پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مانع اصلی آشتی در جهان عرب


مانع اصلی  آشتی در جهان عرب
«آشتی در جهان عرب» ترجیع بند اظهارنظرهایی بود که از سوی مقامات سیاسی و محافل رسانه ای جهان عرب پیرامون اجلاسی که در روزهای ۸ و ۹ فروردین جاری در پایتخت قطر برگزار شد مطرح گردید. دراین بین عمروموسی دبیرکل مصری اتحادیه عرب که بیانیه نهایی این اجلاس را قرائت کرد «اتخاذ تدابیر جدی برای مبارزه با چالش های جدی فراروی جهان عرب» را خواستار شد و یک روزنامه نگار عرب حتی شکست مذاکرات آشتی سران جهان عرب در دوحه را مساوی با فروپاشی اتحادیه عرب دانست.
«آشتی در جهان عرب» از زمان پایان جنگ ۳۳ روزه لبنان مطرح گردید و با وقوع جنگ ۲۲ روزه به دفعات تکرار شده است با این وصف «آشتی» با عملکرد دولت های عربی در جنگ های ۳۳ و ۲۲ روزه ارتباط تنگاتنگ دارد و معنای آن را روشن می کند. از همین منظر می توان گفت تا زمانی که عملکردهای غلط گذشته اکثر سران عربی که به بروز از هم گسیختگی جهان عرب و اتحادیه آن منجر شده است اصلاح نگردد، سخن گفتن از صلح عربی معنا و مفهومی نخواهد داشت. برای ارزیابی وضعیت موجود میان اتحادیه عرب نکات زیر قابل تأمل می باشد:
۱) اجلاس بیست و یکم سران عربی در دوحه، چهارمین اجلاس عربی طی یک سال گذشته می باشد که در چارچوب اتحادیه- و در سطوح متفاوت دیپلماتیک- برگزار شده است و هدف همه آنها «آشتی در جهان عرب» اعلام شده است و یک اجماع عمومی در سطح مردم عرب و عناصر سیاسی آن در مورد بی نتیجه بودن این اجلاس ها مطرح شده است. شبکه تلویزیونی الجزیره که به کشور میزبان تعلق دارد در روز پایانی اجلاس اعلام کرد که - براساس نظرسنجی- ۸۱ درصد از ۴۰۰۰ نفر شهروند عرب کشورهای منطقه، اجلاس دوحه را بی نتیجه می دانند.
۲) محور آشتی جهان عرب قاعدتاً موضوع فلسطین و نحوه عملکرد دولت های عربی دراین خصوص می باشد. مواضع جانبدارانه مصر، عربستان و کویت از حمله دی ماه رژیم صهیونیستی به غزه سبب پدیدار شدن یک جبهه عربی و اسلامی مرکب از ایران، ترکیه، قطر، سوریه، لبنان، فلسطین، سودان، یمن، لیبی، الجزایر، کومور، مالزی و اندونزی در مقابل جبهه مشترک تروئیکای عربی- عربستان، مصر و کویت- رژیم صهیونیستی و آمریکا گردید و بعنوان یکی از عوامل شکست این جبهه متحد در تحمیل جنگ به فلسطینی ها به حساب آمد بنابراین اگر سران عربستان، مصر و کویت که با جدیت از «آشتی عربی» سخن می گویند صادق باشند باید ابتدا موضع خود را در مسئله فلسطین اصلاح کرده و آن را رسماً اعلام کنند نتیجه چنین اعلامی باید حمایت قاطعانه از مسئله فلسطین باشد. این درحالی است که اجلاس ۲۱ سران عرب از کنار مسئله فلسطین به آسانی گذشت و به تکرار عباراتی بی خاصیت و کلی نظیر «حمایت اعراب از فلسطینی ها در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی»، «حمایت از وحدت فلسطینی ها» و «حمایت از بازسازی غزه» بسنده کرد. این درحالی است که فلسطینی ها به حمایت قاطع اتحادیه عرب از حقوق آنان شامل آزادی سرزمین فلسطین، بازگشت حدود ۵ میلیون آواره فلسطینی به خانه ها و مزارعشان، آزادی حدود ۱۱ میلیون فلسطینی در بند رژیم صهیونیستی، به رسمیت شناخته شدن دولت منتخب فلسطین- دولت اسماعیل هنیه- نیاز دارند و صرفا حمایت از آنان در زمان حمله رژیم صهیونیستی- که این هم محقق نشده است.
