنان پتجاه درصد کاسته است . تغییر اساسی دیگری که در روابط اقتصادی جامعه غربی ایجاد شده ، این است که نوددرصد از درآمدهای ناخالص ، به سوی پرداخت حقوق و دستمزد هدایت می شود . به این ترتیب ، آرام آرام " ثروتمند " مفهوم خود را از دست می دهد و "توسعه " به معنای توزیع عادلانه امکانات بین مردم یک کشور – واقعیت می یابد . آنچه چنین تحولی را وافعیت بخشیده ، مدیریتی است که باتفکر و اندیشه روابط علت و معلول را شناسایی و کاربرد آن را در طبیعت و سازمان ، مورد توجه قرار می دهد .
سه مشخصه اساسی چنین مدیریتی عبارت است از :
الف) تعین اهدافی که زیر مجموعه اهداف کلی توسعه تلقی می شود ،
ب) تاکید برمسئولیت جمعی در پرتو مشارکت در تصمیم گیری ؛
ج) سازگاری با نیازها وشرایط در پرتو تغییر خردمندانه .
در زیر ، تنگناهای اجتماعی – روانی دستیابی به این سه مشخصه در پیوند با اطلاع رسانی برای توسعه ، مورد توجه قرار می گیرد .
● فقدان سیاست اطلاع رسانی
اساسی ترین تنگنا در نظام اطلاع رسانی کشود ، فقدان سیاست علمی است که درچارچوب آن ، مدیریت اطلاع رسانی به فعالیتهای هدفمند و همسو با توسعه خواهد پرداخت . چون فاقد سیاست علمی تدوین یافته هستیم ، بنابراین سیاست اطلاع رسانی تدوین شده ای نیز در اختیار نداریم . لذا به جای تلاش چارچوب الویتهای ملی و محلی توسعه ، به نظامهای اطلاع رسانی منبعث از نتیجه و عمل افراد بسنده کرده ایم . در چنین شرایطی اگرچه مراکز اطلاع رسانی وجود دارند ؛ اما این مراکز در شکل دهی سازمان یافته حرکت جامعه به جلو ، نقش موثی ایفا نمی کنند . اعلام موجودیت مراکز اطلاع رسانی موازی در اینجا و آنجا طی چند سال گذشته از سویی ، و وضعیت کتابخانه های دانشگاهی – که هیچ نشانه ای از فعالیتهای اطلاع رسانی به معنی امروزی در آنها مشاهده نمی شود – از سوی دیگر ، جلوه هایی از فقدان سیاست صریح وقانونی اطلاع رسانی است . به عبارت دیگر چون سیاست اطلاع رسانی نداریم ، عملأ هدف مشخص و حساب شده ای نیز در قالب اهداف کلی توسعه در پیش روی ما وجود ندارد . هنگامی که هدف مشخصی را دنبال نمی کنیم ، نمی توانیم بگوییم چه کسی با چه تواناییهایی مناسب انجام کار است . لذا ، اداره کتابخانه ها را به دست افرادی می سپاریم که با معیارهای نظری ما تطابق دارند ؛ نه با معیارهای شایستگی برای اجرای برنامه رشد و ارتقای توان اطلاع رسانی سازمان و کشور . و چنین است که ، مدیریت برخی از بزرگترین منابع اطلاعاتی ایران – یعنی بعضی از کتابخانه های دانشگاهی – بر عهده کسانی است که برای اداره این گونه سازمانها تعلیم نیافته و آموزش داده نشده اند . در نتیجه ، علی رغم وجود منابع عظیم اطلاعاتی در این کتابخانه ها ، اطلاع رسانی به معنای واقعی کلمه در آنها شکل نمی گیرد . و از سوی دیگر ، سازمانهای نوظهور غیر دانشگاهی ، بدون پشتوانه ای قابل توجه از منابع و با اتکاء به بانکهای اطلاعاتی خارج از ایران ، اصطلاحا رهبری استفاده از تکنولوژیک و ارائه خدمات اطلاع رسانی را عهده دار شده و با این عمل ، وابستگی نظام اطلاع رسانی به منابع داخل کشور را به وابستگی به منابع خارج ازکشور تبدیل می کنند . در نتیجه ، بر سر مراکز اطلاعاتی داخل کشور ، همان خواهد آمد که بر سر صنایع داخلی . جلوه دیگر فقدان سیاست علمی ، عدم بهره وری از سرمایه هایی است که طی بیست سال گذشته ، برای آموزش نیروی انسانی در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی ، هزینه شده است . به عبارت دیگر ، در حالی که دانشگاههای بزرگ ایران ، متولی امر آموزش کتابدار و اطلاع رسان حرفه ای هستند ؛ اما خود به محصولی که پرورانده اند و به فعالیت کاملأ حرفه ای کتابداری به چشم فعالیتی صرفا خدماتی می نگرند . این دانشگاهها ، به جای بهره وری از سرمایه های کلانی که صرف تعلیم و تربیت کتابداران کرده اند ، اداره کتابخانه های خود را به دست افراد غیر حرفه ای می سپارند که ، نه دانش و فرهنگ کتابداری و اطلاع رسانی در آنها متبلور یافته ، و نه به دلیل دوران کوتاه مدت مسولیتشان در کتابخانه ها ، می توانند به اهداف بلند مدت و همه گیر نظام اطلاع رسانی کشور توجه کنند .
