یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

وقتی «من » ، «ما» می شود


وقتی «من » ، «ما» می شود
در فرآیند توسعه هر کشوری مهمترین پرسش این است که بر سر مسائلی نظیر فقر، بیکاری و نابرابری چه آمده است؟ اگر از شدت هر سه دسته مسائل یاد شده کاسته شود، می توان گفت که با دوره توسعه مواجه هستیم.
اصلاحات در جامعه ایران برای کاهش فقر، بیکاری و نابرابری بدون انجام اصلاحات اساسی در آموزش و پرورش امکان پذیر نیست.
گسترش آموزش و پرورش همواره با آرمانهای دموکراسی همگانی پیوند نزدیک داشته است. بدیهی است اصلاحگران، آموزش و پرورش را به خاطر خود آن ارج می نهند به خاطر فرصتی که برای افراد فراهم می آورد تا تواناییها و استعدادهای خود را پرورش دهند. گفته شده است که آموزش و پرورش همگانی با آموختن مهارتها به افراد جوان و با استعداد به منظور توانا ساختن آنها به یافتن جایگاه ارزشمندی در جامعه به کاهش نابرابریهای ثروت و قدرت کمک می کند.
اصلاحات اساسی در آموزش و پرورش برای رسیدن به اهداف کاهش فقر، بیکاری نابرابری جز با عزم ملی و همکاری همه نهادها و دستگاه های ذیربط میسر نیست. بدون تلاش برای جلب مشارکت فعال کلیه نهادهای اجتماعی اعم از دولتی و غیردولتی و گروه های مختلف در امر آموزش و پرورش به نحوی که مشکلات آموزش و پرورش مشکلات آنها محسوب شود حرکت در مسیر بسیج ملی آغاز نمی شود.
۱) نقش مدیران
نقش مدیران مدارس در جلب مشارکتهای مردم در آموزش و پرورش تعیین کننده است. میانگین نمره عملکرد مدیران در زمینه های تنبیه و تشویق و امور پرورش، نظارت بر نظم و مقررات و امور آموزش و ارتباط با اولیای دانش آموزان که به دست آمده مهمترین نمره مربوط به عملکرد ارتباط مدیران با اولیای دانش آموزان بوده است.
در ساختار فعلی آموزش و پرورش مدیران انتخاب نمی شوند بلکه براساس روابط خاص انتصاب می گردند. از جمله بسترسازی برای جلب مشارکت مردم در آموزش و پرورش اصلاح الگوی انتخاب و انتصاب مدیران آموزشگاهها و مدیران ادارات آموزش و پرورش می باشد. حلقه اتصالی آموزش و پرورش با مردم و مدیران آموزشگاه ها می باشند. تغییر آیین نامه انتصاب مدیران آموزشگاهها علیرغم اینکه نسبت به هشتاد یا نودسال پیش تغییر کیفی نشان نمی دهد بلکه آئین نامه در غالب موارد موردعمل واقع نمی شود. به طوری که با احتمال ۹۵ درصد مدرک تحصیلی با رشته تحصیلی و سنوات خدمت وضعیت تأهل سوابق خدمت و سابقه تدریس مدیران در زمان انتصاب منطبق بر آئین نامه نبوده است! فقط وضعیت استخدام و نمره ارزشیابی مدیران براساس آئین نامه بوده است.
۲) نظام اداری و نظام سیاسی
نظام اداری ایران- که نظام اداری آموزش و پرورش بخشی از آن است- با ساختار متمرکز و بدنه ای حجیم که محصول یک صد سال دیوان سالاری است نیازمند تحولی در جهت افزایش اثربخشی و کارآیی است. طی بیست و پنج سال گذشته همواره فکر تحول در نظام آموزشی میان مدیران ارشد وزارت آموزش و پرورش وجود داشته و از هر دوره ای آثاری از تحول باقی مانده است، به طوری که از اواخر سال ۷۷ پس از آنکه در سند برنامه سوم توسعه اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران عنوان گردید که «در سازمان اجرایی آموزش و پرورش، مدرسه هسته اصلی و محور فعالیتها قرار گیرد و اختیارات و امکانات لازم متناسب با وظایف و مسئولیت ها برای مجموعه عوامل دست اندرکاران مدارس به گونه ای فراهم گردد که زمینه لازم برای ارتقای کیفیت در فعالیتهای های آموزش و آموزش و پرورش مدرسه ایجاد گردد».
