هماهنگی رنگ‌ها و مسائل روانی آن

وجود هماهنگی یا نظم در هر زمینه ای همواره مورد رضایت انسان بوده و خشنودی و آرامش او را فراهم می‌آورد. پروردگار یکتا تمام جهان هستی را با نظم وهماهنگی خاص آفریده است. به گونه‌ای که هر موجودی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده و در تعامل و هماهنگی بین سایرین می‌باشد.
این آرمان اعلاست که از آغاز تاریخ معرفت بشری تا کنون کاروانهای انبوهی از دانشمندان وحکما را برای کشف قوانینی که از نظم عالم هستی برمی‌آید با جدی ترین قیافه به راه انداخته وآنان را به خواندن سطور کتاب هستی وادار نموده است . گویی انسانهای آگاه یقین کرده‌اند که هستی خود آنان با نظم سرشته است وبه مجرد رویارویی با بی‌نظمی ، هستی خود را مختل می بینند . این انسانها با وجود اینکه در طبیعتی سرشار از نظم و هماهنگی به سر می برند ولی باز سعی دارند که در کلیه امور مربوط به زندگی خود نیز از وجود نظم بهره گیرند . در رابطه رنگها نیز این اصل صادق است.
معمولاً افراد انسانی به رنگهای هماهنگ تمایل داشته و نسبت به آنها گرایش می‌یابند . ولی از دید اغلب مردم رنگهای هماهنگ رنگهایی هستند که از یک خانواده بوده و به یک صورت جلوه‌گر شوند و یا اینکه دارای تضاد و کنتراست نباشند . لذا هماهنگی و یا عدم هماهنگی رنگها را می‌توان به نوع احساس انسان مرتبط نمود . ولی به طور کلی اگر از نقطه نظر ارزشهای عینی و دقیق علمی به این موضوع نگاه کنیم ، هماهنگی در رنگها را ، تعادل وتوازن بین قدرتهای رنگی معنی خواهیم کرد.
چشم انسان ، به طور طبیعی در رابطه با رنگها در جستجوی نوعی تعادل و توازن می‌باشد به طوری که اگر چشمان ما برای مدتی به یک صفحه قرمز رنگ خیره شوند و سپس آنها را ببندیم، تصویری از یک صفحه سبز رنگ را مشاهده خواهیم کرد ، این آزمایش را اگر با دیگر رنگها نیز تکرار کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که در چشم انسان همیشه رنگهای مکمل ، رنگ نخستین را ظاهر می‌کنند. پس این نوعی واکنش طبیعی بدن انسان است در جهت ایجاد نوعی تعادل و هماهنگی رنگها.
سیستم عصبی انسان نیز به گونه‌ای است که با هماهنگی در رنگها رابطه خاصی دارد . وقتی که تحریک طبیعی وفعالیت عصبی رخ می‌دهد به ناچار و بی‌اختیار عکس‌العملهایی به وجود می‌آید . بنابراین خصوصیات رنگها ، بستگی به تحریک اعصاب بینایی دارند و این یک فعالیت خاص عصبی است.
گاهی اوقات می‌بینیم در سطحی رنگین ، رنگها به طریق خاصی به کار رفته و به ترتیبی دیگر پراکنده شده‌اند . و دارای هارمونی نیز هستند . این قضیه خود به خود برای اعصاب بینایی خشنودی حاصل کرده وآرامش عصبی به وجود می‌آورند.
مع‌الوصف رنگهای دارای هارمونی برای انسان خوشایند و لذت‌بخش است . لذا نهایت اثر‌پذیری مثبت انسان از رویت رنگها مواجهه با رنگهای هارمونی می‌باشد ، کما اینکه عدم وجود نظم در رنگها روحیه او را آزار خواهد داد.

اپتومتریست تکتم جهانیان
برگرفته از کتاب رنگ و تربیت

منبع : سایت انجمن اپتومتری خراسان