بر این اساس ، نخستین قدم در راه ایجاد اطلاع رسانی در خدمت توسعه را تدوین سیاستی صریح و قانونی، در قالب سیاست علمی و تکنولوژی برای واحدهای اطلاع رسانی کشور می دانم .
● فرایند دستیابی به اطلاع رسانی در خدمت توسعه
اطلاع رسانی ، فرآیندی جمعی است که به اتکای اشتراک منابع واقعیت می یابد . منابع اطلاعاتی ، امکانات اداری / خدماتی و منابع انسانی مراکز اطلاع رسانی ، اجزای متشکل و منسجم نظام اطلاع رسانی کشورند . سلامت ، کارکرد و کارایی این نظام ، نه تنها به سلامت ، کارکرد و کارآیی هر جزء بستگی دارد ؛ بلکه مقدار مشارکت نظری و عملی هر جزء ، کیفیت و کمیت کارآیی کلی نظام را شکل می دهد .
تعهد نظری و عملی ، به اجزای سیاستها ، خط مشیها و رویه های اطلاع رسانی کشور ، در صورتی سیاست ، و خط مشی و رویه تک تک مراکز اطلاع رسانی خواهد شد که آنها نیز در تعیین آن سیاستها ، تصمیمات و خط مشیها مشارکت جدی داشته باشند . بدون مشارکت فعال در تصمیمات ، تعهد جدی به اجرا ، وجود نخواهد داشت . با آیین نامه و دستورنامه شاید بتوان ، فتوکپی مقاله ای را از فلان مرکز اطلاع رسانی به دست آورد ؛ اما با اینگونه ابزارها ، نمی توان نیروی انسانی یک واحد اطلاعاتی را جهت فراهم آوردن پاسخی جامع ، برای مرجعی در مرکزی دیگر ، به تفکر و عمل واداشت . طی دو دهه گذشته ، بارها برای بهره وری مشترک از منابع ، به صورت بکطرفه طرح آیین نامه و دستورنامه تهیه شده ؛ اما این روش راه به جایی نبرده است . طرح امانت بین کتابخانه ای و طرح شبکه اطلاع رسانی مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران ، دو نمونه قابل ذکر در این مورد است . در حال حاضر نیز ، بدون مشارکت فعال سایر مراکز ، شبکه اطلاع رسانی کامپیوتری به وجود می آید. گاه این امر ، تا آنجا پیش می رود که یک مرکز اطلاع رسانی بدون اطلاع قبلی ، عضو شبکه ای محسوب می شود که فلان سازمان به راه انداخته است . روشن است که اینگونه شبکه ها یا بانکهای اطلاعاتی ، یا فقط روی کاغذ باقی می مانند و یا به بانکهای اطلاعاتی ای تبدیل می شوند که حاوی اطلاعات ناقص ، کهنه و ابتر هستند . طرح تهیه فهرستگان ایران که قبل از انقلاب به آن پرداخته شد و بانک اطلاعات مجلات لاتین دانشگاهها که در سال ۱۳۶۵ آغاز به کار کرد ، نمونه هایی از این موارد ناموفق بوده اند .
هر نظام اطلاع رسانی کارآ ، براساس مسولیت مشترک شکل می گیرد و عمل می کند . مسئولیت مشترک می تواند دو شکل اساسی داشته باشد : تصمیم گیری مشترک درباره امور مورد نظر ، و تقسیم کارها بین واحدها . حضور نمایندگان واقعی واحدهای اطلاع رسانی در سیاستگذاری ، واقعیات ، نکته نظریات و عملکردهای خاص هر واحد را در تصمیماتی که گرفته می شود و سیاستهایی که اعمال میگردد ، دخالت می دهد .این گونه مشارکت ، تعهد به اجرای مصوبات در پرتو تقسیم کار واقع گرایانه ای که انجام گرفته و نیز مسولیت مشترک را تضمین می کند . مسوولیت مشترک ، به این معناست که هر واحد ، به نظریات و عملکردهای دیگران ، به عنوان بخشی از نظریات و عملکردهای خود بنگرد و به آن احترام بگذارد. اگر واحدهای متشکله یک نظام اطلاع رسانی ، برای رشد و تکامل خود ، درصدد تقسیم منافع و امکانات و یا بهره وری از منابع و امکانات دیگران تلاش کنند ، نظام اطلاع رسانی را به فنا می کشانند . همان گونه که در توسعه رشد مادی و معنوی ، تک تک افراد جامعه مورد نظر است ، در اطلاع رسانی نیز ، هیچ فرد یا واحدی به تنهایی به جلو نمی رود . در دراز مدت ، یا همه به پیش می روند و همه درجا می زنند . به عبارت دیگر یا همه بازنده اند یا همه برنده.