دولت و مجلس و شورای عالی اداری باید در تغییر سازوکارهای حقوقی و تدوین قوانین و مقررات متناسب با فضای تحول اهتمام ورزند و با واقع بینی نظام اداری را بر مدار قوانین کارآمد، فعال سازند. با وجود این هنوز در نظام اداری آموزش و پرورش مشکلات و موانع متعددی در تحقق اهداف مشارکت دادن مردم در آموزش و پرورش وجود دارد هرچند در ماده یک قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش اهداف کلی و غایی نظام آموزش و پرورش چنین ذکر شده است «به منظور تحقق مشارکت و نظارت مردم در آموزش و پرورش و بهره گیری از کلیه منابع و امکانات، جهت تأسیس، توسعه و تجهیز فضای آموزشی و پرورشی و تسهیل در فعالیتهای اجرایی آموزش و پرورش شوراهای آموزش و پرورش در استانها و شهرستانها و بخشها به شرح این قانون تشکیل می گردد.» ولی در عمل موانع متعددی مانع از تحقق مشارکت و نظارت لازمه از سوی مردم در آموزش و پرورش شده است. تا این موانع مورد شناسایی علمی قرار نگیرند و راههای مناسبی برای کاستن از موانع اتخاذ نگردد، گسترش مشارکتها و نظارتهای مردم در آموزش و پرورش با مشکلات عدیده ای مواجه خواهد بود. موانع موجود بایستی در کل نظام اجتماعی مورد شناسایی قرار گیرد.
جدا کردن نظام آموزش از بقیه خرده نظام ها کار شایسته ای نیست هر چند نظام سیاسی اهمیت فوق العاده ای دارد ولی هر خرده نظام بدون دیدن ارتباط آن با بقیه خرده نظامها قابل درک نخواهد بود. مهمترین خرده نظام تاثیرگذار در بین خرده نظامها، نظام سیاسی جامعه است. در ساختار کلی نظام اسلامی، نظام سیاسی رسالت ایجاد آن نوع سازماندهی در روابط درون جامعه را بر عهده دارد که در جریان انتخاب افراد، صالح ترین و فاضل ترین افراد را برای اداره امور جامعه برگزینند و در یک کلام در نظام اسلامی چنان نظامهای وجود خواهند داشت که در جریان تحقق فعالیتهای روزمره آنها و داده ها و ستانده ها بین یکدیگر دارند انسانها را در جریان تحولاتی قرار خواهند داد که روز به روز صادق تر، متعهدتر، متخلق به اخلاق انسانی تر و بنده خالص تری برای خدا باشند. بدیهی است که در آغاز حاکمیت چنین تفکری، بسیاری از فعالیتهای روزمره مردم یا خلاف اهداف جامعه است یا انحرافات اساسی دارد. وقتی اهدافی مثل عدالت اجتماعی، خود اتکایی عدم وابستگی به کشورهای بیگانه، حفظ محیط زیست، تحولات جهت دار فرهنگی، رشد و توسعه اقتصادی و... را به عنوان پیش نیاز تحقق اهداف غایی جامعه مدنظر قرار داده و نگاهی به جهت هر یک از فعالیت های روزمره افراد داشته باشیم نمودی به صورت (یک مجموعه از فعالیتهای ناهمسو و نامنظم) در اذهان تداعی می شود. در این مقاله تاکید روی اهمیت گسترش توسعه فرهنگ مشارکت مردم در آموزش و پرورش از طریق نگرش مسئولان و مدیریتهای سطوح بالا ،میانی و پایین می باشد.
۳) موانع گسترش مشارکتهای مردم در آموزش و پرورش
موانع اصلی توسعه مشارکت مردم در آموزش و پرورش از نظر اکثر مدیران در چهار محور قابل دسته بندی می باشد.
الف) موانع مربوط به نظام آموزش و پرورش
۱) متمرکز بودن نظام آموزش و پرورش
۲) وجود قوانین دست و پاگیر
۳) نبود قوانین و ساز و کارهای لازم برای گسترش مشارکتهای مردمی
۴) مقاومت سازمان آموزش و پرورش و افراد مسئول رده بالا در مقابل تغییرات
۵) عدم توجه به تفاوتهای بین مناطق آموزش
۶) عدم هماهنگی بین تصمیمات شوراهای آموزش و پرورش و وزارت آموزش و پرورش .
ب) موانع مربوط به نحوه ارتباط اولیا ء دانش آموزان با مدرسه و بالعکس
۱) عدم وجود امکان مشارکت موثر در امر برنامه ریزی و نظارت در هزینه کردن پولهایی که از طریق مشارکتهای مردمی به دست می آید.
