جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

پرسش های مطرح شده پس از توافق فلسطینی


پرسش های مطرح شده پس از توافق فلسطینی
از آن جا كه قضیه، بزرگتر از فتح و حماس است من رهبران هر دو گروه را پیش از امضای نهایی به رعایت احتیاط و در نظر گرفتن همه جوانب فرا می خوانم زیرا بر این باور هستم كه محقق ساختن صلح در اراضی اشغالی به معجزه ای نیاز دارد كه شرایط تحقق آن هنوز فراهم نشده است.
۱) اطلاعاتی كه من دارم به این امر خلاصه می شود كه رهبران حماس و فتح به مكه رفتند در حالی كه تقریباً در مورد همه مسایل اصلی كه تشكیل وحدت ملی را به تاخیر انداخته بود، به توافق رسیده بودند، البته آن ها در مورد برخی مسایل حاشیه ای هنوز هم دچار اختلاف هستند. آن ها حتی در مورد این كه چه كسی وزیر چه وزارتخانه ای شود نیز به توافق رسیده بودند و مشكل فقط در مورد وزارت كشور بود. از همه مهم تر آن ها به مكه رفتند در حالی كه حتی در مورد متن نامه محمود عباس مبتنی بر تشكیل دولت توسط اسماعیل هنیه نیز به توافق رسیده بودند. اطلاعات من می گوید كه این توافق امر جدیدی نیست و آن ها در هفته پیش از برگزاری كنفرانس مكه به آن دست یافته بودند، یعنی این كه آن ها در رواج درگیری های مسلحانه كه به كشته شدن دهها نفر و زخمی شدن صدها نفر دیگر منجر شد به این توافق رسیده بودند. این امر نشان دهنده آن است كه هنوز كسانی هستند كه اشتیاق كامل دارند كه جنگ داخلی در اراضی فلسطینی شعله ور شود. برای من كاملاً روشن شد كه هدف راه اندازی جنگ اخیر واژگون كردن توافق و تاكید بر شكست دولت است.
در تماس تلفنی با آقای سعید صیام، وزیر كشور او به من چنین گفت: تمام كسانی كه در جنگ مسلحانه اخیر در غزه دستگیر شده اند، اعضای گارد ریاست و دستگاه امنیت پیشگیرانه هستند. آن ها در بازجویی ها اعتراف كردند كه عملیات راه اندازی جنگ و آدم ربایی طبق دستور مستقیم روسای آن ها بوده است. وزیر كشور همین نكته را به صورت یك پیام و سعی در تاریخ
۲۲/۱/۲۰۰۷ برای دكتر محمدعوض دبیر كل شورای وزیران در كوران ربودن یكی از روزنامه نگاران خارجی ارسال كرد. او در پیام آورده بود كه عملیات آدم ربایی توسط اعضای دستگاه امنیتی وابسته به ریاست تشكیلات صورت گرفته است. از روسای آنها در خواست كردیم كه دستگیرشان سازند ولی خبری نشد... متاسفانه در دفتر ریاست تشكیلات كسانی هستند كه می دانند توطئه گران چه كسانی هستند ولی برای دستگیری آن ها اقدامی نمی كنند و افزون بر آن با آن ها مذاكره كرده و حتی برای این كار مبالغ مالی زیادی نیز پیشنهاد كرده بودند. ربوده شدن روزنامه نگار پرویی كه اخیراً آزاد شد توسط كسانی انجام شد كه با یكی از نهادهای فتح در غزه ارتباط مستحكمی دارند.
۲) همه تحلیلگران در تل آویو، كنفرانس مكه را یك قضیه اسراییلی تلقی كرده اند. در طول هفته گذشته، دیدار مكه كه طبق گفته روزنامه «هاآرتص» كمپ دیوید سعودی نام گرفته، به عنوان اصلی روزنامه ها و رادیوها و تلویزیون ها و شبكه های اینترنتی تبدیل شده بود. طی روزهای آماده سازی كنفرانس و به هنگام برگزاری آن، كارشناسان زبده اسراییلی، احتمال شكست و یا موفقیت و پیامدهای شكست و پیروزی را به دقت تجزیه و تحلیل می كردند.
آوی ساخاروف كه در امور فلسطین بسیار متخصص است كفه پیروزی را سنگین تر می دانست ولی او این نكته را اضافه كرد كه ابومازن در موقعیت دشواری قرار گرفته زیرا تشكیل دولت وحدت ملی موجب خشم امریكایی ها خواهد شد و شكست و دستیابی به توافق موجب خشم سعودی ها نیز خواهد بود و او تحمل خشم امریكا و سعودی را ندارد.
