پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


دکترها و آکتورها


دکترها و آکتورها
در بسیاری از کشورها مردم علاقه زیادی به دیدن فیلم دارند. علاقه‌مندان به فیلم تنها در سال ۲۰۰۳ در کشور انگلستان مبلغی بالغ بر ۳/۲۰ میلیارد پوند برای خرید بلیت‌های سینما پرداخت کرده‌اند که رکودی بی‌سابقه به شمار می‌رود.
فیلم‌های سینمایی به علت ساخت جذاب، محبوبیت بین‌المللی و در دسترس بودن، تاثیر چشمگیری بر فرهنگ مردم خواهند داشت. در این میان چگونگی به تصویر کشیدن پزشکان در فیلم‌ها می‌تواند در میزان انتظار بیماران و نوع روابط آنها با پزشکان تاثیر قابل توجهی داشته باشد...
در سال ۲۰۰۲ پژوهشگری آمریکایی با نام «فلورس» ۱۳۱ فیلم را از ۹ کشور مختلف که در آن تصویری از یک پزشک نمایه شده بود، مورد بررسی قرار دارد. این فیلم‌ها در طول هشت دهه ساخته شده بودند. نکات کلیدی که از این تحقیق به دست آمد، عبارت بود از:
۱) پزشکی در فیلم‌های قدیمی، سرشار از شفقت و معنویت است؛ در حالی که در فیلم‌های دهه‌های اخیر این تصویر بسیار کم‌رنگ‌ شده است.
۲) از سال ۱۹۶۰ به بعد پزشکان دارای شخصیت‌های منفی بیش از شخصیت‌های مثبت در فیلم‌ها به چشم می‌خورند.
۳) در فیلم‌های بسیار جدید، اغلب پزشکان دارای شخصیت‌های حریص، خودخواه، بی‌توجه و فاقد اخلاق هستند.
۴) در دهه‌های اخیر سوژه‌های مکرری از پزشکان محققی که پژوهش آنها بیش از سلامت بیماران‌شان ارزش دارد ساخته شده است.
۵) با توجه به اینکه پزشکانی که با شخصیت‌های منفی در فیلم‌ها نمایش داده می‌شوند، نوع انتظار بیماران و روابط بین پزشکان و بیماران بسیار تحت تاثیر قرار گرفته است. هدف از این مقاله، ارزیابی سوژه‌های بعضی از فیلم‌هایی است که محور اصلی آنها را یک پزشک تشکیل داده‌اند.
● سوژه‌های اصلی در فیلم‌های مربوط به پزشکان
▪ پول و مادیات:
به تصویر کشیدن علاقه به مادیات و پول در میان پزشکان، از دهه ۱۹۲۰ شروع شده و هم‌اکنون به اوج خود رسیده. در فیلم «دکتری در دریا» محصول سال ۱۹۵۶، شخصیت اصلی فیلم با نام دکتر «سیمون اسپارو» می‌گوید: «آرزوی تمام پزشکان جوان، داشتن یک اتومبیل رولز رویس است که با آن به منزلشان در یکی از خیابان‌های بالای شهر مانند خیابان هارلی رانندگی کنند.» در فیلم «دکتر باز هم ادامه بده» ساخته شده در سال ۱۹۶۹، دکتر «جیم فوکی» به همکاران خود تاکید می‌کند: «تنها چیزی که دوست دارم، گرفتن تخصص است. تخصص یعنی در اختیار داشتن قسمتی از خیابان هارلی و ملاقات با خانم‌های بیمار پولدار با کیف پر از پول!» از طرف دیگر، در بیشتر فیلم شخصیت‌های غیرپزشک فیلم از طرز زندگی پزشکی که پولدار نیست، به شدت متعجب می‌شوند.
در فیلم «باز کردن با خون» محصول سال ۱۹۹۶، یک مامور FBI برای دستگیری جراحی که هنگام انجام عمل، مواد مخدر استفاده کرده بود، به منزل وی مراجعه می‌کند.این مامور FBI در توصیف منزل جراح می‌گوید: «او اصلا شبیه پزشکان زندگی نمی‌کرد. زندگی او نکبت‌بار بود.» وی در فیلم از پزشک می‌پرسد: «شما مطمئن هستید که به دانشکده پزشکی رفتید؟» و پزشک در جواب می‌گوید: «شما به اینجا آمده‌اید تا مرا به خاطر نوع زندگیم دستگیر کنید؟» پول به طور شایع در فیلم‌ها به عنوان انگیزه اصلی انتخاب رشته تخصصی برای پزشکان مطرح شده است. در فیلم «بی‌شباهت به یک غریبه» که در سال ۱۹۵۵ ساخته شده و گروهی از دانشجویان پزشکی با یکدیگر بر سر رشته‌های تخصصی بحث می‌کنند، یکی از آنها می‌گوید: «من دنبال رشته جراحی هستم. یک نگاه به ماشین دکتر دایتریچ بینداز. تنها ماشین او حدود ۱۷۰۰۰ دلار می‌ارزد. پول خرد این آقا کمتر از ۱۰۰۰ دلار نیست.»