۲) عدم وجود الگوی ارتباطی مناسب اولیای دانش آموزان با مدرسه (اولیا را تحویل نمی گیرند)
۳) عدم اطلاع رسانی صحیح (عدم دسترسی مردم به اطلاعات مربوط به نتایج مشارکتهای مردمی)
ج) موانع مربوط به نحوه مدیریت در آموزش و پرورش
۱) وجود اندیشه مدیریت اقتدارگرا در آموزش و پرورش (عدم پذیرش مدیریت مشارکتی)
۲) ضعف در ایجاد اعتماد متقابل بین سطوح مختلف مدیریتی ، مسئولین و مردم
۳) عدم ارزش گذاری به مشارکتهای مادی و فکری و مردمی در آموزش و پرورش
۴) عدم برنامه ریزی مدیران برای مشارکتهای مردمی
د) موانع مربوط به اوضاع اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی جامعه
۱) عدم تقویت زمینه های فرهنگی مناسب مشارکت مردمی در آموزش و پرورش
۲) برآورده نشدن انتظارات اولیای دانش آموزان (اوضاع انتظارات بیشتری را در مردم ایجاد کرده است)
۳) وجود ضعف بسترسازی و آگاهی عمومی در زمینه اهمیت مشارکتهای مردمی.
۴) تبلیغات نامناسب رسانه های گروهی
۵) عدم تحقق قسط و عدل در ابعاد مختلف جامعه
● پیشنهادهایی برای موفقیت طرحهای مشارکت مردم:
برای موفقیت اجرای طرحهای مشارکتی درآموزش و پرورش چند پیشنهاد به نظر می رسد که عبارتند از:
۱) اطلاع رسانی صحیح به مردم:
یعنی روشنگری و تبیین موضوع مشارکتهای مردمی در آموزش و پرورش برای مردم و فرهنگ سازی از طریق اطلاع رسانی مورد تاکید قرار گرفته شود.
۲) تدوین قوانین که واقعا مشارکت مردم در آموزش و پرورش را عملی سازد و مشکلاتی پیرامون اخذ پول در موقع ثبت نام را از بین ببرد.
۳) راه حلهای مدرسه محوری:
فعال کردن انجمن های اولیاء و مربیان برای استفاده بیشتر از نظرات مردم در جهت بهبود امور تبلیغات وسیع از تلویزیون در باب تشویق مردم به مشارکت، توسعه مشارکتهای غیرمستقیم، انتخاب و بکارگیری مدیران مشارکتی، تمرکززدایی، تکریم خیرین مدرسه ساز می باشد. «از دیدگاه حقیر به عنوان یک عضو شورای آموزش و پرورش از اولویت بالایی برخوردار می باشد» به طوری که این روش با اختصاص نزدیک به یک چهارم روشهای اولویت دار رتبه اول را به خود اختصاص می دهد.
۴) روش استفاده از جلسات مردمی برای توسعه مشارکتهای مردمی در آموزش و پرورش است که در رتبه دوم قرار می گیرد.
۵) روش استفاده از رهبران محلی از قبیل ریش سفیدان ، هیات امناء مساجد و افراد با نفوذ می باشد. این روش در رتبه سوم قرار می گیرد.
بنابراین می توان گفت چهار روش:
۱) استفاده از رادیو تلویزیون،
۲) تشکیل جلسات مردمی،
۳) رهبران محلی
۴) شورای اسلامی شهر و روستا روی هم رفته ۸۰درصد روشهای اولویت دار را به خود اختصاص می دهند. به طور کلی می توان گفت روشهای مطلوب برای توسعه مشارکتهای مردمی در آموزش و پرورش به ترتیب اهمیت عبارتند از استفاده از رادیو تلویزیون- رهبران محلی- شورای اسلامی شهر و روستا- تشکیل جلسات مردمی- ائمه جمعه و جماعت و مطبوعات- از اعضای شوراهای آموزش و پرورش و مسئولان پیشنهادهایی برای رفع مشکلات شوراهای آموزش و پرورش روی هم رفته حدود ۶۰ درصد و اصلاح قوانین و طرح قوانین جدید را با اختیارات بیشتر برای شورا و ارائه ضمانت اجرائی به مصوبات شورا را مورد تاکید قرار داده اند. عده ای نیز معتقدند افراد متخصص در شورا برای برنامه ریزی دقیق نیاز می باشند. تغییر ترکیب اعضاء شورا به طوری که معلمان و دانش آموزان و اداراتی که به طور مستقیم با آموزش و پرورش سر و کار دارند، در شورا نماینده داشته باشند مورد تاکید قرار گیرد.
