پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بزرگ قوم در خانه موسیقی


بزرگ قوم در خانه موسیقی
وقتی در آن سال همراه استاد حسن کسایی و استاد مجید کیانی، بر سک‍ّوی «چهرهٔ ماندگار» قرار گرفت، به قدری قبراق و هوشیار بود که انگار سالهای سال زندگی خواهد کرد. در چهره‌اش هم غرور بود و هم وارستگی. او چهرهٔ همیشه ماندگار موسیقی ماست و تألیفات پر ارزشش، آهنگهای زیبایش و خاطرات شیرینش، در حافظهٔ ما خواهد بود.
استاد فریدون ناصری را به زحمت می‌توان با یک عنوان نامید. او موسیقیدانی بود جامع‌‌الاطراف و بسیار تحصیل‌کرده و مطلع. نه فقط در زمینهٔ موسیقی ایرانی، که در هر زمینه‌ای که مربوط به موسیقیهای جد‌ی و هنری می‌شد. مجموعهٔ ارزشمندی از صفحات و نوارهای موسیقی ملل داشت و سراسر عمرش را با کتاب و مطالعه گذراند. کسی از نزد استاد فریدون ناصری بدون کسب فیض برنمی‌گشت. او دوستدار هر کسی بود که با صداقت و عشق برای موسیقی کار کند.
او در نوجوانی به هنرستان عالی موسیقی رفته و از درسهای حسین ناصحی و ثمین باغچه‌بان استفاده کرده بود. به راهنمایی هوشنگ استوار، موسیقیدان بزرگ ایرانی، برای ادامهٔ تحصیلات عازم بروکسل شد و نزد آندره سوری، موسیقیدان مشهور بلژیکی درس خواند. ناصری همیشه موقع سخن گفتن از آهنگسازی و به‌ویژه موسیقی فیلم، از آثار و عقاید استادش مثال می‌آورد و دانش هنری او را در این زمینه ستایش می‌کرد.
وی آثار ماندگاری را برای فیلمهای ایرانی ساخته است. موسیقی فیلمهای: کفشهای میرزانوروز، ناخدا خورشید و فصل خون از یاد نرفتنی است.
او بیشتر از ده سال رهبری ارکستر سمفونیک تهران را قبول کرد و بر سرانجام وظیفه‌اش پایداری به خرج داد. گفته‌اند که او و هم‍‍ت او، ارکستر را از نابودی نجات داد. آثار آهنگسازان ایرانی را به خارجیها شناساند و برای بهبود وضعیت ارکستر تلاش کرد. در این‌باره نوازندگانی که زیردست او کار کرده‌اند باید بنویسند و یاد او را گرامی بدارند. همچنین شاگردانی که زیردست او، آهنگسازی را یاد گرفته‌اند.
استاد فریدون ناصری در بیشتر جلسه‌های خانهٔ موسیقی حضور داشت. او موقعیت خطیر موسیقی در جامعه را درک می‌کرد و همیشه می‌خواست از تنشها بکاهد و بین موسیقیدانان، اتفاق‌نظر و وحدت عمل برقرار کند. او عضو معم‍ّر و محترم شورا بود و همیشه به موسیقیدانان سفارش می‌کرد که مصالح هنر را در نظر بگیرند نه مصالح شخصی خود را.
حداقل دو نکته را دربارهٔ این استاد از دست رفته نمی‌توان از یاد برد:
۱) عضو شورای نخبگان هنری بود و در آن مسند، به بسیاری از هنرمندان و کارشناسان هنری که می‌خواستند طبق قوانین رسمی و بین‌المللی رتبه‌ای بگیرند، با مهربانی و سعهٔ صدر، مساعدت می‌کرد. در رفتارش اگرچه تندی و خشونت ظاهری بود، نازک‌دلی و حساسیت و عطوفت که لازمهٔ هر هنرمند راستین است، به وضوح حس می‌شد. او به کسی مدیون نبود ولی مسلماً خیلی افراد هستند که به لطف و مهربانی او مدیون‌اند. لازم است یاد کنیم از اصول‌گرایی و سازش‌ناپذیری او، که اصلاً اهل زد و بند و سفارش و توصیه و حق و ناحق کردن نبود و ای کاش موسیقیدانان دیگر از او و امثال او سرمشق بگیرند.
۲) در جلسهٔ حضور هنرمندان در پیشگاه مقام معظم رهبری، ناصری نه ستایشگری بی‌جا کرد و نه برای خود چیزی خواست. بلکه از نیازهای موسیقی سخن گفت و درخواست کرد که به وسعت دادن به هنرستانها و ارکستر سمفونیک و تأسیس ا‌ُپرا برای ایرانیان و موسیقی ایران توجه جدی شود. سخنان صادقانه و صریح این هنرمند موی‌سپید کرده که از باطنی معتقد و سوخته‌دل برمی‌خاست در دل حاضران کارگر افتاد و خاطرهٔ او را به نیکی در دلهای اهل هنر ثبت کرد.
استاد فریدون ناصری پانزده ماه آخ‍ِر عمر را به داغ همسر یکدل و فداکارش (مرحومه آذرمیدخت اصدقا) گذراند و در سکوت و درد، دنیا را وداع کرد. خدایش رحمت کناد.
تصمیم داریم به لطف الهی و دوستان، شمارهٔ آینده مقام موسیقایی را به یاد او، دکتر حسین عمومی، کامران داروغه و مجتبی میرزاده آذین کنیم.
منبع : سوره مهر