از سویی دیگر یووال یسكین رییس دستگاه اطلاعاتی اسراییل(شاباك) كه گفته می شود در اتخاذ تصمیم های سیاسی بیشترین تاثیر را دارد در تاریخ ۷/۲/۲۰۰۷ به روزنامه «هاآرتص» چنین گفت: «موفقیت فلسطینی ها برای تشكیل دولت وحدت ملی، اسراییل را بر آن وا می دارد كه هرچه زودتر در غزه علیه جنبش حماس، اقدام نظامی به عمل آورد.»
او به زبان عبری در سایت روزنامه چنین گفت: «تا زمانی كه فلسطینی ها علیه یكدیگر می جنگند، دخالت نظامی از سوی ما توجیهی ندارد.» در همین رابطه، ایهود اولمرت در ایالات متحده امریكا در برابر روسای سازمان های یهودی چنین گفت: «امیدوار هستم كه توافق مكه به تشكیل دولت وحدت ملی نینجامد و دولت یاد شده حتماً باید به شرط های كمیته چهارگانه پای بند شود؛ به رسمیت شناختن اسراییل و محكوم شدن مقاومت.»
در همین رابطه گفتنی است كه یوسی سارید وزیر اسبق آموزش عالی اسراییل و رهبر جنبش مرتس، انتقاد كوبنده ای را متوجه دولت اولمرت كرد. او گفت: « دولت اولمرت نباید اجازه حفاری ها را صادر می كرد، زیرا این امر موجب شده كه فلسطینی ها جنگ با یكدیگر را فراموش كرده و بار دیگر به جنگ علیه اسراییل روی آورند زیرا موضوع مسجدالاقصی و قدس برای آن ها بسیار حساسیت دارد.»
شایان گفتن است كه دولت اولمرت تصمیم گرفت كه به عملیات شهادت طلبانه ایلات در ۲۰/۱/۲۰۰۷ هیچ گونه واكنشی نشان ندهد تا این كه جنگ میان فتح و حماس همچنان ادامه یابد زیرا در صورت پاسخگویی آن ها جنگ داخلی را رها كرده و متوجه نبرد با اسراییل خواهند شد(عملیات ایلات بر كشته شدن سه اسراییلی منجر شد).
۳) زمانی كه خانم كاندولیزارایس در نیمه ماه ژانویه گذشته به رام الله سفر كرد دو مورد اساسی را به محمود عباس انتقال داد:
الف) جنبش فتح و جنبش حماس دولت وحدت ملی را تشكیل ندهند.
ب) دیدار خود به سوریه را لغو كند.
از یكی از كسانی كه در آن مجلس حضور داشت شنیدم كه ابومازن در هر دو مورد قول همكاری داد.
نكته ای كه موجب تعجب ابومازن شد، تاكید كاندولیزارایس برای سفر نكردن او به سوریه بود، زیرا در همان زمان جلال طالبانی رییس جمهور عراق كه هم پیمان مهم واشنگتن در منطقه است، به سوریه رفته و مدت یك هفته در آن جا نیز بود.
بركسی پوشیده نیست كه تا زمانی كه حماس شرط های اسراییلی(اكنون به شرط های كمیته چهارجانبه تبدیل شده است) را نپذیرد، موضع دولت امریكا همچنان مخالف با حماس خواهد بود. كشورهای اروپایی و برخی دوستان در جهان عرب نیز موافق این نظر هستند. افزون بر آن، رضایت امریكا از وضعیت ناامنی فلسطین در غزه به دلیل جنگ داخلی و فشاری كه حماس تحمل می كند نیز از اسرار ناگفته نمی باشد. این مطلب را « شاموییل روزنیر» گزارشگر «روزنامه هاآرتص» در واشنگتن در شماره ۴/۲/۲۰۰۷ به نقل از منابع امریكایی چنین بیان كرد: «منابع امریكایی به او گفته اند كه خانم كاندالیزورایس با وضعیت فعلی غزه كاملاً موافقت دارد، زیرا این امر موجب می شود كه فشار بر دولت حماس بیشتر شود.»
«شاموییل روزنیر» یكی از منابع خود را كارمند عالی رتبه وزارت امورخارجه معرفی كرده و به نقل از او چنین می گوید: «واشنگتن واقعاً تمایل دارد كه ابومازن در جنگ مسلحانه با حماس پیروز شود و موضع واشنگتن از جنگ غزه كاملاً روشن است زیرا واشنگتن اعتقاد دارد كه آن ها نباید میان فلسطین واسطه خیر باشند.»