۶) تمرکززدایی:
تسریع در اتخاذ و ابلاغ و اجرای تصمیمات شورا تشکیل جلساتی برای اولیا و استفاده از افراد علاقمند به شورا انتخاب مدیران مشارکتی، استفاده از پیشنهادهای محلی- تجلیل از علم و معلم- ارائه الگوی مناسب و تشویق اعضای شورا از طریق مادی و معنوی و تقدیرنامه
۷) انجمن اولیا و مربیان:
اکثریت اولیا نقش انجمن اولیا و مربیان را در جلب مشارکتهای مردمی خوب ارزیابی می کنند بنابراین اگر انجمن اولیاو مربیان در مدارس جدی گرفته شود و فعال گردد کارآیی خوبی خواهد داد. چون مشی مشارکتی مداوم را نمی توان از طریق بخشنامه اداری عملی نمود برای این کار همدلی و همکاری بین خانه و مدرسه مهم است.
برای فعالیت بیشتر انجمن اولیا و مربیان و جلب مشارکتهای مردمی در آموزش و پرورش بهتر است فردی خوش اخلاق و خوش برخورد و مطلع در مدارس عهده دار برقراری ارتباط بین اولیا و معلمان و مسئولان مدرسه باشد که اولیا پس از آنکه به وسیله آن فرد تحویل گرفته شدند آن شخص آنها را به معلم یا مسئول مدرسه هدایت نمایند و هماهنگی های لازم صورت گیرد.
۸) شورای دبیران:
جایگاه شورای دبیران در دیدگاه مدیران از اهمیت بالایی برخوردار است چون به هنگام وقوع مشکلاتی در مدرسه با تشکیل جلسه شورای دبیران آن را حل می کنند. اکثر معلمان نقش شورای دبیران در جلب مشارکتهای مردمی را در حد زیاد ارزیابی می کنند.
● نتیجه گیری:
در نتیجه گیری می توان روی آموزش ها و آگاهیهای ضروری برای مدیران سطوح مختلف (با تاکید بر اصلاح دید آنان نسبت به مدرسه محوری، شوراهای دانش آموزی و دبیران و...) انتخاب مدیران مشارکتی، اطلاع رسانی کافی- تقویت انجمن اولیاء و مربیان- تصویب قوانین جدید در راستای رفع موانع موجود برای جلب مشارکتهای مردم در آموزش و پرورش از طریق شورای آموزش و پرورش و شورای دبیران، بسیج ملی برای رفع موانع توسعه کیفی آموزش و پرورش (تاکید روی رسالت نظام سیاسی کشور)- جدی گرفتن و عمل به قوانین موجود به ویژه در راستای دادن امکان نظارت و مشارکت برای مردم- اصلاح شرایط احراز مدیریت آموزشگاه ها- اصلاح الگوی ارتباط بین اولیای دانش آموزان و معلمان و مسئولان مدرسه (با تاکید بر قبول مسئولیت پذیرش دانش آموز به وسیله فرد مشخص در مدرسه)، تاکید وافر بر تقویت ارتباط نزدیک و دوستانه بین اولیای دانش آموزان با مسئولان مدارس از طریق تشکیل جلسات مردمی، تغییر ترکیب اعضای شوراهای آموزش و پرورش به طوری که نماینده معلمان و دانش آموز نیز در ترکیب جدید جای داشته باشند.
منابع:
۱-مجموعه مقالات مربوط به شوراهای آموزش و پرورش- انتشارات آذربرزین تهران (رضا احراری)
۲-مقدمه ای بر بررسی وضعیت شوراهای آموزش و پرورش- انتشارات آذربرزین تهران
۳-مقدمه ای بر جامعه شناسی توسعه روستایی- چاپ اول انتشارات اطلاعات تهران (مصطفی ازکیا ۶۴)
۴-بررسی چگونگی توسعه فرهنگ مشارکتهای مردمی در آموزش و پرورش (شورای تحقیقات سازمان آموزش و پرورش استان- علی اصغر اکبریان اقدم)
۵- اصلاح ساختارها- پیش نیاز ارتقای بهره وری نیروی انسانی- شیوه های علمی ارتقای بهره وری نیروی انسانی- انتشارات مرکز آموزش مدیریت دولتی چاپ اول تهران (حسن بنیانیان ۷۵)
۶- بررسی میزان انطباق شرایط احراز در گزینش مدیران با مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش در مدارس استان در سال ۷۸-۷۷ و رابطه آن با عملکرد آنها- شورای تحقیقات سازمان آموزش و پرورش استان (ناصر پورزارعیان ۱۳۸۰)
۷- مدرسه محوری- امیدها و بیم ها- پژوهش نامه آموزش شماره ۳۸ (صدیقه جعفریان)
۸- جامعه شناسی- ترجمه منوچهر صبوری چاپ اول تهران (گیدنز آنتونی ۱۳۷۳)
علی اشرف مهربانی
عضو شورای آموزش و پرورش منطقه مهربان
منبع : روزنامه کیهان