پزشکان به تصویر کشیده شده در فیلم‌ها حتی برنامه درمانی بیماران خود را بر اساس توانایی مالی آنها تغییر می‌دهند. در فیلم «مراقبت‌های بحرانی» محصول سال ۱۹۹۷، دکتر «ورنرارنست» از پزشک مسوول یک بیمار در حال کما با پیش‌آگهی ضعیف می‌پرسد: «با توجه به شرایط بیمار، انجام این همه درمان‌های اضافی آن هم در بخش مراقبت‌های ویژه چه لزومی دارد؟» پزشک مسوول در جواب می‌گوید: «تو از زندگی چه می‌فهمی؟! به این کار می‌گویند کسب درآمد! این بیمار دارای یک بیمه گردن‌کلفت تمام عمر است. دلیل بهتر از این برای ادامه درمان می‌خواهی؟» دکتر ارنست با تعجب می‌پرسد:‌ «بیمه بیمار چه تفاوتی در نوع درمان او به وجود می‌آورد؟» و پزشک مسوول جواب می‌دهد: «این بیمار یعنی پول نقد و تو کله‌پوک می‌خواهی تمام زحمات من را هدر دهی!»
● انواع تخصص پزشکان در فیلم‌‌ها
اغلب پزشکان به تصویر کشیده شده در فیلم‌ها دارای تخصص جراحی (۲۳ درصد)، روان‌پزشک (۲۶ درصد) و پزشک عمومی (۱۸ درصد) هستند. متخصصان اطفال تنها دو درصد از نقش‌آفرینان فیلم‌ها را تشکیل می‌دهند. در فیلم «هر دختری باید شوهر کند» که فروش بسیار خوبی هم داشته، شخصیت اول فیلم یک متخصص اطفال با نام دکتر براون است که بسیار مهربان و دلسوز بوده و به تنها چیزی که اهمیت نمی‌دهد، مقدار پولی است که از بیماران دریافت می‌کند. در یکی از دیالوگ‌های این فیلم، دکتر براون به دختر مورد علاقه‌اش می‌گوید: «متاسفم آنابل، این هم بدی حرفه پزشکی است که هرگز برای انجام کارهای دیگر وقتی ندارد.» و آنابل در جواب می‌گوید: «به نظر من پزشک بودن قشنگ‌ترین حرفه‌ای است که یک مرد می‌تواند داشته باشد.» باز هم در فیلم دیگری با نام «سرفه»، یک متخصص اطفال به عنوان یک پزشک انسان‌دوست که زندگی خود را وقف بیماران فقیر کرده، به تصویر کشیده شده است.
از طرف دیگر فیلم «در تعقیب آفتاب» محصول ۱۹۹۶ نقش اول فیلم که یک پزشک است، در نقش یک قاتل ظاهر می‌شود و در فیلم «مدیر برنامه جشن عروسی» با هنرآفرینی جنیفر لوپز و محصول سال ۲۰۰۱ به قدری اشتباهات پزشکی غیرقابل توجیه در فیلم وجود دارد که بعد از گذشت مدتی کوتاه کاملا به فراموشی سپرده شد. به عنوان مثال در این فیلم خانم «فوریر» (جنیفر لوپز) توسط یک متخصص اطفال بستری می‌شود و بعد از طی مراحل درمانی از گردنبند بچه‌ها برای ثابت نگه داشتن گردن وی استفاده می‌گردد.
از طرف دیگر متخصص اطفال این فیلم به طور متعدد در سمینارهایی که هیچ ربطی به رشته اطفال ندارد، شرکت می‌کند.
● سخن آخر
ساخت فیلم در مورد پزشکان همیشه جذاب خواهد بود، زیرا پزشکان همواره جزو افراد باهوش جامعه هستند و طرز زندگی این افراد برای افراد عادی جامعه جالب توجه خواهد بود. از طرف دیگر دریافت اطلاعات تخصصی پزشکی و درک موقعیت پزشکان برای افراد جامعه همیشه سرگرم‌کننده است.
دکتر سحر میرپور
منبع : هفته نامه سپید