در همین چارچوب باید به نوشته الوف بن روزنامه نگار برجسته اسراییلی در روزنامه هاآرتص در روز سه شنبه ۸/۲/۲۰۰۷ توجه جدی كرد زیرا او در این نوشته ها در مورد موضع امریكایی ها در قبال پرونده فلسطین اطلاعات عجیبی داده است: «گزارش هایی كه دفتر ایهود اولمرت از واشنگتن دریافت می كند به این نكته تاكید دارد كه كاندولیزارایس وزیر امورخارجه امریكا، ابومازن را در مورد آینده تشكیل كشور فلسطین و پای بندی دولت امریكا به این مساله، گمراه می سازد و دولت امریكا نسبت به وعده های رایس به ابومازن هیچ گونه پای بندی ندارد.» الوف بن در ادامه چنین می نویسد: «تعدادی از كارمندان عالی رتبه به او گفته اند كه دولت امریكا به تل آویو رسماً ابلاغ كرده كه بوش می داند اگر كشور فلسطینی باید پا بگیرد، این امر در زمان دولت وی محقق نخواهد شد.»
الوف بن به نقل از همان منابع می گوید: «مساله اصلی بوش عراق است و این كه او چگونه از این باتلاق خارج شود و دومین مساله برای بوش مساله ایران است، بنابراین رییس جمهور بوش حتی حاضر نیست یك لحظه وقت خود را صرف تلاش های حل و فصل قضیه فلسطین میان اسراییل و تشكیلات خودگردان كند.»
۴) هیچ كس نمی تواند از اهمیت توافقی كه در مكه حاصل شد بكاهد و تلاش دولت عربستان سعودی كه توانست در نبود دیگر كشورها كه بیشتر به فكر راهبردهای خود هستند، توافقی این چنینی را به سرانجام برساند نادیده بگیرد. با این همه این مساله برخی پرسش ها را به ذهن متبادر می كند آیا مشكل اصلی میان حماس و فتح تشكیل دولت وحدت ملی بود؟
آیا در طرح سیاسی هر دو جنبش و خصوصاً در مساله مقاومت مشكلی وجود ندارد؟
اگر اختلاف در مورد میزان مشاركت در دولت اختلاف اصلی بود، این امر تا چه حدی می تواند در عمر این دولت تاثیرگذار باشد؟ زیرا اصولاً وجود حماس در دولت خود عامل اصلی نگرانی است؟ اعتراض امریكا و اسراییل و كمیته چهارجانبه نسبت به حضور حماس تا چه میزان می تواند در شكستن محاصره اقتصادی و سیاسی علیه ملت فلسطین كارساز باشد؟
و اگر محاصره همچنان ادامه یابد وضعیت چگونه خواهد شد؟ آیا در آن صورت جهان عرب می تواند به سود ملت فلسطین گام های مطمئن و مثبتی بردارد و خصوصاً این كه قطعنامه صادره از سوی اتحادیه عرب برای شكستن محاصره تحمیلی علیه ملت فلسطینی هنوز به اجرا درنیامده است؟ آیا با تشكیل دولت وحدت ملی، ارسال پول به گارد ریاست و تشكیلات امنیت پیشگیرانه از سوی دولت امریكا و برخی كشورهای عربی همكاری كننده با واشنگتن همچنان ادامه خواهد یافت؟ سرنوشت میلیون ها دلاری كه كشورهای یاد شده پرداختند تا این كه كفه ریاست تشكیلات نسبت به حماس سنگین تر شود چه خواهد شد؟ چرا كشورهای عربی نسبت به توافقی كه در مصر صورت گرفت و قرار بود كه دولت وحدت ملی در كشور فلسطین اعلام شود پوشش خبری ایجاد نكردند؟ چرا از سوریه كه رهبران مقاومت را پذیرا شده است نامی برده نمی شود؟ آیا اهمیت بازگرداندن روابط مستحكم میان سه كشور عربستان سعودی، مصر و سوریه و میزان بهره وری جهان عرب از این اتحاد بر كسی پوشیده مانده است؟ به نظر می رسد كه توجه به این امر یك نكته بسیار ضروری باشد زیرا خلل ایجاد شده در موازنه قوا و نقشه های منطقه پس از شكست اسراییل در لبنان و در پرتو ضعف شدید موضع امریكا، برای جهان عرب فرصتی استثنایی پدید آورده تا این كه بتواند اگر بخواهد زمام امور را در دست گیرد و برخی از حقوق از دست رفته خود را باز ستاند.
آرام كردن وضعیت رو به انفجار در فلسطین بی شك یك دستاورد مهم است كه توافق مكه آن را پدید آورده ولی ما به بهره مند شدن از این آرامش جهت تحقق صلح داخلی چشم داریم زیرا می تواند نیروهای فلسطینی را در رویارویی با وحشیان اشغالگر كمك زیادی بكند. واكنش مثبت نسبت به پرسش هایی كه مطرح گردید می تواند راه رسیدن به صلح مورد نیاز را هموار سازد و این همان معجزه مورد انتظار است.
منبع: الاهرام چاپ مصر
نویسنده: فهمی هویدی
منبع : روزنامه ایران