یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

چگونه بدون اینکه گیر بیفتیم خودکشی کنیم؟


چگونه بدون اینکه گیر بیفتیم خودکشی کنیم؟
البته از نظر حقوقی و بنا به دلایل منطقی اتانازی نمی‌تواند جرم محسوب بشود. علت این امر هم به یک مساله فلسفی حقوقی با این مضمون بر می‌گردد که (متاسفانه) همیشه در تمام قوانین این دنیا مجازات در مقایسه با جرم نرم‌تر و سهل‌گیرتر است، ولی در آن دنیا گویا قضیه به گونه‌ای دیگر رقم خورده و بنا برگزارش‌های منابع آگاه، چیز‌های داغ، بد طعم، بد رنگ و سوزناک منتظر کسانی است که مشارکت و معاونت در اتانازی یا مبادرت به آن می‌کنند...
از آن جایی که برای اکثر چیزها در این دنیا کلک قانونی، عرفی، اخلاقی و حتی کلاه‌شرعی وجود دارد، در این سطور سعی ما بر این است تا روش‌های «اتانازی همراه با قسر در رفتن از عواقب آن» را به شما آموزش بدهیم:
۱) یکی از اتومبیل‌های پوست هندوانه‌ای تولید وطن را بخرید و تصمیم به مسافرت دور ایران بگیرید. کمربند ایمنی را هم حالا اگر دلتان خواست، ببندید (خوشبختانه استاندارد نیست و مرگتان را تسهیل می‌کند). با توجه به آمار ساعتی مرگ در جاده‌های ایران، اگر یک ماه به رانندگی خود ادامه بدهید، به احتمال ۹/۹۹ درصد به درک واصل خواهید شد.
۲) روغن جامد، پفک، چیپس را قوت غالب روزانه خود قرار دهید. ورزش نکنید و از جلوی تلویزیون تکان نخورید. اگر شانس بیاورید و تحقیقات پزشکان کتره‌ای نباشد، به زودی در اثر سکته قلبی، مرگ شیرینی در پیش خواهید داشت.
۳) به دیدار مسابقه فوتبال بروید. سعی کنید خود را به مربی یکی از تیم‌ها نزدیک کرده و به او فحش (ترجیحا خواهر) بدهید. اگر چه روش دردناکی است، ولی ظرف چند دقیقه جناب مربی و قلچماق‌هایش شما را به اتانازی مبتلا خواهند کرد (اگر به فوتبال علاقه‌ای ندارید، می‌توانید مثلا در شهر زرگرآباد وسط شهر به زرگرآبادی‌ها و زبان زرگرآبادی فحش ناموسی بدهید... نتیجه کار با مورد قبلی یکی است).
۴) یک عدد فشفشه را آتش بزنید و روز چهارشنبه‌سوری به سمت سفارت اسراییل در یکی از کشور‌های خارجی پرت کنید. به زودی خودتان، خانواده‌تان، طایفه و ایل و تبارتان و همسایه‌هایتان در اثر بمباران هوشمند و با هدف پیشگیری از حملات فشفشه‌پرانی تکه‌تکه خواهید شد.
۵) در یکی از روزهایی که تابلوهای اعلام وضعیت آلودگی هوا حالت خطرناک را نشان می‌دهند، تصمیم بگیرید در اعتراض به آلودگی هوا و حمایت از هوای پاک از شرق تا غرب تهران را در مسیر مرکز شهر بدوید. تا حصول موفقیت (سکته قلبی یا ابتلا به یکی از انواع سرطان) فعالیت فوق را ادامه دهید.
۶) از کسی حساب نبرید. گوشی هم دستتان نباشد. خنگ و هپروتی هم باشید. ماجراجو و اهل ریسک هم باشید. دمتان و ایضا دستتان هم به جایی بند نباشد. با این اوصاف شروع به نوشتن طنز در نشریات کنید.
۷) به کلاس‌های آموزش فتوشاپ و آموزش اینترنت بروید و در این دو مهارت و تسلط کافی کسب کنید. بعد عکس یک خانم خوش‌چهره را از اینترنت کش بروید و عکس خودتان را با نرم‌افزار فتوشاپ، بغل دست خانم محترم در فاصله‌ای غیر استاندارد جای دهید. از عکس پرینت بگیرید و آن را به آدرس خودتان پست کنید. زمانی که تخمین می‌زنید عکس در منزل شما تحویل داده می‌شود، مرگ موش را دم دست بگذارید. باقی قضایا را به شریک غم و شادی زندگیتان واگذار کنید و بدون اینکه تعجب کنید از فسنجانی که خانم عزیزتان سالی یک بار آن هم فقط شب عید می‌پزد، لذت ببرید.
(روش‌های دیگری هم هست که از حوصله این مطلب خارج است! ولی اگر روزی به نگارنده برخوردید، می‌توانید به طور در گوشی جویا شوید).

علی مرسلی
منبع : هفته نامه سپید


همچنین مشاهده کنید