جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نوسازی ساختار عقیدتی مسلمانان توسط امام صادق (ع)


نوسازی ساختار عقیدتی مسلمانان توسط امام صادق (ع)
امام صادق (ع) با هیچ یك از حاكمان معاصر خود منازعه نكرد و در برنامه های خود به ظاهر تلاشی برای سرنگونی حاكمی نداشت و در هیچ یك از مبارزات مسلحانه عصر خود شركت نكرد و در این زمینه دعوتی را نپذیرفت، ولی لازم است دانسته شود حضرت برنامه ای وسیع تر از همه اینها داشت برنامه ای جامع و ریشه ای برای تغییرات سیاسی كه برپایه تغییر باورهای عامه و اجتماعی بنا نهاده می شد.
حضرت در طول امامت خود كه سی و چهار سال طول كشید (از ۱۱۴ تا ۱۴۸ ق) بدین طریقه عمل كرد. عدم مبارزه و منازعه او نه بدین جهت بود كه به ضرورت و لزوم دگرگونی سیاسی در مركز قدرت باور نداشت بلكه معتقد بود هر گونه تغییری، منتهی به پیامد و وضعی می شد كه به دست حاكمان وقت واقع شده و اینك لازم بود تغییر كند.
این دیدگاه از واكنش حضرت به دعوت هایی كه از ایشان برای قیام می شد كاملا نمودار است. در میان امامان، عصر امام صادق (ع) منحصر به فرد بود و شرایط اجتماعی و فرهنگی عصر آن حضرت در زمان هیچ یك از امامان وجود نداشته. از آنجا كه بنی امیه در این مدت گرفتار مشكلات سیاسی فراوان بودند. لذا فرصت ایجاد فشار و اختناق نسبت به امام و شیعیان را (مثل زمان امام سجاد (ع)) نداشتند از این رو امام صادق (ع) به تربیت فكری و فقهی شیعیان عصر خود پرداخت و با پرهیز دادن شیعیان حقیقی از گرایش به غلات و دیگر فرقه ها كه در آن زمان رایج و معمول شده بود (مانند زنادقه - مرجئه...) به مبارزه كردن با آنها پرداخت. تلاش های سیاسی امام در مقابل قدرت حاكمه در آن شرایط به عدم رضایت از حكومت موجود و ادعای علنی انحصار امامت و رهبری اسلام در خانواده رسول خدا (ص) محدود بود.
از نظر امام صادق (ع) تعرض نظامی علیه حاكمیت مسلح و بدون فراهم آوردن مقدمات لازم آن جز شكست و نابودی نتیجه دیگری نداشت برای این كار به راه انداختن یك جریان شیعی فراگیر با اعتقاد به امامت لازم بود تا تلاشی علیه حاكمیت آغاز و حصول به پیروزی از آن ممكن باشد وگرنه یك اقدام ساده و شتابزده نه تنها دوام نمی آورد بلكه فرصت طلبان از آن بهره برداری می كردند.
عدم دخالت مستقیم امام در سیاست نه به خاطر ترس از بی حرمتی بود بلكه ایشان می خواستند در درازمدت مغزهایی را پرورش دهند كه با جان و دل پذیرای هر گونه دستوری از جانب امام زمانشان باشند.
بخش دیگری از مبارزات منفی امام برخورد با منصور بود و ایشان این برخورد را به صورت عدم رضایت خود نسبت به حكومت ابراز می داشتند.
امام (ع) هدف نهایی از كار سیاسی را كودتای مسلحانه نمی دانستند.
در سیاست آگاهی و شناختی روشن و جامع لازم است كه وجود آن فقط در كادر رهبری كافی نیست، بلكه توده مردمی كه به كار گرفته می شدند تا انقلاب انجام شود باید این دید را داشته باشند. یعنی بایستی كاری كرد كه همه خواهان انقلاب باشند و سپس از آن پاسداری كنند. این همان میدانی است كه امام صادق (ع) در طول زندگی اش در آن كارزار كرد و هنگامی كه پدرش درگذشت و درباره پیروان خود به او وصیت كرد، متعهد شد كه چنین كند. كاری كه امام صادق (ع) كرد تنها بنیاد و پایه گذاری فقه و تفسیر و نشر حدیث نبود. حضرت در روزگاری كه بحران های سیاسی یكی پس از دیگری رخ می داد و مكتب های مختلف و گروه های مذهبی پدیدار می گشت دست به كار شد تا فرهنگ و روح اسلام را دوباره میان توده زنده كند. فرقه های كلامی مانند جبریه، مرجئه، معتزله، بیش از شصت سال بود كار كرده و پیش از ایشان خوارج پیدا شده بودند، حتی منكران به خدا دارای كرسی های بحث و تبلیغ بودند. هر كس و هر گروهی سازی می زد و منازعات شدیدی ایجاد شده بود. این وضع، وحدت فكری و عقیدتی امت اسلامی را دچار آشفتگی كرده و اختلافات سیاسی، جسم و روح آنان را دچار تشتت و پراكندگی ساخته بود. در این میان حضرت بازسازی و نوسازی ساختار فكری، عقیدتی امت را در درجه اول تغییرات گذاشته بود. چنین طرحی برای این كه به بار نشیند لازم بود بسیار فراگیر باشد و همه عناصر و عوامل در نظر گرفته شود. زیرا فقدان هر یك باعث پیدایش فرهنگی نارسا و غیرپویا می گشت.
در چنین شرایطی تربیت شیعیان مخلص و كارآمد و هدف دار بهتر از جنگ مسلحانه و كارزار با حكومت وقت بود كه در آن صورت همان تعداد كم شیعه را هم از دست بدهد.
در عین حال سیاست امام صادق (ع) اینگونه بود كه متعرض امر خلافت و حكومت نشده ولی همه می دانند كه امام صادق با خلفا كنار هم نیامد، مبارزه مخفی می كرد نوعی جنگ سرد در میان بود، معایب و مثالب و مظالم خلفا، همه به وسیله امام صادق (ع) در دنیا پخش شد، و لهذا منصور تعبیر عجیبی درباره ایشان دارد. می گوید: جعفربن محمد مثل یك استخوان است در گلوی من، نه می توانم بیرونش بیاورم و نه می توانم فرویش ببرم، نه می توانم یك مدركی از او به دست آورم و نه می توانم تحملش كنم، چون واقعا اطلاع دارم كه این مكتب بی طرفی كه او انتخاب كرده علیه ماست، زیرا كسانی كه از این مكتب به وجود می آیند همه شان علیه ما هستند، ولی مدركی هم از او به دست نمی آورم.
منبع : روزنامه ایران