جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مانی: بزرگترین فرستاده خدای نور


مانی: بزرگترین فرستاده خدای نور
مانی در دوره ساسانیان (عصر شاپور اول) -عصر تکوین امپراطوری ایران قبل از اسلام ظهور کرد. در این عصر ظلم و ستم و ساخت اجتماعی دوره ی ساسانی با یک نظام گسترده دیوان سالاری به جایی رسید که وقتی اسلام با شعار برابری و برادری پا به این سرزمین گذاشت توده مردم با آغوش باز پذیرایش شدند.
در زمان ساسانیان مذهب زرتشت در ایران رسمی شد اما آئین های دیگری چون صابئین - مسیحیت- بودایی (در شرق ایران)- یهود- مانوی و مزدکی هم در ایران طرفدارانی داشتند.
از نظر مانی منشا اصل و جود یعنی خداوند دوتاست که یکی را نور و دیگری را ظلمت تشکیل داده است که خدای نور برای هدایت و نجات بشر در زمان های مختلف انبیا بسیار فرستاده که همه عنصر وجودشان صرفا نورانی است و آنها عبارتند از :نوح-ابراهیم-زرتشت-بودا-عیسی و آخرین همه آنها مانی:بزرگ ترین فرستاده خدای نور است.
هدف از نگارش این مقاله جست و جویی در نظریات مانی ضمن ارائه تحلیلی انسان شناختی از معتقدات مانی است.
● مقدمه
اردشیر بابکان بنیانگذار سلسله ساسانیان علت آشفتگی اوضاع ایران را حکومت ملوک الطوایفی و رواج ادیان مختلف که تهدیدی برای دین زرتشتی بود می دانست. به همین علت با به قدرت رسیدن دین زرتشت را رسمی کرد و حکومت مرکزی مقتدری ایجاد کرد.
جامعه عصر ساسانی جامعه ای طبقاتی بود که در یک طرف بزرگان(خاندان شاهی-خاندان های قدیمی- حاکمان ولایات- مقامات دولتی و نظامی) و از طرف دیگر توده مردم (کشاورزان- صنعتگران- پیشه وران)قرار داشتند که ارتقا از طبقه دوم به طبقه اول محال بود.
مانی احساس می کرد که برطرف کردن این فاصله طبقاتی امکان ندارد و به همین علت گریز از دنیا و ثروت را ترویج می کرد.
مردم بیشتر به واسطه علم و دانش مانی و ناراضی بودن از شرایط اجتماعی عصر حاکم به او گرویدند.
● مذهب مانی
مذهب مانی ترکیبی است از معتقدات مردم بابل و ایران - اصول بودایی و مسیحی و نوعی عرفان که از معتقدات بودایی و هندو سرچشمه گرفته شده.
اساس دین مانی بر دو اصل خیر و شر و یا نور و ظلمت می باشد و وظیفه مانی آن بود که بکوشد روشنایی را از تاریکی جدا سازد و آمیزش آنها را بر هم زند به عبارت دیگر وجود خویش را از بدی و فساد جدا کند و از لذات دنیوی خودداری کند.
دستگاه آفرینش در عقاید مانی با پرده ای از معاد و آخر الزمان تکمیل می شود و پس از روز شمار عیسی چون داوری عادل ظهور می کند و دو ملکی که حامل زمین و آسمانند بار خود را می افکنند و هر چیزی نابود میشود و تمام ذرات نور که استخراج آن از ماده ممکن می باشد بیرون کشیده می شوند این عذاب عام ۱۴۶۸ سال دوام می یابد و سر انجام سدی محکم میان دو عالم کشیده می شود و عالم نور ابدالاباد در آرامش و صلح می ماند.
● آثار مانوی
مانی اعتقادات خود را به روش نقاشی و صورتگری به مردم تفهیم می کرد که ترسیم نگارها و صورت ها به نوعی تقلید از چینیان و هندوان است.کتاب وی" ارژنگ" نام دارد که مخصوص مردم عادی نوشته شده بود و تصاویر زیادی داشت از دیگر آثار اصلی مانوی ۷ اثر بود که به زبان آرامی شرقی نوشته شده بود:
۱) انجیل زنده
۲) گنج زندگی
۳) رسالات
۴) رازان (اسرار)
۵) غولان
۶) نامه ها
۷) نیایش ها
اما امروزه از اصل آرامی این کتابها هیچ اثری در دست نیست.زبور مانوی هم از آثار ادبی آئینی عصر ساسانی (سده۳/۴م) است که نخست به زبان سریانی سروده شده و بعد ها به زبان های دیگر از جمله پارتی - فارسی میانه- یونانی- قبطی- چینی و ... ترجمه گردیده است.زبور مانوی به پیروی از زبور داوود سروده شده است.