● بی ثباتی آفت پیشرفت
همانگونه که اجرای برنامه های علمی و آموزشی ، به ثبات سیاسی – اقتصادی نیازمند است ، تاسیس ، تداوم و رشد مراکز اطلاع رسانی نیز ، به ثبات برنامه ، ثبات مدیریت و ثبات امکانات مناسب نیازمند است . طی ده سال گذشته ، مدیران بزرگترین مراکز اطلاع رسانی کشور ، یعنی مرکز مدارک علمی و کتابخانه های مرکزی دانشگاهها مرتبا تغییر یافته اند . سه نمونه که نگارنده با آن آشناست ، موید این نکته است که آن مراکز و یا کتابخانه ها به طور متوسط ، هر دو سال ، یک بار با مدیریت جدید اداره شده اند . این امر ، سبب انتقال احساس تزلزل به افراد گشته و نتیجه مستقیم آن ، ترغیب غیر مستقیم مسوولان به انجام امور ظاهری ، فیزیکی و کوتاه مدت بوده و در نتیجه ، آنان از انجام برنامه ها و امور دراز مدت و بنیادی دور مانده اند . این گونه تغییر ها ، بویژه اگر مدیر جدید " کتابدار" نباشد ، بسیار زیانبار است . چرا که عدم آشنایی او با امور ، نه تنها روال کارهای قبلی را متوقف می سازد ؛ بلکه مدتی طول می کشد تا خود وی با مقدمات اطلاع رسانی آشنایی یابد – و چه بسا که شاید قبل از آشنایی با مقدمات ، مجددا مدیر دیگری جای او را بگیرد.
بی ثباتی در امکانات مالی نیز ، از اجزای برنامه های اطلاع رسانی ممانعت به عمل می آورد . انجام بررسی ای در مورد موجودی مجلات لاتین کتابخانه های دانشگاه اهواز ، مشخص کرد که مجموعه های مجلات ، شدیدا تحت تاثیر شرایط سیاسی ، اقتصادی و نظریات مدیریتها شکل گرفته اند . کتابخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه اهوار ، به عنوان یکی از با سابقه ترین کتابخانه های این دانشگاه ، تنها کل شماره های یک عنوان مجله لاتین را در مجموعه دارد و این در حالی است که در حدود ۲۰۰ عنوان مجله دیگر در این کتابخانه ، هرکدام با کسری شماره های متعدد و کمبودهای چند ساله مواجه اند.
یک مثال دیگر ، موضوع را بهتر روشن می کند : دانشگاه امور تربیتی دانشگاه شهید چمران ، از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۹ همه ساله ۱۲۰ عنوان مجله لاتین را مشترک بود ؛ اما در سال ۱۳۷۰ به یکباره تحت تاثیر شرایط اقتصادی و تحت تاثیر ساده ترین راه – و نه به دلیل نیازهای اطلاعاتی جامعه استفاده کننده –اشتراک ۱۲۰ عنوان مجله ، به اشتراک ۳۹ مجله تنزل یافت.
تغییر مداوم مدیریتها و دگرگونی شدید در کم و زیاد شدن امکانات مالی ، کارمندان مراکز اطلاع رسانی با بی برنامه و در نتیجه بی روحیه و دلسرد می سازد و به مرور زمان آنها را نیز به کارمندانی مبدل می کند که فقط برای دریافت حقوق – و نه برای سازماندهی و اشاعه اطلاعات – در محیط کاری خود حاضر می شوند .