شعار حمایت سران عرب از اتحاد فلسطینی ها درحالی سرداده شده است که اتحادیه مذکور قوانین فلسطین- شامل ضرورت برگزاری انتخابات رئیس تشکیلات خودگردان و تعیین رئیس جدید- را زیر پا گذاشته است. با این وصف اتحادیه عرب در حالی از آشتی عربی حرف زده است که از سخن گفتن صریح و صادقانه درباره مهمترین محور آشتی عربی طفره رفته است. از همین رو جنبش حماس و دولت هنیه از مواضع اتحادیه عرب در اجلاس دوحه درباره فلسطین انتقاد کردند.
۳) اجلاس بیست و یکم اتحادیه عرب که با حضور سران ۱۷ کشور و هیات های سیاسی ۷ کشور دیگر عربی برگزار شد با برگزاری یک پیش اجلاس با مشارکت ۵ کشور عربستان، مصر، کویت، قطر و سوریه توام گردید و این خود نشان داد که سطح اختلافات بالاست و ملک عبدالله برای کاستن از موقعیت دشوار عربستان سعودی ناچار به دلجویی از کشورهای سوریه و قطر و پذیرفتن آنان بعنوان یک محور عربی برآمده است. از همین رو آشتی عربی بیش از آنکه روی موضوع اصلی یعنی فلسطین دور بزند روی حل مشکل عربستان و پیدا کردن راههایی برای بهبود چهره آن دور زد. اما اظهارات مقامات قطر، لیبی، سوریه و بعضی دیگر نشان داد که عربستان سعودی به نتیجه موردنظر خود نرسیده است و دقیقاً به همین دلیل سعودالفیصل از مواضع کشورش عقب نشست و اعلام کرد که عربستان با دعوت ایران برای حضور در اجلاس اتحادیه و سخنرانی رئیس جمهور آن- که به تقویت مواضع کشورهای طیف مقاومت منجر می شد- مخالف نیست. این حضور البته اتفاق نیفتاد ولی عقب نشینی عربستان از مواضع ضد ایرانی ضعف رژیم سعودی را آشکار کرد.
۴) عدم حضور مصر و اکتفا کردن به اعزام یک هیات پایین رتبه به ریاست مفید شهاب معاون وزیر خارجه نشان داد که قاهره روند عمومی مباحثات عربی را به نفع مصر نمی داند و نمی خواهد در بازی عربستان سوریه یا عربستان قطر شرکت کند. اجلاس دوحه اگر چه بی نتیجه بود ولی از نظر سیاسی نشان داد که قاهره از آشتی عربی سودی نمی برد و از قضا به اختلاف در حوزه عربی بعنوان راه اصلی عطف توجه عربی به مصر چشم دوخته است دو ماه پیش احمد ابوالخیط وزیر خارجه مصر فاش کرد که کشورش در به شکست کشاندن اجلاس دوحه- که در اوایل بهمن ماه گذشته با حضور ۱۸ کشور عربی- اسلامی تشکیل شد - نقش اساسی را ایفا کرده است.
۵) انتقال ریاست اجلاس اتحادیه عرب از سوریه به قطر و سپس تصویب ریاست لیبی در دوره بعد و برگزاری نشست سال آینده سران اتحادیه عرب در پایتخت لیبی وجه دیگری از وضعیت بحرانی جبهه عربستان، کویت، مصر و اردن را به نمایش گذاشت تصویب محل برگزاری نشست بعدی در طرابلس در حالی به تصویب رسید که معمر قذافی اظهارات تندی علیه ملک عبداله پادشاه عربستان ابراز کرد اوج استیصال عربستان و انزوای آن را به نمایش گذاشت کما اینکه حمایت قاطع اعضای اتحادیه از عمرالبشیر رئیس جمهور انقلابی سودان در مقابل حکم دادگاه لاهه علیرغم مواضع ضد سودانی عربستان اتخاذ گردید طرح ضرورت بازگشایی سفارت خانه های کشورهای عربی در بغداد نیز با سیاست عربستان که بر محور به رسمیت نشناختن دولت جدید عراق قرار دارد، منافات داشت ولی در بیانیه نهایی گنجانده شد.
۶) در جریان اجلاس دوحه، اظهارات معمر قذافی بیش از سخنان دیگران و بیانیه نهایی اجلاس مورد توجه قرار گرفت. رهبر لیبی در حضور ملک عبداله خود را «شاه شاهان آفریقا» و «رهبر سران عرب» و «امام المسلمین» نامید و به پادشاه فرتوت عربستان گفت:«تو کی هستی که دروغ پشت سر تو و گور پیش روی توست. تو دست پرورده انگلیس هستی و اینک آمریکا از تو حمایت می کند.»
۷) اجلاس دو روزه اتحادیه عرب زودتر از موعد مقرر به پایان رسید چون هیچکس رغبتی به ادامه آن نداشت و پژواکی هم پیدا نکرد چرا که هیچکس آن را جدی نمی دانست.
عبدالله کشاورز
منبع : روزنامه کیهان