پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

آتش بس با تشکیل جبهه واحد اصولگرایی


آتش بس با تشکیل جبهه واحد اصولگرایی
نمی دانم اولین بار چه کسی بر محافظه کاران نام اصولگرا نهاد تا در مقابل ضد اصولگرایی به نام اصلاح طلبی جلوه کند ولی برایم بسیار جالب است که چگونه عده ای که از سیاست جز رفتارهای ماکیاولی را نفهمیده اند اصولگرا نامیده می شوند و عده ای که همیشه به خاطر رعایت اخلاقیات در عرصه سیاست ضربه های بسیار تحمل نموده اند ضد ارزش نام می گیرند.
چندی پیش عزیزی به اصطلاح اصولگرا به نصیحت یکی از دوستان ما در ستاد ۸۸ خراسان شمالی پرداخته بود و به او گفته بود با فلانی همکاری نکن می دانی چرا او را از معاونت شهرداری عزل نمودند...
قطعا به راحتی می شود حرفهای گفته شده پس از بیان این کلام را حدس زد.من نیز در عرصه سیاست ورزی گرچه نوجوانی بیش نیستم به این اتهام ها و اهانت ها عادت کرده ام و هیچ ناراحت نشدم و عصبانیت به خویش راه ندادم چرا که به خوبی روش های برخورد سیاسی در سرزمین پدریم را می شناسم.
همه نزدیکان من و عزل کنندگانم از شهرداری بجنورد خود به خوبی می دانند که من به خاطر رعایت اصولی خدشه ناپذیر که در ذهن داشته ام و از بزرگانی همچون خاتمی در منش و رفتار آموخته ام از صحنه خدمتگزاری به کناری نهاده شدم و بس. ولی نمی دانم براستی کی قرار است همه چیز در ایران شفاف سازی شود و فعالیت در پشت درهای بسته جای خویش به تلاش در اتاق های شیشه ای دهد .
این را نیز به خوبی می دانم در سرزمینی که هنوز عده ای بر سر وجود یا نبود احزاب بحث و جدل دارند از به میز محاکمه کشیدن هر غیر معصومی در محضر افکار عمومی نمی توان سخن گفت تا هر کسی به خود اجازه ورود به حریم شخصی افراد را ندهد و نابود نمودن شخصیت افراد را در سایه شایعات به سخن سرایی در پیشگاه قانون ارجح نداند.
اصولگرایی مفهومی وسیع است که در میان اصلاح طلبان و محافظه کاران می توان افراد زیادی که در عمل بدان پایبند باشند را پیدا نمود و آنها را از مدعیان سوا کرد.
در این یادداشت قصد زیر سوال بردن همه اصولگرایان را ندارم که به واقع هر عاقلی به خوبی می داند خوب وبد همه جا است ولی براستی به نام دین و اصولگرایی جولان دادن و توطئه چینی برای این و آن چه معنایی می دهد؟
قصه رفتارهای بروز داده شده در خلوت و زهد نمایی در جلوی دیدگان قصه امروز و دیروز نیست ولی بایستی پایانی برای آن ترسیم نمود.
امروز در شرایط ویژه موجود در ایران شاید بد نباشد جبهه واحدی از اصولگرایان واقعی با افکار و نظریات مختلف در گروه ها و احزاب مختلف تشکیل گردد تا امر به معروف و نهی از منکر را در میان سیاستمداران وحتی پیاده نظام های سیاسی پیگیری کنند .
بزرگان گروه های سیاسی می توانند با تشکیل مرامنامه ای واحد رفتار سیاسی در ایران را تعریف کنند تا همه با پایبندی به اصول قانون اساسی از آن پیروی کنند.
پیاده نظام ها همیشه به رفتار های افسران خویش می نگرند و اگر رفتار ها، قاعده مند گردد قطعا کوتوله های سیاسی به کناری می روند و اصیل ترین چهره ها در میان باقی می مانند.
حذف نیروهای وفادار به نظام و انقلاب با اتهام ها ی مختلف قطعا پایان خوشی ندارد پس لازم است این بار آتش بس اعلام نمودو برای بقای انقلاب با تغییردر رفتارهای سیاسی راه چاره جست.
مجید خرمی