● حکمت عملی مانوی
این حکمت مبتنی بر قواعدی چند بود مخصوصا قاعده "هفت مهر"که چهار مهر مربوط به امور معنوی و اعتقادی و سه مهر مربوط به به عمل و کردار اشخاص بود.سه مهر اخیر از این قرار است:
ـ مهر دهان (احتراز از ادای سخن کفر آمیز و ناپاک)
ـ مهر دست(اجتناب از عمل یا پیشه ای که برای انوار زیان آور است)
ـ مهر دل(پرهیز از شهوات و آرزوهای پلید)
ـ خوردن گوشت حیوانات و آزار رسانیدن به ذرات نور که در نباتات پنهان است به وسیله چیدن گیاهان ـممنوع بود شراب را نیز حرام می پنداشتند.
ـ هر ماه هفت روز روزه می گرفتند و در ۲۴ ساعت ۴ دفعه نماز می خوانند و در نماز ۱۲ مرتبه به سجده می افتادند.
ـ صدقه دادن واجب بود اما مانویه از دادن آب و نان به کفار خودداری می کردند زیرا ذرات نور در آب و نان وجود دارد و موجب پلید شدن این ذرات می شود اما از دادن پول و لباس دریغ نمی کردند.
● طبقات در جامعه مانوی
جامعه مانوی مرکب از ۵ طبقه بود:
۱) ۱۲نفررسول
۲) ۷۲تن اسقف
۳) ۳۶۰تن شیوخ
۴) برگزیدگان
۵) سماعون
بین طبقات مختلف قواعد و اصول حکمت عملی در بعضی موارد تفاوت وجود داشت.
● نتیجه گیری
در تحلیلی انسان شناسانه می توان گفت:
مانی برای نفوذ در میان اقوام گوناگون یک نوع رهیافت emicو نگاه از درون داشته به آن معنا که از باورهای خود قوم استفاده کرده تا بتواند عقاید خود را میان آن ها نشر و ترویج کند.
مثلا در ایران برای هم بهتر پیروان ایرانی اش نام بعضی ایزدان مزدیسنی را عاریت کرده بود و در سلسله اساطیر خویش سرگذشت پهلوانان داستان های ایران مثل فریدون را وارد کرده بود.
عقاید نصاری هم تاثیری عمیق در آیین مانی کرده بود به نحوی که نخستین تثلیث مانویه(پدر عظمت-انسان اول-مادر زندگانی) برگرفته از تثلیث مسیحیت است.و بسیاری از تعالیم اخلاقی مانوی اقتباس از دیانت مسیح است.
حتی عده ای معتقدند مانی عقیده تناسخ را از هندیان خاصه بوداییان گرفته است.
مانی با وجود اینکه دین یهود را بی اساس و یهودیان را گمراه محض می داند داستان آفرینش عالم و آدم را با مختصر تغییری از تورات نقل می کند.
مسئله دیگری که در اینجا به نحو بارزی مشهود است انتقاد مانی از جامعه طبقاتی عصر ساسانی و از طرفی وجود سلسله مراتبی در جامعه مانوی که همان ۵ طبقه می باشد می توان ذکر کرد.
منابع:
۱- حکمت-علی اصغر(۱۳۳۵)-تاریخ ادیان(تاریخ ادیان بدوی و منقرضه و حیه در جهان و در ایران از بدو تاریخ تا کنون)-تهران-ابن سینا
۲-قدیانی-عباس(۱۳۷۴)-تاریخ ادیان و مذاهب در ایران- تهران- انتشارات انیس
۳-کریستین سن- آرتور(۱۳۶۷)-ایران در زمان ساسانیان-ترجمه:رشید یاسمی-تهران -موسسه انتشلرات امیر کبیر
۴-بهار-مهرداد(۱۳۷۵)-ادیان آسیایی- تهران- نشر چشمه
۵- سی.آر.سی-آلبری(۱۳۷۵)-زبور مانوی-ترجمه ابوالقاسم اسماعیل پور-تهران- انتشارات فکرروز
منبع : خانه‌ انسان‌شناسی ایران