یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

آیا رفتارهای پرخطر در گروه تحصیل‌کرده‌ها بیشتر است؟


آیا رفتارهای پرخطر در گروه تحصیل‌کرده‌ها بیشتر است؟
این پرسش به تناوب در افکار مردم پیش می‌آید که آیا گروه تحصیل‌کرده به ویژه پزشکان که خود باید به عوارض منفی مصرف سیگار یا مواد مخدر اشراف کامل داشته باشند بیش از جمعیت عادی مصرف ندارند؟ آیا رفتارهای پرخطر و مشکل‌آفرین مانند اضافه وزن،‌ تغذیه نامناسب و... در گروه متخصصان بیشتر از جمعیت عادی نیست؟
این جمله که «خود پزشکان بیش از مردم عادی سیگار می‌کشند» مکرر در میان مردم شنیده می‌شود. آیا میان آگاهی و نگرش انسان‌ها از یک‌سو و رفتارهای آنان از سوی دیگر هماهنگی وجود ندارد؟...
در این میان شاید بتوان به مساله مصرف سیگار و مواد مخدر به عنوان نمونه رفتارهایی خطرآفرین اشاره کرد. در این زمینه موارد زیر جالب توجه هستند:
الف) در گروه پزشکان،‌ ارتباط نزدیکی میان آگاهی و علم و دانش آنان در زمینه عوارض رفتارهای پرخطر از یک‌سو و مبادرت و اقدام آنان به رفتارهای پرخطر از سوی دیگر بسیار ضعیف است و گاهی وجود ندارد. به عنوان مثال، در یک بررسی مشخص شد که میزان دانش پزشکان رادیولوژیست، پاتولوژیست و متخصصان داخلی از عوارض مخرب سیگار در حد نزدیکی بوده است، اما تنها در متخصصان ‌داخلی مصرف سیگار به مقدار قابل توجهی از سایرین کمتر بوده است.
بررسی‌های بیشتر نشان داد که آنچه مانع مصرف سیگار در متخصصان داخلی شده، نه علم آن به عوارض، بلکه مشاهده مستقیم و ارتباط فردی و یک به یک با مبتلایان به عوارض آن بوده است. به عبارت دیگر، سایر رشته‌ها نیز با وجود علم و آگاهی به دلیل آنکه مستقیما با بیماران و آسیب‌دیدگان رفتار پرخطر در تماس نبوده‌اند دانش آنها تاثیری نکرده و مصرف و رفتارهای پرخطر را کاهش نداده است.
ب) اصولا اگر رفتاری در گروهی خاص خلاف انتظارات مردم از آن گروه باشد، تخمین شیوع آن رفتار در گروه خاص بیش از حد اغراق‌آمیز خواهد بود. با آنکه مطالعات حاکی از کمتر بودن مصرف مواد مخدر در گروه پزشکان است، با این حال مردم در تخمین شیوع آن دچار خطا شده و تخمین بیش از حد (Overestimate) می‌نمایند.
مردم انتظار دارند که تحصیل‌کرده‌ها یا به خصوص پزشکان معتاد نشوند و در صورت برخورد با یک مورد، تغییر عمده‌ای در سوگیری حافظه‌ آنان ایجاد خواهد شد و هنگام بازیابی اطلاعات، مورد تخلف انتظار نقش بسیار پررنگی در تخمین خواهد داشت، اصولا تخمین عامیانه در شیوع بیش از آنکه ناشی از موارد شیوع باشد ناشی از برجسته‌ شدن «نمونه» است.
ج) عاملی مهمی که در کاهش رفتارهای پرخطر نقش دارد، سیستم بازدارنده مغزی است. سیستم‌های مهاری یا بازدارنده نقش عمده‌ای در به تاخیر انداختن پاداش یا چشم‌پوشی از پاداش آنی کوچک در مقابل پاداش بزرگ‌تر درازمدت دارند. در مورد سیگار برای مثال سیستم مهاری پاداش ناشی از کاهش اضطراب پس از مصرف یک سیگار را به دلیل پاداش درازمدت احساس سلامت حذف خواهد کرد.
متاسفانه سیستم پاداش مغزی دارای پشتوانه یا ذخیره اندکی است و به محض آنکه تقاضاهای محیطی افزایش یابد این سیستم منفعل شده و نقش آن کمرنگ می‌شود.
در انسان‌هایی که از بار شناختی سنگین رنج می‌برند یعنی مجبور به انجام چند کار به صورت توأم و هم‌زمان هستند (که البته در گروه پزشکان و تحصیل‌کرده بسیار شایع است)، سیستم مهاری تسلیم (decompensate) شده و رفتارهای بزه برخلاف خواست فرد شکل می‌گیرند.
در هنگام مشغله و تمرکز روی چند موضوع در آن واحد سیستم قادر به مهار تمام تکانه‌ها یا خواست‌ها نبوده و تکانه‌ها مانند میل به کشیدن سیگار یا مصرف موادمخدر به اصطلاح از فیلتر سیستم مهاری عبور می‌کنند و جنبه اتوماتیک و ناخواسته پیدا می‌کند.
در مجموع می‌توان گفت که رفتارهای پرخطر در پزشکان بیش از سایرین نیست و برای آن دسته که مبتلا هستند، افزایش علم و آگاهی کمک‌کننده نخواهد بود. آنچه برای آنان کمک‌کننده است یا تماس نزدیک و رو در رو بیشتر با عوارض این رفتارها در دیگران است یا کاهش بار شناختی و اجرایی ذهن آنان، به عبارت دیگر کاستن از فعالیت‌ها و نیازهای شغل روزمره.
دکتر آذرخش مکری - متخصص روانپزشکی،عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران
منبع : هفته نامه سپید