● زمینه های مقاومت در برابر تغییر
اصالت فرد به عنوان اصلی فرهنگی ، قرنها در جامعه ما حاکم بوده است . قرنها اجتماع در خدمت فرد بوده است و هر کس می کوشید تا ، دیگران را به خدمت خود وادارد . حرکت فرد ، در جهت منافع جامعه و یا حرکت جمعی به سوی هدفی مشترک رواج نداشته است . کارمندان دولت ، از روی اکراه و با دشواری ، مطابق خوانده ها و دستورها – و نه بر اساس میل ذاتی و باطنی – به مراجعه کنندگان پاسخ می دهند . متجاوز از بیست سال است که " کتابداری " در ایران معرفی شده است . تعداد زیادی را می شناسیم که فهرستنویس هستند و به آنها به عنوان فهرستنویسانی توانا احترام می گذاریم ؛ اما خیال می کنم نمی توانید سه نفر را به عنوان کتابداران مرجع با صلاحیت معرفی کنید . از نظر فرهنگی ، نظم دهی به کتابها ، ظاهرا با ارزشتر و بی دردسرتر و کم مسئولیت تر از ، یاری رساندن به انسانهاست .
اطلاع رسانی بر شوق خدمت به دیگران متکی است . به سادگی نمی توان فرهنگ سنتی فردگرا و ابزارگرا را به فرهنگ جمعی گرا ، که محیط مطلوب رشد اطلاع رسانی است تبدیل کرد.
هر انسانی در هر سطحی از "تغییر " نگران است . کنار گذاشتن ارزشها مستقر و روی آوردن به ارزشهای مطلوب اطلاع رسانی ، جو روانی فرد را متاثر می سازد و انرژی ذهنی و جسمی فراگیری و خوگیری به ارزشها و روشهای جدید را طلب می کند .
آنها که سنی را در کتابداری گذرانده اند ، خوب به خاطر دارند که " کتابداران سنتی" ، چگونه در برابر " "کتابداری جدید" مقاومت می کردند . کتابداران سنتی دریافته بودمد که کتابداری جدید با بازکردن درهای مخازن کتاب ، تسلط فردی آنها بر مجموعه را از بین می برد و در دستیابی به منابع ، قواعد و ضوابط جایگزین حافظه می شود . به همین دلیل ، مطمئن هستم تکنولوژی جدید ، فلسفه وجودی فهرستنویسی به روال امروزی رااز بین می برد و فرهنگ پشت پرده نشینی کتابداران رامورد حمله قرار می دهد ؛ اما مطمئن نیستم که تبدیل کتابدارانی که از پشت میز به مراجعه کننده حکم می رانده اند به سادگی میسر شده و آنان به اطلاع رسانانی که خود را عاشق خدمت به جویندگان علم و دانش بدانند تبدیل شوند .
جلوه ای از مقاومت ، در برابر تغییر را می توان در نظام آموزش کتابداری ایران مشاهده کرد . کل برنامه آموزشی کتابداری ، همان است که بیست سال پیش طراحی شد و توجه داشته باشید که امتحان دوره فوق لیسانس کتابداری ، هنوز همان گونه برگزار میشود که بیست سال پیش اجرا می شد ، گویی هنوز هم کارشناس کتابداری آموزش نمی دهیم .
همانگونه که در تبدیل کتابداران سنتی با دشواری روبه رو شدیم ، نمی توان به سادگی کتابدار حاکم بر مراجعه کننده را ، به کتابدار عاشق خدمت به مراجع تبدیل کرد . و به همان دلیل ، دشوار است که استاد کتابداری را واداشت که در کلاسهایش چیزی بگوید متفاوت با آنچه ده پانزده سال می گفته است .
آنچه امروزه نیازمند آنیم ، سیاست اطلاع رسانی جمعی شکل گرفته و مدیریت خاص دوره انتقال از فرهنگ اطلاع رسانی پویاست ، لازم است بدانیم که این دوره ، نه مشابه دوره کتابرسانی است و نه مشابه دوره اطلاع رسانی ؛ بلکه دوره ای متفاوت با هر دو دوره ای است که ، بخشی از گذشته و بخشی از آینده در آن جریان دارد . دوره ای است که ضمن روزآمد نگه داشتن برگه دان کتابخانه ، اطلاعات کتابشناختی کتابها را به کامپیوتر می دهیم . دوره ای است که ضمن تلاش برای مجموعه سازی مستقل ، ناچاریم به منابع موجود در دیگر کتابخانه ها متکی باشیم . دوره ای است که به یاری ماشین ، می توانیم از حجم کارهای دستی بکاهیم و به حجم تلاش ذهنی و عقلی برای حل مشکلات مراجعه کننده بیفزاییم . گذر سالم از این دوره ، به مدیریتی نیاز دارد که گذشته کتابداری ، کتابخانه و اطلاع رسانی را خوب می شناسد؛ از وضعیت فعلی کتابداری و اطلاع رسانی کاملأ اطلاع دارد ؛ از وضعیتی که می خواهد در آینده به آن دست یابد به خوبی مطلع است و سرانجام ، توان علمی و عملی اداره حرکت از وضعیت فعلی به وضعیت آینده را در خود پرورانده است .
منبع : فصلنامه علوم اطلاع رسانی